بعد از گفتوگو با پدر خانواده دلیری که صاحب دو دختر حافظ کل قرآن و دو پسر قاری قرآن است، اکنون به سراغ دختر دوم میرویم. وی که با عزم و همتی استوار و قلبی سرشار از عشق به کلام خداوند، توانست در چهلویکمین مسابقات بینالمللی قرآن که اختتامیه آن روز گذشته، ۱۲ بهمنماه در تالار قدس حرم مطهر رضوی برگزار شد، رتبه اول را کسب کند، با حضور فرزند کوچک خود در این مسابقات، نمایانگر تلفیق نقش مادرانه و فعالیتهای اجتماعی بود. داستان زندگی و موفقیتهای این حافظ کل قرآن نه تنها گواهی بر تلاش بیوقفه اوست، بلکه الهامبخش برای تمامی زنان و مادرانی است که میخواهند در مسیر دینداری و تربیت فرزندانشان موفق باشند. خبرنگار ایکنا از اصفهان در ادامه گفتوگو با خانواده قرآنی دلیری، در شماره پیش رو با فاطمه دلیری، حافظ کل قرآن به گفتوگو پرداخته است.
فاطمه دلیری متولد ۱۳۸۳ و دارای مدرک کارشناسی علوم قرآن و حدیث هستم. از ۱۵ سالگی که حفظ قرآن را به پایان رساندم و حتی پیش از اتمام حفظ، علاقه داشتم تا در مسابقات قرآنی گوناگون شرکت کنم.
بیشتر بخوانید:
از حدود پنج سالگی، همراه خواهر و با تشویق والدینم حفظ قرآن را بهصورت شنیداری و با تقلید از استاد «شهریار پرهیزگار» آغاز کردیم. قصد تمامکردن حفظ قرآن را بهصورت جدی نداشتیم و به میزان کم حفظ میکردیم؛ اما چون قرآن بخشی از زندگی ما بود، این مسیر ادامه یافت. گاهی اوقات رقابت ما در حفظ، دلیلی بود که از برنامه تعیینشده عقب نیفتیم و این حس رقابت بسیار شیرین بود. بعد از اتمام حفظ و همزمان با تثبیت، سعی کردم محفوظات را بهصورت تصویری نیز به ذهن بسپارم. با گوشدادن و تمرین تلاش کردم سطح تلاوتم را ارتقا دهم.
فکر میکنم اولین و مهمترین عامل، این است که پدر و مادر، خود باید قرآنی زندگی کنند. اگر فضای حاکم بر خانه قرآنی باشد، فرزندان ناخودآگاه به دین علاقهمند میشوند؛ برای مثال نمیتوان فرزند را بهخصوص در عصر حاضر در گردابهایی چون فضای مجازی رها کرد و انتظار داشت که خودش راه صحیح را انتخاب کند. باید از همان خردسالی، مراقب ورودیهای ذهن فرزندان باشیم. فضای خانه و خانواده را گرم و صمیمی نگه داریم و دین را همانگونه که هست، بشناسیم و به زبان شیرین به فرزندانمان معرفی کنیم. آنگاه فرزندان به کسب معارف دین روی میآورند.
نمیتوان گفت چه میزان تمرین باعث موفقیت میشود، بلکه بهطور خلاصه همه تلاشهایی که از زمان حفظ قرآن و تثبیت آیات، مرورها، مباحثات و پرسشها، استماع تلاوت استادان، دورهها و کارگاههای تجوید، صوت و لحن و نیز شرکت در مسابقات گوناگون انجام میشود، همگی در اجرای موفق مسابقات مؤثرند.
اینکه با وجود فرزند توانستم تمرین کافی داشته باشم، لطف خدای متعال بود. در فاصله چند ماه مانده تا مسابقات، فعالیتهای دیگر را محدود کردم؛ چون به صرف زمان زیادی نیاز بود و جمع چند کار و خانهداری برایم امکان نداشت. قطعاً بهدلیل وجود فرزند، خداوند به زندگی برکت میدهد، به شرط آن که فرد وظایفش را انجام دهد و راضی به رضای خدا باشد و از تلاش در حد توان مضایقه نکند. البته این یک واقعیت است که موفقیت، کسب رتبه، مقام و ... نیست. موفقیت وقتی حاصل میشود که انسان وظایفی را که خداوند به عهدهاش گذاشته است، به موقع بشناسد و بهدرستی انجام دهد.
مشکل اساسی این است که بانوان گاهی رشد شخصی را غیر از همسری و مادری میبینند. علت این مسئله این است. سالهاست که دشمن از هر راهی وارد شده تا تقدس و ارزش نقش مادری را در ذهن مسلمانان، بهخصوص دختران و زنان از بین ببرد. نمونهاش فیلمها و سریالهایی است که هیچ حس خوبی از مادری به ذهن افراد منتقل نمیکنند. وقتی ارزش مادری کاهش یافت و دختران و مادران ما کار خارج از منزل را برتر از خانهداری و تربیت فرزند شمردند، اهداف دشمن محقق میشود؛ چون اساس اجتماع، خانواده و اساس خانواده، مادر است.
بعد از حفظ قرآن، مهمترین اثر آن در زندگیام، آرامش قلبی است. در مواجهه با سختیها، خود تلاوت آیات قرآن خصوصاً بهصورت مستمر، به اطمینان قلب و گرفتن تصمیم بهتر کمک میکند، اگرچه اینها آثار ظاهری قرآن هستند. آثار حقیقی آن شاید وقتی حاصل شود که آیات را با تدبر تلاوت کنیم، لحظه به لحظه زندگی و تصمیماتمان، نوع فکرکردن و حتی دوستداشتن و دوستنداشتنهایمان قرآنی شود؛ یعنی براساس آنچه خداوند میخواهد.
مهمترین اثر شرکت در مسابقات برای من، پیشرفت بوده و هست. شرکت در مسابقات قرآن برکات بسیاری دارد، از جمله اینکه انگیزه برای مرور عالی محفوظات ایجاد میکند و اگر فرد در مسابقات گوناگون شرکت کند و در هر مسابقه قدمی بردارد، در طول یک مدت قطعاً متوجه تفاوت سطح خود خواهد شد.
شخص حافظ برای اجرای عالی مسابقات ناچار است که تکتک مشابهات قرآن را از هم تشخیص دهد و درست بخواند، تا جایی که بیاشتباه خواندن حتی در حالتی که تمرکز کافی وجود ندارد، برای او ملکه شود. او باید با استماع تلاوت، تکرار و تمرین، هر سال سطح قرائت خود را ارتقا دهد.
عامل دیگری که باعث شد به شرکت در مسابقات علاقهمند شوم، حضور در جمع قرآنیان و استادان است. مسابقاتی که در سطح کشور برگزار میشود، معمولاً سفری خاطرهانگیز و پر از تجربه برای من است.
به نظرم عامل بسیار مهم برای برکت وقت این است که استفاده از فرصتهای کوچک و به اصطلاح زمانهای مرده و نه لزوماً با شرایط بسیار خوب را یاد بگیریم و تمرین کنیم؛ برای مثال شاید یک حافظ در طول روز نتواند سه جزء مرور داشته باشد، اما با تقسیم آن به بخشهای کوچکتر بتواند این کار را بهصورت نیمجزء بعد از نماز صبح، نیمجزء در اتوبوس، نیمجزء حین آشپزی و... انجام دهد. ضمن اینکه برای مادران، بیشتر فرصتها همینها هستند.
نکته دیگری که به ذهنم میرسد، تلاش برای از بین بردن پراکندگیهای ذهنی است؛ برای مثال شخص در حال یادگیری یک مبحث درسی نباید ذهنش درگیر کارهای عقبمانده دیگر باشد. باید کارها را به ترتیب اولویت یادداشت کند، برای هر کدام فرصتی تقریبی در نظر بگیرد و در آن فرصت، کاملاً متوجه آن مسئله باشد.
اینکه موفقیت دیگران برایم خوشایند باشد، ولو اینکه آنها رقیب من باشند. اینکه هیچچیز ارزش ناراحتکردن دیگران را ندارد و اخلاق از هر موفقیتی مهمتر است.
اول از همه خانوادهام، سپس استادانی که به من کمک کردند؛ استاد نجفی بزرگوار، استاد تثبیت حفظ که واقعاً به گردن من حق دارد و دوستان قرآنیام.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام