حماس با نام کامل حركة المقاومة الإسلامية (جنبش مقاومت اسلامی) از جنبشهای اسلامی و گروههای محور مقاومت و شاخهای از اخوانالمسلمین است و اعضای آن از اهل سنت هستند.
این جنبش در سال ۱۹۸۷ میلادی و همزمان با انتفاضه اول، از سوی شیخ احمد یاسین، عبدالعزیر رنتیسی و محمود زهار تأسیس شد. رهبری اولیه حماس بر عهده گروه هفت نفرهای به ریاست شیخ احمد یاسین بود. احمد یاسین در سن ۱۲ سالگی در اثر سانحهای فلج شد و بر روی صندلی چرخدار مینشست. با این حال، وی در سال ۱۹۷۳ خیریه اجتماعی مذهبی المجتمع الإسلامیه را در غزه بهمثابه یکی از انشعابات اخوانالمسلمین ایجاد کرد؛ اما بعدها بهخصوص پس از شکستهای کشورهای عربی از اسرائیل در جنگهای گوناگون، تضعیف و انفعال گروهها و احزاب مختلف در جهان عرب و همچنین انقلاب اسلامی ایران، باعث رشد و تقویت آن شد، بهطوری که یک نیروی کوچک اجتماعی مذهبی به سازمانی سیاسی نظامی تبدیل شد. شیخ احمد یاسین و عبدالعزیر رنتیسی در سال ۲۰۰۴ از سوی اسرائیل ترور شدند.
حماس در ۱۸ اوت ۱۹۸۸، میثاقنامهای ۳۶ مادهای منتشر و در آن اهداف و راهبردهای خود را اعلام کرد. ماهیت اسلامی فلسطین و مقابله با اسرائیل، محور اصلی اساسنامه این جنبش برشمرده شده است. اسلامیبودن حماس، تأکید بر دولت اسلامی و قانون اساسی مبتنی بر شریعت اسلام، تعلق فلسطین به تمام امت اسلام و تأکید بر جهاد بهمثابه امری دینی و آزادسازی کل سرزمین فلسطین از جمله مواردی بهشمار میرود که در اساسنامه حماس آمده است.
حماس مانند سایر شاخههای اخوانالمسلمین، بخش عمده ایدئولوژی خود را از حسن البنا، مؤسس و نظریهپرداز برجسته اخوانالمسلمین گرفته است. احمد یاسین احترام زیادی به سید قطب و تفکراتش میگذاشت، بهطوری که اندیشه جهاد را از سید قطب گرفت و آن را وارد جنبش حماس کرد و حتی گفته میشود در مسئله جهاد از سازمان مادر، یعنی اخوانالمسلمین مصر پیشی گرفت. از دیدگاه حماس، سرزمین فلسطین میراثی برای مسلمانان تا پایان دنیاست و چشمپوشی از تمام یا قسمتی از آن جایز نیست؛ بنابراین تمامی راهحلهای مسالمتآمیز با نگرش حماس در تضاد قرار دارد و حل مسئله فلسطین فقط از طریق جهاد امکانپذیر است.
حماس یهودیت را متفاوت از صهیونیسم میبیند. از نظر حماس، صهیونیسم طرحی سیاسی با زمینههای دینی و قومی است که هدف آن، تحقق رؤیای دیرینه تأسیس دولت یهود در فلسطین محسوب میشود؛ پس به همین دلیل حل قضیه فلسطین از نظر حماس، با نابودی اسرائیل و تشکیل دولت اسلامی امکانپذیر است؛ به این ترتیب، حماس مسئله فلسطین را براساس رویکرد ملی و دینی نگاه میکند و ملیگرایی را بخشی از هویت اسلامی میداند.
این جنبش از دو شاخه اصلی سیاسی و نظامی تشکیل شده است. شاخه سیاسی آن بیشتر در خارج از فلسطین فعال است و دفاتری در ایران، قطر، سودان و... دارد. در انتخابات پارلمانی سال ۲۰۰۶، حماس در این رقابتها با جنبش فتح وارد ساختار قدرت در فلسطین شد. این گروه در سال ۲۰۰۷ پس از درگیری با نیروهای جنبش فتح به رهبری محمود عباس، توانست بر این گروه پیروز شود و نوار غزه را تحت کنترل سیاسی خود درآورد.
ساختار تشکیلاتی حماس مشابه ساختار کل اخوانالمسلمین و بر پایه اصول اسلامی، شورا و رهبری ناشی از تبعیت عمومی و اطاعت از رهبری است. گروههای عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس را تشکیل میدهند و نام خود را از عالم و مبارز سوری، عزالدین قسام گرفتهاند. گردانهای قسام از سال ۱۹۸۴ میلادی، یعنی قبل از تشکیل رسمی حماس علیه اسرائیل فعالیت میکردند و با عناوین گوناگونی مانند مجاهدین فلسطین فعال بودند، اگرچه گاهی تغییر نام میدادند و این تغییر نام تا سال ۱۹۹۲ میلادی ادامه داشت تا اینکه در همان سال نام خود را گردانهای عزالدین قسام اعلام کردند.
از برجستهترین اعضای بنیانگذار آن میتوان به شیخ صلاح شحاده، عماد عکل، یحیی عیاش و عدنان مرعی اشاره کرد. مهمترین رهبر این گروه، محمد ضیف بود که در جریان جنگ اخیر غزه ترور شد. گردانهای عزالدین قسام تواناییهای رزمی زیادی دارند و یگان سایه یکی از یگانهای گردانهای عزالدین قسام است که با هدف حفظ اسرای اسرائیلی و دور نگه داشتن از چشم مقامات اسرائیل بهمنظور دستیابی به اهداف شهید قسام تأسیس شدند.
یگان سایه مبادله اسرای اسرائیلی با اسرای فلسطینی را در جنگ با اسرائیل مدیریت میکند و عملیات گیلعاد شلیط (سرباز اسرائیلی)، معروفترین عملیاتی بهشمار میرود که این واحد انجام داده است. گردانهای عزالدین قسام پنج گردان ناحیهای مانند گردان شمال غزه، گردان جنوب غزه (رفح)، گردان مرکز غزه، گردان منطقه غزه و گردان خان یونس دارد و به لحاظ ایدئولوژیکی، شاخه نظامی حماس به ایران و جریانهای شیعی مانند حزبالله نزدیک است؛ شاخه سیاسی آن، بهویژه خالد مشعل با جریانهای اخوانی پیوند دارد و از این رو به قطر و ترکیه نزدیکاند.
حماس از جانب مخالفانش از جمله آمریکا، انگلیس، کانادا و اتحادیه اروپا، گروهی تروریستی شناخته میشود. در میان کشورهای منطقه، امارات از مخالفان حماس است. در سال ۲۰۰۸، احمد ابوالغیط، وزیر امور خارجه وقت دولت حسنی مبارک اعلام کرد که مصر سیطره حماس بر نوار غزه را به رسمیت نمیشناسد و حملات موشکی حماس به اسرائیل را فرصتی برای حمله اسرائیل به فلسطین قلمداد کرد.
با وقوع انقلاب مصر در سال ۲۰۱۱ و به قدرت رسیدن اخوانالمسلمین و شخص محمد مرسی، بهدلیل نزدیکی ایدئولوژیکی به حماس، آنها درصدد نزدیکی به مردم نوار غزه و حماس برآمدند. این امر با استقبال رهبران حماس روبهرو و روابط دوجانبه بیش از پیش تقویت شد؛ اما با سقوط دولت مرسی و انفعال اخوانالمسلمین، درگیریها در مصر گسترش پیدا کرد و دهها نفر از نظامیان مصری کشته و زخمی شدند و حتی به اموال عمومی خسارتهایی وارد شد. در پی این رویدادها، دادستانی مصر حماس را به همراهی با نیروهای اخوانالمسلمین در انجام اقدامات خشونتآمیز متهم کرد و دادگاهی در مصر، شاخه نظامی حماس را در فهرست گروههای تروریستی قرار داد. با این وجود، مصر همراه قطر نقش پررنگی در ایجاد توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس داشته است.
حماس تا پیش از جنگ داخلی سوریه، ارتباط خوبی با دولت بشار اسد داشت؛ اما پس از جنگ داخلی، بهتدریج رابطه آنها به سردی گرایید و حتی در برههای، این امر روابط حماس و جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار داد. جمهوری اسلامی ایران با توجه به اشتراک اهدافش با حماس، حمایتهای مالی، تسلیحاتی و لجستیکی از آن کرده است؛ همچنین حماس به دنبال برقراری روابط بهتر با بعضی از کشورهای مهم اسلامی، همچون ترکیه و عربستان است.
حماس از ابتدای تشکیل تا امروز جنگهایی با اسرائیل داشته است، جنگهایی نظیر محاصره نوار غزه، جنگ ۲۲ روزه سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹، عملیات ستون دفاعی و جنگ ۲۰۱۴ اسرائیل و غزه؛ اما مهمترین و خبرسازترین جنگ اسرائیل و حماس، عملیات هفتم اکتبر یا همان طوفانالاقصی است. نیروهای حماس در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در منطقه مرزی میان غزه و سرزمینهای اشغالی، علیه مواضع اسرائیل عملیات آغاز کردند. این حملات تا چند روز ادامه داشت و ابتدا نیروهای حماس مناطقی از سرزمینهای اشغالی را با موشک هدف قرار دادند. آنها با عبور از دیوار حائل بین نوار غزه و اسرائیل، به شهرکهای اسرائیلی یورش زمینی بردند و تعدادی از شهروندان و نظامیان اسرائیلی را دستگیر و با عنوان اسیر به نوار غزه منتقل کردند.
براساس آمارهای منتشر شده، در این حملات، ۱۴۰۰ اسرائیلی کشته و ۳۵۰۰ نفر زخمی شدند. حامیان حماس هدف از انجام این عملیات را آزادسازی سرزمین فلسطین و نادیده گرفتهشدن حقوق انسانی مردم فلسطین از سوی اسرائیل و هتک حرمت مسجدالاقصی اعلام کردند؛ اما مهمترین هدف اصلی حماس از انجام این عملیات، انعقاد پیمان ابراهیم میان بعضی از کشورهای عربی و اسرائیل به منظور عادیسازی رابطه با این رژیم از سوی دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در سال ۲۰۲۰ بود که خواهان گسترش آن به سایر کشورهای عربی، از جمله عربستان بود تا زمینه را برای به فراموشی سپردن آرمان ملت فلسطین فراهم کند. حماس با انجام این عملیات خواهان بازگشت موضوع فلسطین به صدر مسائل جهان عرب و اسلام بود.
ارتش اسرائیل نیز مناطق مسکونی، درمانی، آموزشی و نظامی غزه را هدف حمله قرار داد. براساس آمارهای منتشر شده، در طول ۱۵ ماه جنگ اسرائیل و غزه، بیش از ۴۸ هزار نفر از مردم غزه کشته، ۱۱ هزار نفر زخمی و چندین هزار نفر هم مفقود و آواره شدند.
این جنگ افزون بر تلفات و خسارات وارده به دو طرف، بهویژه حماس و مردم غزه، پیامدهای دیگری نظیر خیزش دانشجویان حامی فلسطین در آمریکا، تظاهرات در بعضی از کشورهای غربی و اسلامی علیه عملیات جنگی اسرائیل، درگیری حزبالله و اسرائیل در جنگ دو ماهه در جنوب لبنان و از همه مهمتر، ترور فرماندهان برجسته حزبالله، از جمله سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفیالدین، ناامنکردن دریای سرخ از سوی انصارالله یمن در راستای حمایت از مردم غزه، تنشها میان ایران و اسرائیل، سقوط دولت بشار اسد و روی کار آمدن تحریرالشام، پیشروی بیشتر اسرائیل به سمت بلندیهای جولان و اشغال ۹۵ درصد استان قنیطره و اعلام حکم بازداشت نتانیاهو و یوآو گالانت، وزیر جنگ سابق رژیم صهیونیستی از سوی دادگاه لاهه داشت.
سرانجام توافق آتشبس میان اسرائیل و حماس در تاریخ ۱۹ ژانویه ۲۰۲۵، مصادف با ۳۰ دی ۱۴۰۳ به مرحله اجرایی رسید و شامل سه مرحله است. در حال حاضر، اسرائیل از گذرگاه نتساریم عقبنشینی کرده و تبادل اسرا بین دو طرف در جریان است. روی هم رفته، جنگ حماس و اسرائیل نقطه عطفی در تحولات خاورمیانه و روابط بینالملل محسوب میشود، بهطوری که این تحولات میتواند در آینده تأثیرات قابل توجهی بر معادلات منطقهای بگذارد.
پگاهسادات طباطبایی
انتهای پیام