نوروز در جایگاه کهنترین و مهمترین آیینهای فرهنگی جهان، در تاریخ طولانی تمدن ایران ریشه دارد و با وجود آنکه بیش از سه هزار سال از عمر آن میگذرد، همچنان پابرجا مانده و سنتها و هنجارهای نهفته در آن از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است. این آیین بزرگ و اصیل نقش پررنگی در هویت ملی و همبستگی جامعه ایران ایفا میکند و ایرانیان در هر کجای دنیا که هستند، بهویژه در مناطق دور از حوزه تمدنی نوروز، یعنی آمریکا، کانادا و استرالیا به استقبال این آیین باستانی میروند و به آن عشق میورزند.
نوروز با مفاهیمی چون نوزایی طبیعت، بخشش، همبستگی، احترام به یکدیگر، پاکیزگی و صله رحم عجین شده و این مفاهیم، بهویژه صله رحم در دین مبین اسلام نیز مورد تأکید فراوانی قرار گرفته که این امر بیش از هر چیز، تداعیگر پیوندهای فرهنگی و دینی است؛ همچنین ماهیت صلحطلبانه آن موجب شده تا بعضی از ملتها در طول تاریخ به گرامیداشت و پاسداری از این آیین کهن ایرانی اشتیاق داشته باشند.
افزون بر ایران، کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ازبکستان و سایر کشورهای آسیای مرکزی، جمهوری آذربایجان و بخشهایی از شبهقاره هند آغاز فصل بهار را جشن میگیرند و حتی در بعضی از این کشورها، ایام نوروز تعطیل رسمی است. علاوه بر کشورهای یادشده، در بخشهایی از روسیه، چین، ترکیه، عراق و سوریه نیز نوروز را جشن میگیرند و حتی کشور تانزانیا در قاره آفریقا که گفته میشود در طول تاریخ، مردمانی از ایرانزمین به آن مهاجرت کردهاند، نقش زیادی در گرامیداشت این عید فرخنده داشتهاند.
اهمیت ظرفیتهای فرهنگی و تأثیرگذار این آیین تا اندازهایست که در چهارم اسفندماه ۱۳۸۸، مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای، ۲۱ مارس را روز جهانی نوروز نامگذاری کرد و برای نخستین بار در طول تاریخ این سازمان، نوروز با عنوان مناسبتی بینالمللی به رسمیت شناخته شد. پیشتر نیز نوروز با تلاش هفت کشور حوزه تمدنی نوروز، شامل ایران، جمهوری آذربایجان، هند، قرقیزستان، پاکستان، ترکیه و ازبکستان در فهرست جهانی میراث فرهنگی ناملموس یونسکو به ثبت رسیده بود و بعدها، پنج کشور دیگر، یعنی افغانستان، عراق، قزاقستان، تاجیکستان و ترکمنستان به آن ملحق شدند که این امر بیش از هر چیز میتواند منبع هویتی غنی ایران و یکی از پایههای دیپلماسی فرهنگی کشورمان باشد.
همانطور که اشاره شد، از مهمترین مفاهیم مورد توجه در نوروز، اهمیت صلح و دوستی است. از آنجا که در منشور سازمان ملل متحد بر موضوع صلح تأکید فراوانی شده و از همه مهمتر، احترام به کرامت انسانی، فارغ از نژاد، رنگ، مذهب، قومیت و جنسیت مورد توجه قرار گرفته است، نوروز در جایگاه آیینی که فارغ از هیچگونه تبعیضی، همه افراد را با ویژگیهای متفاوت نژادی، مذهبی، قومیتی و... گردهم میآورد، از ظرفیت فراوانی در حوزه سیاست نرم، بهویژه دیپلماسی فرهنگی برخوردار است؛ زیرا در جهانی که همواره سیاستهای جنگطلبانه و منازعات گسترده در آن جریان دارد، توجه به ارزشهای فرهنگهای غنی، بهویژه نوروز میتواند به پیوند ملتها با یکدیگر کمک کند.
اشتراکات تمدنی، هویتی و زبانی کشورهای حوزه نوروز میتواند عاملی مهم در راستای همگرایی منطقهای و حتی ایجاد انجمن، اتحادیه یا سازمانی به نام سازمان فرهنگی منطقهای نوروز با کارکرد مشخص و سازنده و تعاملات فرهنگی مرتبط با آن مانند فعالیتهای علمی، ادبی، هنری و همچنین استفاده از رسانه در قالب سینما به منظور نمایش این آیین باستانی و پرداختن به جایگاه افراد شاخص تاریخی و تأثیرگذار در این آیین ملی، از جمله کوروش و آثار شاعران بزرگی همچون حکیم ابوالقاسم فردوسی، حافظ و سعدی در نکوداشت نوروز باشد؛ با توجه به اینکه بعضی از ملتهای آسیای مرکزی برای شخصیتهای یادشده احترام فراوانی قائل هستند، اهمیتدادن به آن میتواند همبستگی فرهنگی میان ایران و آنها را افزایش دهد.
همچنین کشورهای غیرفارسیزبان حوزه نوروز مانند گرجستان، ارمنستان و کشورهای عرب منطقه بهدلیل نزدیکی جغرافیایی و داشتن بعضی از مؤلفههای مشترک با کشورهای حوزه نوروز میتوانند در راستای گفتمان و دیپلماسی فرهنگی مبتنی بر نوروز نقش داشته باشند. استفاده از ظرفیت سازمانهای همکاری اسلامی، اکو و شانگهای نیز میتواند مفید واقع شود. علاوه بر ایجاد سازمانهای فرهنگی دولتی، ایجاد سازمانهای مردمنهاد یا NGO نیز میتواند به تقویت دیپلماسی فرهنگی کمک کند.
گردشگری نوروزی هم میتواند علاوه بر تبادلات فرهنگی میان کشورهای حوزه نوروز و حتی کشورهای علاقهمند به نوروز، به اشتغالزایی و بهبود وضعیت اقتصادی کشور منجر شود. از آنجا که اقوام ایرانی، اعم از کرد، بلوچ، آذری و... به اشکال گوناگون این عید فرخنده را ارج مینهند، به نمایش گذاشتن رسوم و ارزشهای آنها علاوه بر اینکه موجب افزایش همبستگی و وحدت ملی ایرانیان میشود، به فعالشدن دیپلماسی فرهنگی نیز کمک میکند؛ زیرا در صورت غفلت، زمینه را برای دندان تیز کردن غارتگران فرهنگی فراهم میآورد که با ایجاد کریدورهای فرهنگی، سعی در محو ریشههای فرهنگ ایرانی دارند.
روی هم رفته، در جهانی که بحرانهای سیاسی و ژئوپلیتیکی و منازعات قومی و مذهبی گریبانگیر آن است، نوروز میتواند الگویی مهم برای دیپلماسی فرهنگی و صلح پایدار باشد. اگرچه ایران و حتی کشورهای حوزه نوروز به دلایل گوناگون مانند اختلافات ایدئولوژیکی و دخالت بیگانگان در استفاده از این راهبرد با چالشهایی مواجه هستند، اما با رویکرد عقلانی و در نظر گرفتن چالشها و فرصتهای پیشرو، میتوان از این آیین کهن بهمثابه یکی از ابزارهای دیپلماسی فرهنگی در روابط بینالملل استفاده کرد.
پگاهسادات طباطبایی
انتهای پیام