در سیره تربیتی امام رضا(ع)، روشهای عملی برای پرورش کودکان جایگاه ویژهای دارد. این روشها که برگرفته از سنت نبوی و علوی است، هم شامل برنامههای کوتاهمدت پس از تولد میشود و هم راهکارهای بلندمدت برای مراحل گوناگون رشد کودک را دربرمیگیرد. امام رئوف(ع) با توجه به شرایط سنی و ویژگیهای روانی کودکان، شیوههایی جامع و کارآمد به والدین و مربیان توصیه کرده است که در یادداشت پیش رو، به بخشی از آنها اشاره خواهد شد.
والدین و مربیان باید تفاوتهای میان کودکان را همچون واقعیتی انکارناپذیر بپذیرند. امام علی(ع) در حدیثی فرموده است: «لَایَزَالُ النَّاسُ بِخَیْرٍ مَا تَفَاوَتُوا فَإِذَا اسْتَوَوْا هَلَکُوا؛ مردم تا زمانی که متفاوتند، در خیر هستند و هرگاه یکسان شوند، هلاک میشوند.» این بیان گویای آن است که تفاوتهای فردی میان انسانها، عامل پیشرفت و سعادت جامعه محسوب میشود و اگر همه یکسان خلق میشدند، دنیای بشری نابود میشد.
بیشتر بخوانید:
تفاوت در خلقت انسانها، لازمه نظام حکیمانه جهان و حاکمیت اصل علیت است. این ناهمگونی در استعدادها، تواناییها و ظواهر موجودات، از ویژگیهای نظام احسن آفرینش بهشمار میآید. اگر همه انسانها یکسان بودند، زندگی اجتماعی به سامان نمیرسید. خداوند متعال در حکمت بالغه خود، زمینههای تعاون و همکاری اجتماعی را با آفرینش انسانهایی با استعدادهای گوناگون فراهم کرده است. علامه طباطبایی(ره) در اینباره مینویسد: «مردم از نظر انسانبودن، همه برابرند؛ اما تفاوتهای آنان در خلقت، برای این است که یکدیگر را بشناسند؛ زیرا اگر این شناخت نباشد، تعاون و همکاری میان آنان شکل نمیگیرد.»
نکته مهم این است که هیچیک از تفاوتهای طبیعی مانع رسیدن انسان به کمالات معنوی نیست. آنچه در قرآن کریم معیار برتری مطرح شده، تقوا و عمل صالح است: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَاللَّهِ أَتْقَاکُمْ.» خداوند بندگانش را براساس تواناییهایی که به آنان عطا کرده، بازخواست میکند و این عدالت الهی است که هرکس به اندازه نعمتهایی که دریافت کرده، مسئول باشد.
امام رضا(ع) نیز با بیان و نقل این اصل تربیتی از زبان امام علی(ع)، به والدین و مربیان یادآور میشود که انتظار یکسانی از همه کودکان نداشته باشند، بلکه باید استعدادهای منحصر بهفرد هر کودک را شناسایی کنند و پرورش دهند. این تفاوتها نهتنها نقص نیست، بلکه نشانه حکمت الهی و زمینهساز تعادل در نظام اجتماعی است.
در میان اصول تربیتی، مهرورزی جایگاهی ویژه دارد. محبت، واکنش عاطفی ژرفی است که میتواند به افراد یا اشیا معطوف باشد و در روانشناسی، یکی از بنیادیترین نیازهای انسان شناخته میشود. این نیاز به دوستداشتن و دوستداشتهشدن، آدمی را به برقراری پیوندهای اجتماعی عمیق و معنادار سوق میدهد. فیض کاشانی در تعریف این مفهوم والا مینویسد: «محبت آن است که انسان به چیزی گرایش یابد که برایش لذتبخش و شادیآفرین باشد» و این جذب و دلبستگی در شناخت قلبی یا ادراک حسی نسبت به آن شیء یا شخص ریشه دارد.
امام رضا(ع) در بیانات نورانی خود، بارها بر اهمیت مهرورزی به کودکان تأکید فرموده است. ایشان در حدیثی گرانسنگ میفرماید: «بزرگان خود را گرامی بدارید و بر کودکان خود رحم کنید.» پیامی که احترام به سالمندان و مهرورزی به کودکان را در کنار هم قرار میدهد. در روایتی دیگر، شیوهای عملی برای تربیت ارائه میدهد: «کودکان خود را همراه بزرگان بنشانید» تا از این همنشینی، هم ادب بیاموزند، هم مهرورزی را تجربه کنند و هم در سایه همنشینی با سالمندان، احترام و محبتی وافر دریافت کنند.
نگاه امام(ع) به محبت، فراتر از توصیهای اخلاقیست. ایشان در کلامی زیبا، محبت را نیمی از خردمندی میداند و در بیانی ژرف میفرماید: «پایه خردمندی پس از ایمان به خدا، اظهار محبت و نیکی به هر شخص نیکوکار و بدکار است.» این کلام گهربار نشان میدهد که مهرورزی بخشی جداییناپذیر از حیات عقلانی و ایمانی انسان است.
سیره عملی امام رئوف(ع) خود گواهی زنده بر این آموزههاست. ابراهیم بن عباس از یاران نزدیک امام روایت میکند که هرگز ندید حضرت با خشونت با کسی سخن بگوید یا به خدمتکارانش توهین کند. در مواجهه با فرزندش امام جواد(ع) در دوران کودکی، هنگامی که ایشان در حجر اسماعیل نشسته و غمگین بود و حاضر به ترک مکه نبود، با نرمی و محبت خاصی خطاب به فرزندش فرمود: «برخیز ای عزیز من.» امام او را در آغوش میگرفت و به سینه خود میفشرد و میبوسید.
این آموزههای ناب نشان میدهد که محبت در نگاه امام رضا(ع) هم نیاز فطری کودک است و هم ابزاری تربیتی برای هدایت او به سوی کمالات انسانی. در این دیدگاه، مهرورزی پلی میان فطرت پاک انسان و ارزشهای متعالیست، همانگونه که خداوند در قرآن کریم پیش از آنکه محبت بندگان را طلب کند، خود را محبتکننده به آنان معرفی میفرماید: «بهزودی خداوند گروهی را میآورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند.» (مائده، ۵۴) این اصل تربیتی که در سنت نبوی و علوی ریشه دارد، نشان میدهد که مهرورزی باید پیش از هر چیز از سوی والدین و مربیان نثار کودکان شود تا آنان نیز این ویژگی والا را در وجود خود پرورش دهند.
در نظام تربیتی امام رضا(ع)، اصل عدالتورزی میان فرزندان از جایگاهی ویژه برخوردار است. گاه ریشه بسیاری از کینهتوزیها و عقدههای روانی کودکان را باید در رفتار ناعادلانه والدین جستوجو کرد؛ آنگاه که در نگاهکردن، سخنگفتن، بخشش و هدیهدادن میان فرزندان خود تفاوت میگذارند. این نابرابریها همچون بذری تلخ در ضمیر کودک کاشته میشود و فردای او را با چالشهای روحی متعدد مواجه میکند.
امام رضا(ع) در پاسخ به پرسش سعد بن سعد درباره ترجیح برخی فرزندان بر دیگران، به نکتهای مهم اشاره کرد. ایشان برتریدادن پارهای از فرزندان را بر برخی دیگر به حسب دلایل واهی مردود دانست. آنجا که سعد از امام پرسید: «فدایتان شوم. مردی که پسرانش را بیشتر از دخترانش دوست دارد، چه حکمی دارد؟» امام فرمود: «پسر و دختر در این حکم با هم یکسانند.» این بیان نورانی، خط بطلانی بر تمامی تفکرات جاهلی بود که برای فرزندان دختر ارزشی قائل نبود و نشان میدهد که عدالت واقعی باید فارغ از جنسیت و سایر تفاوتهای ظاهری اجرا شود.
در منظومه فکری امام رضا(ع)، عدالتورزی میان فرزندان اصلی بنیادین در تربیت اسلامی است. ایشان با این آموزهها به والدین میآموزد که هرگونه ترجیح نابجا میتواند به روابط عاطفی در خانواده آسیب بزند و شخصیت کودکان را مخدوش کند. در مقابل، رعایت عدالت با در نظر گرفتن تفاوتهای طبیعی و استعدادهای ذاتی هر کودک، میتواند فضایی سالم و بالنده برای رشد همهجانبه فرزندان فراهم آورد. این سیره تربیتی در آموزههای قرآن کریم ریشه دارد. خداوند در آیات الهی میفرماید: «اعدلوا هو اقرب للتقوی؛ به عدالت رفتار کنید که آن به پرهیزگاری نزدیکتر است.»
در نظام تربیتی امام رضا(ع)، توجه به تغذیه سالم برای کودکان حائز اهمیت دانسته شده است. روایت معتبری از ابوبصیر صنعانی نقل شده که میگوید: «دَخَلْتُ عَلَی أَبِیالْحَسَنِ الرِّضَا(ع) وَهُوَ یُطْعِمُ أَبَا جَعْفَرٍ(ع) الْمَوْزَ وَیُعَلِّمُهُ.» (بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۱۰۱) امام رضا(ع) شخصاً به تغذیه صحیح فرزندشان امام جواد(ع) توجه داشت و به ایشان موز میخوراند. امروزه تحقیقات علمی نیز خواص بینظیر موز را تأیید میکند. این میوه سرشار از پتاسیم، ویتامینهای B6 و C، منیزیم و فیبر است که به تقویت حافظه، تنظیم فشار خون، بهبود گوارش و تقویت سیستم ایمنی بدن کمک میکند. انتخاب آگاهانه امام(ع) برای تغذیه فرزندشان با این میوه، نشاندهنده آگاهی ایشان از خواص مواد غذاییست.
امام رضا(ع) در بیانات خود به رابطه تنگاتنگ تغذیه با سلامت جسم و روان تأکید میکرد، چراکه تغذیه سالم هم بر بدن و هم بر اخلاق تأثیرگذار است؛ عمر را طولانی میکند، بیماریها را کاهش میدهد و مانع پیری زودرس میشود. این نگاه جامع نشاندهنده درک عمیق ایشان از تأثیر مواد غذایی بر رشد همهجانبه کودک است.
در منابع معتبر روایی، امام رضا(ع) به نقل از پیامبر مهربانیها(ص) میفرماید: «الصَّلَاةُ عِمَادُ الدِّینِ؛ نماز ستون دین است.» علی بن موسیالرضا(ع) در روایتی که در «وسائلالشیعه» (ج ۳، ص ۱۲) نقل شده است، میفرماید: «یؤخذ الغلام بالصلاة و هو ابن سبع سنین؛ وقتی پسر به هفت سالگی رسید، او را به نماز امر کنید.» در روایت دیگری که در «مستدرکالوسائل» (ج ۱، ص ۱۷۱) نقل شده، آمده است که مردی از امام رضا(ع) پرسید: «پسر هشت سالهام گاهی نماز میخواند و گاهی نمیخواند، آیا او را مجبور کنم؟» امام در پاسخ فرمود: «سُبْحَانَ اللَّهِ! پسر هشت سالهای هست که نماز نمیخواند؟» آن مرد گفت: «بیماری دارد.» حضرت فرمود: «هر مقدار که میتواند، نماز بخواند.» این احادیث نشان میدهد که امام رضا(ع) بر تدریجیبودن آموزش نماز به کودکان تأکید داشت.
امام رضا(ع) در بیانات تربیتی خود میفرماید: «رحم الله عبداً أحیا أمرنا؛ خداوند رحمت کند بندهای را که امر ما را زنده نگه دارد.» این کلام نورانی، اهمیت انتقال سیره و معارف اهل بیت(ع) را به نسل نو به زیبایی ترسیم میکند. ایشان در ادامه این حدیث شریف میفرماید: «فلیتعلموا علمنا و یعلموه الناس فإن الناس لو علموا محاسن کلامنا لاتبعونا؛ باید علم ما را بیاموزند و به مردم آموزش دهند؛ چرا که اگر مردم زیباییهای کلام ما را بدانند، قطعاً از ما پیروی خواهند کرد.»
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام