در روزگاری که ذهنها از هیاهوی بیوقفه اطلاعات پراکنده آکنده شده است، بازگشت به متون ریشهدار و نجاتبخش، بیش از هر زمان دیگری ضرورت دارد و چه متنی گرانسنگتر از نهجالبلاغه که از سرچشمه حکمت امام علی(ع) جاری شده و قرنهاست که دلها و جانها را سیراب میکند؟ با تأکید دوباره رهبر معظم انقلاب بر اهمیت آشنایی با این میراث معرفتی، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفتوگو با علیاکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث، در قالب سلسلهگفتوگوهای «جرعهای از کوثر نهجالبلاغه» به ماجرای «تیه» در قرآن و روایات، بهمثابه مجازات ۴۰ ساله سرگردانی بنیاسرائیل در بیابان سینا و رویدادهای معجزهآسایی مانند سایهبان ابر، نزول «مَنّ و سلوی» و رخداد جوشیدن ۱۲ چشمه آب از سنگ به فرمان موسی(ع) میپردازد. آنچه در ادامه میخوانیم، شماره سیام این گفتوگوهاست که ما را از ظاهر واژگان عبور میدهد و به جان کلمات میبرد.
بله، در ادامه بحث یهود در کلام امیرالمؤمنین امام علی(ع)، در خطبه ۱۶۶ نهجالبلاغه جملهای وجود دارد که باید با مراجعه به قرآن مجید، به شرح آن بپردازیم. این جمله با توجه به نکات مهم ولایی که در آن نهفته، بسیار کاربردی و قابل تأمل ویژه است.
بیشتر بخوانید:
در قسمت سوم خطبه ۱۶۶ که در بعضی چاپها با نام «علل الانتصار والانحطاط الشعوب»، یعنی علل پیروزی و شکست ملتها و در بعضی دیگر با عنوان «الناس آخرالزمان»، یعنی مردم آخرالزمان نامگذاری شده، آمده است: «... أَيُّهَا النَّاسُ، لَوْ لَمْ تَتَخَاذَلُوا عَنْ نَصْرِ الْحَقِّ، وَلَمْ تَهِنُوا عَنْ تَوْهِينِ الْبَاطِلِ، لَمْ يَطْمَعْ فِيكُمْ مَنْ لَيْسَ مِثْلَكُمْ، وَلَمْ يَقْوَ مَنْ قَوِيَ عَلَيْكُمْ؛ ای مردم (بهطور خاص، مردم زمان امیرالمؤمنین(ع) یا مردم آخرالزمان)، اگر دست از یاری حق برنمیداشتید و در تضعیف و خوارکردن باطل سستی نمیکردید، هرگز کسانی که در پایه و مرتبه شما نیستند، در نابودی شما طمع نمیورزیدند و هیچ قدرتمندی بر شما پیروز نمیشد.»
سپس فرمود: «وَلَكِنَّكُمْ تِهْتُمْ مَتَاهَ بَنِي إِسْرَائِيلَ؛ اما همانند بنیاسرائیل در حیرت و سرگردانی قرار گرفتید» و اگر قوم بنیاسرائیل ۴٠ سال در بیابان «تیه» سرگردان ماندند، شما چندین برابر، شاید بیش از هزاران سال، تا ظهور قائم آل محمد(ص)، سرگردان میمانید.
در ادامه فرمود: «وَلَعَمْرِي، لَيُضَاعَفَنَّ لَكُمُ التِّيهُ مِنْ بَعْدِي أَضْعَافًا بِمَا خَلَّفْتُمُ الْحَقَّ وَرَاءَ ظُهُورِكُمْ، وَقَطَعْتُمُ الْأَدْنَى، وَوَصَلْتُمُ الْأَبْعَدَ؛ به جانم سوگند! سرگردانی و «تیه» شما پس از من، بیشتر و چندین برابر خواهد شد، زیرا به حق پشت کردید و آن را به کناری افکندید، از نزدیکترین فرد به پیامبر(ص) که من هستم، بریدید و به بیگانگان و دورترین فرد به او که معاویه است، نزدیک شدید و به او پیوستید.»
سپس هشدار داد: «وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِنِ اتَّبَعْتُمُ الدَّاعِيَ لَكُمْ، سَلَكَ بِكُمْ مَنْهَاجَ الرَّسُولِ، وَكُفِيتُمْ مَئُونَةَ الِاعْتِسَافِ، وَنَبَذْتُمُ الثِّقْلَ الْفَادِحَ عَنِ الْأَعْنَاقِ؛ بدانید که اگر از امام و پیشوای حقیقی خود پیروی میکردید، شما را به همان راه رسول خدا(ص) هدایت میکرد و از رنج و اندوه بیراهه رفتن در امان میماندید و بار سنگین مشکلات را از دوش شما برمیداشت، ولی افسوس که سخن مرا نشنیدید، از مسیر حق منحرف و مرتکب گناهان بسیار شدید.»
ترجمهای که از این عبارات بیان شد، ترکیبی از چند ترجمه و شرح مشهور نهجالبلاغه است تا زوایای آشکار و پنهان کلمات امام(ع) بهتر روشن شود.
ماجرای «تیه» مربوط به قوم یهود عنود است؛ همان حیرانی و سرگردانی آنان در بیابان که ضربالمثل حیرانی شده و در قرآن کریم نیز در چند جا به آن تصریح یا اشاره شده است.
«تیه» به معنای گمراهی و سرگردانی و نیز بیابان بیآب و علف و غیرقابل زندگی است. قوم یهود به مدت ۴٠ سال، معادل عمر یک انسان بالغ عاقل، به کیفر مخالفت با پیامبر اولوالعزم الهی، حضرت موسی کلیمالله (علی نبینا وآله وعلیهالسلام) و گناه بزرگ گوسالهپرستی در مدت میقات موسوی، در این بیابان سرگردان شدند.
این بیابان بخشی از صحرای سینا بود که به «بیابان بنیاسرائیل» نیز شهرت دارد. در فصل چهارم تورات از «سفر اعداد» نیز به این داستان اشاره شده است. قرآن کریم در آیه ۲۶ سوره مائده میفرماید: «قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛ (پس از حرکت قوم بنیاسرائیل همراه حضرت موسی و هارون(ع) از مصر به سمت کنعان و بیتالمقدس) خداوند به موسی(ع) فرمود: این سرزمین مقدس به کیفر نافرمانی و تخلفشان، تا 40 سال بر آنان حرام شد و از مواهب آن محروم ماندند و در این مدت در سرزمین سینا سرگردان خواهند بود، اما تو بر این قوم نافرمان و لجوج غمگین نباش.»
شرح ماجرا در آیه ۲۰ همین سوره آغاز میشود: «وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَعَلَ فِيكُمْ أَنْبِيَاءَ وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكًا وَآتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ؛ و هنگامی که موسی به قومش گفت: ای قوم من! نعمت خدا را بر خود یاد کنید، آنگاه که در میان شما پیامبرانی قرار داد و شما را حاکمان و فرمانروایان ساخت و به شما نعمتهای ویژهای داد که به هیچیک از جهانیان نداد.»
«يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الْأَرْضَ الْمُقَدَّسَةَ الَّتِي كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَلَا تَرْتَدُّوا عَلَىٰ أَدْبَارِكُمْ فَتَنْقَلِبُوا خَاسِرِينَ؛ ای قوم من! به سرزمین مقدسی که خدا برایتان مقرر فرموده است، درآیید و به گناه، عصیان، سرپیچی از فرمانها و احکام حق بازنگردید که زیانکار میشوید.» (المائدة/ ۲۱)
«قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّ فِيهَا قَوْمًا جَبَّارِينَ وَإِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا حَتَّىٰ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا فَإِنَّا دَاخِلُونَ؛ گفتند: ای موسی! مسلماً در آنجا مردمی زورگو و ستمگر قرار دارند و ما هرگز وارد آنجا نمیشویم تا آنان از آنجا بیرون روند، پس اگر از آنجا بیرون روند، البته ما وارد خواهیم شد.» (المائدة/ ۲۲)
«قَالَ رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا ادْخُلُوا عَلَيْهِمُ الْبَابَ فَإِذَا دَخَلْتُمُوهُ فَإِنَّكُمْ غَالِبُونَ وَعَلَى اللَّهِ فَتَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ دو مرد از کسانی که از خدا میترسیدند و خدا به هر دو نعمت معرفت، ایمان و شهامت داده بود، گفتند: از این دروازه به آنان یورش برید، چون به آنجا درآیید، یقیناً پیروزید و اگر مؤمن هستید، بر خدا توکل کنید.» (المائدة/ ۲۳)
«قَالُوا يَا مُوسَىٰ إِنَّا لَنْ نَدْخُلَهَا أَبَدًا مَا دَامُوا فِيهَا فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقَاتِلَا إِنَّا هَاهُنَا قَاعِدُونَ؛ گفتند: ای موسی! تا آنان در آنجایند، ما هرگز وارد آنجا نخواهیم شد، پس تو و پروردگارت بروید با آنان بجنگید که ما تا پایان کار در همینجا نشستهایم.» (المائدة/ ۲۴)
«قَالَ رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛ موسی گفت: پروردگارا! من جز بر خود و برادرم تسلطی ندارم، پس میان ما و این گروه نافرمان و بدکار جدایی انداز.» (المائدة/ ۲۵)
«قَالَ فَإِنَّهَا مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ ۛ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ فَلَا تَأْسَ عَلَى الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛ خدا فرمود: این سرزمین مقدس به کیفر نافرمانی از خواستههای حق، تا ۴٠ سال بر آنان حرام شد، همواره در طول این مدت در زمین سینا سرگردان خواهند بود، پس بر این گروه نافرمان و بدکار غمگین نباش.» (المائدة/ ۲۶)
امام صادق(ع) در تفسیر آیه ۲۶ مائده میفرماید: «ورود به بیتالمقدس برای قوم بنیاسرائیل بعد از دو نسل که از دنیا رفتند، برای فرزندان فرزندان آنان ممکن شد.»
براساس روایات، حضرت هارون(ع) و حضرت موسی(ع) در همین بیابان «تیه» رحلت کردند و بیتالمقدس به دست یوشع بن نون، خواهرزاده یا پسرعموی حضرت موسی(ع) و وصی او فتح شد.
توجه داشته باشید که ماجرای «تیه» بعد از داستان موسی(ع) و فرعون و غرقشدن فرعون در نیل اتفاق افتاده که قرآن در آیات متعددی به آن پرداخته است. برای فهم بهتر اشاره امیرالمؤمنین(ع) در خطبه ۱۶۶ به این ماجرا، لازم است آیات ۵۷ تا ۶۰ سوره بقره، آیات ۱۶۰ و ۱۶۱ سوره اعراف و آیه ۸۰ سوره طه را نیز مرور کنیم.
بهطور خلاصه، بعد از ظلمهای فراوان فرعون به قوم بنیاسرائیل و مبارزات دو پیامبر الهی، یعنی حضرت موسی(ع) و برادرش حضرت هارون(ع) که وزیر او نیز بود، با آن پادشاه متکبر و ظالم، جبهه حق موسوی به پیروزی نهایی رسید و دستگاه متفرعن فرعونی شکست خفتبار خورد.
قوم بنیاسرائیل سپس عازم سرزمین رؤیایی خود، یعنی ارض موعود یهود (کنعان و بیتالمقدس) شدند. طبق گزارشها، بیتالمقدس در آن زمان در تصرف افراد قویهیکل و زورمندی بود که قرآن از آنان با عنوان «قَوْمًا جَبَّارِينَ» یاد کرده است. این قوم همان عمالقه بودند. بنیاسرائیل میبایست با عمالقه میجنگیدند و وارد بیتالمقدس میشدند؛ اما به علت ترس از اوصاف آن قوم و امتناع از رویارویی، از دستور پیامبر الهی سرپیچی کردند. آنان به امید واهی امداد الهی، مشابه ماجرای غرقشدن فرعون و لشکریانش در نیل، نشستن را بر قیام ترجیح دادند و گفتند: «هَاهُنَا قَاعِدُونَ.»
این سرپیچی، مجازات الهی ۴۰ سال سرگردانی و محرومیت از مواهب مادی و معنوی بیتالمقدس را در پی داشت.
در طول مدت این ۴٠ سال «تیه»، چند واقعه شگفت و معجزهآسا رخ داد که بخشی از آنها در قرآن مجید ذکر شده است:
سایهبان ابر و نزول غذای آسمانی: خداوند در برابر آفتاب گرم، ابر را سایبان آنان قرار داد و اغذیه آسمانی آماده بر آنان فروفرستاد: «مَنّ» به معنای عسل و ترنجبین و صمغ شیرین گیاهان و «سَلوی» به معنای مرغ کوچک بریانشده مانند بلدرچین.
آیات مربوط: «وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى...» (البقرة/ ۵۷)، «...وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى...» (الأعراف/ ۱۶۰)، «يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ قَدْ أَنْجَيْنَاكُمْ مِنْ عَدُوِّكُمْ وَوَاعَدْنَاكُمْ جَانِبَ الطُّورِ الْأَيْمَنَ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى» (طه/ ٨٠)
جاریشدن ۱۲ چشمه آب از سنگ قابل حمل: به فرمان خدا، حضرت موسی(ع) با عصای خود بر سنگی زد و ۱۲ چشمه آب برای ۱۲ سبط بنیاسرائیل از آن جوشید. این سنگ، مشهور به «سنگ موسی بن عمران(ع)» یا «سنگ بنیاسرائیل» است و از سه سنگی دانسته شده که از بهشت آمدهاند. (دو سنگ دیگر، حجرالاسود و مقام ابراهیم(ع) در کنار کعبه)
آیات مربوط: «وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ...» (البقرة/ ۶۰)، «وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ...» (الأعراف/ ۱۶۰)
در روایات مهدوی آمده است که این سنگ و نیز عصای حضرت موسی(ع) در هنگام ظهور قائم آل محمد(عج)، همراه ایشان خواهد بود.
نزول احکام الهی: در طول این ۴٠ سال، احکام مختلف الهی بر حضرت موسی کلیمالله(ع) نازل میشد و او آنها را به قومش ابلاغ میکرد.
پایان سرگردانی با ورود نسل جدید: بعضی منابع گفتهاند که در این مدت، حضرت هارون(ع) و حضرت موسی(ع) رحلت کردند و «یوشع بن نون» و «کالب بن یوفنّا» که قرآن درباره آنها میفرماید: «رَجُلَانِ مِنَ الَّذِينَ يَخَافُونَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمَا...» (المائدة/ ٢٣)، همراه نسل جدید بنیاسرائیل، وارد بیتالمقدس شدند و دوران تحریم و ممنوعیت پایان یافت.
روایات غیرمعتبر و اسرائیلیات: بعضی گزارشها از امور عجیب و افسانهگونه در این ۴٠ سال خبر دادهاند که مستند معتبر ندارد و احتمال اسرائیلیات در آنها زیاد است؛ بنابراین بیان و پرداختن به آنها ضرورتی ندارد و ما را از بحث اصلی خارج میکند. فقط به این نکته اشاره میکنیم که نوشتهاند، یهودیان سرگردان در تمام مدت این ۴٠ سال هر روز پس از پیمودن مسافتی، شب را در جایی میگذراندند و صبح، خود را در همان نقطه آغاز روز قبل مییافتند، یا اقوام مرزی مانع خروج آنان میشدند. اینها نوعی «تحریم تکوینی» را شکل میداد که قرآن فرموده است: «مُحَرَّمَةٌ عَلَيْهِمْ أَرْبَعِينَ سَنَةً يَتِيهُونَ فِي الْأَرْضِ.» (المائدة/ ۲۶)
در نتیجه، قومی که قرآن آنان را افضل بر جهانیان خوانده بود: «وَآتَاكُمْ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ» (المائدة/ ٢٠) و «وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ» (البقرة/ ۴۷ و ۱۲۲) به سبب ظلم، لجاجت، کفران نعمت، تحریف کلام خدا، استهزای حقایق دین، نقض پیمان و ایستادن در برابر ولی خدا، به حضیض ذلت و مسکنت و غضب الهی سقوط کردند: «وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ...» (البقرة/ ۶۱) و به این ترتیب، آنان مایه عبرت همه جهانیان و آیندگان شدند.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام