به گزارش خبرگزاری قرآنی ايران (ايكنا)، يكی از ويژگیهای بانو علويه همايونی ذكر هميشگی استاد خود بانو مجتهده امين است، وی در همه حال از استاد خود به نيكی ياد میكند و كتابی ننوشته كه در مقدمه و متن آن از بانو امين و ويژگیهايش چيزی ننوشته باشد، در ادامه ويژگیهای بانو مجتهده امين از زبان بانو همايونی میآيد كه آنرا با هم میخوانيم.
«یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ»(سوره مجادله/ آيه 11) سيده جليله، عالمه عارفه، فاضله فقيه، حكيمه، علويه امينه دختر حاج سيدمحمود علی امينالتجار اصفهانی و همسر عموزادهاش حاج ميرزا آقای معينالتجار بوده است. وی مصداق حديث «العلماء ورثةالانبياء» است و از آنجا كه بانوی ايرانی علاوه بر اينكه فقيه و مجتهده در دين بود و عارفی به حق و از نظر عرفا وراثت نبوی از آن عارف آگاه است كه «اخذنا علمنا عنالحی الذی لايموت» بدين معنا كه دانش عرفا از سنخ دانش انبياء(ع) است كه از طريق درس و مدرسه به دست نمیآيد.
بانوی ايرانی همچون همه علماء شايسته تعظيم و تكريم و سزاوار هر نوع تجليل و تمجيد است، ولی همچنانكه اوصاف مخلصين با زبان و قلم قابل وصف نيست صفات مخلصين را نيز نمیتوان با قلم توصيف كرد، زيرا آنها با توشه تقوی و پرهيزكاری مورد تأييد و توجه خدای تعالی قرار گرفتهاند چنانكه از خود ايشان شنيدم كه فرمودند: من از سن سه يا چهار سالگی محبت خدا را احساس میكردم و میتوان گفت اين خصلت از قبل تقوی و نماز شبهای مادرشان نصيب ايشان شده است.
مادر من كه از اول جوانی با ايشان طرح دوستی و معيت داشت. نام اين زن بزرگ را هرگز مانند يك زن عادی نمیبرد، زيرا بانوی مجتهده در نظر او كمتر از يك فرشته به صورت انسان و به نام نصرت امين جلوه نداشت، اگر قسمت اول كتاب «نفحاتالرحمانية» ايشان را مطالعه كنيد ذهنتان به اين بانوی يگانه توسعه بيشتری خواهد يافت، اما راز موفقيت بانوی ايرانی را بايد در نقش زندگی روزمره ايشان جستوجو كنيم.
زندگی استاد معظم از دو نظر قابل توجه است؛ يكی از جهت عرضی يعنی برنامه شبانهروزی و ديگر از نظر طولی يعنی مجموعه پربركت ايشان كه دارای سه ركن اساسی بود.ركن اول: تبعل يا شوهرداری كه برخوردی همراه با نهايت عزت و احترام و محبت و دلسوزی با همسر خود داشتند. ركن دوم: خانهداری و بچهداری ايشان كه به سبب وسعت زندگی و تعدد فرزندان مشقت و گرفتاری را غنيمت میشمردند و وسيله تهذيب نفس میدانستند. تحملش آسان به نظر میرسيد و از همين جهت بود كه حلم و حوصله ايشان در بين اطرافيان زبانزد خاص و عام بود. ركن سوم: درس و تحصيل، ايشان در سن 13 سالگی به خانه همسر رفته و در بيست سالگی درس دينی را شروع كردهاند و از كوچكترين فرصتهای زندگی برای مطالعه و تلمذ نزد معلمين خانگی استفاده میكردند، البته اين ثمره نظم و نظام خاصی بودند كه در زندگی ايشان حكمفرما بود.
گذشته از زندگی شبانهروزی ـ كه همچون همه بانوان با حضور در آشپزخانه و نظافت و خانهداری و گاهی پختن مرباجات و دوختن لباسهای منزل برای خود و بچههايشان و آقا همسرشان و حتی گاهی برای خدمه منزل و گاهی از نظر خيرخواهی برای زنهايی كه در منزل رفت و آمد میكردند و خياطی نمیدانستند يا چرخ خياطی نداشتند ـ امتياز در تهذيب نفس و عشق به الله خلاصه میشود، چنانكه توصيه ايشان به مردم نيز تهذيب اخلاق و خلوص برای خدای تعالی بود. در هر صورت ايشان يك لحظه از وقت خود را بيهوده تلف نمیكردند، اما در بيوگرافی مجموعه عمر ايشان به طور كلی میتوان گفت كه معظم لها يكی از مصاديق آيه مباركه «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ یَعْمَلُونَ»(سوه نحل/آيه 97) بود.
بشارت باد بندگانی را كه با خلاصه كردن زندگی در اعمال صالح به داشتن حيات طيب مفتخر میشوند. ايشان علاوه بر اينكه اعمال شرعی از واجبات و مستحب را به أحسن وجه و بدون احساس خستگی انجام میدادند. كسب سعادت واقعی چنان توجهشان را به خود جلب كرده بود كه لحظهای نسبت به ايشان غفلت نداشت. نظم و نظام زندگی ايشان نمودار حيات طيب بود.
شوهرداری به احسن وجه، خانهداری به احسن وجه، از همه مهمتر صبر و شكيبايی در مصيبت از دست دادن فرزندان به أحسن وجه، تلاش و كوشش در به دست آوردن مقام علمی و عقب نماندن از منزلت انسانی و خود را در مسير سابقين فیالخيرات يعنی فلاسفه و علما اعلام و مجتهدين قرار دادن و كامل نمودن ملكه تقوی كه عمده وظيفه انسان است و همه و همه به أحسن وجه برگزار میشد...، اگر گفته شود اين همه كرامت الهی چگونه شامل حال يك بانوی خانهدار میشود، پاسخ در آيه مباركه 94 سوره اعراف است كه میفرمايد «وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ: اگر مردم اهل ايمان و تقوی بودند راه نزول بركات آسمان و زمين را به سوی آنها باز میكرديم.» بنابراين راز موفقيت ايشان ديده میشد.
از اين جهت اگر تحمل همه سختی و مشكلات زندگی ايشان در توان معمول انسانها باشد، تحمل مرگ چندين فرزند از سنين خردسالی نه سالگی و سيزده و چهارده سالگی كار آسانی نيست، لكن معظم لها تحمل اين مصيبتها را نيز در آئينه حكمت پروردگار آسان میديدند. شاخصه روحی اين حكيمه الهی جديت در امر تحصيل بود به گونهای كه میفرمودند: هيچ چيز نمیتواند كلاس درس را تعطيل كند، حتی مرگ فرزند.
يكی از اساتيد بانو مجتهد امين مرحوم آيتالله حاج ميرسيدعلی نجفآبادی نقل كردهاند: روزی شنيدم فرزند ايشان فوت كرده فكر كردم خانم ديگر درس را تعطيل خواهند كرد، ولی برعكس دو روز بعد كسی را نزد من فرستادند كه برای تدريس به منزل ايشان بروم. من از پشتكار و علاقه ايشان به درس و تحصيل سخت تعجب كردم.
در اين اواخر دست خط عربی از خود ايشان به دستم رسيد كه شرح كوتاهی از زبان خودشان بود. ترجمه آن به قرار زير است: به نام خداوند بخشنده مهربان. شرح حال كنيزی از كنيزان خداوند معروف به بانوی ايرانی، مدعو به حاجيه خانم، تولد در اواخر ماه ذیالحجه الحرام سنه 1312 هجری قمری «علی هاجرها الصلوة والسلام والتحيه» دو اصل او يعنی پدر و مادر از اين قرارند: اصل يعنی پدر بزرگوار حاج سيدمحمدعلی ملقب به امينالتجار اصفهانی فرزند سيدمحمدحسين كه هر دو از اشراف و از تجار بزرگ و سادات كرام بودند و از فرزندان سيدمحمد بن ميرمعصوم رحمةالله عليه میباشند كه در تخت فولاد اصفهان دفن شدهاند و همه آنها از سادات حسينی و بزرگان كرام بودند.
اصل دوم، يعنی مادر از علويات و صالحات و مؤمنات و از خانواده مجد و شرف و از سادات حسينی مسمی به يكی از اوصاف جدشان فاطمه(س) «زهرا» دختر حاج ميرزامهدی ملقب به جناب، پس از آنكه به سن تميز خوب و بد رسيد پدر و مادر به تربيت وی اقدام كردند و بر تأديب و اظهار استعدادهايی كه خداوند در ضمير و طينت او قرار داده بود مواظبت و مراقبت كردند و چون به سن درسآموزی و تعلم و يادگيری رسيد معلم عالمه و مؤمنه و عفيفه باتقوا برايش انتخاب كردند كه در زمان خودش بینظير بود.
وی با نهايت جديت و اهتمام به تربيت و تحسين اخلاق او پرداخت و چون از فراگيری زبان فارسی و تحصيل فروع دين به طريق تقليد كامل شد و به حد رشد رسيد، پدر و مادر به ازدواج او همت گماردند و بدينسان صاحب شوهر و فرزند شد، لكن با وجود اشتغال و تدبير منزل در مطالعه كتب علمی شوق فراوانی داشت. گويی قلب او به شيئی مجهول تعلق داشت كه مشتاق او بود و عمر خود را در طلب آن صرف كرد، چون به سن بيست سالگی رسيد به فراگيری علوم عربی از قبيل صرف، نحو و لغت و تا اندازهای هئيت، هندسه و غيره متمايل شد و با نهايت شور و شوق به تحصيل آنها پرداخت.
به گونهای در تحصيل افراط میكرد كه در هيچ حالی حتی بيماری و بارداری، بلكه در حال درد زايمان به مدت سه سال ترك نكرد، پس از آن به تحصيل و تلمذ در علوم دينی و علوم شريف معقول و منقول عالی و علوم الهی و معارف حقه از خداوند ياری طلبيد تا اينكه به فضل الهی در بعضی اوقات حقايقی برايش مكشوف میشد و انوار علوم و حكمت بر جانش اشراق میشد، چون به سن چهل سالگی رسيد قوه استنباط احكام فرعيه از ادله تفضيله برايش حاصل شد، آنگاه از بعضی علماء اعلام اجازه اجتهاد خواسته آنان نيز پس از امتحان از بعضی مسائل اصولی و فروعی اجازه عمل به احكام مستنبطه خويش را به شيوه معمول برای وی صادر كردند بر آن روايت از معصومين(ع) را نيز از طريق متصل به ايشان بر وی مجاز دانستند.(به اصطلاح اجازه روايی)
در اين هنگام بود كه جانش از حضيض تقليد به اوج اجتهاد و از ذل تبيعت به عزت استقلال رسيد و دو كمال ممكن، يعنی شناخت مبدأً و معاد را جمع كرد، پس از آن مشتاق آن شد كه مكنوناتی كه در ذهن ذخيره دارد را ابراز كند از اين جهت به تأليف و تصنيف پرداخت: تأليفات متعدد از اربعينالهاشميه 2. سير و سلوك در روش اولياء و طريق سعداء 3. معاد و آخرين سر بشر 4. مخزنالئالی در فضيلت مولیالمولی 5. اخلاق و راه سعادت(ترجمه و اقتباس از طهارتالاعراق تأليف ابنمسكويه)(پايان مرقومه بانو مجتهده امين)
اضافه میكنم كه تأليفات ديگر ايشان كه خود ذكر نكردهاند عبارت است از: 1. تفسير مخزنالعرفان كه تفسيری عرفانی، فلسفی و روائی بر قرآن كريم است در پانزده جلد 2. روش خوشبختی 3. نفحاتالرحمانية فی واردات قلبية 4. جامعالشتات. شايسته است دانشمندان و محققان بالتفحص و كاوش در كتب اين مجتهده جليله زمينههای معرفی كلمات اجازهنامههای بزرگان و مراجع به ايشان شخصيت آن بانو را به زيباترين عبارت بيان كرده و خود خطابه و گواه بزرگی بر معرفی شخصيت آن معظمه است.*
*منبع: پاياننامه بررسی شخصيت و زندگینامه بانو علويه همايونی، نوشته مرضيه بنايی اصفهانی، تابستان 1386