چالش های ازدواج و همسر گزینی در ایران
کد خبر: 3421786
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۳۹۴ - ۱۳:۲۳

چالش های ازدواج و همسر گزینی در ایران

گروه اجتماعی: ازدواج و تشکیل خانواده از قدیمی ترین نهادهای زندگی بشر است که از دیر باز مورد توجه قرار گرفته است . دردهه های اخیر به علت پیچیدگی های امور مربوط به ازدواج، دامنۀ مسائل مربوط به آن به قلمروهای علوم دیگری همچون علم اقتصاد، جمعیت شناسی و علم سیاست نیز کشیده شده است .

به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از اصفهان، هریک از این علوم به فراخور حیطۀ تخصصی شان به جنبه هایی از مسئلۀ ازدواج پرداخته و در تبیین مسائل مربوط به آن و نیز ارائۀ راه حل هایی برای زدودن نابهنجاری های عارض برآن با توجه به فرهنگ، مذهب و شرایط اقلیمی گوناگونی که در جوامع مختلف وجود دارد، کوشیده اند .
بدیهی است که ازدواج همچون هر پدیدۀ اجتماعی دیگری دارای هنجارهایی است که این هنجارها نسبت به هر جامعه ای و نیز هر مقطع زمانی متفاوت می باشند. در کشور ما نیز در دوران کنونی، مسائل ازدواج دارای ویژگی های خاص خود می باشد. از یک طرف ایران همچون سایر کشورهای جهان سوم در مرحلۀ گذار از سنت به مدرنیته است که تغییرات اجتماعی وسیعی را در همۀ پدیده های اجتماعی از جمله درازدواج و همسرگزینی ایجاد کرده است؛ تغییراتی که موجب شده است تا مردان وزنان نگرش نوینی از پیوند زناشویی و ازدواج داشته باشند و آن را نه فقط به عنوان یک رابطۀ جنسی و تولید فرزند بلکه برای بوجود آوردن یک زندگی کمال گرا، توأم با عشق و همدلی و همدمی بدانند. دنیای جدید باعث بالا رفتن سطح آگاهی های اجتماعی، سواد عمومی و تحصیلات شده و به موازات آن سطح توقعات وانتظارات مردان و زنان به مراتب بیشترازگذشته شده است. از طرف دیگر در عصر مدرنیته، تمایزات و تفاوت های فرهنگی و اجتماعی گروه های اجتماعی و نیز آحاد جامعه بیشتر شده و همانندی های گذشته کم رنگ شده است. علاوه بر این ها در کشور ما وقوع انقلاب اسلامی درسال ۱۳۵۷، موجب شد تا تغییرات دیگری درجامعه بوجود آید؛ بخشی از این تغییرات ناشی از روند اسلامی کردن جامعه در فردای انقلاب بود. بخشی دیگر به علت نقش اجتماعی زنان در جامعه و گرایش آن ها به تحصیلات بالاتر واحراز صلاحیت هایی همانند مردان در بدست گرفتن مشاغل خارج از منزل قرار داشت.
این همه باعث شد تا همسرگزینی از شکل سنتی خارج شده و بامسائل دیگری که در نوع خود درکشور ما تازگی داشت ، مواجه شود. نکته دیگری که در دهۀ اول بعد ازانقلاب ( دهۀ ۱۳۶۰) بوجود آمد و بعدها پدیدۀ ازدواج و همسرگزینی را برای جوانان به شدت تحت تأثیر قرارداد، میزان بالای موالید درآن دهه بود که دردهۀ ۱۳۸۰آنچه راکه تحت عنوان « عدم تعادل جمعیتی درسن ازدواج» نامیده می شود، را موجب شد. در این مقاله سعی خواهد شد تا مسائل و مشکلات عمدۀ همسرگزینی و ازدواج رادر ایران کنونی از دیدگاه جامعه شناختی مورد بررسی قرار دهیم .  
نگاهی به ازدواج در ایران در اعصار گذشته :
خانواده وازدواج از نهادهای نخستین است به این معنی که در تمام دوران های زندگی بشر و درهمۀ جوامع وجود داشته است . همانگونه که خانواده درگذر تاریخ اشکال متنوعی رادر هرجامعه ای به خود گرفته و از خانواده های گسترده، پدرتباری، پدرسری، مادرتباری، مادرسری و..... صحبت به میان می آید، ازدواج و همسر گزینی نیز شیوه های گوناگونی در هرنقطه از جهان ودرایران داشته است. هرچند بسیاری از انواع خانواده ها و شیوه های ازدواج وهمسر گزینی درکشورما ازبین رفته و یا رواج خودرا ازدست داده است، اما در جای جای این کشور پهناور می توان آثاری از قدیمی ترین انواع آن ها را پیدا نمود .
آنچه مسلم است، همچنان که نهاد خانواده درایران تغییرات اساسی به خود دیده است، ازدواج و همسرگزینی نیز تحول بنیادی پیدانموده است. شهلا اعزازی در این مورد چنین می نویسد: « دردوران قبل، همسر گزینی به شدّت تحت فشار اجتماعی بود. انتخاب همسر نه بر اساس میل وعلاقۀ دو طرف به ازدواج، بلکه به دلیل «جبر اجتماعی» صورت می گرفت. در جامعه ای که فردیت مطرح نبود، علائق فردی نیز ارزشی نداشتند.
تنها راه ارتقاء پایگاه اجتماعی، ازدواج بود هرچند که زن متأهل معمولأ تحت سلطۀ مادر شوهر بود وشوهر نیز برروی او اعمال قدرت می کرد، اما بتدریج با انتقال اقتدار شوهر به زن درحیطه های خاص، زن تبدیل به فرد فرمان دهنده و پس از فوت مادرشوهر، به بالاترین مقام خانه می رسید به این ترتیب برای دختران، ازدواج تنها امکان کسب یک نقش اجتماعی قابل قبول جامعه بود. مردها نیز مجبور به ازدواج بودند، زیرا ادارۀ واحد خانه که درعین حال محل تولید نیز بود، بدون وجود زن که قسمتی از کارها را برعهده گیرد امکان نداشت.
با ازدواج، مردمجرد تبدیل به مرد متأهل می شد که اهمیت اجتماعی بالاتری از مرد عزب داشت. درعین حال پس از ازدواج دارای فرزندانی می شد که هم به او کمک می کردند و هم به عنوان ورثه، از مایملک خانوادگی محافظت می کردند. ازدواج های مجدد به فراوانی دیده می شد، بطوریکه افراد هرچند گاه یکبار، باهمسر جدیدی زندگی خودرا آغاز می کردند. علت آن، میزان بالای مرگ و میر زنان و مردان بود. مرگ و میر زنان معمولأ ناشی اززایمان بود . مردی که همسرش فوت می کرد، بخصوص اگر فرزند یا فرزندانی داشت، نمی توانست بدون کمک زن امور خانواده را بچرخاند، پس با گذشت زمانی کوتاه دوباره ازدواج می کرد و چون اصل عمدۀ ازدواج، فرزندآوری بود سعی می کرد با زن جوانتری که قادر به آوردن فرزندان بیشتری باشد، ازدواج کند . ( اعزازی،۷۶ : ص ۲۳)
مرگ و میرمردان به سبب بیماری، اتفاقات طبیعی یا جنگ بود. با مرگ همسر، زنان نیز مجبور به ازدواج مجدد بودند؛ زیرا وجود مرد برای ادارۀ اموراقتصادی خانواده ضرورت داشت . 
از ویژگی های ازدواج در ایران گذشته می توان به موارد ذیل اشاره نمود :
- ازدواج با خویشاوندان نزدیک بسیاررواج داشته است بطوریکه می گفتند عقد پسرعمو و دخترعمو درآسمان ها بسته شده است .
- در بسیاری از نقاط ایران دختر را از همان آغاز تولد «ناف بر» می کرده اند، یعنی اورابه نام یکی از پسران فامیل برای ازدواج نامزد می کرده اند .
- در اکثر نقاط ایران، مراسم وتشریفات جشن ازدواج بسیار وسیع و متنوع بوده است وگاهی به چند روز می رسیده است .
- پدر و مادر نقش اساسی و تعیین کننده درانتخاب همسر برای فرزندان خود داشته اند. دراکثر موارد دختران هیچ نقشی درانتخاب شوهر آیندۀ خود نداشته اند .
چارچوب نظری مطالعه:
الف : مفهوم ازدواج :
از دیرباز جوامع مختلف پیوند میان زن وشوهر را به عنوان ازدواج مورد قبول قرار داده اند. اما در طول زمان انواع مختلفی از ازدواج ها پدید آمده است. باوجود تنوع درازدواج در دوران مختلف و درجوامع گوناگون، مشابهت ها و عناصر نسبتأ ثابتی دراین پدیدۀ اجتماعی وجود داشته است. کارلسون ازدواج را اینگونه تعریف می کند : «ازدواج فرایندی است از کنش متقابل بین دو فرد، یک مرد و یک زن که برخی شرایط قانونی را تحقق بخشیده اند و مراسمی برای برگزاری زناشویی خود برپا داشته اند و به طورکلی عمل آن¬ها مورد پذیرش قانون قرارگرفته و بدان ازدواج اطلاق شده است.»( ساروخانی، ۱۳۷۰:ص ۲۳)
زیگان نیز ازدواج را اینگونه تعریف می نماید : «ازدواج عبارت است از پیوند میان دوانسان از دو جنس مخالف که از طریق این پیوند رسمی و قانونی مجازند که با یکدیگر مناسبات جنسی برقرار نمایند .» (  مهدوی ، ۱۳۷۷).
لوی اشتراوس رابطۀ فرهنگ وطبیعت رادرپدیدۀ ازدواج مورد تأکید قرارمی دهد: «ازدواج برخوردی است داراماتیک بین فرهنگ و طبیعت، یا میان قواعد اجتماعی وکشش جنسی.» ( ساروخانی ، ۱۳۷۰: ص ۲۳)
درمجموع ، تعاریفی که از«ازدواج» شده است ، عناصر ذیل رامورد توجه قرارداده اند : پیوند زناشویی میان زن وشوهر، قانونی و مشروع بودن پیوند ( باتوجه به فرهنگ جامعه )، زندگی دائمی ( در برخی فرهنگ ها مثل اسلام، ممکن است که ازدواج دائمی نباشد. ) و کنش متقابل.
به عبارت دیگر مجموعۀ تعاریف ازدواج، آن را به عنوان پدیده ای اجتماعی می دانند که طی آن، به منظور تشکیل وادامۀ زندگی زناشویی، بین زن ومرد پیوندی قانونی و مشروع برقرار می گردد که از یکسو متکی برنیازهای طبیعی است و ازطرف دیگر در ارتباط با هنجارهای اجتماعی صورت می گیرد. این هنجارها مبتنی برفرهنگ، قوانین و شرایط وتجربیات هرجامعه ای متغیر می باشند .
ب : ازدواج به عنوان یک مسئله اجتماعی:
سی رایت میلز در کتاب بینش جامعه شناختی مسائل فردی و اجتماعی را به عبارت زیر تفکیک می نماید: «گرفتاری های خصوصی ناشی از شخصیت فرد ورابطۀ نزدیک او با دیگران است. آن¬ها به شخصیت فرد وجنبه هایی از زندگی اجتماعی او که مستقیمأ و شخصأ از آن ها باخبر هستند، مربوط می شوند. به بیان دیگرگرفتاری¬های خصوصی یا فردی اموری شخصی هستند. مسائل عام به اموری اطلاق می شوند که حاکم برشرایط خاص در زندگی افراد هستند. آن¬ها به سازمان وشرایط موجود دردرون نهادهای یک جامعه وچگونگی ساخت وسیع و زندگی تاریخی افراد مربوط می شوند. به بیان دیگر یک مسئلۀ عمومی ناشی از بحران در نظام نهادهاست » (میلز ، ۱۳۶۰: ص ۲۳)
ج: ازدواج وعدم تعادل ساختی درجامعه :
مرتن نیز باتأکید برتعادل ناشی از پذیرفتن اهداف ووسایل نهادی شده درجامعه، سعی درتبیین نظام هماهنگ اجتماعی دارد. مرتن یک نظام اجتماعی ر اتوصیف می کند که از یکپارچگی ضعیفی برخوردار است؛ نظامی که بواسطۀ تأکید بیش ازحد براهداف اجتماعیِ موفقیت وعدم تأکید لازم بر وسائل نیل به آن اهداف، دستخوش یک نوع سوء یکپارچگی ( Mal Intergration ) می شود . درچنین وضعیتی مردم برای حصول به موفقیت به شیوه های نابهنجار روی می آورند . حاصل فونکسیونی این وضعیت، زوال بیشتر مقرارت اجتماعی است. این امر موجب عدم تعادل ساختی درجامعه می شود و درنتیجه مقررات اجتماعی بیش از پیش بی اهمیت می گردد . حالت افراطی این وضعیت، بطور منطقی موجب بی قانونی، عدم یکپارچگی و رهایی کامل فردیت خواهد بود ( اسکیدمور ،۱۳۷۲:ص۱۶۱)
د : ازدواج و شرایط آنومیک درجامعه :
می توان گفت که درشرایط عدم تعادل ساختی و بی سازمانی اجتماعی یک نوع بی نظمی اجتماعی حاکم می گردد که درچنین شرایطی هر پدیدۀ اجتماعی دروضعیت هرج و مرج قرارمی گیرد؛ وضعیتی که امیل دورکیم به آن آنومی می گوید. دورکیم با مبنا قراردادن تغییرات اجتماعی، نهایتأ به این نتیجه می رسد که تخصصی شدن و تمایزات فردی موجب ایجاد وضعیتی می شود که« درحالت نابسامانی ( سردرگمی افراد درتشخیص ارزش ها ) نیازهای افراد تشدید می شود » ( مهدوی ، ۱۳۷۴: ص ۷۶)
ه : ازدواج ومدرنیسم :
از سوی دیگر یکی از مباحث بسیار مهم در مقولۀ تغییرات اجتماعی بحث مدرنیسم است که به عنوان یک پدیدۀ دارای اثرات غیر قابل انکاری بررخساره های زندگی اجتماعی انسان از جمله خانواده و ازدواج می باشد. ازجملۀ این تأثیرات می توان به دگرگونی ارزش ها وهنجارها اشاره نمود. در جامعه های در معرض مدرنیسم، همه چیز درحال تحول است. به دلیل وابستگی بخش های مختلف جامعه به یکدیگر، شروع تحول دریک بخش سریعأ بخش های دیگر رامتأثر می نماید . درکشور ما نیز مدرنیسم ازحدود نیم قرن پیش بخش هایی از جامعه را متحول کرده است. این تحولات موجب تحول در خانواده وازدواج و همسرگزینی نیز شده است . کاهش تعداد ازدواج ها و افزایش سن ازدواج از اینگونه موارد هستند .
و : ازدواج و عدم تعادل جمعیتی در سن ازدواج :
برخی مطالعات به بررسی ارتباط بین پدیده های جمعیتی و وضعیت ازدواج پرداخته اند.  عدم تعادل دروضعیت ازدواج عمدتأ در قالب مطالب مربوط به تنگنای ازدواج (Marriage Squeeze) درادبیات جمعیت شناسی ارائه شده است. این مطالب به عدم تعادل درتعداد زنان ومردان موجود درسنین ازدواج مربوط می شوند. یکی از این مطالعات با بررسی جریان های مهاجرت روستا به شهر و خروج مردان جوان و مجرد از روستا، عدم تعادل در وضعیت ازدواج در روستاها را بررسی کرده است. (جعفری مژدهی ، ۱۳۸۲: ص۸۵ )
یکی دیگر از مطالعات مرتبط با موضوع عدم تعادل دروضعیت ازدواج به پدیدۀ ترجیح جنسیتی درخانواده ها برای داشتن فرزند پسر ( نسبت به فرزند دختر) اشاره دارد (همان : ص۸۶ ). دراین مطالعه مطرح شده است که اگر خانواده های موجود دریک جامعه به داشتن فرزند پسر علاقۀ بیشتری داشته باشند وازطرفی امکان جلوگیری از به دنیا آمدن فرزندان نیز وجود داشته باشد، نسبت جنسی درآن جامعه بیش از حد معمول خواهد شد. به طوری که درسال های آتی که این افراد به سنین ازدواج برسند، درتعداد دختران و پسران موجود درسنین ازدواج عدم تعادل به وجود خواهد آمد .
در یکی از این مطالعات به این نکته اشاره شده است که دریک کشور با جمعیت درحال افزایش ، اگر مردان بازنان جوانتر از خود ازدواج کنند ، نوعی عدم تعادل دروضعیت ازدواج به وجود می آید. ( همان : ص۸۶ ) در مطالعه حاضرنیز براساس این نظریه ، وضعیت ازدواج درایران مورد بررسی قرار می گیرد .
بررسی تئوری های مختلف پیرامون ازدواج نشان می دهد که مشکلات گوناگونی درامر ازدواج جوانان وجوددارد. بعضی ازاین مشکلات مربوط به فرد و بعضی دیگر مربوط به جامعه می باشند. مهمترین عوامل مؤثر برازدواج ومشکلات آن برمبنای نظریات مطرح شده را می توان شامل موارد ذیل دانست :
- مشکلات ساختی جامعه به صورت مسائل عام اجتماعی درآمده و جامعه را دستخوش تغییرات درهمۀپدیده ها ازجمله ازدواج وهمسرگزینی می نماید .
- با استفاده ازدیدگاه دورکیم «تمایزات فردی » به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر مشکلات جوانان درازدواج و همسرگزینی می باشد .
- از بین عوامل مطرح شده درارتباط باخانواده وازدواج، عامل همسان همسری بیش از سایر عوامل ازسوی جامعه شناسان مورد تأکید قرارگرفته است .
- هریک ازتئوری های جامعه شناختی، به نوعی برارزش های اجتماعی ونقش آنها درامرازدواج تأکید کرده اند . ازجمله موارد مشخص ترارزش¬های اجتماعی ، می توان به توقعات وانتظارات جوانان ( دخترو پسر درآستانۀ ازدواج ) از یکدیگر و خصوصیات همسر اشاره نمود. همچنین دراین ارتباط شرایط و مشکلات مربوط به خانواده های (دخترو پسر ) که ازنسل قبلی هستند ، نیز مورد توجه قرار گرفته است .
- چون ازدواج نوعی انتخاب محسوب می شود، گروه مرجع افراد در شکل گیری انتخاب هایشان نقش مهمی را ایفاء می کنند .
- عدم تعادل جمعیتی درسنین ازدواج ، می تواند مشکلات جدی برای همسرگزینی جوانان ایجاد نماید .
مشکلات همسر گزینی وازدواج درایران
۱- تمایزات اجتماعی :
همانگونه که امیل دورکیم جامعه شناس فرانسوی قرن نوزدهم خاطر نشان می کند، در دنیای امروز، افزایش جمعیت و گسترش تقسیم کاراجتماعی و بوجود آمدن مشاغل متنوع، موجب ارتباطات اجتماعی زیاد، تراکم اخلاقی و ارزش ها و هنجارهای گوناگون درجامعه شده است. ( گی روشه، ۱۳۶۶:ص۴۳ )
هر چند تنوع ارزش ها و هنجارها درجوامع مختلف، از دیر باز وجود داشته، اما آنچه که ویژگی جامعۀ جدیداست، وجود این تنوع دریک جامعۀ واحد  می باشد . به گفتۀ دورکیم جامعۀ قدیم که مبتنی بر« همانندی » بوده ، جای خود را به جامعۀ جدید که دارای خصیصۀ «تمایز پذیری اجتماعی » است، می دهد . درجامعۀ جدید در مقایسه با جامعۀ قدیم، افراد با یکدیگر متفاوت هستند و هر قشر و گروه  دارای ارزش ها ، هنجارها، الگوهای رفتار و رسوم اجتماعی خاص خود می باشد .
در نیمۀ دوم قرن بیستم و در آستانه قرن بیست و یکم،  تنوع و ناهمانندی هنجارهای اجتماعی علاوه براینکه جوامع کشورهای غربی را از تمایزپذیری اجتماعی بیشتری برخوردار نمود، در کشورهای جهان سوم نیز، باتوجه به ورود تحولات ناشی از مدرنیته به این جوامع، آن ها را نیز تحت تأ ثیر قرارداده و یک دستی و همانندی اجتماعی گذشته شان را تبدیل به تمایز اجتماعی نمود . در نتیجۀ این تغییرات، گروه ها واقشار اجتماعی، حتی افراد یک شبکۀ خویشاوندی و بالاتر ازآن افراد یک خانواده،  دیگر مثل جامعۀ گذشته دارای افکار، عقاید، الگوهای رفتار مشابهی نیستند، بلکه هرگروه وحتی هرفردی از الگوهای رفتار متفاوتی پیروی می نماید. این امر خود را درازدواج و همسرگزینی به وضوح نشان می دهد .
دختران و پسران دردوران کنونی، برای یافتن شریک زندگی خود، علاوه برمشکلات عدیدۀ دیگر که شرح آن ها درادامۀ این مطلب خواهد آمد، از  نظر یافتن یک همسر همسان با خود نیز دچار مشکل هستند. آن ها دیگر مثل دوران گذشته نمی توانند همسر خود را ندیده و نشناخته انتخاب نمایند وامیدوار به همسانی فکری، ارزشی و هنجاری در زندگی مشترک آینده شان باشند.  لذا توجه جوانان به همسانی فکری، اخلاقی و هنجاری درامر همسر گزینی بصورت یکی از مشکلات آن ها دآمده  و در بسیاری موارد به عنوان مانعی در امر ازدواج آنان قرار گرفته است .
آن ها به خوبی دریافته اند که عدم توجه به این امر می تواند موجب شکنندگی ازدواج شده و در نهایت به طلاق منجر شود. دکتر ساروخانی در این مورد می گوید : « هر قدر زوجین از دیدگاه های اجتماعی نظیر تحصیل و اشتغال یا فردی و جسمانی نظیر سن و یا فرهنگ و یا طبقات تراز یکدیگر باشند، به همان نسبت میزان طلاق رو به کاهش می گذارد. در مقابل، هر قدر زوجین از نظر خُلق و خوی و منش مکمل یکدیگر باشند، باز به همان نسبت میزان طلاق کاهش می یابد .» ( ساروخانی ،  ۱۳۷۲: ص۱۱۳ )
۲- تفاوت نسل ها :                                 
یکی دیگر از مشکلات جوانان در امر همسر گزینی و ازدواج، مربوط به قرار داشتن جامعۀ ایران در مرحلۀ گذار از سنت به مدرنیته می باشد. این امر در مسئله ازدواج خود را به شکل تفاوت نسل¬ها نشان می دهد. روند تحولات درارزش ها، رسوم و الگوهای رفتاری به قدری سریع است که آن را در فاصلۀ دونسل ( والدین و فرزندانشان ) می توان  تشخیص داد. فرزندان تأثیر بیشتری از قالب های دنیای مدرن می پذیرند و درانتخاب همسر، معیارها و ملاک های دنیای متمدن را بیش از الگو های ارزشی  والدینشان در نظر می گیرند .
امروزه برای زنان  معیارهایی از قبیل نقش اجتماعی، تحصیلات دانشگاهی، تساوی حقوق با مردان، اشتغال در کارهای خارج از منزل وغیره  از مسائلی است که مورد توجه آنان درانتخاب شوهرانشان می باشد؛ وبرای مردان جوان نیز تصمیم گیری درپذیرش و یا عدم پذیرش خواسته های دختران جوان درامور مذکور درفوق نقش تعیین کننده ای در انتخاب همسرانشان دارد. ازطرف دیگر والدین درایران هنوز نقش تعیین کننده ای در مشاوره با فرزندانشان درانتخاب همسر دارند و بعضأ الگوهای ارزشی شان متفاوت با فرزندانشان است که موجب چالش بین معیارهای والدین و فرزندان می شود .
به نظرمی رسد در جامعۀ کنونی ایران دراکثریت خانواده ها بین فرزندان ووالدین در مورد ملاک های همسرگزینی یک نوع مصالحه بوجود آمده است ؛ هرطرف تا حدودی به نفع طرف دیگر از ترجیحات خود کاسته و سلائق وخواسته های خود را تعدیل نموده است. در واقع،  والدین و فرزندان توانسته اند تا حدود زیادی برسر انتخاب همسر به گزینه های یکدیگر توجه نموده و به توافق برسند. با این وجود تفاوت ارزش های والدین و فرزندان در بسیاری از خانواده ها همچنان به عنوان یکی از مشکلات همسرگزینی جوانان وجود دارد .
۳- نظام حقوقی ایران درارتباط با حقوق زنان :

یکی دیگر از مشکلات مربوط به ازدواج که منشاء بوجود آمدن مشکلات عدیدۀ دیگر شده است، مشکلات مربوط به حقوق زنان مصرّحه در قوانین مربوط به ازدواج و طلاق می باشد. بنا به گفتۀ بسیاری ازحقوقدانان وکارشناسان مسائل مربوط به خانواده  و نیز واقعیات موجود در پرونده های محاکم مربوط به مسائل خانواده وطلاق، درجامعۀ فعلی ایران با وجود تجدید نظرها و اصلاحات فراوانی که پیش از انقلاب اسلامی و بعد ازآن در مواد قانونی ازدواج و طلاق صورت گرفته است، هنوز نارسایی های بسیاری در زمینۀ برقراری عدالت وعدم تبعیض بین حقوق مرد و زن وجود دارد. بعضی از این نارسایی ها مربوط به تفاسیر اشتباه از دستورات فقهی اسلام و ناشی از عدم توجه به شرایط وموقعیت های زمان و مکان می باشد.
به عبارت دیگر قوانین و هنجارهای اجتماعی که درزمان¬هایی می توانسته اند در استحکام خانواده ها مفید باشند و وظایف و تکالیف زن و شوهر را درزندگی زناشویی و یا هنگام بروز اختلاف بین زوجین تعیین نمایند، درحال حاضر با توجه به تغییرات زیاد درخواسته ها و انتظارات زن ومرد که ناشی از تأثیر فرهنگ وتمدن جدید است، ممکن است مناسب نباشند. لذا اینگونه قوانین، نظام حقوقی رادر تأمین خواسته های زوجین، مخصوصأ زنان دچار چالش نموده و مشکلات فراوانی را درارائه راه حل های متناسب با وضعیت کنونی خانواده ها، بوجود آورده اند .
ازجملۀ این مشکلات می توان به شرط عٌسر وحرج در تقاضای زن برای طلاق شوهرش نام برد .« عٌسر و حرج به عنوان یکی از مواردی است که بر مبنای آن زنان می توانند از دادگاه درخواست طلاق نمایند. به بیان دیگر، در صورتی که ادامۀ زندگی زناشویی به دلایل مختلف برای زوجه غیر قابل تحمل شود، وی مجاز است از دادگاه رفع پیوند زناشویی را خواستار شود.» (مرتضی حاجی پور ، ۱۳۸۳ : ص۱۶۷ ).  چنانچه مرتضی حاجی پور در مقاله خود آورده است : «بررسی ها نشان می دهد که این کلّیت در عمل مشکلاتی را به وجود می آورد چرا که عٌسر وحرج مفهومی است نسبی که ارتباط عمیقی با روحیات فرهنگی و ایدئولوژیکی اشخاصی ( قضاتی ) دارد که قرار است در این مورد به اظهار نظر بپردازند .»( همان : ص۱۸۱ ). وی همچنین اضافه می کند : «ابهام در مفهوم عسر و حرج و نسبیت آن بر حسب زمان و مکان واکنش های متفاوتی را نسبت به موضوع مورد ادعا در دادگاه ها ( اعم از بدوی و عالی ) به وجود می آورد. به عبارت دیگر، مفهوم عسر و حرج  بر حسب شرایط  مکانی و زمانی متغیر است به نحوی که برای زنان مثلاً فلان منطقۀ روستایی عسر و حرج همان مفهومی را ندارد که برای زنان مثلاً تهرانی ممکن است داشته باشد. این نسبیت باعث می شود برای قضاتی که در فرهنگی خاص تربیت شده اند، عسر و حرج ادعایی زنان مثلاً تهرانی قابل درک نباشد مگر آنکه به نحوی از انحاء از جمله ضرب و شتم شدید، رها کردن زوجه برای مدت طولانی، اعتیاد شوهر به نحوی که خانواده را کاملاً متلاشی سازد، صرفنظر کردن زن از تمام حقوق خود و غیره .تجلی خارجی یابد.»( همان : ص۱۸۰ ). بطورکلی می توان چنین نتیجه گیری کرد که با توجه به قوانین موجود مرد خیلی راحت تر و زودتر می تواند همسرش را به دادگاه کشانده و زن خود را طلاق دهد ولی زن درصورت تصمیم به طلاق شوهرش - براثر اعتیاد به مواد مخدر، خیانت به وفاداری زناشویی وغیره اولأ  نمی تواند به راحتی این امور رابرای دادگاه محرز نماید، ثانیأ راه فرار مردان از این اتهامات با توجه به قوانین موجود بسیارراحت می باشد. در مجموع، این نارسایی های حقوقی موجب شده اند تا دختران و والدین آن ها نسبت به پذیرش خواستگاران، سخت گیر و محتاط باشند و التزام هایی را به صورت مهریه و طرق دیگر از پسر و خانواده اش خواستار شوند.
همچنین، قوانین مربوط به ارث در نظام حقوقی ایران نیز مشکلاتی را برای زنان بوجود می آورد که در مورد آنها در مبحث« مشکلات مربوط به افزایش میزان مهریه» توضیح داده خواهد شد .
۴ -  مشکلات مربوط به افزایش میزان مهریه :
همانگونه که درمورد وضعیت حقوق زنان درنظام حقوقی خانواده درایران گفته شد، زنان از هنگام انتخاب همسر و مراحل بعد از آن تا موقع ازدواج، بدلیل عدم تأمین حقوقی درصورت وقوع اختلاف با شوهر و یا الزام به طلاق، دارای دغدغۀ دفاع ازحقوق مشروع خود هستند. به این جهت درهنگام عقد ازدواج ضمن شروط خود، میزان مهریه را به گونه ای تعیین می کنند تا اولأ ازسوء استفادۀ شوهر در صورت بوالهوس بودن و تصمیم به طلاق زن به بهانه های واهی پس از ازدواج، جلوگیری نمایند و در ثانی اگر بنا به هردلیلی ازدواج، منجر به طلاق شد، زن از نظر تأمین هزینۀ زندگی خود برای بقیۀ عمر دچار مشکل مالی واقتصادی نباشد .
در مجموع می توان گرایش به بالابردن مهریه را از طرف زنان و خانواده هایشان در هنگام عقد ازدواج، موارد ذیل دانست :
الف- پیشگیری از طلاق زن توسط مرد بدلایل واهی و یا بوالهوسی مرد.
ب- عدم امکان ازدواج مجدد برای اکثریت زنان مطلقه بدلیل : سنت هایی که در مورد ازدواج مجدد زنان مطلقه و زنان بیوه براثر فوت همسر در جامعه وجود دارد و پائین بودن نسبت جنسی در جامعۀ ایران- بگونه ای که در ادامۀ بحث تحت عنوان « عدم تعادل جمعیتی در سن ازدواج درایران » خواهد آمد - که موجب می شود  تا مردان عمدتاً همسرانشان را از دختران هرگز ازدواج نکرده انتخاب نمایند.                                                                                                      
باقی ماندن آثار نظام مردسالارانه دراکثر خانواده ها که اکثریت زنان را از تملک دارایی های کسب شده پس از ازدواج محروم می نماید، مضافأ به اینکه طبق قانون در صورت فوت شوهر، زن فقط یک هشتم از دارایی شوهرش را به ارث می برد و این سهم در مورد خانۀ مسکونی، فقط ازاعیان ( ساختمان ) است و  زن ازعرصه ( زمین زیر ساخت ) ارث نمی برد و این درحالی است که ارزش خانۀ مسکونی دراکثر شهرها، با توجه به بالابودن قیمت زمین، مربوط به زمین زیر ساخت است و بنای ساخت های مسکونی نسبت به قیمت زمین ارزش چندانی ندارد . این امرنیز یکی از موجبات تمایل به افزایش مهریه از طرف زنان در هنگام عقد ازدواج بوده و در صورت عدم توافق با داماد و خانواده اش، بصورت مانعی در امر ازدواج قرار می گیرد .
۵ - فقدان امکانات  اولیه معیشتی برای شروع زندگی :
طبق آمارهای رسمی و غیر رسمی، میزان بیکاری درکشورما به حدی است که از میانگین جهانی بسیار بالاتر می باشد و از معضلات کشور بشمارمی رود . هرچند دامنۀ بیکاری، همۀ اقشاراجتماعی رادر برمی گیرد، اما بیکاری فارغ التحصیلان - درسطوح کارشناسی ،کارشناسی ارشد و تاحدودی در مقطع دکتری برای بعضی از رشته های تحصیلی - یکی از مسائل حاد جامعۀ امروز ما را تشکیل می دهد.
علاوه برآثار وتبعات این معضل درزمینه های مختلف دیگر، درامرازدواج جوانان - مخصوصأ ازدواج مردان - بسیارنقش تعیین کننده ای ایفاء می نماید. بیکاری مردان و یا پائین بودن سطح دستمزدها برای جوانانی که با هردرجۀ تحصیلی مشغول به کارمی شوند ونیز عدم امنیت شغلی درهنگام اشتغال به کار، ازموانعی است که موجب می شود تا پسران نتوانند اقدام به انتخاب همسر برای ازدواج و تشکیل خانواده نمایند .
۶ - بالابودن توقعات و انتظارات زوجین برای تشکیل خانواده :
درادامۀ مبحث مربوط به بیکاری وکمبود دستمزد باید این موضوع را در نظرداشت که جوانان علاوه برمشکلات مربوط به کسب درآمد کافی برای شروع به زندگی، ازسطح توقعات و انتظارات نسبتأ بالایی- نسبت به والدین و نسل های قبل ازخود - برخوردارمی باشند .
از عمده ترین نیازهای معیشتی جوانان برای شروع به زندگی، داشتن مسکن مستقل - هرچند بصورت اجاره ای ورهنی - می باشد که با توجه به بالابودن نرخ های اجارۀ مسکن، بسیاری از جوانان امکان اجاره نمودن یک خانۀ کوچک را نیز دارا نمی باشند.
علاوه برآن  داشتن اتوموبیل ویا بسیاری از لوازم منزل که درسال های اخیر برای تشکیل خانواده، مرسوم شده است، موجب شده تا جوانان نتوانند بین درآمدهای خود و هزینه های ضروری زندگی تعادلی بوجود آورده وتشکیل یک خانوادۀ مستقل - ازوالدین خود- را امکانپذیر بدانند. باید توجه داشت که دردهه های اخیر با توجه به تمایزات فرهنگی نسل جوان باوالدینشان، امکان زندگی مشترک زوج تازه ازدواج کرده با والدین شوهر و یا زن، تقریبأ امکان ناپذیر شده است و فقط در بعضی از خانواده های روستایی و به نسبت بسیارکمتری در مناطق شهری، این نوع زندگی مشترک زوجین با والدین مقدور بوده است .
۷ -  بحران هویت دربین جوانان درجامعۀ کنونی ایران :
جوانان ایرانی درجامعۀ درحال گذار - ازسنت به مدرنیته - کشورمان به نوعی دارای بحران هویت می باشند؛ ازیک طرف تحت تأثیر نسل های قبل - والدین ومسئولین فرهنگی ، اجتماعی وسیاسی – خود را تحت فشارقوانین، رسوم وآداب وعادات برآمده ازسنت های اجتماعی و مذهبی می بینند و مجبور به رعایت این هنجارها هستند و از طرف دیگر با گسترش و نفوذ رسانه های عمومی ازقبیل تلویزیون، ماهواره، اینترنت و رسانه های مکتوب، خودرا در دنیایی می بینند که با سنت های فرهنگی نسل قبلی شان دارای فاصلۀ زیادی است.
درتعارض و تقابل سنت و مدرنیته، جوان ایرانی نه تنها هویت واقعی خود را دستخوش تلاطم و بی ثباتی می یابد بلکه درشناخت دیگران نیز نمی تواند معیارهای مشخص وتأیید شده ای را شناسایی نماید. قدر مسلم این مسئله برای جوانان  درانتخاب همسری که به عنوان شریک زندگی، نقش تعیین کننده و اساسی در آینده اشان  دارد، از اهمیت بسیاری برخورداراست . به عبارت دیگر پسر و یا دختری که نمی تواند خود را بشناسد و ویژگی های مثبت و منفی خود را به درستی و با ملاک های متقن ارزیابی نماید، چگونه می تواند در ارزیابی دیگری - همسر آیندۀ خود - موفق باشد .
ازاینرو پسر یا دخترجوانی که به سن ازدواج رسیده است و باید همسر آیندۀ خودرا ازمیان دختران و یا پسران - خواستگار - خود انتخاب نماید، دچار تردید، وسواس و دودلی است و درنهایت،  این امر می تواند موجب تأخیر در ازدواج اوگردد . آمارهای تجرد قطعی، که درسال های اخیر رو بفزونی گرفته است، می تواند درکنار سایر عوامل، در نتیجۀ این بحران - هویت - در جوانان باشد .

منابع :
- اسکید مور ، ریچارد. ۱۳۷۲  ، تفکر نظری در جامعه شناسی ( ترجمه علی محمد حاضری و دیگران ) ، تهران ، نشر سفید
-  اعزازی ، شهلا. ۱۳۷۶ ، جامعه شناسی خانواده باتأکید برنقش ، ساختار وکارکرد خانواده دردوران معاصر ، تهران ، انتشارات روشنگران ومطالعات زنان
- امانی ، مهدی. ۱۳۸۰ ، مقاله : نگاهی به چهل سال تحول جمعیت شناختی ازدواج درایران از ۱۳۳۵تا ۱۳۷۵، نامۀ علوم اجتماعی ، شمارۀ ۱۷، بهاروتابستان ۱۳۸۰، تهران ، انتشارات دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران 
- جعفری مژدهی. ۱۳۸۲ ، افشین ، مقاله : عدم تعادل دروضعیت ازدواج درایران ، ، پژوهش زنان ، شمارۀ ۵، دورۀ ۱ بهار۱۳۸۲،تهران ، مرکز مطالعات وتحقیقات زنان دانشگاه تهران  
- حاجی پور، مرتضی. ۱۳۸۳ ، مقاله : اختیارزوجه وابهام درمفهوم عٌسروحرج ، پژوهش زنان ، شمارۀ ۲، دورۀ ۲، تابستان ۱۳۸۳،تهران ، مرکز مطالعات وتحقیقات زنان دانشگاه تهران
- حسینی ، سید مهدی. ۱۳۸۰ ، مشاوره درآستانۀ ازدواج ، انتشارات آوای نور ، تهران
- فرجاد ، محمد حسین. ۱۳۷۲ ، آسیب شناسی اجتماعی خانواده وطلاق ، تهران ، انتشارات منصوری ، چاپ اول
- ریتزر ، جورج. ۱۳۷۴ ، نظریه های جامعه شناسی  ( ترجمۀ محمد صادق مهدوی وهمکاران ) ، تهران ، دانشگاه شهید بهشتی 
- رنجبر ، محمد رضا . ۱۳۷۴ ، ازدواج بدون طلاق ، تهران ، انتشارات آوای نور
- ساروخانی ، باقر. ۱۳۷۰ ، مقدمه ای برجامعه شناسی خانواده ، تهران ، انتشارات سروش
__________. ۱۳۷۲ . طلاق پژوهشی در شناخت واقعیت و عوامل آن ، چاپ اول ، تهران : دانشگاه تهران
- سگالین ، مارتین. ۱۳۷۰ ، جامعه شناسی تاریخی خانواده ( ترجمۀ حمید الیاسی) ، تهران ، نشر مرکز 
- طالب ، مهدی.  ۱۳۷۹، مقاله : شیوه های همیاری درازدواج درایران ، نامۀ علوم اجتماعی ، شمارۀ ۱۵، بهاروتابستان ۱۳۷۹، تهران ، انتشارات دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
- فرجاد ، محمد حسین. ۱۳۷۲ ، آسیب شناسی اجتماعی خانواده وطلاق ، تهران ، انتشارات منصوری ، چاپ اول
- کتابی ، احمد. ۱۳۷۹ ، مقاله :زناشویی باخویشاوندان بسیارنزدیک درایران باستان ، نامۀ علوم اجتماعی ، شمارۀ ۱۶، پاییز وزمستان ۱۳۷۹، تهران ، انتشارات دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران
- مهدوی ، محمد صادق. ۱۳۷۴ ، عوامل مؤثر بررضایت زن وشوهر ، تهران ، انتشارات  مبتکران 
_____________. ۱۳۷۷ ، بررسی تطبیقی تغییرات ازدواج ، تهران ، انتشارات دانشگاه شهید بهشتی
- میلز ، سی رایت. ۱۳۶۰ ، بینش جامعه شناختی ( ترجمۀ عبدالمعبود انصاری ، تهران) ، شرکت سهامی انتشار
- میشل ، آندره. ۱۳۵۴ ، جامعه شناسی خانواده وازدواج ( ترجمۀ فرنگیس اردلان) ، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران
- مرکز آمارایران ، سرشماری نفوس و مسکن ۱۳۳۵ ، ۱۳۴۵ ، ۱۳۵۵ ، ۱۳۶۵ ، ۱۳۷۵ .
_________ ، سالنامه های آماری ۱۳۸۰ ، ۱۳۸۱ ، ۱۳۸۲ ، ۱۳۸۳ ، ۱۳۸۴
مقاله از اسماعیل جهانبخش، عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی دهاقان

captcha