پیام امام باقر(ع) به انسان معاصر؛ بازگشت به قرآن کریم
کد خبر: 3635506
تاریخ انتشار : ۰۷ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۷
حجت‌الله جودکی عنوان کرد:

پیام امام باقر(ع) به انسان معاصر؛ بازگشت به قرآن کریم

گروه اندیشه: جودکی با تأکید بر این که روش امام باقر(ع) گویای بازگشت به مضامین قرآن کریم بود، گفت: اگر می‌خواهد یک جامعه اسلامی شکل بگیرد باید این جامعه به یک سطحی از آگاهی و دانش برسد که بتواند پیام‌های خداوند را دریافت کند.

به گزارش خبرگزاری بین‌المللی قرآن (ایکنا)، می‌توان ادعا کرد که محور حیات امام باقر(ع) را توجه به فراگیر ساختن دانش و ترویج علم در میان مردم تشکیل می‌داد. حتی مناظرات علمی ایشان با مخالفان خود، گویای این نکته است که سیاست امام، مبارزه فکری با محوریت قرآن بوده است. این شیوه در زمان پس از ایشان و در دوران امام صادق(ع) و امام رضا(ع) نیز به خوبی مشهود است. حجت‌الله جودکی، پژوهشگر تاریخ اسلام در گفت‌وگو با ایکنا به بررسی محتوای پیام و سیره امام باقر(ع) در این زمینه پرداخت.
جودکی با تأکید بر این معنا که الگوی حرکت امام باقر(ع)، دعوت به بازگشت به قرآن کریم بوده است گفت: چه امام باقر(ع) و چه امام صادق(ع) یک الگو داشتند. الگوی ایشان برگرفته از قرآن کریم بوده است. 
وی اضافه کرد: قرآن تمام مسلمانان و حتی پیامبران گذشته را دعوت کرده است و یک جمله معروف تحت این عنوان دارد که: «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ؛ و چيزى را كه بدان علم ندارى دنبال مكن(سوره 17 آیه 36)»؛ یعنی همه کسانی که می‌خواهند خدایی شوند و به اصطلاح، مسیر خداوند را طی کنند حتما باید کسب علم کنند. کسی با جهل به خدا نمی‌رسد؛ یعنی راه رسیدن به خدا از مسیر علم می‌گذرد، به‌ویژه که در قرآن بارها تأکید شده است: «هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ؛ آيا كسانى كه مى‏‌دانند و كسانى كه نمى‌‌دانند يكسانند(سوره 39 آیه9)».
جودکی ادامه داد: خدا با مثال‌هایی پاسخ این سوال را داده است که نه خیر، عالم و جاهل با هم برابر نیستند چراکه شب و روز برابر نیستند. اینها در قرآن آمده است. تلاش ائمه(ع) بر این بوده که اگر می‌خواهد یک جامعه اسلامی شکل بگیرد باید این جامعه به یک سطحی از آگاهی و دانش برسد که بتواند پیام‌های خداوند را دریافت کند. ما یکی از مشکلات‌مان همواره این بوده است که نتوانستیم پیام‌های خدا را دریافت کنیم. به همین خاطر آمده‌ایم به افراد مختلف متوسل شده‌ایم که آنها پیام خدا را چگونه فهمیده‌اند تا ما هم طبق آن عمل کنیم.
وی افزود: اکنون همین جریان داعش و سلفی‌گری که ما با آنها مخالفت می‌کنیم یک جمله معروف دارند که به‌نظرم جالب می‌آید. می‌گویند ما قرآن و سنت را قبول داریم، اما چگونه قبول داریم؟ به باور سلف صالح قبول داریم. یعنی آن‌طور که آنها فهمیده بودند قبول داریم. در حالی که آنها آن‌طور فهمیدند، زندگی کردند و رفتند. من که الآن هستم پس عقل و باور من کجاست؟ اینکه خدا در قرآن بارها توصیه و تأکید کرده است که تفکر کنید، تعقل کنید، تدبر کنید، سیر فی‌الارض بکنید. خب اینها امور یک نتیجه در پی دارد. وقتی من راجع به یک موضوعی فکر می‌کنم، داده‌های جدیدی در ذهن من شکل می‌گیرد. آیا این بر خلاف کتاب خداست؟ به نظر من نیست چراکه اگر چنین بود، خداوند به آن توصیه نمی‌کرد.
پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه اظهار کرد: آیا ما متنی مقدس‌تر از قرآن داریم؟! راجع به این متن مقدس، خداوند چه توصیه‌ای به ما می‌کند؟ می‌گوید چرا در قرآن تدبر نمی‌کنند. «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا؛ آيا به آيات قرآن نمى‏ انديشند يا [مگر] بر دل‌هايشان قفل‌هايى نهاده شده است (سوره 47 آیه 24).» یعنی چه تدبر نمی‌کنند؟ یعنی چرا نمی‌روند آیات قرآن را وارسی کنند و زیر و رویش کنند. هرکس نسبت به این موضوع وظیفه دارد و باید خودش به سراغ قرآن برود. هر مسلمان وظیفه دارد نسبت به آن چیزی که علم ندارد پیروی نکند. حتما باید دانش پیدا بکند.
وی با اشاره به اهتمام امام باقر(ع) در این زمینه تصریح کرد: امام باقر(ع) این تلاش را کردند و در این مسیر قدم برداشتند. به همین دلیل است که اهل بیت(ع) از مخالفانشان نمی‌ترسیدند. شما داستان ابن ابوالعوجاء را بارها شنیده‌اید. در زمان امام صادق(ع) زندیق‌هایی بودند که امام با آنها می‌نشست و گفت‌وگو می‌کرد. این رفتار بر اساس داده‌های قرآنی بود. چراکه خداوند از دشمنانش خواسته است: «هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ؛ اگر راست مى‏ گوييد دليل خود را بياوريد (سوره 2 آیه 111).» بلاخره طرف دلیل می‌آورد و امام هم با او گقت‌وگو می‌کرد و دلیلش را می‌شنید. این خیلی نکته قشنگی است. ما اگر در این مسیر قدم برنداریم، هرگز با جهل نمی‌توانیم به جایی برسیم. 
جودکی افزود: از صدر اسلام تا کنون چقدر کتاب درباره اسلام نوشته شده است. چقدر افرادی آمده‌اند و رفته‌اند که باورهایشان با هم مختلف بوده است. همه‌شان هم مسلمان بودند. ما چاره‌ای نداریم جز آنکه مطابق قرآن عمل کنیم. قرآن کریم بشارت می‌دهد که: «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ؛ بشارت ده به آن بندگان من كه به سخن گوش فرا مى‏‌دهند و بهترين آن را پيروى مى‌كنند اينانند كه خدايشان راه نموده و اينانند همان خردمندان (سوره 39 آیه 17 و 18).» من چگونه می‌توانم بهترین سخن را انتخاب کنم؟ باید فکر داشته باشم. باید تفقه کنم. یعنی ژرف‌اندیش باشم و فقط به ظاهر توجه نکنم و در پیش و پس یک موضوع تدبر کنم.
وی با بیان اینکه شرط پیروی از امام باقر(ع) همین موضوع است خاطر نشان کرد: اگر من چنین کردم پیرو راستین امام محمد باقر(ع) هستم وگرنه من سر بار اهل بیت(ع) هستم. ما خیلی اوقات سخن از اهل بیت(ع) می‌کنیم ولی راهشان را ادامه نمی‌دهیم. هرکس حرف از اهل بیت(ع) زد ولی راه قرآن را نرفت باید در سخنان او تردید کرد. الآن هدف همه مسلمانان مشترک است و همه می‌خواهند به خیر برسند. به فلاح و سعادت برسند. ولی ببینند آیا می‌شود با تکفیر دیگران به سعادت رسید. می‌شود با گرفتن آزادی دیگران به سعادت رسید؟ الآن خود افکار عمومی جهان دارد پدیده اسلام را از نو بررسی می‌کند که ببینند این اسلام با مختصاتی که مثلا داعش دارد می‌تواند مشکلات جهان را حل بکند؟ 
وی ادامه داد: شما یک زمان اسلامی را می‌بینی که از آن علم و رحمت می‌بارد. اسلامی می‌بینی که از قرآن نشئت گرفته است و فریادش بلند است که: «یا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ؛ اى اهل كتاب بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه جز خدا را نپرستيم(سوره 3 آیه 64).» یک زمان هست که شما اهل کتاب را هم دعوت می‌کنید، یک وقت هم هست که مسلمان را هم تحمل نمی‌کنید و به مجرد اینکه کوچکترین اخلافی با شما داشت او را رد می‌کنید. خب معلوم است کدام دیدگاه آینده‌دار است و کدام یک آینده بشریت را تباه می‌کند.
جودکی به سخنی از مرحوم طالقانی اشاره کرد و گفت: یک زمانی مرحوم طالقانی در نماز جمعه در تفسیر آیه: «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ؛ كسانى كه به آيات خدا كفر مى‌ورزند و پيامبران را به ناحق می‌كشند و دادگستران را به قتل مى‌رسانند آنان را از عذابى دردناك خبر ده (سوره 3 آیه 21)» می‌گفت: آنهایی که پیامبران را می‌کشند و آنهایی که کسانی را می‌کشند که مردم را دعوت به عدالت می‌کنند، خداوند جایگاهشان را جهنم قرار داده است. خیلی نکته مهمی است. یک وقت اسلام را این‌طوری مطرح می‌کنیم. یک وقت اسلام را نوع دیگری معرفی می‌کنیم که کارایی ندارد و مشکلی را حل نمی‌کند.
وی با تأکید بر روش امام باقر(ع) اظهار کرد: ما باید همچون امام باقر(ع) و همه کسانی که سعی کردند قرآن را الگو قرار دهند، همان‌گونه عمل کنیم. اگر امروز امام باقر(ع) در میان ما بودند، دعوت به قرآن می‌کردند. اختلافات از آنجا شروع شد که به جای اینکه به قرآن برگردیم مثل آن ضرب‌المثل عربی که می‌گوید «الغریق یتشبث بالحشیش»، هرکدام‌مان به یک چیزی متمسک شده‌ایم. این افرادی که به تکفیر دیگران می‌پردازند، عقایدشان برگرفته از احادیثی است که پالایش نشده است. خود پیامبر(ص) که درود خدا بر او باد، مگر نفرمود که هر وقت سخنی از من شنیدید آن را با قرآن بسنجید، اگر همسوی با قرآن بود آن را بپذیرید و اگر مطابق قرآن نبود به سینه دیوار بزنید. ما قرآن را کنار گذاشته‌ایم و چند حدیث را از منابع مختلف گرفته‌ایم بی آنکه آنها را بررسی کنیم. پس علم رجال کجا رفته است؟ علم درایه کجا رفته؟ هرمنوتیک قرآنی کجا رفته؟
وی در پاسخ به این پرسش که پیام امام باقر(ع) برای انسان معاصر چیست، گفت: من فکر می‌کنم که پیام امام باقر(ع) این است که بیاییم کسب دانش بکنیم و از این امر، نهراسیم. در قدیم می‌گفتند مردم کتاب نخوانند چراکه ممکن است بی‌دین بشوند. اگر کسب دانش موجب کفر می‌شد که خداوند به آن توصیه نمی‌کرد. کسب دانش باعث می‌شود که این غبارهای اولیه به کنار برود. این غبارهای اولیه هم مبنای علمی نداشته است. مثلا آیا اگر کسی مرا نفی کرد، اسلام را نفی کرده است؟! خیر. اسلام سر جایش هست. «وَلَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا؛ و كسانى كه در كفر مى‌كوشند تو را اندوهگين نسازند كه آنان هرگز به خدا هيچ زيانى نمى‌رسانند (سوره 3، آیه 176).» 
حجت‌الله جودکی در پایان گفت: ما اگر دانشی پیدا کردیم و گفت‌وگویی کردیم، این گفت‌وگو هرگز به ضرر خدا نخواهد بود چراکه بشر در چهارچوب قوانین حرکت می‌کند. من اسیر قوانین خداوند هستم چون سنت‌های خداوند بر هستی حاکم است. «مَا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَمَا عِنْدَ اللَّهِ بَاقٍ؛ آنچه پيش شماست تمام مى‌شود و آنچه پيش خداست پايدار است (سوره 16 آیه 96).» ما نباید از این بترسیم که یک نفر، یک سخن خلاف بگویند. برخی فکر می‌کنند اینگونه دین از بین می‌رود در حالی که چنین نیست و دین، از بین نخواهد رفت. خداوند می‌فرماید: «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَاءً وَأَمَّا مَا يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ؛ اما كف بيرون افتاده از ميان مى‌‏رود ولى آنچه به مردم سود مى‌رساند در زمين [باقى] مى‏ماند (سوره 13 آیه 17).» دین چون به نفع مردم است از بین نخواهد رفت. معلوم می‌شود آن چیزی که از بین می‌رود و ما اسمش را دین گذاشته‌ایم، دین نیست. مثل چیزی که داعش درست کرده است. لذا ما می‌توانیم با صراحت با دنیا وارد بحث شویم و گفت‌وگو کنیم.
captcha