به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، سعید تشکری، نویسنده و کارگردان تئاتر در مشهد شامگاه گذشته 11 دیماه در نشست تخصصی «جایگاه اقتباس در ادبیات نمایشی ایران» که حوزه هنری خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: خوشحالم که از کسانی هستم که نمایشنامهنویسی را در مشهد به سمت اقتباس کشاندم و امروز میتوانیم در مورد اقتباس حرف بزنیم، کاری که در این سالیان از آن غافل بودیم.
وی ادامه داد: اولین قدم ما در مسیر اقتباس این است که تشخیص بدهیم که یک اثر باید دارای چه ویژگیها و چه ابزاری باشد که بتوان از آن اقتباس کرد.
تشکری خاطرنشان کرد: بسیاری از کسانی که از نقد متنفر هستند، از تئاتر نیز متنفر هستند، در حالی که فیلسوفان از تئاتر استقبال میکنند؛ ما هم از تئاتر استقبال میکنیم زیرا آن را محل بحث میدانیم و حال این مساله مطرح میشود که ما باید چه کنیم که بتوانیم یک رابطه هوشمندانه با متن برقرار کنیم که نه زیر سایه نویسنده باقی بمانیم نه اینکه صرفا از روی آن رونویسی کرده باشیم.
دبیر علمی نخستین جشنواره ملی نمایشنامهنویسی اقتباسی گام دوم تصریح کرد: در واقع ما نمیخواهیم در مقابل متن تسلیم باشیم بلکه میخواهیم شرایط و ویژگیهای آن را تشخیص بدهیم و در برابر آن هوشمندانه عمل کنیم.
وی ادامه داد: امروز میبینیم که هنوز هم از متون یونان باستان اقتباس میشود و اقتباس عملی است که ما در آن یک سنتزی را به وجود میآوریم که اثر اصلی را از دور خارج کرده و به یک وجود مستقل دست پیدا میکند.
تشکری اظهار کرد: به نظر من، ما دچار مشهوری بیاعتبار شدهایم؛ نوع رفتار ما با درام چه به صورت اقتباس و چه به صورت انتخاب، اساسا منشی غیرخردورزانه دارد و ما بیشتر با عاطفه با آثار برخورد میکنیم که این نگاه راه را بر خردورزی میبندد.
دبیر علمی نخستین جشنواره ملی نمایشنامهنویسی اقتباسی گام دوم ادامه داد: بهطوری که شجاعت ما در ایجاد شک در داستانها، رمانهایی که از آنها اقتباس میکنیم کم است و در تئاترهایمان اسناد را به نمایش درمیآورین در حالی که تئاتر صحنه تخیل است.
اقتباس به نوعی اعتراف با فروتنی و ادعایی با خودشیفتگی است
در ادامه شهرام زرگر این مترجم و مدرس تئاتر عنوان کرد: یک اعتراف حتما در اقتباس وجود دارد، اعتراف به اینکه آن چیزی که از آن اقتباس میشود، گوهری یکدانه است که قطعا در آن شکوفایی وجود دارد و رگههایی از بارقه درخشانی در آن دیده میشود؛ زیرا در غیر اینصورت هنرمند به دنبال اقتباس نمیرود.
وی افزود: از طرف دیگر حتما یک ادعا هم در اقتباس وجود دارد زیرا کسی که اقتباس میکند مدعی است که میتواند نسخه کاملتری از نسخه اصلی ارائه دهد یا جنبه متفاوتی را ارائه کند، بنابراین اقتباس هم اعترافی با فروتنی و هم ادعایی با خودشیفتگی است.
این مترجم آثار ادبیات نمایشی اظهار کرد: در حقیقت جوهره دیگری هم وجود دارد؛ یعنی فردی که دست به اقتباس میزند باید ابداعی نیز در این عملکرد خود داشته باشد زیرا اگر ابداع و نوآوری وجود نداشته باشد، لزومی ندارد اقتباس صورت گیرد.
زرگر بیان کرد: نمونههایی از اقتباس در آثار هنرمندان عام ما و افرادی که وارث فرهنگ شفاهی ما بودهاند، دیده میشود و نگاه آنها به متنی که آن را نقل میکنند کاملا وفادارانه نیست؛ یعنی بهصورت کاملا دقیق و لغت به لغت نقل نمیشود و نمونههایی از ابداع در آنها به چشم میخورد. به عنوان نمونه برای تبدیل یک منظومه حماسی به یک شیوه هنری از جمله نقالی حتما در آن نوآوریهایی صورت میگیرد.
وی ادامه داد: در رمان «دایی جان ناپلئون» قهرمان داستان اسم ندارد اما ناصر تقوایی برای آن نامی تعیین کرد زیرا در سریال بازیگران ناچار هستند یکدیگر را صدا کنند، یعنی آن شخصیت باید یک هویت نامی هم داشته باشد. مثال دیگری که میتوان به آن اشاره کرد در همین محدوده خراسان است، بخشیها سنت کهن و جایگاه ویژهای در بین مردم داشتند، داستانها و منظومههایی که بخشیها بهصورت شفاهی تعریف میکردند با حالت مکتوب آن که اکنون وجود دارد، متفاوت بوده است.
این مدرس حوزه تئاتر خاطرنشان کرد: اتفاقاتی از این دست یعنی این نوآوریها، تغییرات، ابداعات و ادعاها در زمینه ترجمه متون نمایشی هم اتفاق افتاده است. به عنوان نمونه فردی که داستانی از چخوف را تبدیل به نمایشنامه میکند، مدعی است که این نوشته قابلیت تبدیل به اجرای صحنهای دارد.
زرگر عنوان کرد: زمانی که یک اثر اقتباس میشود در ژانرها و اشکال مختلف در ذهنها ماندگار میشود. مانند نمایشنامه هملت. زمانی که تاریخ با جنبههای شاعرانه و فراز و فرود قلم نویسندگان بازتعریف میشود، میتواند اثر ماندگارتری ایجاد کند. این ادعاها در زمینه اقتباس در شرایطی ماندگار میشود اما ممکن است همین ادعا به اصل اثر لطمه وارد کند.
اقتباس آثار بزرگ جزو میراث ملی محسوب میشود
وی با بیان اینکه اقتباس آثار بزرگ جزو میراث ملی محسوب میشود، تشریح کرد: اگر بخواهیم مثالی در این زمینه بزنیم میتوانیم به «هزارو یک شب» که در سال 1341 توسط فرخ غفاری اقتباس سینمایی صورت گرفته است، اشاره کنیم.
زرگر در ادامه گفت: ما دست زدن به آیات قرآن را منع میکنیم به این دلیل که حرمت دارد و شاید یکی از دلایلی که ما تاکنون کمتر به اقتباس پرداختهایم، ایجاد همین تابوها بوده است.