حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی قربانی، مدیر هنر و رسانه حوزههای علمیه، در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه «پایتخت ۶» اثر ضدفرهنگی است، اظهار کرد: از دو منظر میتوان به پایتخت نگاه کرد. اول، نقد فنی است که اظهار نظری نمیکنم، چون تخصص لازم را ندارم. دوم، در حوزه معنایی است که ایراداتی به کار دارم؛ زیرا نقد معنایی در جامعه تأثیرگذاری زیادی دارد و خیلی از اقشار را تحت تأثیر قرار خواهد داد.
وی با بیان اینکه در حوزه معنا از چند منظر میتوان این سریال را نقد کرد، تصریح کرد: بخشهایی چون دین، فرهنگ، جامعه و سیاست از جمله این موارد هستند، حتی به لحاظ اقلیمی هم نقدهایی به کار وارد است. به هر حال در گام اول به موضوعات فرهنگی و دینی سریال اشاره میکنم، چون باور دارم همه آثار باید از اساس به آموزههای دینی پایبند باشند، اما در این اثر جدا از اینکه به این امر توجه نشد، توهینهایی هم شد؛ برای مثال در بخشی که قرار بود آموزش حج داده شود، ولی این سکانس سراسر تمسخر حج است!
قربانی ادامه داد: در عرصه فرهنگی هم شاهد اتفاقات بسیار نامطلوبی در سریال هستیم، چون نوع رفتار که فرزندان با والدین یا نحوه گفتوگو کردن همسران با یکدیگر به هیچ وجه با سبک زندگی ایرانی – اسلامی، که مدعی پایبندی به آن هستیم، نیست. همچنین بدآموزی نیز صورت گرفته است؛ برای مثال آن گونه که بهتاش با پدر یا مادر خود حرف میزند، این گونه حرف زدن کمتر در جامعه دیده میشود و اگر هم رواج داشته باشد، نباید آن را در رسانه ملی پخش کرد.
این کارشناس حوزه فرهنگ تأکید کرد: در این مجموعه شاهد قبحزدایی از برخی رفتارهایی هستیم که پیشتر آنها را کمتر در آثار تلویزیونی میدیدیم، مثلاً حرکات موزون. اگر انتقادهای فراوان نهادی دینی و فرهنگی نبود، چنین تصاویری در پایتخت ادامه مییافت.
وی با اشاره به اینکه بازتابهای خارجی این سریال مشکوک است، گفت: برخی رفتارهایی که از سوی شبکههای ماهوارهای در این ایام دیدیم، شبههبرانگیز است، زیرا وقتی قبل از اینکه قسمتی پخش شود، شبکههای ماهوارهای درباره سکانسها حرف میزنند، این سؤال پیش میآید این آگاهی از کجا نشئت گرفته است! مثلاً به سکانس قسمت پایانی اشاره میکنم که از یکی از فیلمهای قبل از انقلاب کپیبرداری شده است و در پایتخت بازسازی میشود.
قربانی با بیان اینکه برخی توجیهات درباره این سریال صحیح نیست، ابراز کرد: از سوی برخی عوامل این سریال بیان میشود اتفاقاتی که در پایتخت رخ میدهد، همگی بازتاب آنچه است که در جامعهاش شاهدش هستیم. به این گفته دو پاسخ میدهد. اول اینکه عموماً مردم ما چنین نیستند که در سریال میبینیم. پس بهتر است رفتار عدهای را به کل مردم ربط ندهیم. دوم، نباید به بهانه اینکه رفتارهایی ناپسند در جامعه وجود دارد آن را در برنامههای تلویزیونی نشان دهیم، چون نه تنها نتیجه مثبت نخواهد داشت، بلکه باعث میشود قبح آن رفتار ریخته شود.
وی متذکر شد: حضرت امام (ره) بیان کرده بودند که رسانه ملی باید دانشگاه باشد، آیا آن چیزی که اکنون در سریالهایی نظیر پایتخت شاهدش هستیم چنین خصیصهای را نشان میدهد. همچنین، وقتی رفتاری در رسانه ملی نشان داده میشود، تأیید هم میشود و همین تبلیغ است.
حضرت امام (ره) بیان کرده بودند که رسانه ملی باید دانشگاه باشد، آیا آن چیزی که ما هم اکنون در سریالهایی نظیر پایتخت شاهدش هستیم چنین خصیصهای را نشان میدهد
مدیر هنر و رسانه حوزههای علمیه تأکید کرد: بسیاری از نقاط ضعفی که برای سریال برشمردم در آثار دیگر سیما هم وجود دارد. در واقع چرا تولیدات صداوسیمایی که عنوان اسلامی دارد تا این اندازه از الگوهای اسلامی دور شده است. تأسفآورتر است که رئیس سازمان نیز به صورت کلی با این نقدها موافق هستند، چون در نامهای که به مدیران رسانهای ملی نوشتهاند بر این امر تأکید داشتهاند، اما باید دید چه شرایطی در صداوسیما حاکم است که حرف رئیسش هم شنیده نمیشود.
این کارشناس فرهنگی متذکر شد: گفته میشود که چرا نقدها فقط درباره این سریال است و هیچ کس یه آثاری نظیر «کامیون» توجه نمیکند، درصورتیکه آن تولیدات بسیار بیکیفیتتر از آن چیزی هستند که بخواهیم آن را با پایتخت مقایسه کنیم! باید بگویم تمام دستگاههای فرهنگی وقتی وارد فضای نقد میشوند اولویتبندیهایی برای خود دارند؛ برای مثال مرکز ما به عنوان نماینده حوزه علمیه سراغ برنامهای میرود که عنوان پربینندهترین اثر را دارد، چون طبیعتاً تأثیرگذاری این تولیدات قابل مقایسه با آثاری نیست که کمتماشاگر است. همچنین، پربیننده بودن یک سریال یا فیلم دلیلی بر خوب بودن آن نیست که بخواهیم به این بهانه هر گونه نقدی را از آن دور کنیم.
قربانی در پایان تأکید کرد: درباره پرمخاطب بودن برخی آثار نمایشی باید بگویم که رد کردن برخی خط قرمزها یا زیر سؤال بردن ارزشها در بسیاری از مواقع سبب شد که مخاطب جذب آثار نمایشی شود، به نحوی که خارجنشینان هم از آن استقبال کردهاند، آیا این امر دلیلی برای ارزیابی خوب آثاری نظیر پایتخت است؟