هماهنگی با رضای خداوند؛ معیار مشروعیت هنجارها
کد خبر: 3911105
تاریخ انتشار : ۳۱ تير ۱۳۹۹ - ۰۸:۴۰

هماهنگی با رضای خداوند؛ معیار مشروعیت هنجارها

جامعه‌شناس لرستانی با اشاره به حکومت دینی حاکم بر انقلاب اسلامی ایران، گفت: مشروعیت یک اعتبار و هنجار، هماهنگی با خواسته و رضای خداوند است.

هنجارشکنی/// تییتر و لیدمریم کرم‌الهی، جامعه‌شناس در گفت‌‌وگو با ایکنا از لرستان، با بیان این‌که هنجارشکنی به‌معنای سرپیچی از ارزش‌ها و هنجارهای حاکم بر جامعه است و اگر فردی برخلاف رویه‌ها و قواعد مطلوب و مثبت جامعه گام بردارد و آن‌ها را نقض کند او را هنجارشکن می‌نامند، گفت: هنجارشکنی ارتباط نزدیک و استواری با مفهوم «آنومی» دارد، این مفهوم حالت مبهمی بین فرد و جامعه است که در آن هنجارها از بین رفته یا ضعیف شده‌اند یا با هم در تضاد هستند.

وی ادامه داد: هنگامی‌که حالت نابهنجاری و هنجارشکنانه افزایش یابد، ممکن است جامعه با خطر متلاشی شدن روبه‌رو شود؛ چون اعضای جامعه دیگر ارزش‌ها و هدف‌های مشترکی را قبول ندارند.

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که تعریف هنجارشکنی ممکن است براساس زمان و مکان، متفاوت و متمایز باشد، گفت: به این معنا که به جز برخی موارد، رفتارها و کُنش‌های عام و جهان‌شمول، در بیشتر موارد ماهیت جامعه است که نمونه‌های هنجارشکنی را معین می‌کند، به‌عنوان مثال ممکن است مصرف مشروبات الکلی در یک جامعه به‌عنوان امری بهنجار و حتی پسندیده باشد، ولی در جامعه‌ای دیگر به‌ شدت از مصرف آن پرهیز شود و حتی از نگاه دین حاکم بر آن جامعه، امری حرام باشد و چه‌بسا ممکن است در زمانی دیگر در همان جامعه که مصرف مشروبات الکلی امری بهنجار است، امری کاملاً نابهنجار خوانده و با مجازات غیررسمی یا حتی رسمی همراه شود.

وی تأکید کرد: باید توجه داشت که بسنده کردن به چنین شواهدی ما را در دام نسبیت‌گرایی می‌اندازد و برای پرهیز از پیامدهای تهدیدآفرین آن باید مبنا و معیاری روشن را اساس تحلیل و تبیین موضوع قرار داد که به نظر می‌رسد نگاه دین اسلام در این باره بسیار راهگشاست.

کرم‌الهی با اشاره به این‌که از دیدگاه قرآن‌ کریم معیار مشروعیت و اعتبار یک عقیده، ارزش و هنجار، هماهنگی آن با خواست و رضای خداوند متعال است؛ بنابراین اگر تنها راه مستقیم دین خداست، پس هرچه خلاف آن باشد غیرمستقیم و انحراف و نابهنجاری خواهد بود، اضافه کرد: در واقع می‌توان هنجارشکنی اجتماعی را از دیدگاه قرآن چنین تعریف کرد: «هر ایده، ارزش و رفتاری که برخلاف شریعت الهی و کمال انسانی باشد و از جامعه و روابط اجتماعی برآید و پیامد آسیبی خود را در آن بر جای گذارد، هنجارشکنی اجتماعی خواهد بود».

رذیلت‌های اخلاقی نوعی هنجارشکنی است

این جامعه‌شناس با بیان این‌که به‌معنای دیگر تمام رذیلت‌های اخلاقی نوعی هنجارشکنی است و هر آنچه عنوان «حرام» می‌گیرد، مصداق بارز هنجارشکنی از منظر دین اسلام است، افزود: بنابراین می‌توان گفت هنجارشکن فردی است که از هنجارهای اجتماعی و انتظارات جامعه تخطی کرده و در نتیجه، رفتارش به‌وسیله تعداد زیادی از مردم به‌صورت منفی ارزیابی می‌شود، که این تعریف جامعه شناختی است اما از منظر دین، هنجارشکن فردی است که از دستورها و چارچوب‌های دینی سرپیچی کند و به رفتارهای ناپسند دست بزند و به تعبیر قرآن، انجام دهنده کارهای زشت و منکر باشد یا زمینه انجام آن‌ها را برای دیگران به‌صورت خواسته یا ناخواسته فراهم کند.

کرم‌الهی با اشاره به این‌که یکی‌از مباحث بسیار جدی در زمینه رفتارشناسی در بُعد فردی و اجتماعی، بحث عادت است، تصریح کرد: عادت در لغت به رفتاری گفته می‌شود که انسان به آن خو گرفته باشد.

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که عادت همان عملی است که انسان به آن خو گرفته و از آنجا که ریشه روانی دارد با واژه ناخودآگاه رابطه نزدیکی برقرار می‌کند، گفت: ناخودآگاه در علوم انسانی و تجربی معانی گوناگونی دارد ولی در نهایت می‌توان از این گوناگونی به یک دستاویز واحد اندیشه‌ای چنگ زد.

وی افزود: در بُعد اجتماعی نیز بحث ناخودآگاه جمعی مطرح می‌شود که طی فرآیندی رفته رفته موجب شکل‌گیری هنجار می‌شود، به‌عبارتی بسیاری از رفتارهای اجتماعی ما نیز ریشه در گذشته بسیار دور دارد که ما امروزه عامل آن هستیم مثل تعاملات اجتماعی، پوشش، مهمانی‌ها و ... .

کرم‌الهی با اشاره به این‌که در زمینه فردی و اجتماعی این عادات است که در نهایت هنجار را شکل می‌دهند، بیان کرد: دو واژه عادت و هنجار اگرچه از لحاظ لغوی با یکدیگر متفاوتند، اما از آنجایی که عادات فردی و اجتماعی است که در یک مقطع زمانی به‌صورت هنجار می‌آید بنابراین به کار بردن این لغت جایگزین خطا نیست و به این مفهوم است که عمل به هنجار در هر مقیاس مطالعاتی در حقیقت پیروی از عادات است.

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که نقد هر چیزی باعث جلوگیری از فساد و ابتذال آن می‌شود، اظهار کرد: در هر عملی وقتی پای نقد باز شود به قول معروف خالصی و ناخالصی آن معلوم شده چون نقد در لغت به‌معنی جدا کردن سره از ناسره است.

وی ادامه داد: اگر قرار باشد یک هنجار را نقد کنیم در حقیقت باید به این پرسش پاسخ دهیم که میزان اصالت آن چقدر است؟ یعنی چقدر از این هنجار عین همان چیزی است که در موقع پیدایش بوده و چقدر از آن ناشی از گذشت زمان و تحولات است که به ما نشان می‌دهد یک هنجار از کجا شروع شده و تحت‌تأثیر کدام عوامل زمانی و مکانی به شکل کنونی درآمده است.

کرم‌الهی با بیان این‌که تجزیه و تحلیل هنجار به این شکل به ما کمک می‌کند که بفهمیم عناصر اصیل و غیراصیل آن کدامند؟ افزود: گاهی بعد از مطالعه آمیختگی سنت و خرافه در یک هنجار امروزی متوجه می‌شویم که میزان خرافه در آن به‌حدی است که چهره سنت را به کلی دگرگون کرده یا اثری از آن باقی نگذاشته است و در حالتی دیگر در می‌یابیم که در یک هنجار چیزی به جز خرافه وجود ندارد و اثری از سنت در آن دیده نمی‌شود اینجاست که مقوله‌ای به نام هنجارشکنی و لزوم آن مطرح می‌شود.

وی با بیان این‌که هنجارشکنی نیز هنجاری دارد، گفت: طبیعتاً وقتی سخن از هنجار به میان می‌آید عباراتی مانند درک موقعیت و عمل براساس آن و نیز واژگانی همچون ترتیب، شدت و ضعف عمل در ذهن همگان تداعی می‌شود یعنی وقتی می‌گوییم هنجارشکنی نیز هنجاری دارد، در حقیقت خود را به یک سری بایدها و نبایدها جهت شکستن هنجار ناصحیح ملزم می‌کنیم که این‌ها ریشه در عواملی دارد.

کرم‌الهی تصریح کرد: هنجارشکنی ذهنی، توضیح منطقی تاریخ تطور هنجار برای همگان است که مثلاً فلان هنجار که به آن عمل می‌کنیم در فلان تاریخ تحت یک شرایط خاص وارد فرهنگ ما شد و با صورت امروزی خود تفاوت بسیاری داشته است.

این جامعه‌شناس با اشاره به این‌که صورت دیگر هنجارشکنی ذهنی می‌تواند همان تجزیه و تحلیل یا آنالیز کردن هنجار باشد، افزود: تجزیه و تحلیل هنجار باید با الفبایی صورت گیرد که قشری از جامعه که بدان هنجار معتقد است آن الفبا را دریابد.

وی گفت: ما در هنجارشکنی ذهنی به‌نوعی از سیستم جایگزینی فرهنگ و معانی کمک می‌گیریم یعنی معانی و فرهنگ اشتباه را گرفته و فرهنگ و معانی صحیح را وارد ذهن می‌کنیم؛ بنابراین غرابت این دو باید به‌حدی باشد که ذهن مخاطب آن‌را بپذیرد.

انتهای پیام
captcha