محمدعلی بصیری، عضو هیئتعلمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان، در گفتوگو با ایکنا از اصفهان، درباره اهداف آمریکا از ترور شهید سلیمانی، اظهار کرد: اولین هدف این بود که بعد از تحریمهای حداکثری علیه ایران بتوانند توفندگی و پویایی جبهه مقاومت را متوقف کنند و لازمهاش این بود که فرمانده ارشد این جبهه یعنی فرمانده سپاه قدس ترور شود. اگرچه آمریکا با این ترور و فشارهای اقتصادی، توفندگی و پویایی جبهه مقاومت را تا حدودی کند کرد، ولی چون سپاه قدس و محور مقاومت سازماندهی کلانتری دارد و قائم به شخص نیست، عملا جانشین سردار سلیمانی باعث شد که آن فروپاشی و ضعف حداکثری که آمریکا انتظار داشت، رخ ندهد.
وی افزود: هدف دیگری که آمریکا دنبال میکرد، این بود که روحیه ملتهایی را که در محور مقاومت هستند، تضعیف کند و جنگ روانی و رسانهایاش را به حداکثر برساند، ولی با راهپیمایی میلیونی که در تشییع جنازه سردار سلیمانی اتفاق افتاد، نتیجه معکوس شد و نوعی انسجام گسترده در ایران و جبهه مقاومت برای حمایت از سردار سلیمانی و مکتب ایشان شکل گرفت، علاوه بر اینکه تمام جریانها و جناحهای داخلی که اختلافاتی با یکدیگر داشتند، از جمله در مورد مسئله فلسطین و محور مقاومت، به تفکر و مکتب سردار سلیمانی نزدیکتر شدند و میان آنها نوعی همگرایی و همبستگی در نوع نگاه به مسئله مقاومت و ایستادگی به وجود آمد.
عضو هیئتعلمی گروه روابط بینالملل دانشگاه اصفهان اضافه کرد: در منطقه نیز اگرچه آمریکاییها خواستار فروپاشی و عقبنشینی محور مقاومت بودند تا موفقیتهای نظامی را رقم بزنند، ولی این اتفاق نیفتاد و همچنان لبنانیها، فلسطینیها، یمنیها، عراقیها و سوریها انسجام خودشان را حفظ کرده و وفاداری و پایبندی خود را به اصول و آرمانهای محور مقاومت و فرمانده آن، یعنی سردار سلیمانی نشان دادهاند.
بصیری در خصوص بازتابهای ترور سردار سلیمانی در سطح منطقهای و بینالمللی، گفت: براساس موازین و حقوق بینالملل، این ترور جنایت جنگی و جرم نظامی تلقی میشود و منطق آمریکا را که مدعی بود مقررات بینالمللی را رعایت میکند و کشورهایی مثل ما را به نقض قوانین و حقوق بینالملل متهم میکرد، زیر سؤال میبرد. به هر حال سردار سلیمانی از نیروهای مسلح رسمی مطابق با قانون اساسی ایران بود و در مأموریتی دولتی به میزبانی دولت عراق به سر میبرد و چنین اقدامی با موازین و حقوق بینالملل کاملا در تضاد بود.
وی ادامه داد: ترور ایشان، افکار عمومی را به این نتیجه رساند که آمریکا فقط شعار پایبندی به موازین و حقوق بینالملل را میدهد و در واقع، ناقض و برهمزننده چنین موازینی است، کما اینکه اقدامات ترامپ به نمایندگی از دولت آمریکا در خروج از پیمان آب و هوایی پاریس و توافق برجام و کارشکنی در مجمع عمومی سازمان ملل و سازمان بهداشت جهانی، مؤید اقدامات ضد حقوق بینالملل آمریکاست و ترور سردار سلیمانی نیز مصداق همین وضعیت است، کما اینکه بیشتر نخبگان و افکار عمومی کشورهای مستقل و حتی مقاماتی از سازمان ملل این اقدام را محکوم کردند. شاید ترور سردار سلیمانی به لحاظ نظامی سود حداقلی برای آمریکا داشت، ولی به لحاظ پرستیژ بینالمللی ضربه منفی به اعتبار این دولت وارد کرد.
عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان تصریح کرد: سردار سلیمانی در مسیر تفکر و مکتبی که در طول این چهل سال دنبال میکرد، ثابتقدم بود و در پستی و بلندیها و تعاملات سیاسی، اقتصادی و نظامی کشور مسیرش را عوض نکرده و بیشتر به فکر انجام وظیفه در دفاع از انقلاب بود و از ابتدا تا انتها در همین مسیر حرکت کرد. از همه مهمتر، نه خود و نه اطرافیانش از موقعیتهای متعدد و جایگاه برتری که در کشور داشت، سوءاستفاده نکردند. در شرایطی که بسیاری از افراد در این مسیر لغزیدند، وجهه خود را خراب کردند، افکار عمومی را نسبت به خود بدبین ساختند و به آقازادهپروری، رانتخواری و سوءاستفاده از موقعیت رو آوردند، اما سردار سلیمانی به همه اینها پشت پا زده بود و نسبت به آرمانها، ارزشها و هنجارها پایبند ماند و در این مسیر، به آرزوی خود که شهادت بود، رسید. اینها باعث شد تا موجی از ابراز علاقه و عشق به ایشان در آن راهپیماییهای میلیونی شکل بگیرد و نشان دهد که مردم همچنان آرمانها و ارزشهای انقلاب را دوست دارند و به افرادی هم که در قول و عمل به این آرمانها و ارزشها پایبند ماندهاند، احترام میگذارند. البته در کشور ما امثال سردار سلیمانی کم نیستند و افرادی که دچار لغزش شدند، در اقلیتاند و شهادت سردار سلیمانی باید عبرتی شود که این افراد روش خود را اصلاح کنند.
وی بیان کرد: خدمت بزرگ سردار سلیمانی به ایران، منطقه و دنیا این بود که تروریسم داعش را که در مدت حاکمیت خود از هیچ جنایتی فروگذاری نکرد، نابود ساخت. دنیای غرب شعار مبارزه با تروریسم میدهد، ولی عمدتا جریانهای تروریستی موجود در منطقه را خودش طراحی کرده است و آشوبهای افغانستان، عراق، سوریه و لیبی ریشه در غرب دارد. این شیطنت و دوگانگی در ترور سردار سلیمانی نیز نقش داشت، چون غرب از یک طرف مدعی مبارزه با تروریسم در ائتلاف با ایران بود و از طرف دیگر، سردار سلیمانی را که کارنامهای پاک در مبارزه با تروریسم داشت، هدف ترور قرار داد و اتهام تروریستی بودن به ایشان وارد کرد، ولی اسناد و مدارکی هم نداشت که نشان دهد ایشان رسماً در قتل سربازان آمریکایی نقش داشته است. اگر برای این ترور به یک دادگاه بینالمللی شکایت شود، قابل تعقیب بوده و این حق برای ایران محفوظ است که پاسخ مناسبتری به این جنایت جنگی بدهد، کما اینکه پاسخ حداقلی را در حمله به عینالاسد و طرح پارلمان عراق مبنی بر خروج آمریکا از عراق داده و این ترور نیز جزء سلسله جنایتهایی محسوب میشود که آمریکا در طول چهل سال گذشته علیه انقلاب اسلامی انجام داده است.
بصیری اظهار کرد: به نظر میرسد که دولت ایران در خصوص پیگیری ترور سردار سلیمانی در مجامع بینالمللی ضعیف عمل کرده است، کما اینکه در حوزههای دیگر نیز شاهد این ضعف هستیم، وگرنه بهتر از این امکان طرح دعوا در مجامع بینالمللی وجود داشت. البته بیشتر اقدامات رسانهای، تبلیغاتی و اجتماعی در دفاع از سردار سلیمانی انجام شده، ولی به لحاظ حقوقی و دیپلماتیک اقدامات قوی و مؤثر انجام نشده است.
انتهای پیام