حجتالاسلام والمسلمین سیدعلیاکبر حسینی رامندی، نویسنده کتاب «درآمدی بر مؤلفههای نظام اخلاقی قرآن»، در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به چیستی نظام اخلاقی قرآن، گفت: قرآن شگفتی عجیبی در تنوع هنجارهای اخلاقی دارد و مراد از اخلاق، خوبها و بدهاست و علم اخلاق خوبیها و بدیها و سازوکار اجتناب از بدی و رویکرد به خوبیها را نشان میدهد.
پژوهشگر پژوهشکده فرهنگ و معارف قرآن کریم تصریح کرد: هر نظام اخلاقی مجموعهای از ارزشها، الزامات و منهیات را دارد؛ این نظام اخلاقی میگوید که دروغ نگو، راست بگو، شجاع باش و ... اگر ارزشها از یک نظام گرفته شود، نظام اخلاقی معنا ندارد؛ در قرآن شش قسم گزاره وجود دارد و نشان میدهد که خداوند برای ساخت نظام اخلاقی اسلام چه مسیری را طی کرده است؛ این تنوع، گستردگی و اسلوب را در هیچ نظام اخلاقی دیگری نمیبینیم.
حسینی رامندی به ذکر نمونهای در این باره پرداخت و گفت: بحث نسبیت و ثبات در نظام اخلاقی از مهمترین مباحث در هر نظام اخلاقی است. برخی نظامهای اخلاقی نسبیگرا هستند و چیزی که امروز ارزش است ممکن است فردا ارزش نباشد، ولی در نظام اخلاقی قرآن، دستوراتش ثابت و جاودانه است و شرایط و اقلیم و خواست بشر آن را دگرگون نمیکند، در حالی که اخلاق در نظامهای لیبرالیستی مطابق با توافقهای اجتماعی است. لذا نسبیگرا هستند. اینطور نیست که نظام اخلاقی قرآن در همه مؤلفههای اخلاقی با نظامهای اخلاقی دیگر تفاوت داشته باشد، ولی هماهنگی و انسجام شگفتانگیزی در نظام اخلاقی اسلام وجود دارد. ضمن اینکه وحیبنیاد بودن این نظام آن را از بقیه نظامهای اخلاقی جدا میکند.
وی تأکید کرد: اخلاق زبان مشترک مردم دنیاست. لذا بسیاری از ارزشهای اخلاقی در میان مردم دنیا یکسان است؛ مثلاً نظام اخلاقیای در دنیا وجود ندارد که دروغگویی در آن ارزش و فضیلت محسوب شود و خیانت مجاز و جزو فضیلت باشد. آنچه نظام اخلاقی قرآن را متمایز میکند، انسجام در مبانی، اصول، اهداف معیارهای داوری قرآن و ... است.
حسینی رامندی با اشاره به معناشناسی کمال در نظامهای اخلاقی، بیان کرد: برخلاف باور نظامهای اخلاقی اگزیستانسیالیسم و ... اخلاق خنثی و بیاثر نیست که لزوماً روابط انسانها را سامان دهد. این مکاتب، اخلاق را دانشی اعتباری برای سامان دادن به روابط اجتماعی و مدیریت کردن چالشهای جامعه میدانند، در حالی که در نگاه قرآنی، صحبت از تحولات بسیار شگفتانگیز و جدی در روح و نهاد انسان است. به تعبیر فلاسفه، اخلاق قرآنی برای اشتداد روحی انسان وضع شده و عالمان اخلاق هم صرفاً بر افعال، اطلاق اخلاق نمیکنند.
وی افزود: این طور نیست که هر کسی فعل خوبی انجام داد لزوماً کار اخلاقی کرده است، ولی نظامهای سکولاری و لیبرالیستی فقط حسن فعلی را نشانه اخلاقی بودن میدانند. در نگاه قرآنی و اسلامی و حتی نظامهای اخلاقی یهود و مسیحیت، اخلاق را ملکات صفات اخلاقی میدانند که به تدریج و در طول سنین ایجاد میشود؛ لذا قرآن برای اخلاق، هدف قائل شده و آن قرب معنوی و روحی الهی است. این قرب لزوماً با اشتداد روحی توأم است.
وی با طرح این سؤال که آیا دستورات اخلاقی استدلالپذیر است؟ افزود: قرآن کریم به گونههایی از استدلال و برهان در ترویج مباحث اخلاقی پرداخته است و مخاطب با وجود برهان، دستورات اخلاقی را میفهمد. همچنین بحث رشد در هیچ نظام اخلاقی با لطافت و عمق و دقت بیان نشده است. خداوند در آیات یک و دو سوره جن فرمود: «قُلْ أُوحِيَ إِلَيَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿۱﴾ يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنَا أَحَدًا» هدف اصلی قرآن از اخلاق، رسیدن به رشد و کمال است. اجنه وقتی در اینجا از رشد سخن میگویند یعنی تحول عمیق که صرفاً به ساحت اندیشه بسنده نمیکند و ساحات روحی انسان را هم متحول میکند. لذا انسان رشید از منظر قرآن کسی است که امیال او متحول میشود.
حسینی رامندی تصریح کرد: انسان به تدریج تحولاتی را در وجود خود مییابد که ذائقه او متفاوت میشود، مانند ذائقه بچه که تا دو سه سالگی به شیر مادر علاقه دارد، ولی وقتی بزرگتر شد کنارهگیری میکند و انسان تا آخر عمر ذائقههای متفاوتی مییابد و در رشد اخلاقی خود به جایی میرسد که نماز و روزه و کارهای نیک را دوست دارد نه اینکه صرفاً از روی تکلیف انجام دهد، بلکه با عشق انجام میدهد.
نویسنده کتاب «درآمدی بر مؤلفههای نظام اخلاقی قرآن» در بخش دیگری از سخنانش با بیان اینکه بیش از 20 صفحه این کتاب به فهرست اعلام و آیات اختصاص دارد، گفت: همانطور که از عنوان کتاب هویداست، گامی برای استخراج نظام اخلاقی قرآن کریم است و انگیزه بنده از تألیف همین امر بوده است. این اثر نزدیک به 500 صفحه دارد و در 16 فصل تألیف شده و از جمله موضوعاتی که در این اثر به آن توجه شده این است که اگر بخواهیم به اخلاقی که خاستگاه آن قرآن است دست یابیم، صرفاً خود آیات کافی است یا باید از عقل و شهود و سنت هم بهره ببریم؟ این نکته تشریح شده است که مبنای اخلاق را قرآن قرار دادهایم، ولی برای تبیین بیشتر، بخشی با اتکا به روایات و بخشی هم با اتکا به شهود و عقل قابل اثبات است.
انتهای پیام