به گزارش ایکنا، سیدعلیرضا صالحی، پژوهشگر فلسفه اخلاق، شنبهشب، 4 اردیبهشت، در سلسله جلسات دوره تخصصی عرفان و معنویت که به همت مؤسسه بینالمللی حکمت برگزار شد، با موضوع «تنوع خیرخواهی» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را میخوانید؛
بین حکمت و خیر رابطهای وجود دارد و خداوند در این زمینه میفرماید: «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا»؛ یعنی خدا به هر کسی که بخواهد حکمت میدهد و هر کسی که حکمت داشته باشد، خیر کثیر را یافته است. تنوع خیرخواهی فرض میگیرد که ما انسانها دنبال گسترش خیر هستیم و میخواهیم دیگر انسانها را خوشبخت کنیم و نیکخواهی را در سرشت انسان مفروض دارد، بنابراین، فرض میگیریم که میخواهیم کار خیر کنیم و تنوعی در اختیار ما نیست، حال در اینجا، خیرات را به خیرات غیرپولی و پولی تقسیم میکنم. بسیاری از کارهای خیر میتواند بدون صرف پول انجام شود و کسی که از اعتبار و علم خودش در اختیار دیگران قرار میدهد و پولی نمیگیرد، یک کار خیر غیرپولی انجام میدهد. یا کسی که خون و یا عضوی از بدنش را اهدا میکند، کار خیری است که بدون دریافت پول انجام میشود. ممکن است خیلی اوقات برای ما پیش آمده باشد که این کار خیر را انجام داده باشیم. برای نمونه، پدر و مادر دانشآموزی بودند که باغ خود را در اختیار معلمین مدرسه قرار داده بودند تا دانشآموزان نیز از آنجا استفاده کنند.
گاهی اوقات حتی یک رفتار و گفتار و نگاه و لبخند ما موجب خیر میشود. در مورد آیتالله بروجردی شنیدم که ایشان وقتی در بروجرد بود، میدید که محله یهودینشین بروجرد با قربستان یهودیها فاصله داشته و وقتی میخواستند کسی را تشییع کنند مجبور بودند از محلههای مسلماننشین رد شوند. اهالی محله از روی ناآگاهی سنگ میزدند و بیاحترامی میکردند. سپس ایشان یکبار در تشییع یک نفر از آنها شرکت میکند و این موجب میشود کسی بیاحترامی نداشته باشد. گاهی هم یک نگاه خوب و یا بوسه بر یک معلم و چیزهایی از این دست میتواند از جنس کارهای خیر رایگان باشد، بنابراین کسانی که دنبال خیرخواهی هستند، فقط به دنبا پول نباشند.
اما همه ما خیرینی را سراغ داریم که ممکن است کتابخانه و یا مدرسه و ... بسازند و اینها خیراتی است که نیازمند پول است و افرادی که سرمایهدار هستند میتوانند این خیرات را انجام دهند. اما بین سه نوع خیرخواهی فرق میگذارم. در دنیا، شایع است که کسانی برای رأی آوردن و یا پولشویی، کار خیر انجام میدهند که این نوع خیرخواهی، مذموم است. یک پله بالاتر از اینها این است که انسانها نیت درستتری دارند و برای کسب خوشنامی این کار را میکنند و میگویند دوست داریم ثواب ببریم و نام نیکی از ما باقی بماند. در خیلی از مراکز خیریه اسم بانی را میزدند، چون آن طرف فکر میکرد اگر اسمش بیاید بعداً مردم از او یاد میکنند و ثواب میبرد. اما یک پله بالاتر افرادی هستند که به صورت ناشناس کار میکنند؛ یعنی حتی نام خود را نیز نمیزنند و میگویند اگر قرار است کار خیری صورت بگیرد و سعادت مردم بیشتر شود و رنجهای آنها کم شود، چرا باید اسم من مطرح باشد.
این شبیه چیزی است که کانت میگوید که اگر قرار است کار خیر انجام دهیم، فقط به خیر بودن آن توجه کنیم و در اینجا این فرد نگوید چون خدا عوض آن را میدهد این کار را میکنم و این یک مرتبه بالای عرفان است و میگوید چون زندگی مردم را بهتر میکند انجامش میدهم. در این خیرخواهی هیچ الزامی بر ما نیست. گاهی اوقات کارهایی را انجام میدهیم، اما مثلاً به الزام دولت این کار را میکنیم و این کار خیر نیست. یا مثلاً میگوییم خدا بر ما واجب کرده که خمس و زکات بدهم و این موجب میشود مردم فقیر زندگی بهتری داشته باشند، اما این با خیرخواهی فرق دارد. خیرخواهی فراتر از واجب قانونی و دینی است. یک اصطلاح قرآنی داریم که میگوید اگر کسی پس از این انفاقها کار خیر بیشتری انجام داد، برای آن، حساب جدایی باز میکنم، لذا هنگامی که انفاق ما از سر تکلیف نباشد ارزش بالاتری دارد.
دنیای امروز دنیای تجارت و تجاریسازی است و کار خیر بر اساس این مبنا، موجب میشود ارزش خیلی از چیزها از دست برود. تجاریشدن خیرات و خوبیها اشکالات عمدهای را در پی خواهد داشت. برای نمونه تجاریکردن برخی از امور، ارزش را از بین میبرد. در وضعیتی که مدارس ما غیرانتفاعی میشوند و بچهها پول میدهند و به مدرسه میروند، رابطه علم و سوادی که یاد میگیرند، با پولی که والدین میدهند، ارزشها را تغییر میدهد. معلمینی که در مدارس آزاد درس میدهند میگویند چون والدین پول دادهاند انتظار دارند بچه نمره خوبی بگیرد و اینجا علم فدا میشود.
یا نمونه دیگر آن دارو است که تجاریشده و در این صورت، شرکتهای داروسازی میتوانند طوری کار کنند که سود بیشتری کسب کنند. در گذشته برخی از پزشکها به دنبال همین بودند و اصطلاحاً استخوانی لای زخم میگذاشتند تا مریض خوب نشود، لذا باید فکر کرد که اگر چیزهایی به پول وابستگی پیدا کنند خراب میشوند. در کشورهایی مانند آمریکا، نظامیگری خصوصی وجود دارد؛ یعنی نظامیگری بازار آزاد پیدا کرده و مؤسساتی هستند که سرباز پرورش میدهند، ولی این کار موجب بروز جنگهایی میشود که کار خود را پیش ببرند و به ثروت خود بیفزایند.
انتهای پیام