اخلاق قرآنی برخلاف اخلاق ارسطویی، توحیدی است
کد خبر: 3968495
تاریخ انتشار : ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰ - ۱۸:۲۷

اخلاق قرآنی برخلاف اخلاق ارسطویی، توحیدی است

حجت‌الاسلام سیداحمد فقیهی با اشاره به تفاوت‌های اخلاق قرآنی و ارسطویی، بیان کرد: مهم‌ترین ویژگی اخلاق قرآنی عبارت از توحیدی بودن آن است که علامه طباطبایی به آن اشاره فرموده، اما در اخلاق ارسطویی، به دنبال فضائل و رذائل می‌روند و خدا در نظر گرفته نمی‌شود.

به گزارش ایکنا؛ نشست «اخلاق قرآنی و اخلاق یونانی؛ تفاوت‌ها، شباهت‌ها»، از سلسله نشست‌های «آیه در آینه»، امروز، 11 اردیبهشت‌ماه، به همت خانه اخلاق‌پژوهان جوان با سخنرانی حجت‌الاسلام سیداحمد فقیهی، از اساتید اخلاق حوزه علمیه، برگزار شد که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

سابقه اخلاق به آفرینش اولین انسان برمی‌گردد؛ یعنی زمانی که خدا آدم و حوا را خلق کرد، بحث اخلاقی مطرح بود. در همان لحظات بحث وسوسه شیطان و مسئله تکبر پیش آمد که به شیطان خطاب شد آیا کبر ورزیدی و همان لحظه شیطان ادعا کرد که من از انسان بهتر هستم. سابقه اخلاق با سابقه آفرینش عالم هماهنگ است، اما در طول مسیر، وقتی کم‌کم اخلاق به صورت یک علم و فن و تخصص مطرح شد، ما می‌بینیم که مراکزی به وجود آمد، اما به مراتب مراکز اخلاقی از مراکز فقهی و اصولی کمتر است. کتبی که چاپ می‌شود به همین صورت است. البته که فقه و اصول نیز بسیار مهم است، اما اگر مقایسه‌ای بشود، مشخص است که به اخلاق کمتر پرداخته‌ایم.

آنکه اصل موضوع بحث است، اینکه اتفاق عجیبی در این سال‌های اخیر افتاد و آن اینکه اخلاق فلاسفه یونان گرفته شد و بعداً ترجمه‌هایی به عربی شد و اسمش اخلاق اسلامی شد و تقریباً می‌شود گفت اساس اخلاق اسلامی رایج، آن اخلاق ارسطویی شده است که بحث از فضائل و رذائل و تعادل بین قوا است. 99 درصد از کتبی که در فلسفه اخلاق و ... نوشته شده در همین حیطه اخلاق یونانی است. اتفاق جالبی که این سال‌ها رخ داد، این بود که آیت‌الله مصباح کتابی تدوین کردند به نام اخلاق در قرآن و از حیطه قرآن خارج نشدند. سه جلد کتاب به این عنوان است. اما سوال این است که اگر کسی بیاید دقیقاً سنجشی بین این کتاب با سایر کتاب‌های اخلاق داشته باشد، چرا می‌بیند شباهتی به‌هم ندارند؟

اساس دین ما قرآن و روایات است. چرا وقتی اخلاق از منظر قرآن بحث شده، با سایر کتبی که حتی به عنوان کتبی که به نام اخلاقی و با استفاده از روایات تدوین شده‌اند، شباهتی ندارد؟ اصلاً این یک موضوعی بود که چطور کسی این را مطرح نکرده است. البته در مسیر هستند، اما شاید بشود گفت ما اخلاق را از ارسطو گرفتیم و در اخلاق ارسطویی دو چیز وجود ندارد که اینها اساس اخلاق است که یکی مسئله نیت است. اما در اخلاق قرآنی اساس هر عملی نیت محسوب می‌شود. دوم اینکه بنده رساله‌ای با نام روش‌های تربیت اخلاقی در قرآن از منظر المیزان نوشتم. مرحوم علامه می‌فرمایند اخلاقی که قرآن مطرح می‌کند، عنوانش اخلاق توحیدی است. اخلاق ارسطویی و رایج، محورش فضائل و رذائل است و بحث خدا در آن مطرح نیست.

در واقع در اخلاق ارسطویی به دنبال این هستند که مثلاً صداقت ملکه شود، اما ارتباطش با خدا کجا می‌رود؟ اینها دنبال این هستند که یک فضائل اخلاقی ملکه شود و رذائلی نیز از انسان دور شود. علامه می‌گوید آنچه از قرآن به دست می‌آید که در سایر مکاتب اخلاقی نیست و حتی در کتب انبیای قبلی هم نیست، اخلاق توحیدی است و ملاک و اساس اخلاق توحید است. مردم باید خداشناس باشند و آنکه به عنوان اخلاق دنبالش می‌گردیم، دستورالعمل اخلاقی و علوم تربیتی است اما اینها بدون خدا هستند. در صدا و سیما و ... بزرگان ما روش‌های تربیتی برای تربیت خانوادگی و .. را مطرح می‌کنند، اما خدا در این بین حضور ندارد. علامه می‌گوید یکی از گرفتاری‌های ما ریا است. انسان دنبال عزت است و عزیز بودن نیز بد نیست، اما ما خیال کردیم عزت دست مردم است و لذا می‌خواهیم اعمال را به مردم نشان دهیم تا مردم به ما عزت دهند. اما قرآن می‌گوید: تمام عزت نزد خدا است.

علامه می‌گوید برادران یوسف(ع) می‌گفتند نمی‌گذاریم یوسف(ع) عزیز شود، اما با همان کارهایی که برادران یوسف(ع) می‌کردند که او عزیز نشود، با همان کارها خداوند یوسف(ع) را عزیز می‌کرد. اگر با یوسف(ع) کاری نداشتند او اصلاً به مصر نمی‌رفت، اما آنها یوسف را باز روانه مصر کردند که شد عزیز مصر. هرکسی را که خدا بخواهد عزیز می‌کند و این طور است که ریا حل می‌شود. علامه می‌گوید برای اینکه ریا حل شود، باید اخلاق توحیدی داشته باشیم و مردم بفهمند امور برای خدا باید انجام شوند.

یکی از رذائل اخلاقی، مسئله ترس است. علامه می‌گوید اگر کسی توحید داشته باشد و این را باور کند که قدرت و قوَت فقط برای خدا است، دیگر ترسی نخواهد داشت. به نظر بنده کسی که این قوت و قدرت را پس از انبیا و اولیا داشت، امام راحل بود که این را باور داشت و شعار نمی‌داد. مقام معظم رهبری نیز در مقابل اینها محکم ایستاده‌اند و ذره‌ای در دل ایشان اضطرابی نیست که ناشی از اخلاق توحیدی است.

یکی از مشکلاتی که تقریباً دامن‌گیر همه ما است این است که نگران رزق و روزی خود هستیم و این نگرانی گاهی هم موجب تخلفاتی می‌شود. مرحوم علامه می‌گوید اگر خدا را باور می‌کردیم که او رزاق است و او به اندازه می‌دهد و حساب و کتابی دارد، در این صورت برای رزق و روزی، دچار این نگرانی‌ها نمی‌شدیم. این اخلاق برگرفته از قرآن است که اخلاق توحیدی است که انسان خدا را باور کند. در این صورت برای درآمد و ... گرفتاری هم نمی‌ماند. این مسئله محوری در اخلاق است که بر این اساس کتاب کمتر نوشته شده است.

وقتی که مباحث اخلاقی را در قرآن جست‌وجو می‌کنیم، «الله‌محوری» وجود دارد و اصلاً دین، انبیا و ائمه، همگی برای این آمده‌اند که یک نتیجه حاصل شود و آن نتیجه این باشد که مردم خداشناس بشوند. اگر خداشناسی در اخلاق اساس شد، دیگر رذیله‌ای نمی‌ماند. وقت کسی به خدا نزدیک شد همه خوبی‌ها در او به صورت یکجا موجود می‌شود و اگر کسی به این صورت کتاب نوشت، ایمان به خدا در آن پررنگ می‌شود.

انتهای پیام
captcha