به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حسین سبحانی، کارشناس مسائل اقتصادی و مدرس دانشگاه تهران، شامگاه گذشته پنجم خردادماه، در نشستی مجازی تحت عنوان «معیشت؛ مطالبه قانونی مردم از دولت آینده» در خصوص اهمیت مبارزه با ربا و اهمیت این جریان در جامعه کنونی، اظهار کرد: در حقیقت آنچه که به نام ربا مطرح است، همان کارکردی را دارد که از آن به عنوان بهره در بانکهای کنونی یاد میشود. در کشور ما نیز هرجایی که صحبت از سود میشود، بهویژه در بانکداری، همواره این همان بهره است و هیچ تفاوتی با ربا ندارد.
این مدرس دانشگاه تهران بیان کرد: بنابراین، این اقتصاد صرفنظر از اینکه برخی از افراد مناقشه میکنند و میگویند که بهره با ربا تفاوت دارد و بهره را مناسبات اقتصاد جدید میدانند، اما این در حالی است که باید گفت که این دو مقوله به لحاظ کارکردی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند و امروزه این امر در اقتصاد ایران حاکم است.
سبحانی با بیان اینکه اقتصاد ایران بهدلیل عدم تعادلهای بسیار وسیعی که دارد باید گفت که در بازار پول هم این عدم تعادل موجب بهره بالا میشده است، خاطرنشان کرد: همواره ربا زنده است و چون ربا زنده است عامل بعدی راه نیفتادن اقتصاد مولد هم میشود. در حقیقت بهره و یا ربایی که از آن سخن به میان میآید مبارزه با پیغمبر خداست و در همان فقه فردی نیز گفته شده که انجام این کار برابر است، با زنا با محارم در خانه کعبه و هیچ چیز در اسلام به این شدت با آن برخورد نشده است که متأسفانه ما نسبت به این موضوع حساسیتی نداریم.
وی عنوان کرد: با توجه به اینکه مردم مسلمان آگاهانه بیدینی نمیکنند، از اینرو اگر به مردم توضیح داده شود که این مازادی که به پول آنها روزشمار میآید، این بابت قرض پول است و آن مازاد همان رباست و در این صورت بسیاری از مردم تصمیم میگیرند که رباخواری نکنند. در حقیقت مسئله ربا مقولهای نیست که تنها بر اساس نظریاتی ارائه شده باشد، بلکه یک قانونی است که باید جاری شود، اما این در حالی است که این امر متوقف شده و سیاستهای پولی باید براساس قانون تنظیم شود.
این مدرس دانشگاه تهران یادآور شد: البته میپذیریم که متأسفانه بخش زیادی از این درآمدها، در اختیار افرادی است که شاید به این مباحث کمتر اعتنا داشته باشند، اما به تدریج میشود جامعه را به سمتی پیش برد که در آن از اصالت سرمایه کاسته و به اصالت کار توجه شود.
سبحانی بیان کرد: آنچه که قانون اساسی نیز دنبال میکند، اصالت نیروی کار است، نیروی کار است که توانسته سرمایه را که منظور همان کالاهای سرمایهای است، را به وجود آورد و از اینرو است که باید مردم را به این سمت سوق داد که البته کار دشواری است.
وی تأکید کرد: اگر به این صورت عمل کنیم، بهتدریج میتوانیم هزینه سرمایهگذاری را کم و اقتصاد مولد را یاری کنیم که راهاندازی شود. در پی این امر رشد اقتصادی بهتدریج شکل میگیرد و این سیر نقدینگی که همه چیز را نابود میکند و سرمایه اجتماعی را مورد هدف خود قرار گرفته را طی دو سه سال مهار کنیم که به نظر من مهار این امر خود یعنی کنترل رشد خرابی که میتواند امری خود ایدهآل باشد.
این کارشناس مسائل اقتصادی عنوان کرد: من اقتصاد ربا را عامل اصلی رسیدن به یک رونق در اقتصاد برخوردار از عدم تعادلی میبینم که نرخ بهره را گاهی تا 100 درصد توجیه میکند. همواره ما با سختی بسیار عظیمی مواجه هستیم که به این سادگی نمیتوان این مسائل را حل کرد و ناگزیر هستیم که بهسمت این امر جهتگیری کنیم.
سبحانی با اشاره به راههای درمان ربا و عملکرد دولت برای حل این بحرانها در کشور، اظهار کرد: من در این خصوص باید از امیدی که میدانم، اتفاق نخواهد افتاد و امید واهی است، سخن بگویم چون ما انسانها افراد را به خوبی میشناسیم و دولتی که بناست روی کار آید به خوبی میدانیم که در اقتصاد چگونه خواهد بود و بنابراین، به راهکارهایی که ارائه خواهم داد، امیدی نخواهم داشت که عملی خواهند شد.
وی عنوان کرد: در این خصوص باید به سراغ گرههایی رفت که حل آن گرهها گشایشیهایی را ایجاد میکند و بهواسطه آن گشایشها امید داشت که هدف رشد تولید به تدریج جوانه بزند. به نظر من هرکسی که بخواهد آگاهانه مسیر را تغییر دهد، باید اقتصادهای سیاسی سه دهه گذشته را متوقف کند و سیاستهای تعدیل ساختاری را که در سه دهه اخیر شکل گرفته و همچنان هم در حال تخریب است نیز باید به تدریج متوقف و در مواردی هم اصلاح شود.
این مدرس دانشگاه عنوان کرد: بنابراین باید گفت که اصلاح سیاستهای اقتصادی است که در 32 سال گذشته یکسان بوده و اجرایی شده است، با این تفاوت که در دولتهای اولیه بذر آنها پاشیده شد و امروزه شاخ و برگ پیدا کرده است. مانند تعدیل ساختاری، شیوههای خصوصیسازی، آزادسازی قیمتها که برای تعدادی است و از طریق آزادسازی ارز بهسراغ آزادسازی قیمت حاملهای انرژی رفتند.
سبحانی بیان کرد: یکی از مسائلی که با آن مواجه هستیم این است که بسیاری از دولتها در ایران بهدلیل شرایطی که دارند به جای اینکه با اداره کردن بودجه خودشان، در اقتصاد ملی رونق ایجاد کنند برای اداره کردن بودجه خودشان در اقتصاد ملی تخریب ایجاد میکنند.
وی خاطرنشان کرد: در حقیقت انضباط بودجهای وامدار یک قانونی است که در اصل 52 قانون اساسی ما آمده، اما این در حالی است که این قانون وجود ندارد که دولتهای ما بخواهند، براساس این قانون عمل کنند و از اینرو است که دولتهای ما طی این سالها آنگونه که خواستهاند انجام دادهاند.
این کارشناس مسائل اقتصادی عنوان کرد: سالیان سالیان است که از نفت و گاز بهرهمند هستیم و از آن استفاده میکنیم، اما این در حالی است که اصل 45 قانون اساسی میگوید که باید در جهت استفاده از منابع طبیعی مانند نفت، گاز و... قانونی نوشت. در این قانون به موضوعاتی از جمله اینکه مصلحت عامه چیست، چه مواردی را شامل میشود و این منابع در راه مصلحت عامه به کار گرفته شود، اشاره شده است.
سبحانی بیان کرد: بهدلیل اینکه افراد مختلفی که قدرت را در دست دارند، اگر قانون نباشد با توجیهات سادهتری، میتوانند از منابعی مانند نفت، گاز و... استفاده کنند و بهسراغ حل این مسائل نمیروند و اگر قانونی هم گذاشته شود، در جامعهای که به قانون اهمیتی نمیدهد، همان افرادی که قانون را مینویسند مجددا آن قانون را تغییر میدهند.
وی تصریح کرد: اما بالاخره ما باید یاد بگیریم که براساس قانون عمل کنیم و اگر این اتفاق رخ دهد و از اکنون تکلیف نسلهای آینده را نسبت به منابع طبیعی و راههای استفاده از این منابع را روشن کنیم.
این مدرس دانشگاه با اشاره به بازگرداندن کرامت انسانی به انسانها و ایجاد یک اشتغال برای جامعه، اظهار کرد: در حقیقت آزادسازیها از جمله آزادسازی ارز خطای بزرگی است که رخ داده و به عقیده من قیمت ارز قیمت واقعی نیست و معتقدم که این قیمت یک قیمت جعلی است و یک نفر میتواند یک قیمتی را اعلام کند و تبلیغات رسانهای ما نیز این قیمتها را مننتشر میکنند و همین امر باعث میشود که این قیمت جعلی به واقعیت تبدیل شود. آنچه که وجود دارد این است که اصولا چه ضرورتی دارد که دولت ایران اگر از امکانات ارزی بهرهمند شود، این امکانات ارزی را به بانک مرکزی بفروشد و به ریال تبدیل کند؟
سبحانی تصریح کرد: بنابراین هرکسی که دلش برای این مملکت میسوزد، باید جدی بگیرد که مسیری که ما میرویم موجب تخریب همه جریانات است و نرخ رشد این تخریب در حال افزایش است و میل به تغییر یک مقوله تفننی نیست، زیرا پای زندگی 85 میلیون انسان در میان است و بنابراین اگر این تلاشها برای تغییر صورت نگیرد، استقلال سیاسی ما هم که به قیمت زیادی به دست آورده شده است، در معرض تهدید قرار میگیرد.
انتهای پیام