به گزارش ایکنا، نخستین پیشهمایش بررسی اندیشههای سیاسی و اجتماعی آیتاللهالعظمی فاضل لنکرانی، ششم تیرماه با حضور آیتالله سیدهاشم حسینی بوشهری، رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه و استاد سطح خارج حوزه؛ آیتالله احمد مبلغی، استاد سطح خارج فقه و اصول و حجتالاسلام والمسلمین حمید پارسانیا، استاد حوزه و دانشگاه، برگزار شد.
آیتالله سیدهاشم حسینی بوشهری در این مراسم گفت: امام علی(ع) فرمودند که هنگامی که خدا خیر بندهای را بخواهد، به او توفیق میدهد که عمرش را در بهترین کارها صرف کند. آیتالله فاضل لنکرانی از مصادیق بارز این کلام مولا و خدمتگزار صادق اسلام و مذهب تشیع و حوزه علمیه قم و حتی تمام حوزههای تشیع و پاسدار ارزشهای اسلام ناب محمدی بودند.
وی با بیان اینکه رسیدن به جایگاه مرجعیت توفیق الهی است، نه موضوعی بدون حساب و کتاب، اظهار کرد: مهمترین مسئله آن است که انسان از خدا چنین جایگاهی را بخواهد و بطلبد آن طور که حضرت ابراهیم(ع) تمییز بین حق و باطل و کسب درجه بالای معرفت را از خدا طلب کرد؛ در آیه 83 شعراء در این باره فرمود: «رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ». راغب فرموده که حکم و حکمت از یک ریشه گرفته شده و مقصود از حق رسیدن به علم و آگاهی است؛ یعنی خداوند نوعی قوه تیزبینی به انسان میدهد که سالها قبل از آنکه چیزی برای مردم مکشوف شود، او میفهمد و بیان میکند و در برابر آن موضعگیری دارد. بارها از زبان فرزند ایشان چنین تیزبینی و آیندهنگری و بینش را دیدهایم و برخی فلاسفه از این ویژگی به کمال قوه فطریه تعبیر میکنند.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: قرآن درباره لقمان در آیه 12 سوره لقمان فرمود: «وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ»؛ حکمت، علم و دانش و آگاهی و بصیرت و دشمنشناسی و حقشناسی است و کسی که به این مرز از دانش و حکمت برسد خیر کثیر به او عطا شده است؛ بنابراین با استناد به روایات و آیات، باید درباره آیتالله فاضل لنکرانی بگوییم که خدا به او حکمت داد، همان طور که به لقمان داده شد و این خیر کثیر از سوی خدا به وی عطا شد.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان کرد: ایشان فقیهی برجسته بود و نبوغ فوقالعادهای داشت؛ فقهای بزرگی داریم، ولی شایستگی و برجستگیاش او را در قله شناخت و فقاهت و معرفت قرار داد. او در خانواده اصیلی به دنیا آمد. پدرش واقعا مهاجر الیالله بود، زیرا به شهرهای مختلف سفر کرد و در نهایت به قم آمد و در محضر آیتالله بروجردی تلمذ کرد و مشاور امین او شد. رفت و آمد آیتالله بروجردی به بیت آیتالله فاضل قفقازی (والد آیتالله العظمی فاضل) همواره وجود داشت و آیتالله فاضل از همان ابتدا با تکریم علما و تعامل میان آنها آشنا شد و در فضایی علمی، اخلاقی و تربیتی رشد کرد و در 13 سالگی طلبه شد؛ برخلاف روال حوزه، که دروس سطح 9 یا 10 ساله تمام میشود، آنها را در طول شش سال به پایان رساند و در 19 سالگی پای درس زعیم حوزه، آیتالله بروجردی، نشست.
حسینی بوشهری بیان کرد: روزی از روزها مرحوم بروجردی در جلسه روضه والد آیتالله فاضل که هنوز هم این جلسات ادامه دارد، حضور مییابد و وقتی شنید که آیتاللهالعظمی فاضل تقریرات درس ایشان را به عربی مینویسد آن را مطالعه کرد و او را مورد تمجید و تکریم قرار داد و 20 هزار تومان که آن موقع مبلغ بالایی بود برای تشویق به او داد. آقای محسنی ملایری میگفت که من چند بار از زبان آیتالله بروجردی شنیدم که میگفت قدر این مجتهد جوان را بدانید؛ وی حدود هفت سال در جلسات دروس اصول و دو سال در بحث طهارت امام شرکت کرد و شیفته و دلبسته امام شد. استاد دیگر او هم علامه طباطبایی بود.
وی اضافه کرد: در فقه و اصول و فلسفه و حکمت و تفسیر سررشته داشت و عالمی جامع بود؛ همچنین پدر ایشان بسیار پاک زندگی کرد، وقتی خواستند فردی را در کنار قبر ایشان در شیخان قم دفن کنند مقداری از جسد آن مرحوم پیدا شد و دیدند که جسد مانند روز اول مرگ، سالم است زیرا او سالم و با اخلاق زیست و با مال حلال ارتزاق کرد. گمشده جامعه امروز ما معنویت و اخلاق است؛ این پرخاشگریها در حوزه و غیرحوزه برکت کمال و معنویت و علم را از ما میگیرد ولی ما غافل هستیم.
حسینی بوشهری گفت: ایشان چهره پرفروغ آسمان فقاهت بود و بنده 15 سال شاگردشان بودم؛ وقتی در حج و سایر مباحث به روایت میرسید و میخواست حکمی را استخراج کند، آنچنان پهلوانانه و قهرمانانه وارد بحث میشد که انسان تعجب میکرد این برداشتهای عالی را چگونه از آیات و روایات گرفته است. بر مبانی حوزه قم و نجف و کلمات امام مسلط بود و برای تحکیم مبانی امام و مرحوم بروجردی اقدام کرد.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم با بیان اینکه سنگینترین و عالمانهترین، بحث کفایه، بحث ایشان بود، ادامه داد: برخی با مطایبه میگفتند که اگر آخوند میخواست کفایه تدریس کند، به خوبی آیتالله فاضل تدریس نمیکرد و شرحی نوشت که مؤید این مطلب است. امام هم فرمودند که آنچه را ایشان در مورد مطالبم نوشته بهتر از خودم ضبط کرده است؛ همچنین وی بیش از 30 سال در مبانی نظری و علمی امام کار کر و بدون هیچ تعصبی ایشان را بر هم عصرانش مقدم میدانم و معتقد بود که بعد رهبری امام بعد علمی او را از نگاهها و منظرها پنهان کرد و همه سراغ انقلابی بودن او رفتند و بعد علمی امام مغفول ماند.
وی تصریح کرد: استاد، پدر خوب، تربیت شایسته، استعداد و هممباحثههای خوبی مانند آیتالله اشراقی و حاج آقا مصطفی هم سبب رشد و پیشرفت او شد و در بیش از 40 موضوع مطلب نوشت. آنچه بر تارک تاریخ میدرخشد، شرح تحریرالوسیله امام است که در زمان تبعید در یزد نوشت. ایشان با امام بودن را ولو به قیمت جدا شدن از حوزه ترجیح داد و از مدرسان برجسته ولی در عین حال در صف مقدم انقلاب بود و تبعید و زندان را به جان خرید و از پیشکسوتان جامعه مدرسین بود. بدون پردهپوشی در قضیه اعدام امام از امام دفاع کرد؛ در تثبیت مرجعیت امام لحظهای درنگ نکرد و به یکی از بستگانشان فرمودند که امام نه تنها از نظر سیاسی بلکه در علم هم اعلم است.
رئیس جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود: استاد حوزه باید زمانشناس باشد زیرا فقه کلید بصیرت و سبب رسیدن به منازل رفیع است؛ بعد از انقلاب حاج احمد آقا میگفت که ما برای مسئولیتهای کشور لیستی تهیه کردیم و خدمت امام دادیم. امام تا به اسم ایشان رسیدند، گفتند آیتالله فاضل باید در حوزه بماند زیرا به علم او نیاز است. آیتالله وحیدخراسانی هم به فرزند ایشان فرموده بود که از خوششانسیهای امام این بود که ایشان تحریرالوسیله را شرح کرد و روزی که فوت کردند آیت الله صافی بر سر و صورت خود میزد.
حسینی بوشهری با بیان اینکه او برای استقلال حوزه ایستاد، گفت: با آزادی مخالف نبود، ولی با آزادی غربی مخالف بود و میگفت که اگر حکم ولی فقیه مربوط به عموم جامعه باشد برای همه لازم الاجراست. در مورد جهاد فلسطین از وی پرسیدند و او گفت که به هر شکلی باید در برابر اسرائیل ایستاد، ولو به قیمت جان. بعد از ماجرای سلمان رشدی اعلام کرد که حکم امام قابل نقض نیست. همچنین مرصوص مرکز فقهی ائمه اطهار را، که دو بعد علمی و انقلابی دارد، ایجاد کرد تا فرهیختگانی برای آینده حوزه تربیت شوند؛ زیرا به نظرش ما نمیتوانیم در حوزه روزنامهای درس بخوانیم و تدریس کنیم.
وی در پایان اظهار کرد: در مورد نظریه ولایت فقیه امام، که منجر به تشکیل حکومت اسلامی شد، تعبیر ایشان این است که مشروعیت و تبعیت از قوانین اسلامی راهی جز تبعیت از ولایت فقیه ندارد؛ معتقد بود که انقلاب شیعه را به دنیا معرفی کرد. همواره مسائل نظام را رصد و موضعگیری میکرد. در جریان پذیرش رهبری، چون آیتالله خامنهای استنکاف داشتند، سخنان وی سبب پذیرش ایشان شد و در مورد مرجعیت مقام معظم رهبری هم نقش داشتند و پیشقدم شدند و مرجعیت را مطرح کردند. امام هم به ایشان عشق میورزید و او را مانند مصطفای خود میدانست.
انتهای پیام