ضرورت مداخلات درمانی در شرایط بحرانی زندگی/ ازدواج نیاز به مراقبت دارد
کد خبر: 4028286
تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۴۰۰ - ۱۱:۲۹

ضرورت مداخلات درمانی در شرایط بحرانی زندگی/ ازدواج نیاز به مراقبت دارد

رضا شریفی، زوج‌درمانگر معتقد است که اگرچه در بحران طلاق شاید شانس کمی برای نجات رابطه‌ها وجود دارد، ولی مداخلات مشاوره‌ای و درمانی حتماً باید اتفاق بیفتد.

روابط زوجین

به گزارش ایکنا از اصفهان، رضا شریفی، زوج‌درمانگر و سوپروایزر دوره‌های زوج‌درمانی در پخش زنده اینستاگرامی مرکز مشاوره رها با موضوع «هنگام طلاق یا خیانت، مشاوره چه فایده‌ای دارد؟» که شب گذشته، ۲۲ دی‌ماه برگزار شد، اظهار کرد: اگر موضوعات مربوط به زندگی مشترک را طبقه‌بندی کنیم، می‌توانیم از مسئله، مشکل، بحران و فاجعه نام ببریم. مسئله، چالش اساسی ایجاد نمی‌کند، باید درباره آن بررسی صورت گیرد، جای نگرانی ندارد و می‌توان از پس آن برآمد. مشکل، عمیق‌تر و چالشی‌تر است و نیاز به مداخلات کمکی دارد تا زوجین بتوانند آن را مدیریت کنند. بحران، شرایطی است که نشانه‌های خطر در آن وجود دارد، آسیب‌ها شروع شده است و اگر مداخله مناسبی انجام نشود، امکان فروپاشی آن رابطه وجود دارد. فاجعه، عمیق‌تر از بحران است، یعنی جایی که فشارها و شرایط زیان‌بار، رابطه را به سمت نابودی سوق می‌دهد و طرفین را دچار آشفتگی زیادی می‌کند.

وی افزود: زوجینی که دچار بحران طلاق یا فاجعه خیانت می‌شوند، یک دفعه به این مرحله نمی‌رسند، بلکه سیری را طی می‌کنند. طبیعتاً مراحل رشد این بحران یا فاجعه به‌صورت تدریجی اتفاق افتاده است و درمانگر در شرایط بسیار بد زوجین وارد ماجرا می‌شود. اگر زوجین در مراحل قبلی، از خدمات تخصصی استفاده می‌کردند، امید بهتری برای مداخله وجود داشت.

این زوج‌درمانگر اضافه کرد: مداخلات مشاوره‌ای و درمانی درباره زوجین را می‌توان ابتدا به مشاوره قبل از ازدواج طبقه‌بندی کرد که در این مرحله، بحران و حتی مشکل جدی وجود ندارد و بیشتر قرار است به شکل‌گیری یک ازدواج خوب کمک شود. بهترین شرایط برای مداخله درباره زوجین همین مرحله قبل از ازدواج است. مداخله بعد از ازدواج نیز در غنی‌سازی رابطه نقش مثبتی دارد. زمانی که زوجین دچار مشکل می‌شوند و به خدمات تخصصی و زوج‌درمانی برای حل مسائل خود نیاز پیدا می‌کنند، محدودیت‌ها برای مداخله بیشتر می‌شود و شرایط برای دستیابی به نتیجه مطلوب سخت‌تر خواهد بود و به همین میزان، انتظار برای انجام مداخله کامل کاهش می‌یابد.

شرایط زوجین در موقعیت طلاق اورژانسی است

وی ادامه داد: اگر بخواهیم درجه امکان مداخله مؤثر را به زبان ریاضی بیان کنیم، در مشاوره قبل از ازدواج و ابتدای رابطه زوجی و غنی‌سازی، بعضاً تا ۹۰ درصد امکان کمک حرفه‌ای مثبت برای زوجین وجود دارد. در حوزه زوجی، این شانس به حدود ۵۰ درصد افول می‌کند و وقتی وارد مرحله بحران می‌شویم، میزان موفقیت به ۳۰ تا ۲۰ درصد می‌رسد. در این زمان، مداخله برای مشاور بسیار سخت است، چون زوجین فرصت‌های زیادی را برای احیای رابطه خود از دست داده‌اند. همان‌طور که در شرایط اورژانسی به لحاظ پزشکی، مداخله باید از طریق متخصص انجام شود، شرایط زوجین در موقعیت طلاق نیز اورژانسی و وخیم است و کار فوق‌العاده‌ای برای مداخله باید اتفاق بیفتد.

شریفی بیان کرد: از جمله مسائل دیگری که کار را دشوار می‌کند، این است که زوجین درگیر بحران، آشفتگی‌های هیجانی و احساسی مثل خشم، یأس، ناامیدی، بیزاری، درماندگی، افسردگی و غم را نیز تجربه می‌کنند. در این شرایط، مشکل دیگری به سراغ زوجین می‌آید و آن، آشفتگی ذهنی است، یعنی از نظر فکری نیز نمی‌توانند خوب فکر و تصمیم‌گیری کنند و ممکن است درگیر مشکل دیگری به نام آشفتگی‌های رفتاری نیز باشند، یعنی نسبت به یکدیگر به بدترین رفتارها دست بزنند و بعداً بابت این رفتارها شرمنده شوند. این رفتارها امید به بهبود یا مداخله در بحران را در طرف مقابل از بین می‌برد. در واقع، سخت‌ترین مداخلات در حوزه زوجی برای مشاوران این حوزه، همین مداخله در بحران طلاق یا فاجعه خیانت است و توان حرفه‌ای زیادی می‌طلبد.

وی تصریح کرد: پاسخ به این سؤال که آیا در چنین شرایطی می‌توان به حل بحران کمک کرد، مثبت است و این کمک‌ها بسیار ارزنده خواهد بود. در این مرحله، با وجود اینکه با شرایط بحرانی و فاجعه‌آمیز مواجهیم، امید به مداخله نیز وجود دارد و مداخله حتماً باید اتفاق بیفتد و تا جایی که امکان دارد، باید از گسترش آسیب و تبدیل بحران به فاجعه جلوگیری کرد.

این زوج‌درمانگر اظهار کرد: جامعه ما در حوزه ازدواج با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند و متأسفانه آمارها نشان می‌دهد که پایداری و دوام رابطه‌ها بسیار پایین است. شکننده‌‌ترین شرایط در روابط زوجین، به دو تا پنج سال اول رابطه مربوط می‌شود و اگر آنها بتوانند این گردنه را به‌صورت ایمن طی کنند، امید به دوام رابطه بالا می‌رود. تقریباً از هر سه مورد ازدواجی که در کشور اتفاق می‌افتد، حداقل یک مورد به طلاق منجر می‌شود. در واقع، ریسک طلاق در آمارهای رسمی، ۳۰ تا ۴۰ درصد است، با این توصیف که تعارض‌های شدید را نیز باید در کنار طلاق قرار داد. وقتی درباره طلاق صحبت می‌کنیم، در واقع به افرادی اشاره می‌کنیم که به مرحله‌ای از درماندگی رسیده‌اند که به آخرین گزینه در رابطه خود یعنی طلاق فکر می‌کنند و تعارض شدید و اختلافات زیادی با یکدیگر دارند، ولی هنوز به مرحله مراجعه به دادگاه و تشکیل پرونده برای طلاق نرسیده‌اند و درگیر زوج‌درمانی هستند. لذا، اگر آمار زوجین دارای تعارض را نیز به این آمار اضافه کنیم، می‌بینیم اوضاع بسیار وخیم‌تر است. در واقع، جامعه ما از نظر نهاد خانواده، شرایطی بحرانی را طی می‌کند و شرایط موجود در کشور، حتی مسائل اقتصادی، فشار خود را به روابط زوجین وارد و آنها را درگیر بحران‌هایی در روابط خانوادگی می‌کند.

دخالت دیگران در حوزه روانشناسی زوجین خطرناک است

وی افزود: در عین حال، جامعه ما رشد نسبتاً خوبی داشته است. در سال‌های قبل، وقتی درباره فایده مشاوره قبل از ازدواج صحبت می‌شد، مردم آن را باور نداشتند، ولی در حال حاضر، شرایط فرهنگی و انگیزشی آن‌قدر تغییر خوبی داشته است که بسیاری از مشاوره‌های قبل از ازدواج به روستاها، شهرستان‌ها و افراد با سطح سواد پایین مربوط می‌شود. در واقع، بسیاری از مردم یکی از الزامات ازدواج را مراجعه به مشاور این حوزه می‌دانند و این نشان‌دهنده رشد فرهنگی خوبی است. خوشبختانه این فرهنگ در حوزه مشاوره طلاق نیز وجود دارد و بسیاری از زوجین حتی در موقعیت‌های فرهنگی پایین، به فکر مشاوره طلاق هستند. البته متأسفانه مردم به هر دستاویزی متوسل می‌شوند تا درباره رابطه آنها مداخله‌ای اتفاق بیفتد. در کشور ما، افرادی که به خودشان اجازه دهند در حوزه پزشکی، به‌صورت غیرتخصصی مداخله کنند، بسیار محدود است و معمولاً عواقب قانونی بیشتری دارد، ولی متأسفانه در حوزه روانشناسی زوجین و خانواده، این چهارچوب‌ها وجود ندارد و هر کسی به خودش اجازه می‌دهد که در این حوزه مداخله کند و این بسیار خطرناک است.

شریفی تصریح کرد: وقتی درباره شرایط اورژانسی و بحران صحبت می‌کنیم، متخصص نیز برای مداخله کار دشواری پیش رو دارد. بیشترین دغدغه ما در حوزه آموزش و تربیت زوج‌درمانگر و مشاوره ازدواج، این است که افراد را به‌گونه‌ای تربیت کنیم که حدود خودشان را بدانند، فنون مداخلات حرفه‌ای را یاد بگیرند و بیاموزند که در چه حوزه‌ای باید وارد شوند و در چه حوزه‌ای نباید ورود کنند؛ مثلاً خیانت حوزه‌ای فوق‌العاده پیچیده است، هر کسی حق ندارد وارد این حوزه شود و کسی که تربیت‌شده و آموزش‌دیده است، تخصص و پروانه فعالیت دارد و می‌تواند در این حوزه وارد شود، باید بتواند با احتیاط عمل کند، ولی متأسفانه افراد نادان زیادی وجود دارند که به خودشان اجازه می‌دهند از این موقعیت اورژانسی دیگران سواستفاده کنند، لذا در حوزه‌هایی دخالت می‌کنند که متأسفانه به وخیم شدن شرایط زوجین می‌انجامد. بنابراین، از نظر اخلاقی و انسانی، حق نداریم بدون توانمندی حرفه‌ای وارد این حوزه‌ها شویم و باید خودمان را ملزم کنیم که در این زمینه آموزش ببینیم و اگر نمی‌توانیم، متواضعانه عذرخواهی کنیم و افراد را به متخصص این حوزه ارجاع دهیم. این نکته بسیار مهم است که وقتی در شرایطی بحرانی قرار داریم که بیشتر از ۲۰ تا ۳۰ درصد شانس نجات وجود ندارد، نباید شرایط را به‌گونه‌ای دستکاری کنیم که همین درصد اندک نیز از دست برود.

وی ادامه داد: کسی که به‌صورت حرفه‌ای می‌تواند در این زمینه کار کند، اولین کاری که باید انجام دهد، این است که اگر مراجعان برای طلاق نیامده‌اند و این مستلزم تشخیص است، کمک کند که آنها به سمت طلاق نروند. متأسفانه بعضی از همکاران درک درستی از این موضوع ندارند و پیش‌فرض آنها این است که وقتی کسی برای طلاق مراجعه می‌کند، باید به هر شیوه‌ای متوسل شد تا این اتفاق نیفتد؛ در صورتی که این کار اشتباه است، ما باید به تشخیص برسیم و ببینیم موردی که با آن سروکار داریم، برای طلاق است یا زوج‌درمانی. اگر به زوج‌درمانی مربوط می‌شود، باید آنها را از مرحله بحران دور کرد، به سمت مرحله مشکل و زوج‌درمانی سوق داد و به آنها مشاوره‌های بهبود رابطه، حل تعارضات، سازگاری بهتر و التیام رابطه ارائه داد. اگر نشانه‌های طلاق در آنها وجود دارد، باید به‌صورت سالم آنها را به سمت طلاق خوب سوق داد. هم طلاق خوب وجود دارد و هم طلاق بد. تلاش ما این است که کسی درگیر بحران طلاق نشود، ولی زمانی که افراد درگیر آن می‌شوند، اگر طلاق بد اتفاق بیفتد، آسیب‌های بسیار بیشتری متوجه زوجین می‌شود، ولی اگر در نظر بگیریم که بعضی از روابط به‌دلیل اینکه اشتباه مدیریت شده، امید زیادی برای ادامه آن وجود ندارد و به مرحله بیزاری رسیده است، می‌توان محترمانه‌تر، سالم‌تر و با آسیب‌های کمتر، این جدایی را انجام داد. جدایی‌هایی که آسیب‌های کمتری دارد، طلاق خوب محسوب می‌شود و جدایی‌هایی که پرآسیب است، عوارض بسیار زیادی دارد و آسیب‌های آن ممکن است بلندمدت باشد، طلاق بد به حساب می‌آیند. مشاور باید کمک کند که افراد طلاق خوب انجام دهند، اگر تشخیص این باشد که طلاق باید انجام شود.

اعتماد و همراهی مراجعه‌کنندگان با مشاور

شریفی اضافه کرد: یک زوج‌درمانگر و مشاور طلاق باید در سه مرحله به زوجینی که در معرض طلاق هستند، کمک کند. مرحله اول، قبل از طلاق است که اولین و مؤثرترین اقدام، تشخیص و تصمیم‌گیری محسوب می‌شود و باید دید زوجین برای طلاق مراجعه کرده‌اند یا نه. این مرحله باید از طریق فنون تخصصی انجام و برای آن پروتکل تعریف شود. این موضوع درباره خیانت نیز صدق می‌کند. درباره طلاق، مداخلات قبل از آن باید دنبال شود، علاوه بر اینکه اگر قرار است طلاق اتفاق بیفتد، مداخلات حین طلاق نیز باید انجام شود. بعد از طلاق نیز یک‌سری مداخلات حرفه‌ای برای سازگاری با زندگی بعد از طلاق، مدیریت رابطه با همسر سابق به‌واسطه ارتباط با فرزندان، عوارض روانشناختی طلاق و مسائل مربوط به ازدواج مجدد وجود دارد. درباره خیانت نیز می‌توان به سه مرحله مدیریت بحران، درک خیانت و آسیب‌شناسی آن و تصمیم‌گیری و تعیین تکلیف رابطه اشاره کرد.

وی بیان کرد: موضوع طلاق و خیانت برای خود مشاور نیز طاقت‌فرسا و فرساینده است و هر کسی نمی‌تواند از عهده آن بربیاید. اگر کسی علاقه‌مند به فعالیت در این حوزه است، باید آموزش‌های تخصصی را طی کرده باشد و بتواند کمک حرفه‌ای به افراد ارائه دهد. اعتماد و همراهی مراجعه‌کنندگان با مشاور و زوج‌درمانگر برای مدیریت این مراحل و عدم شتاب‌زدگی آنها در رسیدگی به بحران نیز از نکاتی است که انتظار می‌رود افراد درگیر در این شرایط، آن را رعایت کنند.

شریفی در پاسخ به این سؤال که افراد چگونه می‌توانند مشاوران و زوج‌درمانگران حرفه‌ای را تشخیص دهند، گفت: از نظر قانونی در کشور ما، سازمان نظام روانشناسی و مشاوره مرجعی برای تعیین صلاحیت افراد در حوزه روانشناسی و مشاوره است. بنابراین، راه ساده و علمی و دقیق این است که افراد به سایت این سازمان مراجعه و از طریق فهرست مشاوران استان‌های مختلف، نام فرد موردنظر را جست‌وجو و بررسی کنند که پروانه فعالیت دارد یا خیر. افرادی که پروانه فعالیت دارند، مصاحبه علمی و تخصصی سازمان نظام روانشناسی و مشاوره را گذرانده‌اند و اجازه فعالیت دارند.

وی افزود: برخی از مشاوران ممکن است در مراکز دارای مجوزهای قانونی از سازمان نظام روانشناسی یا بهزیستی فعالیت کنند که اگر ترجیحاً دارای پروانه فعالیت باشند، افراد با خیال راحت‌تر می‌توانند آنها را انتخاب کنند. البته افرادی که پروانه فعالیت دارند، باید در حوزه مربوطه تخصص داشته باشند و مراجعه‌کنندگان می‌توانند در این زمینه تحقیق کنند. افرادی هم هستند که پروانه فعالیت ندارند، ولی در مراکز تحت نظارت سازمان نظام روانشناسی یا بهزیستی، زیر نظر یک سوپروایزر فعالیت می‌کنند و آن فرد مسئولیت این درمانگر را به عهده دارد. بنابراین، می‌توان به وی اعتماد کرد.

این زوج‌درمانگر اظهار کرد: فردی که در این حوزه حرفه‌ای است، باید یک‌سری کارها را انجام دهد و اگر انجام نمی‌دهد، باید در حرفه‌ای بودن وی تردید داشت. اولین نکته این است که کار را در یک جلسه جمع‌بندی نکند. مداخلات مربوط به طلاق و خیانت، درمان چندمرحله‌ای است. در گام اول،‌ باید ارزیابی اولیه از هر دو زوج انجام شود و نقش درمانگر باید ارزیابی و دریافت اطلاعات باشد و نباید به سمت مؤاخذه، نصیحت، جبهه‌گیری و طرفداری از یک طرف گرایش پیدا کند. بعد از جلسه جداگانه با هر یک از زوجین، درمانگر باید جلسه‌ای مشترک با آنها داشته باشد و جمع‌بندی تخصصی خودش از مشکل را با دلایل مستند و علمی به زوجین منتقل کند و به آنها پیشنهاد دهد که در مسیر درمان چه اقداماتی انجام دهند. اگر قرار است طلاق بگیرند، دلایل قانع‌کننده برای آن چیست و چرا باید طلاق انجام شود و اگر قرار است رابطه ادامه پیدا کند، دلایل قانع‌کننده برای آن چیست. درمانگر نباید شتاب‌زده و یک‌طرفه پیش برود و دستوری عمل کند، بلکه باید با زوجین گام به گام  حرکت کند و نباید به سمت یکی از آن دو گرایش خاصی داشته باشد، یا به جای آنها تصمیم‌گیری کند. تصمیم‌گیری به عهده خود زوجین است و درمانگر باید زمینه‌ساز آن باشد. از طرف دیگر، درمانگر نباید زوجین را بلاتکلیف نگه دارد، بلکه باید به آنها کمک کند تا بتوانند به جمع‌بندی برسند.

وی در پایان تصریح کرد: راهکارهای اساسی برای جلوگیری از تبدیل شدن مسائل و مشکلات به بحران و فاجعه، این است که اولاً ازدواج خوب اتفاق بیفتد، در این صورت، مشکلات کمتری در رابطه بروز می‌کند. ثانیاً، وقتی ازدواج شکل می‌گیرد، نیاز به مراقبت دارد. رابطه مثل یک بچه است و باید آن را پرورش داد و مراقب بود که آسیب نبیند. ثالثا، وقتی دچار مشکل می‌شویم، باید از درمانگر کمک بگیریم تا او تشخیص دهد که مشکل دقیقاً چیست و چه راهکارهایی برای مداخله وجود دارد.

انتهای پیام
captcha