سوگل مشایخی، شاعر، محقق شعر فارسی و مدرس دورههای حافظشناسی و مولاناشناسی در گفتوگو با خبرنگار ایکنا درباره اهمیت و جایگاه بهار در شعر فارسی عنوان کرد: شاعران ما بهار را قیامت طبیعت و فضایی که جلوههای معشوق بیشتر از هر زمان دیگری در آن جلوهگر است، میدانند؛ بنابر این از تکتک این جلوهها استفاده میکنند و بهره میبرند.
مشایخی ادامه داد: شاهد هستیم که در اشعار حافظ و اشعار سعدی و دیگر شعرا زمان بهار به خاطر اینکه طبیعت در بالاترین شکل مشغول جلوهنمایی است، تمام حقایق را از همین اتفاقات و جلوهها میگیرند و آن را هنگامه تجلی معشوق میدانند. بعد پیامهای خود را از تمام عناصر طبیعت، تکتک گلها و برگها و همین شکفتن دوباره بعد از سردی و خواب زمستانی میگیرند و در قالب شعر به دیگران هم میدهند.
این مدرس دورههای حافظشناسی و مولاناشناسی تاکید میکند: بهار در شعر فارسی، بهویژه شعر کلاسیک، زمان و هنگامه جلوهگری ویژگیهای معشوق و قدرتنمایی او و زمان درسآموزی برای عرفا از تکتک این جلوهها است.
مشایخی درباره جایگاه نوروز در شعر کلاسیک فارسی هم عنوان مکرد: نوروز هم با آمدن بهار آغاز میشود و همین کلمه نوروز باید بهانهای برای نو شدن شود. همانطور که ما در دعای ابتدای سال هم «حول حالنا الی احسن الحال را داریم در واقع انسان عارف و سالک و هوشمند، با نو شدن طبیعت، تلاش میکند خودش را هم نو کند و آن قیامت زیبا را در وجود خودش هم ایجاد کند.
وی افزود: زمانی که همه عناصر طبیعت مشغول نوشدن هستند، خیلی راحتتر میتوان با این تغییر و نوشدن همنوا شد و اینکه انسان تصمیم بگیرد در سال جدید خیلی از مسائل گذشته، تعلقات و کینهها و احساسات و هیجانات منفی را با خودش به سال جدید نبرد و بعد هم تلاش کند نو شود. زیرا انسان این ویژگی را دارد که هر لحظه نو بشود. مولانا در این باره میگوید:
«هر نفس نو میشود دنیا و ما/ بیخبر از نو شدن اندر بقا
عمر همچون جوی نو نو میرسد/ مستمری مینماید در جسد»
در جایی دیگر میگوید:
«نفحه آمد مر شما را دید و رفت/ هرکهرا میخواست جان بخشید و رفت»
یا میگوید:
« گفت پیغمبر به اصحاب کبار/ تن مپوشانید از باد بهار
آنچه با برگ درختان میکند/ با تن و جان شما آن میکند»
و توصیه میکند خود را در معرض بادهای بهاری قرار دهیم؛ البته این یک بهانه است تا نو شدن و تحول را از طبیعت بیاموزیم.
وی درباره نغزترین توصیفات بهار در شعر فارسی هم گفت: جلوههای زیبایی از آن را را در مثنوی و دیوان شمس مولانا و همچنین شعر حافظ میبینیم. حافظ خیلی زیبا است. در شعر حافظ اشعار زیبایی در این زمینه است و تمام ابیاتی که با «مژده»، «آمدن گل» و «عشقبازی مجدد بلبل» شروع میشود در این باره است.
انتهای پیام