استاد رضا عبداللهی؛ شاعر و پژوهشگر ادبی در اولین برنامه چشمه حکمت ایکنا به حکایتی از باب سوم گلستان سعدی با عنوان «در فضیلت قناعت» پرداخته است.
سلامی به زلالی شبنم و عطر دلپذیر گل مریم خدمت شما بزرگواران؛ با آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما.
برنامهای که طبق روال سالیان پیش تحت عنوان «چشمه حکمت» منتشر شده را در باب قناعت از زبان سعدی بزرگوار ادامه میدهیم.
با مرور مختصر در گلستان شورانگیز و رنگارنگ ادیب مدبر و سخنور مقتدر مشرفالدین مصلحالدین عبدالله سعدی شیرازی، احساس خواهید کرد که شمیم روحانگیز گلهای سرخ فضیلت، یاس بلاغت، نرگس فصاحت، بنفشه سلاست و نسترن جزالت، زنبق تسجیع، شببوی بدیع و میخک ترصیع خاطر طبع لطیف به ویژه صاحبان فضیلت را به گرمی مینوازد.
سعدی با ارائه سبک نوین در گلستان، روح سرمدی در کالبد نیمهجان ادب دمید و میراث گرانبهایی برای معیار ارزش سخن در جهان نثر باقی نهاد.
سعدی در باب قناعت میفرماید:
یکی از حکما به صحرا نهی همی کرد از بسیار خوردن که سیری مردم را رنجور کند. گفت ای پدر گرسنگی خلق را بکشد. نشنیدهای که ظریفان گفتهاند به سیری مردن به که گرسنگی بردن.
گفت: اندازه نگه دار، کلوا و اشربوا ولا تسرفوا
نه چندان بخور که از دهانت برآید نه چندان که از ضعف جانت برآید
معانی کلمات سخت:
بلاغت: خالص بودن کلام از ضعف
فصاحت: خالی بودن کلام از ضعف، روان بودن سخن
سلاست: روانی کلمات که در بیان الفاظ ثقیل و مشکل نباشد.
جزالت: فراوانی، روانی سخن گفتن، بدیع نظم و نثر را زینت میدهد.
تسجیع: سجع، قافیه سخن گفتن.
ترصیع: در دو مصراع یا دو جمله کلماتی را بیاورند که در وزن و سجع مطابق باشند.
انتهای پیام
چه زیبا و کامل و آرامش بخش ، از قول استاد، حضرت سعدی بزرگوار ، جان مطلب را ادا کردند.
باعث افتخار است ، فیض بردن از علم و معرفت استاد بزرگ ، استاد عبدالهی عزیز.