نشست تخصصی «نقش تلاوتگران در توسعه فرهنگ قرآنی» به همت ایکنا در محل بیست و نهمین دوره نمایشگاه بینالمللی قرآن کریم برگزار شد.
در این نشست کریم دولتی، حافظ کل قرآن و معاون پژوهش و برنامهریزی شورای عالی قرآن و سعید رحمانی، فعال قرآنی، مدرس و داور مسابقات، به بیان نکاتی در این زمینه با محوریت سخنان اخیر مقام معظم رهبری در محفل قرآنی طلیعه ماه مبارک رمضان(14 فروردین 1401) پرداختند که در ادامه مشروح این نشست منتشر شده است.
ایکنا – محور بحث این نشست سخنان مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با جامعه قرآنی در طلیعه ماه مبارک رمضان است که نکات ارزشمندی را با صبر و حوصله بیشتری در مورد تلاوت قرآن کریم تشریح کردند. ابتدا در مورد اینکه چگونه تلاوت میتواند در توسعه فرهنگ قرآنی موثر باشد صحبت کنید تا در ادامه به سایر موضوعات بپردازیم.
کریم دولتی: بحثم را از این نقطه آغاز میکنم که تلاوت قرآن اساساً چه جایگاهی دارد؟ تأملی به صحبتهای مطرح شده از سوی افراد مختلف در مورد این موضوع داشتهام و اینها را تقسیمبندی کردهام. امیدوارم بتوانم تا حدودی آن نگاهی را که به این موضوع داشتهام، نشان دهد.
برخی از افراد، تلاوت را یک امر تفننی میدانند، یعنی میگویند برای شروع مجلس و مراسم دو آیه قرآن هم تلاوت شود. این نوع نگاه کمتر به محتوا توجه میکند. در این نوع نگاه اینکه کدام بخش از قرآن خوانده شود، چگونه خوانده شود یا اثرگذار باشد یا خیر، مهم نیست. من اسم این نوع نگاه را نگاه تفننی به تلاوت گذاشتهام.
نگاه دوم این است که برخی میگویند قرآن تبرک است و جلسه را با قرآن آغاز کنیم تا متبرک شود. در این نگاه هم مهم نیست کدام بخش از قرآن به چه صورت و با چه هدف والاتری از این تبرک خوانده میشود. معتقدیم اگر کسی قرآن بخواند و نفهمد، قرآن را ببیند و نخواند و قرآن را بشنود و نفهمد و متوجه نشود همه تبرک است و ثواب دارد، اما آن چیزی که در تلاوت قرآن مدنظر ماست همین است؟ پاسخ من منفی است.
نگاه سومی که به تلاوت وجود دارد نگاهی است که میگوید تلاوت قرآن یک موضوع عَرَضی است و موضوع مستقلی نیست، یعنی چه؟ میگویند قرآن بخوانیم تا فهمیده باشیم، یعنی اگر میتوانستیم قرآن را بدون اینکه بخوانیم(بشنویم)، متوجه شویم هم اشکالی ندارد. اینها را در تقسیمبندی خودم موضوع عَرَضی فرض کردهام و تا زمانی که این نگاه عرضی، غیرذاتی و غیراصلی وجود داشته باشد، قرآن جایگاهی برای خود دارد و این جایگاه هیچ موقع پررنگ نیست. در این نوع نگاه گفته میشود که اگر قرآن را میخوانیم تا فقط بفهمیم، پس اگر توانستیم راهی پیدا کنیم که با نخواندن قرآن نیز آن را بفهمیم (مثلاً به ترجمه و تفسیر مراجعه کنیم) اثرگذار است.
چهارمین نگاهم این است که عدهای و در رأس آنها مقام معظم رهبری قرائت قرآن را ذاتی یک امر مهم میدانند. یعنی نمیگویند ما قرآن را به عنوان یک تفنن بخوانیم یا قرآن را بخوانیم تا جلسه متبرک شود یا قرآن را بخوانیم برای اینکه باید آن را فهمید و لذا از الفاظ رد شویم؛ در این نگاه، قرائت قرآن موضوعیت دارد. نگاههای قبلی میگفتند قرائت قرآن طریقی برای فهمیدن و استفاده کردن از محتواست. من میگویم ما نگاه بالاتری داریم که قرائت را ذاتاً به عنوان یک امر، که در خود قرآن بر آن تأکید شده است، میدانیم. اینکه پیامبر(ص) به عنوان بالاترین انسان و به عنوان کسی که قلب او محل دریافت وحی است میفرمایند که مبعوث شدهاند تا قرآن بخوانند، نشان میدهد که قرائت قرآن نه تنها راهی است که انسان با آن به افق بالای محتوایی میرسد، بلکه خود قرائت موضوعی است که شرعاً و ذاتاً اهمیت دارد.
در نگاه مقام معظم رهبری قرائت قرآن را از نوع چهارم مییابیم و ایشان قرآن را یک تفنن یا وسیله نمیدانند، بلکه اعتقاد دارند که قرائت باید بتواند ذکر و تدبر را در پی داشته باشد.
ایکنا – تقسیمبندی مهم و درستی را شنیدیم. استاد رحمانی، شما هم در مورد این تقسیمبندی نظرات خود را بگویید و در ادامه نقش قاری را در توسعه فرهنگ قرآنی بیان کنید.
سعید رحمانی: امسال به زعم بسیاری، نگاه مقام معظم رهبری در دیدار با فعالان قرآنی ویژهتر و صحبتهای ایشان خاصتر بوده است. عمق نگاهی که ایشان در این دیدار داشتند و مصادیقی که بیان فرمودند، به گونهای بود که انگار در یک جلسه قرآن ویژه حضور دارند. لذا بسیاری از نکات ریز را که دورنما و چشمانداز از آن احصاء میشد، بیان کردند و به ذکر مصادیق هم پرداختند. ایشان میخواستند این پیام را بدهند که به جزء جزء کار قرآنیها توجه میکنند. این امر برای ما ضمن اینکه یک افتخار است، یک مسئولیت سنگین را نیز به دنبال دارد. شاید هیچ قشری از جامعه اینگونه با چنین مسئولیت مستقیمی روبهرو نباشند. در خاطراتی که طی دیدارهای خصوصی و عمومی با ایشان داشتهایم، عنایت ویژه ایشان به قاریان را دیدهایم و نمایشی نیست و واقعاً ایشان همیشه عنایت ویژه دارند که امسال نیز اینگونه خود را نشان داد.
در دیدارهای سالهای قبل، مقام معظم رهبری باز هم در رابطه با انس با قرآن، فرهنگ حفظ قرآن، رویکردهای عمومی و تخصصی به بحث تلاوت، بحث قهرمانپروری و ... مطالبی را بیان فرموده بودند، اما نکاتی که در مورد مسائل تخصصی تلاوت در جلسات پراکنده از ایشان شنیده بودیم، امسال آنها به صورت تخصصی شکافت و به تعدد رسید. به نظر میرسد تمام مطالب و جزئیاتی که مقام معظم رهبری با ذکر مصادیق بیان کردند با یک عمد گفته شد که در آن درس و آموزش و فرهنگسازی وجود داشت. این برای سایر مسئولان و برای ما میتواند یک شیوه برخورد و یک الگوی بسیار مناسب برای تأثیر و الگوبرداری باشد.
یک کلیدواژه زیبا در فرمایش مقام معظم رهبری با نام «هنر مقدس» وجود داشت که چندین بار به عمد استفاده کردند و میخواستند بگویند ضمن اینکه قاری یک هنرمند است و یک محصول را ارائه میکند در یک هالهای از تقدس هم قرار دارد و اینها منافاتی با هم ندارند، هنر انسان میتواند نمود بیرونی داشته و برای خدا هم باشد؛ میشود برای مستمع خواند و نگاهی هم به تقدس و معنویتگرایی و نگاه به صاحب قرآن هم داشت. این نگاهی بود که من هم استفاده کردم.
نگاهی که استاد دولتی طبقهبندی کردند با نگاهی که من در سه دسته تقسیمبندی کردهام، تطبیق پیدا میکند که در ادامه به شرح آن میپردازم. برخی از منظر عوامانه با تلاوت قرآن برخورد میکنند برخی مقداری جلوتر میروند و به تقسیمبندی عالمانهای میرسند این هم قابل تحسین است، اما کافی نیست. معتقدم باید به یک تقسیمبندی حکیمانه از تلاوت قرآن برسیم. همان چیزی که در تقسیمبندی استاد دولتی نیز اشاره شد. تلاوت قرآن اصل است و قرائت قرآن، راهبردی بودن کار تلاوتگر را نشان میدهد که پیش از این رهبر انقلاب اشاره داشتند. ما در سفرهای داخلی و خارجی و در تلاوتهای ملی و مجالس قرآنی جمهوری اسلامی دیدهایم که چقدر کار تلاوتگر قرآن میتواند در همه ابعادی که جمهوری اسلامی عمق نفوذ راهبردی را دنبال میکند، میتواند موثر باشد.
سفرا و رایزنان کشورمان اذعان دارند، وقتی قاریان در کشورهای خارجی حضور مییابند، نگرشهای کشور میزبان تغییر کرده و بسیاری از حرفهای ما راحتتر از سوی آنان مورد پذیرش واقع میشود. جهان اسلام این هنر را قبول دارد و اگر برخی کشورها به آن اهتمام صددرصدی ندارند به منزله عدم قبول نیست، ممکن است برخی کشورها به جنبههای دیگری از قرآن بپردازند، اما همگان تلاوت قرآن را دوست دارند و این فضایی که تلاوتگر قرآن برای آنها درست میکند به عنوان یک هنر مقدس مینگرند.
نکته دیگری که مقام معظم رهبری به آن اشاره داشتند ضلع مردمی کار بود که در فرمایش امسال و سالهای قبل هم تکرار شده بود. برخی مواقع میبینیم برخی دوستان مقداری کمتوجهی میکنند و توجه مردم ایران را با ملل دیگر مقایسه میکنند و میگویند، در برخی کشورها و به طور خاص کشور مصر توجه مردم به تلاوت قرآن به عنوان کسانی که مینشینند و مستمع قرآن میشوند، پررنگتر است، این پررنگی در مصر را به منزله کم رنگی توجه مردم کشورمان میدانند. من به این اعتقاد ندارم. اتفاقاً هر جا کار خوب و تازه در زمینه تلاوت و هنرهای پیرامونی تلاوت ارائه دادهایم اقبال مردم کم نبوده است. حالا آن فرهنگی که در مصر وجود دارد و مردم به آن شکل گوش میدهند در جای خود ممدوح است اما مردم ما هم در جایگاه خود برای ما کم نگذاشتهاند. در حال حاضر قاری نباید مطالبهگر این باشد که مثلاً مردم کم گذاشته باشند. مردم سهم خود را نشان دادهاند.
یکی از نگاههایی که به تلاوت قرآن وجود دارد، دید حکیمانه است. وقتی میخواهیم تلاوت قرآن را تعریف کنیم، برخی بر روی نگاه دوم که نگاه عالمانه است تمرکز میکنند و میگویند تلاوت قرآن باید پلهای برای فهم قرآن باشد. نگاه حکیمانه از این کار بالاتر است، چرا که تلاوت قرآن ریلگذاری میکند و این ریلگذاری در زمان فهم قرآن هم ادامه دارد. این مسیر مانند حرکت قطار است یعنی تلاوت قرآن تا لحظه آخر در عین فهم کامل هم در کنار شما هست. ما تشویق میکنیم مردم قرآن را بفهمند و با فهم گوش دهند. تشویق میکنیم قاری با فهم بخواند اما خود تلاوت قرآن هم آنچنان اثراتی میتواند داشته باشد. نمونههای متعدی داریم که تلاوت قرآن چه معجزاتی میتواند انجام دهد.
ما در قبال فرهنگ شنیداری و فرهنگ سماعی مردم مسئول هستیم و به عنوان قاری قرآن باید سهمی در نغمات مختلفی که در طول روز، هفته، ماه و سال به گوش مردم میخورد و به ذهنشان مینشیند سهمی داشته باشیم. اینکه برخی سراغ نغمات دیگر میروند وظیفه ما را سنگینتر میکند، چرا که ما باید سبد شنیداری مردم را تأمین کنیم. هر چقدر ما عقبنشینی کنیم طبیعتاً سهم خودمان را کمتر کردهایم.
ایکنا – نقش قاری و تلاوتگر در توسعه فرهنگ قرآنی در داخل و خارج از کشور به چه صورت خواهد بود؟
کریم دولتی: ما میخواهیم تلاوت قرآن انجام دهیم، بعد از اینکه فهمیدیم چه نوع تلاوتی داریم و کدام را میخواهیم انجام دهیم، اولین سوال که پیش میآید این است که تلاوت قرآن برای چه میخواهد صورت بگیرد؟ یعنی تفننی و عرضی و عالمانه بودن به کنار، آن چیزی که اصل کار است این است که برای چه میخواهد انجام بگیرد؟
من هم فرمایشات مقام معظم رهبری و هم برخی مطالبی که در روایات آمده است، مرور کردم و به این جمله رسیدهام که اگر بخواهیم به یک نفر پاسخ دهیم که تلاوت قرآن برای چه است؟ باید بگوییم قرآن را «به بهترین شکل»، «با توجه به معانی» و «برای اثرگذاری» بخوانیم. بهترین شکل، همان جنبه هنری و هنر مقدس است. با توجه به معانی نیز همان معنامحوری است که اصلاً میخواهیم یک پیام برسانیم، نمیتوانیم بگوییم من فقط الفاظ این پیام را برسانم و اینکه چه میگوید مهم نیست، نخیر اینجا خیلی مهم است و گام نهایی آن اثرگذاری است.
تصور میکنم تلاوت قرآن باید هر سه مورد را در کنار هم داشته باشد تا به آن نتیجه برسد یعنی اگر جنبه هنری آن کم شد از جمع جبری همه آن عوامل کاسته میشود و اگر قاری متوجه نشد چه چیزی میخواند ولو اینکه بهترین آهنگها را هم در خواندن خود به کار ببرد و آن انفخاض و اعتلای صوتی که مقام معظم رهبری فرمودند هم داشته باشد، اما اگر نفهمید قطعاً نمیتواند آن پیام را درست منتقل کند و بعد اگر نتوانست این اتفاق رخ دهد، آن وقت اثرگذاری که پله سوم و رأس سوم این مثلت است، کم میشود، هر چقدر این هنر و هر میزان فهم معنا بالاتر برود و خود را در قالب معنامحوری در تلاوت نشان دهد آن وقت اثرگذاری بیشتر میشود.
به این ترتیب میتوانیم قائل بشویم تلاوت قرآن هم فرهنگ است و فرهنگرسان؛ یعنی از دید خود تلاوت میگوییم تلاوت قرآن اصلاً یک فرهنگ است چون هنر ذیل فرهنگ تعریف میشود. وقتی میگوییم هنر مقدس، یک کار فرهنگی میشود، پس تلاوت قرآن خود یک فرهنگ است؛ آنها که میگویند تلاوت قرآن موضوع فرهنگی نیست و صرفاً یک کار تفننی و تبرکی است قطعاً تلاوت را نفهمیدهاند. تلاوت قرآن فرهنگرسان است یعنی چه؟ ببینید قرآن محتوا و معناست این معنا به واسطه تلاوت هنری ابلاغ و رسانده میشود پس قاری دارد فرهنگ محتوایی قرآن را با خواندن آن منتقل میکند یعنی هم کار فرهنگی میکند و هم کار فرهنگرسانی انجام میدهد.
بعد از این میخواهم به این نکته نهایی اشاره کنم، حالا چه عواملی میتوانند تأثیرگذار باشند در اینکه این تلاوت به بهترین شکل یا حداقل در شکلی بهتر عرضه شود؟ من سه موضوع را نوشتهام که یکی «تسلط بر الفاظ» است. چرا قراء بزرگ معمولاً حافظ قرآن هستند؟ چون وقتی قاری حافظ قرآن میشود دیگر در خواندن درگیر الفاظ و ترکیبات و بعضی کلمات سخت قرآن نمیشود و انگار همه اینها را جلوی چشم خود میبیند در حالی که مصحفی نیست. مسئله دوم «فهم معانی» است، بیتعارف بگویم ما و قاریان ما خیلی جاها نسبت به فهم معانی کوتاهی کردهایم هر چقدر هم قاری ما تلاش کند معنا را دقیقتر و بیشتر بفهمد این به طور مستقیم در آن تلاوتی که میخواهد انجام دهد، اثر میگذارد.
به یاد داریم یکی از مبتهلین و موشحین سوری در جلسهای میگفت من با خیلی از قراء بزرگ مصری همسفر بودهام، اما مصطفی اسماعیل یک چیز دیگر بود و وقتی میخواست این قاری بزرگ را توصیف کند به تلاوت آیه نزول باران ایشان اشاره میکرد که احساس میکردیم سقف زیر بارش باران سوراخ شده و دارد باران میبارد. این یعنی خود قاری آن را درک کرده و حسی که با تمام وجود دریافت کرده، به مخاطب منتقل کرده است. من به خصوص به قاریان نوجوان و جوان این توصیه را دارم که فکر نکنند اگر ترجمه قرآن را خواندند دیگر قرآن را فهمیدهاند، شما اگر ترجمه و 10 تفسیر قرآن را بخوانید هنوز نسبت به فهم معارف و معانی بلند قرآن در اول راه هستید.
گام سوم هم این است که قاری باید بر «فنون تلاوت مسلط باشد» و بداند در چه جایی از چه نغمه و پرده صوتی و کار جذابی استفاده کند تا تلاوت تأثیرگذارتر باشد. این در فرمایشات مقام معظم رهبری نیز بود که فرمودند ممکن است قاری در یک فراز «يا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّه» اوج هنر خود را نشان دهد و یک قاری دیگر هم ممکن است این اوج هنر را توزیع کند و در ابتدا تا انتهای تلاوت قرار دهد.
ما تا اینجا هرچه گفتیم به خود قرائت باز میگشت و حالا در مورد تأثیرات و بروندادهای تلاوت قرآن میخواهیم صحبت کنیم، قرائت قرآن چگونه میتواند فرهنگ قرآنی را توسعه دهد؟ من در مقدمهای که ابتدای این نشست بیان کردم. ابتدا آماده کردن قلوب برای توجه بیشتر به قرآن، قاری قرآن با هنری که به کار میبندد، حتی اگر در فهم و القای معنا هم قدری ضعیف باشد، اما قلبهای شنونده قرآن برای اینکه سراغ قرآن بروند، جذب میکند، پس قاری در پایینترین حالت ممکن حداقل یک آمادهسازی قلوب را انجام میدهد.
دوم، قاری القای معنا میکند که یک پله بالاتر است یعنی همان چیزی که میگوییم قرآن را بخوانیم و بعد عمل کنیم؛ قاری با خواندن خود میتواند این کار را انجام دهد. این ربطی به فارس زبان بودن مستمع ندارد. قاری میتواند با کارهای هنری بخشی از این نقص مخاطب را پوشش دهد.
نکته آخر که به عنوان تأثیر مستقیم تلاوت بر توسعه فرهنگ قرآنی باید به آن اشاره کنم، ایجاد جذابیت در مخاطب است برای اینکه مخاطبی که قلب او آماده شده و تحت تأثیر این هنر قرار گرفته و از معنا هم چیزهایی فهمیده است، برای اینکه عامل به قرآن شود، پیگیر باشد.
همه اینها در تلاوت قرآن البته با شدت و ضعف در یک طیفی میتواند اتفاق بیفتد به شرط اینکه ما قاریان را در مسیر درست قرار دهیم که خوشبختانه قاریان ما در این زمینه پیشرفته هستند. اما همانطور که مقام معظم رهبری در دیدار اخیر فرمودند، اگر ما فکر کردیم که دیگر به نقطه نهایی رسیدهایم این اوج سقوط ما هست. خیلی کارهای خوبی شده است اما بسیار بیشتر از این کارهای خوب کارهای خوبتری هست که باقی مانده است و امیدواریم که خداوند متعال به برکت خود قرآن و اهل بیت(ع) به همه ما و به خصوص به آن کسانی که در حوزه قرائت قرآن فعالیت دارند این آمادگی و این معرفت را عنایت کند تا بتوانند در این مسیر بیشتر توفیق پیدا کنند.
ایکنا – اساساً یک قاری قرآن باید دارای چه شخصیتی باشد تا بتواند عموم را جذب کند؟ آیا مباحث دیگری در کنار مباحث فنی هست که بتواند به انتقال معنا کمک کند؟
سعید رحمانی: علاوه بر اینکه امسال تک تک جملات مقام معظم رهبری راهبردی و قابل گفتمانسازی بود، اما یکی از کلیدواژههای دیگر ایشان «فرهنگ استماع» و تشویق تلاوت بود. اگر به یاد داشته باشید، معظمله نوعی اعتراض داشتند نسبت تشویقهایی که حتی قراء مصری در ایران دریافت میکنند. قرائی که ممکن بود ارائه سطح بالایی هم نداشته باشند اما مورد تشویق قرار میگیرند، این تشویقهای غیر حرفهای، زیاد، بدون حساب و کتاب و با قاعدههایی که با منطق علمی تلاوت سازگار نیست باعث میشود که آن تلاوت قاری از تلاوتهای ناب فاصله بگیرد. این نکتهای است که میگوییم باید مردم را جذب کنیم و قرآن در آنها تأثیر بگذارد. بروز این تأثیرات هم خود یک فرهنگ است که باید به آن پرداخته شود.
باید در مورد فرهنگ استماع به نوجوانان و جوانان توصیه کنیم که این فرهنگ را بیاموزند، لزوماً میزان فنی خواندن، حرفهای خواندن و تأثیرگذاری قاری بر مستمع میزان حرکت لحظهای و تشویقهای مستمعین نیست که قاری بخواهد خود را با آن تنظیم کند. به نظر میرسد در این قسمت هم دچار نابسامانی و عدم تعادل هستیم.
در محافل خارج از کشور که توفیق حضور داشتهام در برخی از کشورها مانند ما تشویقهای افراطی رایج است، اما در خیلی از کشورها اینگونه نیست و اتفاقاً برخی وقتها مستمعین از بمخوانی خوب قاری لذت درونی بردهاند و آنقدر این لذت وافر بوده که چند سال بعد در محفل دیگری یادآوری شده و اینها نکاتی است که ما به عنوان قاری باید در مستمع ایجاد کنیم.
برخی اوقات در معنامحوری دچار مشکل جدی هستیم. آیا میتوان معنامحوری را با ارتباطی که با مستمع میگیریم جمع کنیم؟ برخی میگویند وقتی معنامحور بخوانیم، لزوماً یک جایی نمیتوانیم تشویق شویم. این هم یک نکته فنی است که من باید همیشه با ساز مستمع به جلو بروم. بالاخره تشویق هم برای قاری موضوعیت دارد؟ یا اینکه نباید خیلی به این تشویقها توجه کرد و کار خود را انجام داد؟ یا میتوان اینها را با هم جمع کرد؟
در چنین مواقعی برای دوستان از مثال ادبیات فارسی استفاده میکنم. میگویم به آثار اساتید و نخبگان ادبیات ایران نگاه کنید؛ مانند آثار مولانا که با پیچ و تابهای خاصی همراه است و سعدی در آثارش ضمن اینکه از هنرهای بسیار زیبای ادبیات بهره برده، مردم هم آنها را میفهمند و تشویق میکنند. پس میتوان این دو موضوع را با هم جمع کرد. در بین اساتید ایرانی کسانی توانستهاند این دو شأن را با هم جمع کنند. این دو تقابل و تضادی با هم ندارند و این ما هستیم که تقابل ایجاد میکنیم. اگر قاری با این شأن وارد مجلس شود، میتواند مجلسگردانی کند و رسالت خود را، که فرهنگ معنامحوری است، منتقل کند.
مقام معظم رهبری 20 سال قبل اشاره فرمودند که مثلا شما دارید آیهای را میخوانید. جاهایی باید به گونهای بخوانم که مستمع به فکر فروبرود. یکی از مثالهای بارز معظمله در این مواقع تلاوتهای عبدالفتاح شعشاعی است. یکی از تلاوتهای ماندگار شعشاعی تلاوت «حجرات قاف» است که ایشان در کاظمین خوانده است، درست در همان شبی که عبدالباسط سوره مبارکه «حشر» معروف را خواند. اگر به زیارت کاظمین بروید، قدیمیهای کاظمین هنوز به یاد دارند که تلاوت کجای کاظمین بوده است. آن شب شب خاصی بود و هر دو قاری تلاوتهای نابی داشتند.
نقدی هم به خودمان بزنم. ما در آثار دیگر در مداحی و دعاخوانی هم گاهی این آفت را داریم و توجه نمیکنیم.
انتهای پیام