حسین آجرلو، کارشناس مسائل غرب آسیا، در گفتوگو با ایکنا، درباره درخواست محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی، برای علنی شدن مذاکرات ایران و عربستان و ارتقای آن به سطح وزرای امور خارجه گفت: طرفین تلاش دارند این مذاکرات تقریبا از سطح گفتوگوهای امنیتی به سطح گفتوگوهای سیاسی برسد و این نشانه ارتقای روابط است، زیرا اصولا گفتوگوهای امنیتی از جنس مذاکرات پنهان است که برای فراهم کردن زمینه و مقدمات گفتوگوهای سطح بالاتر است و همین امر نشانه پیشرفت گفتوگوها است. البته جمهوری اسلامی ایران از ابتدا بر گفتوگو در هر سطحی برای حل اختلافات دوجانبه و منطقهای اعلام آمادگی کرده بود اما طرف سعودی تا همین چند وقت اخیر، به رغم منافعی که داشت، تمایلی برای این مسئله نشان نمیداد.
وی درباره دلایل ایجاد این تمایل از سوی عربستان گفت: در سفر آقای بایدن به منطقه شاهد بودیم که او از نقش عراق برای تنشزدایی در منطقه تشکر کرد و به نوعی این پیام را داد که خود کشورهای منطقه روابط میان خود را مدیریت کنند. آمریکاییها به خاطر تمرکز بر چین و شرق آسیا و شرق اوکراین، نگران این هستند اگر تعارضات در غرب آسیا از مدیریت خارج شود و به تقابلهای نظامی منجر شود چارهای جز مداخله و ورود به منطقه و دادن هزینه ندارند و آنها در این وضعیت تمایلی به این ندارند که در جنگ احتمالی میان کشورهای عربی و جمهوری اسلامی یا رژیم صهیونیستی و ایران ورود پیدا کند و شرایط برای آنها بغرنج شود.
آجرلو اظهار کرد: در واقع تمایل آمریکا بر این است که تنشها در غرب آسیا مدیریتشده باشد؛ یعنی از یکسو روابط از یک سطحی بهتر نشود و از سوی دیگر بیش از حد نیز دچار تعارض و تنش جدی نشود و به همین دلیل برای مدیریت این وضعیت خود به دنبال ترغیب خود کشورهای منطقه برای مدیریت تنشهای میان هم هستند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا بیان کرد: عامل دیگر این است که عربستان سعودی تحت فشار آمریکا و برخی کشورهای دیگر برای افزایش تولید انرژی قرار دارد و عربستان برای اقدام در این رابطه و مدیریت این وضعیت تعهداتی در اوپک پلاس نسبت به روسیه و همچنین در اوپک دارد و جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از اعضای مهم و مؤثر عضو اوپک است. براین مبنا تصمیمات جدیتر در حوزه افزایش یا کاهش تولید نفت نیازمند یکسری ارتباطات سیاسی است. لذا اگر ایران در حوزه تولید نفت وارد فاز تقابلی شود و نفت خود را با تخفیفات بیش از حد بفروشد، بازار انرژی را تحت تأثیر قرار میدهد و عربستان میخواهد با ایجاد روابط سیاسی با ایران، مدیریت بازار بینالمللی نفت را در اختیار داشته باشد.
وی اظهار کرد: از زاویه دیگر باید گفت عربستان سعودی بعد از یک دوره تنش طولانی در یمن، اخیرا وارد فاز حل مسئله یمن شده به نوعی که شاهد کاهش سطح تنش در یمن هستیم که البته با نقطه مدنظر جمهوری اسلامی ایران فاصله زیادی دارد. عربستان سعودی به خوبی میداند که اگر میخواهد مسئله یمن حل و فصل شده و چالشهای آنها در مناطق جنوبی برطرف شود، نیازمند مساعدت ایران است.
آجرلو بیان کرد: همچنین سعودیها در مسائل دیگر منطقه از جمله در عراق و لبنان، به تعاملات سطح بالاتر به ایران نیاز دارند و لذا به نظر میرسد مقامات سعودی به این باور رسیدهاند که نمیتوانند نقش جمهوری اسلامی ایران را در منطقه دست کم بگیرند و این در چند وقت اخیر در تأکیدات مقامات سعودی دیده میشود. در واقع مجموعه کشورهای عربی متوجه شدند که بالا رفتن سطح تنشها در منطقه اقتصاد آنها به شدت آسیب میبیند.
آجرلو با اشاره به ارتباط این درخواست با وضعیت جانشینی بنسلمان گفت: وی میداند تمام شاخصههای مربوط به جانشینی او تکمیل شده و تنها مسئله چالش با ایران باقی مانده که شاید برای او بحرانزا باشد. به عبارتی اگر او بتواند تنش با ایران را حل و فصل کند و در عرصه منطقهای و بینالمللی به مانند عرصه داخلی به یک ثبات برسد شرایط برای دوره گذار جانشینی او فراهمتر میشود و این هم میتواند یکی از دلایل تمایل عربستان و شخص بنسلمان به ارتقای سطح مذاکرات با ایران باشد.
وی تصریح کرد: در مجموع باید گفت منطقه غرب آسیا آسیبهای زیادی از تنشهای میان ایران و کشورهای منطقه، به ویژه عربستان، دیده است. مقامات جمهوری اسلامی ایران همواره بر این تأکید داشتند مسائل منطقه باید توسط کشورهای منطقه و با گفتوگو میان آنها حل شود زیرا تنشزایی در نهایت به نفع صهیونیستها و دولتهای خارجی است و به نظر میرسد وضعیت کنونی، به ویژه بحران جدی در اوکراین که مقامات اوکراینی تصور میکردند با حمایت غرب از امنیت برخوردار باشد، کشورهای منطقه را به این باور رسانده که باید با هم گفتوگو کنند؛ در درون تنش قطعا نفعی برای منطقه نخواهد بود و لذا تلاش دارند سطح تنشها را مدیریت کنند.
آجرلو درباره این تحلیل که یکی از اهداف بنسلمان از درخواست ارتقای سطح مذاکرات با ایران و کاهش سطح تنش بین طرفین، زمینهسازی برای تسهیل عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی با کاهش مخالفت ایران است، گفت: به اعتقاد من این تحلیل هم بدبینانه است و هم اشکال جدی دارد. اساسا یکی از دلایل نزدیکی عربستان سعودی به رژیم صهیونیستی تعارض با ایران است. ایجاد روابط عمیق میان عربستان و رژیم صهیونیستی در نهایت به نفع محمد بنسلمان در مسیر تثبیت جانشینی نیست و شخص پادشاه فعلی عربستان هم با این مسئله مخالف است. به نظر میرسد محمد بن سلمان متوجه این مسئله شده که اگر با ایران وارد یک تعامل نشود میبایست وارد تعاملی با رژیم صهیونیستی شود که هزینههای بسیار بیشتری از تعامل با ایران دارد.
این تحلیلگر مسائل غرب آسیا درباره مزایای تعامل با ایران برای عربستان گفت: روابط ایران و عربستان منافع زیادی برای عربستان دارد؛ هزینههای امنیتی، نظامی و دفاعی عربستان را به شدت کاهش میدهد، بحران هفت ساله یمن را در مسیر حل و فصل قرار میدهد، احتمال تحقق سند چشمانداز 2030 عربستان را افزایش میدهد و ورود زوار ایرانی به عربستان و منافع اقتصادی این کشور را بیشتر میکند اما اگر رژیم صهیونیستی در ائتلاف با عربستان قرار بگیرد سعودیها به خوبی میدانند آمریکاییها رهبری این ائتلاف را به اسرائیل میدهند و آنها دست برتر پیدا میکنند و این به هیچوجه مطلوب عربستان نیست.
وی تأکید کرد: وقتی مجموعه این دلایل کنارهم گذاشته میشود میبینیم این تحلیل، نادرست به نظر میرسد، مگر اینکه محمد بن سلمان واقعا عنصر سرویس جاسوسی اسرائیل و آمریکا باشد. در واقع این تحلیل به شدت بن سلمان را فردی وابسته به آمریکا تصور میکند در حالی که مثلا در حوزه نفت، تماس تلفنی با پوتین و خرید تسلیحات از چین، بن سلمان نشان داد درجهای از استقلال عمل را دارد و نباید کاملا براساس تصورات قبلی از شیوخ عرب، مسائل امروز را تحلیل کرد.
آجرلو ابراز کرد: در واقع اگر بنسلمان شخصی است که منافع عربستان را دنبال میکند، به طور طبیعی منافع کاهش سطح تنش با ایران برای او بسیار بیشتر است. به عبارتی تنش با ایران تا امروز به ضرر عربستان بوده و اگر تا حدودی این روابط بین دو طرف مدیریت شود، هم ایران و هم عربستان منافع بیشتری خواهند برد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا بیان کرد: آنچه تا الان مانع این کاهش سطح تنش و ارتقای روابط شده این بوده که بن سلمان تصور میکرده قدرت ایران رو به فزونی است و باید جلوی آن را بگیرد و هنوز تا حدی چنین درکی دارند اما به نظر میرسد با توجه به اینکه بایدن برخلاف ترامپ که بر تشدید فشار حداکثری علیه ایران اصرار داشت، معتقد است موضوع ایران باید با دیپلماسی و فشار سیاسی حل و فصل شود، این رویکرد نسبت به ایران بر کشورهای منطقه از جمله عربستان هم تأثیر گذاشته و آنها هم به این سمت حرکت کردهاند.
این کارشناس مسائل غرب آسیا یادآور شد: سعودیها در تحولات اخیر منطقه، به ویژه در قضیه اوکراین، مشاهده کردند آمریکاییها حاضر به هزینه دادن نیستند و اگر وارد تنش و تقابل احتمالی با ایران شوند، قطعا در مقابل ایران تنها خواهند ماند و سعودیها میدانند وقتی حریف یمن نشدند یقینا حریف موشکهای ایران نخواهند شد و این تجربه جدیدی است که سعودیها قبلا نکرده بودند.
وی بیان کرد: محمد بنسلمان در سال 2016 صراحتا گفت ما آماده جنگ با ایران هستیم و بعد هم گفت ما میخواهیم ناآرامیها را به داخل خاک ایران بکشانیم اما دیگر این عبارات از سوی او شنیده نمیشود چون تجربه جنگ هفت ساله با یمن ضعیف نشان از ناکارآمدی نظامی سعودیها و آسیبپذیری عربستان در آرامکو و ریاض و ... دارد و دارای کیفیت نظامی مناسب برای تقابل با ایران برخوردار نیستند و لذا باید برای کاهش تنشها نسبت به ایران تغییر رویکرد بدهند. البته شاید این رویکرد سعودیها زمان محدودی داشته باشد و ممکن است با تغییر هیئت حاکمه در آمریکا و حمایت ویژه جمهوریخواهان از عربستان در صورت پیروزی در انتخابات آتی آمریکا، ممکن است سیاست عربستان هم تغییر پیدا کند.
آجرلو درباره سقف انتظارات از ارتقای سطح روابط میان ایران و عربستان گفت: حداقل در یک چشمانداز 5 ساله میتوان گفت روابط در حداقل روابط سیاسی خواهد بود، زیرا سطح تعارضات ساختاری و کارگزاری دو طرف بسیار زیاد است. به عبارتی در نظام منطقهای تعارض ساختاری داریم و این تعارضات حل نشده و همچنان فزاینده است. اگر این تعارضات مدیریت شود با کاهش تنش در کوتاهمدت و میانمدت بین دو طرف روبرو هستیم. در بلندمدت میتوان به روابط عادی رسید اما امکان اینکه به سمت شکلگیری همکاریهای منطقهای برود، وجود ندارد و این به خاطر همان تعارضات ساختاری و کارگزاری است.
وی در پایان اظهار کرد: الان اختلافات ایران و عربستان در عراق، یمن و لبنان جدی است و اولین نشانه برای رسیدن به سطحی از همکاری این است که حداقل دو کشور در یکی از مناطق به یک توافق برسند که در هیچ یک از این مناطق این توافق شکل نگرفته است و لذا در نهایت در کوتاهمدت و میانمدت تنها میتوان به کاهش سطح تنش بین دو کشور امیدوار بود.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام