به گزارش ایکنا، حماسه عاشورا در کنار مفاهیم بسیاری مانند ایستادگی در برابر ظلم و آزادگی، درسهای دیگری به ما میآموزد که میتواند در زندگی امروز ما نیز مورد توجه قرار گیرد. حماسه امام حسین(ع) از جمله موضوعات مهمی است که بیشتر محققان و اسلامشناسان در مورد اهمیت آن و تأثیر آن بر زندگی مسلمانان امروز با هم همنظر هستند.
دیوید کولیج (David Coolidge)، دانشجوی دکترای مطالعات اسلامی در رشته الهیات و فارغالتحصیل دانشگاه برکلی در کالیفرنیا است. او از 2008 تا 2013 به عنوان مبلغ مسلمان ابتدا در کالج دارتموث و سپس در دانشگاه براون کار کرد. او از سال 2014 تا 2017 یک دوره کارشناسی حقوق و اخلاق اسلامی را در دانشگاه نیویورک تدریس کرد. او در هیئت مدیره مؤسسات مختلف مسلمانان آمریکایی، از جمله کالج زیتونا و مجموعه طالف، خدمت کرده است. وی در 1994 به اسلام گرویده و تاکنون مطالب بسیاری در مورد اسلام و شیعه، از جمله عاشورا منتشر کرده است. دیوید کولیج در یک سخنرانی به جنبههای مختلفی از حماسه عاشورا پرداخته که در ادامه ترجمه بخشهایی از آن را میخوانید.
همانطور که بیشتر شما میدانید حکایت قیام امام حسین(ع) از نظر روایت زبانی و فرهنگی زمینههای مختلفی را در برمیگیرد. روایتهای عربی، فارسی، اردو، ترکی و در قرون اخیر در سایر گروههای مسلمان وجود داشته است.
چارچوب تاریخی اساسی روایت نهضت امام حسین(ع) در فرهنگهای مختلف یکسان است، اما به طور مشخص در مورد جزئیات واضح است که این جزئیات از نظر ظاهر بین فرهنگهای گوناگون متفاوت است. از سوی دیگر مراسم متفاوتی برای امام حسین(ع) وجود دارد.
چیز دیگری که در مورد امام حسین(ع) و عاشورا فوقالعاده است، بیان انسانیت و ترویج آن است. از آنجایی که این تفکر وجود دارد که امام حسین(ع) پیشوای تمام بشریت است، این تنوع زیبا را به راحتی میتوان درک کرد و شناخت. برای مثال، در منطقه بیآریایی سانفرانسیسکو یک مؤسسه شیعه به نام صبا وجود دارد که در آن حضور پیدا کردم و دیدم که در یک زمان عزاداران عربی، فارسی، اردو و انگلیسیزبان وجود دارند و نماز مغرب را اقامه کردند و به زبانهای مختلف به عزاداری پرداختند.
در ایالات متحده این تنوع در بزرگداشت محرم، تراژدی کربلا، فداکاری امام حسین(ع) و خانوادهاش وجود دارد. نکته جالب این است که این مراسم مورد توجه کسانی قرار گرفته که با وجود اینکه در اینجا با فرهنگی متفاوت بزرگ شدهاند اما تحت تأثیر آن قرار گرفته و از آن یاد گرفتهاند. بسیاری اوقات من در جامعه (مسلمانان) تلاش میکردم که بفهمم که چگونه این (عاشورا) بزرگ داشته شده است.
من متوجه شدهام که چهار روش غالب برای انعکاس این وقایع وجود دارد: نخست این که واقعه عاشورا بدترین اتفاقاتی است که برای بهترین افراد میافتد. در زبان انگلیسی مسئله تئودیسه شر(تئودیسه، استدلالی الهیاتی است که سعی میکند به این پرسش پاسخ دهد که چرا خدا اجازه داده است شر در جهان وجود داشته باشد) اغلب با این عبارت نشان داده میشود. ماجرای عاشورا نشان میدهد که بدترین اتفاقات برای بهترین افراد رخ میدهد.
دوم، وقتی مسلمانان چنین جنایاتی انجام دهند، چگونه اسلام میتواند زیبا باشد؟ همانطور که از سالهای نه چندان دور در افغانستان یا ظهور داعش و بیرحمی به نام اسلام شاهد هستیم. برای کسانی که با داستان امام حسین(ع) آشنایی ندارند، این حوادث را بحران وجودی میدانند و برای کسانی که با میراث امام حسین(ع) آشنا هستند این روایت قبلاً دیده شده است. ما این داستان را خیلی وقت پیش و در زمان بنیانگذاشتن جامعه میبینیم. داستانی که به سالها پیش و قبل از نوشته شدن قرآن و تشکیل مذاهب بازمیگردد.
سوم، رسیدن به کمال معنوی نیازمند قربانی کردن است. هنگامی که به اصحاب حسین(ع) مینگریم و بزرگی و فداکاری آنها را درک میکنیم و از آنها تأثیر میپذیریم. پس بزرگداشت آنها از طرف ما به معنای این است که اگر ما نیز در جایگاه انها باشیم و عبیدالله بن زیاد حاکم کوفه ما را به تبعیت از خود مجبور کند آیا میتوانیم به جای آنها باشیم و در مقابل این تهدیدات مقاومت کنیم و در صحرای کربلا با امام حسین(ع) باشیم.
و چهارمین موضوع که بر روی آن تأکید میکنم این است که عشق بر همه چیز پیروز میشود، حتی بر بیعدالتی و مرگ.
این چهار جنبه الزاما منحصر به فرد نیستند اما فکر میکنم زیبایی و شکوه بزرگداشت قیام امام حسین(ع) در تنوع معنای آن و رسیدن به آنها است. در واقع برای هر بخش از جامعه در یک دوران یکی از مسائل پررنگتر است و برای یک بخش دیگر از جامعه معنای دیگری از اهمیت برخوردار است و این به هیچ عنوان مشکلی به وجود نمیآورد.
وقتی به فرهنگ غرب که من به طور گستردهای آن را درک کردهام، نگاه میکنیم معنای خاصی در تعریف عشق وجود دارد. عشق چیزی است که در تمام محصولات فرهنگی غرب در جایی مانند آمریکا خود را جا کرده است: فیلمهای سینمایی، تلویزیون، موسیقی، هنر، شعر و غیره. همینطور مفهوم آزادی در فرهنگ مردم انگلیسیزبان به طور گسترده وجود دارد و برای آنهایی که با این دو موضوع آشنا هستند این دو (عشق و آزادی) به هم وابسته بوده و عشق تنها در جایی که آزادی باشد توان رشد دارد.
نمیتوانید عشق را اجبار کرد و کسی را به طور اجباری دوست داشت. در غرب اصطلاحی به نام سندروم استکهلم وجود دارد که فرد عاشق کسی میشود که او را اسیر کرده است. علت نام گذاشتن نام سندرم این است که این کار از نظر روانی اشتباه و ناهنجاری است.
پس این تعریف عشق با تعریف آزادی انسان در هم تنیده شده است. من معتقدم این چیزی است که امام حسین در شب عاشورا خیلی واضح در مورد آن صحبت میکند. حسین(ع) در روز عاشورا شاهد کشته شدن تک تک افراد و یاران از جمله پسر خود بود. قلب ایشان بارها و بارها شکست. همه آنها کسانی بودند که عشق خود را ثابت کردند و در میدان نبرد آن را نشان دادند.
ویدئوی کامل این سخنرانی را در صفحه زیر مشاهده کنید: https://youtu.be/C_eIQqk7lmU
انتهای پیام