مجید انتظامی از آهنگسازان برجسته و تأثیرگذار حوزه موسیقی است که آثار ماندگار بسیاری را در حوزه موسیقی فیلم و ارکسترال خلق کرده است.
یکی از ماندگارترین آثار این هنرمند، موسیقی فیلم «روز واقعه» است که اثری ماندگار و مثالزدنی در تاریخ سینمای ایران است.
استاد انتظامی جدا از این فیلم، ساخت موسیقی 81 فیلم دیگر را در کارنامه خود دارد که از آن جمله میتوان به بوی پیراهن یوسف، آژانس شیشهای، از کرخه تا راین، سفر سنگ، مریم مقدس، شب بیست و نهم و کربلا؛ جغرافیای یک تاریخ اشاره کرد. همچنین ساخت موسیقی چند سریال از جمله تنهاترین سردار و مردان آنجلس را بر عهده داشته است.
به مناسبت ایام محرم و به ویژه موسیقی فیلم روز واقعه که بهترین فیلم سینمای ایران درباره عاشوراست با وی به گفتوگو نشستهایم.
ایکنا- در رابطه با تجربه ساختن موسیقی متن فیلم «روز واقعه» برایمان تعریف کنید.
روز واقعه متن زیادی نداشت؛ مواردی را به صورت پراکنده بیان میکرد و این موسیقی بود که آنها را به هم گره میزد. این فیلم با عروسی آغاز میشود اما همه یک جور برآشفته هستند و درگوشی صحبت میکنند؛ داماد هم متوجه این موضوع میشود که چرا عروسی اینطور شده است. ساخت موسیقی برای عروسی کار آسانی نبود و موسیقی ضمن اینکه نواخته میشود درون آن آشوب و نگرانی وجود دارد.
ساختن موسیقی روز واقعه، کار آسانی نبود. عاشورا و امام حسین(ع) مقولهای است که از زمان تولد و حتی پیش از آن در من وجود داشته است زمانی که در رحم مادر بودهام از احساسات مادر تغذیه میکردم. من تصوری از امام حسین(ع) از زمان بچگی تا همین حالا دارم که در وجود خودم بوده و به همین تعداد در وجود همه مردم تصوری از ایشان وجود دارد. حالا من میخواهم یک اثری برای امام حسین(ع) بسازم که ممکن است با تمام ذهنیات مردم فرق داشته باشد.
آیا این کار آسانی است؟ این میگذارد که شما شب بخوابی؟ میگذارد که شما غذا بخوری؟ میگذارد که شب راحت بخوابی؟ نه، تمام بدنت میلرزد که نکند این چیزی که من میسازم کاری شود که مردم آن را رد کنند و بگویند این چیست که کار کرده است!
ممکن است این تصوری که در ذهن من است یک دنیا با تصوری که در بین مردم است فرق داشته باشد. کار سادهای نیست که شما از درون هفت نت موسیقی، یک موسیقیای بیرون بکشی که بعد از این همه مدت هنوز روی آن بحث شود. من نشنیدم کسی بگوید موسیقی فیلم روز واقعه کار بدی است. هرکسی به نوعی با آن نزدیک است.
در کل خدا باید دوستت داشته باشد تا این فیلمها را در دامنت بگذارد. هر کسی اقبال این را نداشته که فیلم دوئل، کرخه تا راین، بوی پیراهن یوسف، روز واقعه، جایی برای زندگی و ترن را کار کند. ولو اینکه شاید دوستان دیگر کار میکردند و درخشانتر از این میشد. ولی بخت من بوده و من شکرگزار این نعمات هستم.
ایکنا- ایده ساخت موسیقی فیلم «روز واقعه» با استفاده از سنگ و قابلمه چگونه ایجاد شد؟
موسیقی فیلم روز واقعه جای این را داشت که آن را به سمت موسیقی تعزیه ببرم ولی به جهت اینکه فکر میکردم یک کار بینالمللی کنم و کاری انجام دهم که همه جای دنیا آن را بفهمند از آن استفاده نکردم.
وقتی فیلم را دیدم گفتم این فیلم بدوی است. بعضی وقتها فیلمهای قدیمی و تاریخی را به صورت امروزی درست میکنند و شما تکنولوژی را هم درون آن میبینید ولی در این فیلم شما هیچگونه تکنولوژیای نمیبینید. نوازنده یک چیزی در گردن خود انداخته و چهار تا نی را به هم چسبانده و در حال زدن نی است و دفها شکل دفهای ما را ندارد.
من فقط یک سطل رنگ به این تصاویر و سازها پاشیدم و همانها را استفاده کردم. فقط رنگآمیزی آن را عوض کردم. یک نفر گذاشتم که جای آن سیاهپوست چیزی بخواند. کِلها را خودم در موسیقی درآوردم. در عزاداری در فیلم در حال سنگ زدن هستند و من هم از سنگ استفاده کردم. منتها لابهلای آن مراسم زار را گذاشتم و از آن نالهها به صورت موسیقایی استفاده کردم. اینها همان سطل رنگ است که با آن رنگآمیزی کردم.
ایکنا- اولین بار چه واکنشهایی در رابطه با موسیقی فیلم دریافت کردید؟
پدرم اولین کسی بود که با من در رابطه با روز واقعه صحبت کرد. گفت که شنیدهام خیلی موسیقی بدی شده است. من هم خیلی از این ناراحت شده بودم. چون من تا زمانی که فیلمها اکران نشوند و مردم از موسیقی آن خوششان نیاید نفس راحت نمیکشم. از پدرم پرسیدم چه کسی این موضوع را گفته؟ گفت یکی از عوامل فیلم این موضوع را بیان کرده. من هم گفتم به هر حال من تلاش خودم را کردم و مغزم همینقدر پس داده است.
بعد از این موضوع با علی حاتمی رفتیم فیلم «روز واقعه» را در سینما ببینیم. فیلم که تمام شد علی حاتمی دستش را روی دست من گذاشت و گفت: «چقدر این موسیقی تکاندهندهست!» گفتم راست میگی؟ آخر فیلم چشمانم پر از اشک شده بود و از اینکه یکی داشت میگفت این کار خوب است، ذوق کرده بودم. حاتمی گفت:«دروغم چیه، خیلی چیز نابیه. خیلی نوئه.» آن شب من تا صبح از ذوق خوابم نبرد. چون علی حاتمی را یک انسان بزرگ میدانم. متنهای او فوقالعاده بود. مثل شعر بود. حاتمی موسیقی را میشناخت و بلد بود و از کسانی به حساب میآمد که خدا دوستش داشت.
ایکنا- در رابطه با موسیقی مذهبی ایران چه نظری دارید؟
موسیقی مذهبی ما خیلی وسیعتر است از آنچه در خارج با عنوان رکوئیمها و قطعات کلیسایی میشناسیم. بعضیها از موسیقی مذهبی در فیلمهای خود استفاده کردند ولی برای مردم کمی ناآشناست زیرا آنطور که باید به موسیقی مذهبی پرداخته نشده است.
جدیداً موسیقی پاپ با نوحهها همراه شده و ممکن است برخی دوست داشته باشند اما موسیقی مذهبی جایگاه بالایی دارد و نباید اینطور آلت دست قرار بگیرد. شاید کسی که از موسیقی پاپ استفاده میکند ناآگاه استفاده کرده باشد اما همین که هر کسی هر کاری که دلش میخواهد انجام میدهد درست نیست. باید به این موضوعات رسیدگی شود.
ایکنا- سخن پایانی.
دلیل اینکه موسیقی مذهبی کم است گناه آهنگسازان نیست. باید روی موسیقی سرمایهگذاری شود که مردم هم بخرند تا بتوانند دوباره تولید کنند. موسیقیای که مردم میخرند هم آن موسیقیای است که بتوانند با آن ارتباط برقرار میکنند و باید از آن حمایت شود تا به این مرحله برسد.
یک هزارم آنچه که فکر میکردم را هم نتوانستم به صورت موسیقی درآورم. در ذهنم موسیقی را خیلی بزرگ میبینم. وقتی روی کاغذ میرود کوچک میشود.