تاثیرات جغرافیایی بر نقل حدیث غیرقابل انکار است
کد خبر: 4093307
تاریخ انتشار : ۲۹ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۳
وحید فولادزاده:

تاثیرات جغرافیایی بر نقل حدیث غیرقابل انکار است

حجت‌الاسلام وحید فولادزاده، پژوهشگر حدیث، گفت: گزارشات مختلف تاریخی از جمله اظهارنظر امام رضا(ع) در مورد یونس بن عبدالرحمان نشان می‌دهد که دیدگاه افراد در نقل یک روایت مؤثر است.

تاثیر جریانات جغرافیایی بر نقل حدیث غیرقابل انکار استبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلین وحید فولادزاده، پژوهشگر حدیث و برگزیده کتاب‌سال حوزه، شامگاه 28 مهرماه در نشست علمی «ارزیابی تاثیر مطالعات جغرافیایی حدیث بر اعتبارسنجی احادیث»، گفت: وقتی به هزار و صد سال قبل نگاه می‌کنیم می‌بینیم علما در نقل احادیث به انفرادات طرق توجه داشتند و اگر انفراداتی وجود داشت آن را در اعتبارسنجی خود تاثیر می‌دادند. از این رو روایتی از منظر رجالی، صحیح است ولی از منظر تحلیل فهرستی مشکل دارد.

وی افزود: از این رو می‌بینیم آیت‌الله مددی، انفرادات نسخه همدانی از میراث علی بن ابراهیم را تضعیف می‌کند ولی یک فرد رجالی با توجه به سند آن را بدون مشکل می‌داند.

فولادزاده با اشاره به تعبیری در کتاب مغنی، افزود: در روایتی نقل شده که «من از همه به تلفظ ض آگاه‌ترم...» همچنین در دیالوگی که بین امام علی(ع) و ابی‌الاسود دوئلی شاهد آن هستیم، دختر ابی الاسود در بصره بود و تلفظ او از برخی لغات متفاوت از تلفظ خود او بود لذا در نقطه‌ و اعراب‌گذاری به جای تلفظ افراد بادیه‌نشین از تلفظ بصره استفاده شد و در حوزه حدیثی هم شاهد این موضوع هستیم یعنی جغرافیا بر اعتبارسنجی حدیث مؤثر است.

تاثیر جغرافیا بر نقل حدیث قابل انکار نیست

فولادزاده با بیان اینکه صدوق هم دخل و تصرفاتی در برخی احادیث داشته است لذا اصل قضیه قابل انکار نیست، اظهار کرد: به نجاشی هم که نگاه می‌کنیم تعابیر متفاوتی در برخی موارد دارد، در جایی رجال حدیث را تضعیف کرده است ولی در جایی از تعبیر «ضعیف بالحدیث» استفاده شده که به تعبیر آیت‌الله مددی یعنی حدیث ضعیف نیست ولی ناظر به مبنای راوی هست. لذا عرض بنده این است که وقتی مبنای صدوق را نگاه می‌کنیم و در جایی در حدیث دست می‌برد به خاطر مبنای اوست و دیگرانی هم چنین مبنایی داشته‌اند و نباید تصور کرد که ایشان امانتدار نیستند.

این پژوهشگر تصریح کرد: مثلا روایتی داریم که پیامبر(ص) به امام علی(ع) فرمودند که تو و دوازده امام بعد تو فلان ویژگی را دارند و کسی که این روایت را بخواند فکر می‌کند 13 امام هستند ولی معلوم است که این یک اشکال لبی از سوی راوی است و صدوق این اشکالات را رفع کرده است ولی مبنای کافی با صدوق فرق دارد. 

فولادزاده با بیان اینکه در سده چهارم شاهدیم که این بحث عملا به حاشیه رانده شده است و ثمره چندانی در بحث ما نداشته است، گفت: مثال دوم، میراث حسین بن سعید اهوازی به عنوان میراثی ارزشمند و پربار و با محتوای گرانسنگ است. شیخ طوسی هم در تهذیب از طرق قمی از ابن سعید اهوازی استفاده کرده است.

وی گفت: آیت‌الله مددی معتقد است که میراث حسین بن سعید در قم موجود بوده است ولی انفراداتی می‌بینیم که از طریق جغرافیای سمرقند از حسین بن سعید نقل می‌شود، حال باید با این انفرادات چه کنیم، ایشان می‌گوید چه میراثی از حسین بن سعید بوده که در قم نقل نشده و ممکن است در سمرقند شاهد برخی انفرادات او باشیم بنابراین انفرادات وی در سمرقند ضعیف است.

فولادزاده تصریح کرد: این دیدگاه ایشان در حالی است که برخی معتقدند بسیاری از قمی‌ها به سمرقند رفتند و طبیعی است که میراث ابن سعید را به آنجا ببرند و صدوق هم از سمرقند نقل کند لذا جای اشکال ندارد.

وی بیان کرد: گزارشات مختلف تاریخی از جمله اظهارنظر امام رضا(ع) در مورد یونس بن عبدالرحمان نشان می‌دهد که دیدگاه افراد در نقل یک روایت مؤثر است. در مقایسه بین میراث شیعه و سنی می‌بینیم باورهای اهل سنت در نقل احادیث‌شان مؤثر بوده است و این مسئله در روایت «فاطمة بضعة منی ...» رخ داده است و گفته‌اند که اذیت‌شدن حضرت فاطمه(س) یک جریان خانوادگی بوده و ربطی به خلفای اول و دوم ندارد. چنین تاثیرگذاری‌ها را در بین شیعه هم شاهد هستیم و بعد از دوره حضور ائمه(ع)، هم امکان دسترسی به ایشان وجود نداشته تا آب زلال از سرمنشا آن جاری شود و در اشکالات مستقیما سراغ امام بروند.

جریانات حدیثی در مناطق جغرافیای

این پژوهشگر با تاکید بر اینکه چنین شکاف‌هایی غیرقابل انکار است، تصریح کرد: جغرافیای خاص، جریانات خاصی ایجاد کرده است و تاثیر این جریانات را در تفاوت بین برخی نقل‌های صدوق و کلینی می‌بینیم. در قم هم چند جریان نقل حدیثی وجود داشت.

فولادزاده با تاکید بر ارتباط جریان‌شناسی حدیثی از یکسو با جغرافیای حدیثی و اعتبارسنجی حدیث، اضافه کرد: هر جریانی در یک جغرافیای خاصی سکونت داشته است مثلا نیشابور دوره فضل بن شاذان، عقل‌گراست و کسی مانند صدوق نسبت به آن حساسیت خاصی دارد یا خراسان بزرگ تحت تاثیر جریان هشام و یونس بوده که عقل‌گرا هستند و صدوق آنها را متهم به به قیاس کرده است و نظریات  فضل را زیر سؤال برده است.

وی تاکید کرد: اگر بخواهیم روی تاثیر جریانات حدیثی بر اعتبارسنجی تمرکز کنیم ابتدا باید در کتب فقهی روی اجماع سده تمرکز داشته باشیم. یعنی وقتی یک روایتی در تهذیب و کافی هست علاوه بر شهرت روایی، اجماع را هم ثابت می‌کند.

انتهای پیام
captcha