به گزارش ایکنا، حجتالاسلام والمسلمین علیرضا آل بویه، استاد حوزه و دانشگاه، 16 آبان در نشست بررسی سقط جنین از منظر اخلاقی، با بیان اینکه برخی اندیشمندان غربی معتقدند که جنین انسان نیست و کشتن او ایرادی ندارد و غیراخلاقی نیست، گفت: البته اینها تعبیر دیگری هم دارند و آن این است که بین انسان و شخص تفاوت قائل میشوند که خانم وارن این تعبیر را وارد این مباحث کرد و گفت جنین انسان است، ولی شخص نیست. با توجه به ادبیاتی که در فلسفه اسلامی با آن مواجهیم، میتوان از برخی ایدههای اندیشمندان غربی مانند فردی که ثابت کرد چون انسان با مرگ مغزی از بین میرود، وقتی مغز او در جنین تشکیل شد آغاز حیات او خواهد بود. لذا کشتن جنین درست نیست، استفاده ببریم و بر مبنای دینی سقط جنین را غیراخلاقی بدانیم.
آل بویه با بیان اینکه مقالات متعددی به زبان انگلیسی و برخی مقالات هم به فارسی در مورد سقط جنین وجود دارد، تصریح کرد: دان مارکوس، استدلالی ابداعی درباره سقط جنین بیان کرده و گفته است که اگر بخواهیم بدانیم سقط جنین درست است، باید به این پرسش جواب دهیم که چرا ما به لحاظ اخلاقی حق نداریم که همدیگر را بکشیم و اگر درستی یا نادرستی این مسئله روشن شد، آن وقت برای جنین هم صدق خواهد کرد.
وی افزود: او آورده است که ما حق نداریم همدیگر را بکشیم چون آینده همه ما شبیه همدیگر است (یعنی همه برای آینده خودشان برنامهها و طرحهایی دارند و از زندگی لذت میبرند). در نتیجه کشتن یکدیگر غیراخلاقی است و اگر کسی را بکشیم یعنی او را از آیندهای که شبیه آینده ماست محروم کردهایم. بنابراین نابودی جنین هم به معنای نابودکردن آینده موجودی است که بعدا تبدیل به انسان بزرگی خواهد شد و ما آینده او را تباه کردهایم.
آل بویه بیان کرد: در اینباره دو مقاله منتشر شده است؛ یکی در مجله اخلاقپژوهی در سال 1396 با عنوان «سقط جنین و استدلال شبیه آینده ما» و دیگری مقاله «بررسی و نقد دیدگاه مارکوس از منظر اخلاقی» در مجله اخلاق زیستی در سال 1397 منتشر شد. ما در این دو مقاله این استدلال را بررسی و نکات ضعف و قوت آن را ذکر کردهایم و اصل استدلال ایشان را درست دانستهایم و تقریر جدیدی از آن ارائه کردهایم. به عبارت دیگر اگر با نگاه مادیانگارانه بنگریم میتوان ایراداتی به آن وارد کرد، ولی اگر نگاه دوگانهانگارانه روح و جسم به انسان داشته باشیم، نقاط قوت این دیدگاه بیشتر خواهد شد.
این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: استدلال دیگر در اینباره استدلال ذات نوعی است و برخی فلاسفه غربی بر این اساس ثابت کردهاند که سقط غیراخلاقی است. اصل بحث این است که موجودات زنده و حیوانات هر کدام برای خود ذات خاصی دارند و انسان هم همینطور و ما موجودات زنده ذاتا از هم متمایز هستیم و انسان شرافتی دارد که دیگر حیوانات آن را ندارند. بنابراین جنینی که تازه لقاح یافته هم از این شرافت برخوردار است؛ یعنی با تولد یک جنین یک ذات جدید وارد هستی میشود و کسی حق کشتن او را ندارد.
استاد و پژوهشگر حوزه علمیه با بیان اینکه سقط جنین از مباحث روز دنیا و ایران است، اظهار کرد: این بحث را هم میتوان از منظر الهیاتی و هم از منظر فلسفی مورد بحث قرار داد؛ از منظر الهیاتی هم بیشتر الهیات قرآنی مد نظر است؛ در فلسفه اخلاق، روش کاملا عقلی است، ولی این مباحث را میتوان از آیات قرآن و روایات هم با تأملاتی که میکنیم به بحث بگذاریم. البته اگر به قرآن مراجعه میکنیم، صرفا بحثِ تعبدی نیست، زیرا اگر فقط از زاویه تعبدی بخواهیم با افراد غیرمسلمان بحث کنیم، ممکن است بگویند ما قرآن را قبول نداریم. از این رو رجوع به قرآن هم از منظر عقلانی است و هم استفاده از ادبیات قرآن.
وی افزود: یکی از فلاسفه غربی که انسان را مادی تحلیل کرده است، برای دستیابی به ویژگی اصلی انسان، مرگ را تحلیل میکند و میگوید که انسان با ایست مغزی از عالم میرود. پس وقتی فعالیت مغز آغاز شود، جنین شکل میگیرد؛ بنده با مطالعه این نظر دریافتم که این بحث را از منظر قرآن دنبال کنم؛ قرآن کریم معتقد است که مردن به معنای نابودی نیست، بلکه به معنای جدایی نفس از جسم و بدن است؛ بر این اساس چه زمانی آغاز حیات انسانی است؟ وقتی که روح در انسان دمیده شود و براساس ظاهر آیات قرآن، دمیده شدن روح متأخر از لقاح است که تفصیل آن در مقاله بنده آمده است که در سال 1391 در مجله زیست اخلاقی منتشر شد.
آل بویه با بیان اینکه گفته شده روح در چهار ماهگی در جنین دمیده میشود پس کشتن جنین قبل از آن چه حکمی دارد، تصریح کرد: براساس این استدلال، انسان با دمیده شدن روح، انسان میشود و قبل از آن انسان نیست؛ براساس روایات این زمان را چهار ماه گفتهاند ولی در قرآن سخنی از چهار ماه در کار نیست. پس پاسخ بنده به این پرسش که آیا قبل از چهار ماه کشتن جنین قبحی ندارد این است که نمیتوان گفت هیچ قبحی ندارد و ما از طریق استدلال بالقوگی ثابت کردیم که جنین قبل از چهارماه هم شانی برای خود دارد؛ یعنی بالقوه موجودی است که در آستانه آن است که روح الهی در او دمیده شده و به انسان تبدیل شود.
آل بویه اظهار کرد: بنابراین از لحظه لقاح، سقط جنین قبیح است، ولی قبح آن تشکیکی است؛ یعنی اگر قبل از دمیده شدن روح باشد قبح کمتری دارد و بعد از دمیدهشدن قبح بیشتری دارد و دیه آن هم طبق نظر فقها، قبل از دمیده شدن روح و بعد از آن متفاوت است. استدلال دیگر مبتنی بر ناپسند بودن سقط جنین، استدلال «سقط جنین و جایگاه انسان در هستی» است؛ اگر بخواهیم در مورد سقط جنین حرف بزنیم، باید به جایگاه انسان در هستی بپردازیم و در آن تأمل کنیم و این بحث را میتوان فلسفی و قرآنی دنبال کرد و بنده آن را طبق ادبیات قرآن پیگیری کردهام.
وی در ادامه مطالب خود افزود: قرآن کریم سه بحث عمده در مورد انسان دارد؛ خاستگاه انسان، سرشت انسان و سرانجام انسان. خاستگاه انسان این است که او مخلوق خداوند شمرده میشود و خدا با دو دست خود انسان را خلق کرده است و از طرف دیگر روح الهی در او دمیده شده و انسان خلیفه خدا بر روی زمین و دارای کرامت ذاتی است. پس خاستگاه انسان؛ خدا، سرشت او الهی و سرانجام او ابدی است؛ اگر انسان نابودشدنی بود، شاید سزاوار این همه سخن گفتن درباره اش نبود، ولی چون ابدی است شرایط متفاوتی دارد. بنابراین جنینی که قرار است ابدیت را تجربه کند را حق نداریم نابود کنیم.
آل بویه بیان کرد: استدلال دیگر ما در اینباره سقط جنین و هدیهبودن جنین از جانب خداست؛ اگر کسی به ما هدیهای بدهد چه رفتاری با او میکنیم؟ آیا از او تشکر و قدردانی نمیکنیم؟ اگر حتی هدیه او مورد پسند ما نباشد باز هم از او تشکر میکنیم. بنابراین وقتی خداوند جنینی را به مرد و زنی اعطا میکند یعنی هدیه به آنها میدهد؛ 19 آیه در قرآن وجود دارد که واژه «هبه» در آن به کار رفته است که چهار مورد آن عام است و 15 آیه در مورد انسان است؛ یعنی انبیاء وقتی از خدا درخواست فرزند داشتند دعا میکردند: «ربنا هب لنا...»؛ برخی آیات مستقیما کلام خدا در مورد هدیه بودن فرزند است. نتیجه این بحث آن است که جنین هدیهای از جانب خداست، خدایی که عالم و قادر و عزیز و حکیم است و ما انسانهایی ضعیف هستیم. امام علی(ع) فرمودند من از انسان متکبر تعجب میکنم که اوله نطفه و آخره جیفه ...؛ انسانی که در اول نطفه گندیده و در انتهای زندگی مرده گندیده است و او نه میتواند روزی خود را به دست آورد و نه مرگ را از خودش دور کند.
استاد حوزه و دانشگاه در پاسخ به این پرسش که اگر جنینی به صورت نامشروع تولید شود باز هم هدیه است؟ گفت: بنده در مقاله خود به این پرسش و موارد مشابه پاسخ دادهام؛ یعنی ممکن است جنینی ناقص متولد شود یا نامشروع باشد و پاسخ این است که باز اینها طبق قانون عالم، هدیه خداست؛ یعنی به خدا نمیتوان اشکال گرفت، بلکه این خطای دو انسان است که بچه نامشروعی از یک رابطه نامشروع بین آنها ایجاد میشود؛ بنابراین خطا در دهنده رخ نداده بلکه خطا در گیرنده رخ داده است.
انتهای پیام