پژوهش بنیادی در حوزه هنر انقلاب اسلامی انجام نشده است
کد خبر: 4113148
تاریخ انتشار : ۱۹ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۵

پژوهش بنیادی در حوزه هنر انقلاب اسلامی انجام نشده است

حامد صافی، پژوهشگر ادبیات با اشاره به اینکه هیچ پژوهش بنیادی در حوزه هنر انقلاب اسلامی نداشته‌ایم، به بیان سه تلقی از هنر انقلاب اسلامی پرداخت که بر اساس آن هنر ارزش‌گذاری می‌شود.

حامد صافیبه گزارش ایکنا از خوزستان، حامد صافی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ادبیات در نخستین جلسه از سلسله نشست‌های هنر و اندیشه حوزه هنری خوزستان که 18 دی با موضوع «چیستی هنر انقلاب اسلامی» برگزار شد، به بیان مقدمه‌ای در باب انواع پژوهش پرداخت و گفت: اکنون که 43 سال از انقلاب اسلامی می‌گذرد، اما هیچ پژوهش بنیادی در حوزه هنر انقلاب اسلامی نداشته‌ایم.

صافی با بیان اینکه پژوهش‌ها به سه دسته بنیادی، کاربردی و توسعه‎‌ای تقسیم می‌شوند، افزود: پژوهش بنیادی، پژوهشی است که به «چیستی» یک پدیده می‌پردازد، اصلاً هم بنا نیست کاربردی باشد. در پژوهش بنیادی، قرار است یک علم تولید شود و مرزهای دانش گسترش یابد. ما در این زمینه در حوزه هنر انقلاب اسلامی کاری نکردیم.

این پژوهشگر ادامه داد: پس از آن، پژوهش‌های کاربردی هستند که برای رفع نیاز و حل یک مشکل تعریف می‌شوند و بعد از آن پژوهش توسعه‌ای قرار می‌گیرد که برای حل مسائل در یک موقعیت مکانی و زمانی خاص است. این دو از داده‌های پژوهش بنیادی استفاده می‌کنند. 

ضرورت پرداختن به چیستی هنر انقلاب اسلامی

وی با تصریح اینکه این خط سیر منظم را در مطالعات هنر انقلاب اسلامی نداشته‌ایم، ادامه داد: ضرورت پرداختن به «چیستی هنر انقلاب اسلامی» جایی خود را نشان می‌دهد که قرار است برای آن برنامه‌ریزی کنیم. سازمان‌ها وقتی می‌خواهند برنامه‌ریزی کنند از پژوهش‌های توسعه‌ای استفاده می‌کنند و این در گام اول نیازمند برخورداری از پژوهش‌های بنیادی است. ما این خط سیر منظم را نداریم. وقتی یک سازمان می‌خواهد یک برنامه‌ریزی انجام بدهد متوجه می‌شویم پژوهش بنیادی انجام نشده است و با این سؤال مواجه می‌شویم که محدوده هنر انقلاب اسلامی چیست؟ این توصیف نشده است و این نشان می‌دهد در حوزه اندیشیدن فقیر هستیم.

این شاعر در ادامه با بیان اینکه چند تلقی می‌توان از اصطلاح «هنر انقلاب اسلامی» داشت، گفت: ساده‌ترین تلقی آن است که انقلاب اسلامی را یک دوره به حساب بیاوریم که از سال 1357 شروع شده و تا زمانی که این مفهوم ادامه دارد، می‌توان آن را دنبال کرد. با این تلقی، هر آنچه در وادی هنر در این دوره زمانی تولید شده است، هنر انقلاب اسلامی است. این تلقی ساده‌انگارانه است و توصیف ما از هنر انقلاب اسلامی به یک بازه زمانی محدود نمی‌شود.

صافی ادامه داد: دومین تلقی از هنر انقلاب اسلامی، تلقی سبک شناسانه است؛ یعنی ما انقلاب اسلامی را به عنوان یک سبک در هنر، ادبیات، سینما و ... تلقی و آن را توصیف می‌کنیم. بر این اساس، هنری، هنر انقلاب اسلامی است که این ویژگی‌ها را داشته باشد و اگر نداشته باشد، جزو آن نیست. این تلقی عمیق‌تری است. انقلاب اسلامی در این تلقی توانسته ویژگی‌هایی را به هنر اضافه کند. 

این استاد دانشگاه افزود: عمیق‌تر از این نگاه، تلقی است که انقلاب اسلامی را نه به عنوان یک دوره و سبک بلکه به عنوان یک تئوری و نظریه در نظر می‌گیریم. نظریه، اساسا مسیری است که باب اندیشیدن را در همه موضوعات باز می‌کند. یعنی وقتی می‌گویید نظریه انقلاب اسلامی، این نظریه مطلقاً مربوط به سیاست، اقتصاد، ادبیات، هنر یا دیگر شئون دیگر زندگی نیست، اما مثل آب به همه شئون زندگی رسوخ پیدا می‌کند. در این تلقی انقلاب اسلامی، لزوما محدود به یک دوره زمانی و تنها یک سبک نیست، بلکه می‌تواند سبک را شکل می‌دهد.

چارچوب‌های هنر انقلاب اسلامی

وی در ادامه به بیان ویژگی‌های نظریه پرداخت و گفت: ویژگی نظریه، این است که باور عامه مردم را درباره آنچه هست تغییر می‌دهد. اگر این ویژگی را نداشته باشد، دیگر نظریه نیست. اینکه می‌گوییم انقلاب اسلامی نوع نگاه شاعران را به وقایع تاریخی تغییر داده به همین دلیل است. در حوزه علوم انسانی، چه وقتی می‌توانیم یک اندیشه را «نظریه» به حساب بیاوریم؟ زمانی که قابل تعمیم به شئون مختلف باشد. ویژگی دیگر نظریه این است که مدام در حال شدن و شاخ و برگ پیدا کردن است.

صافی افزود: نظریه یک پدیده تحلیلی و در آغاز کار انتزاعی است. ما بر اساس مفاهیم و باورهای خود نظریه‌ای را تولید می‌کنیم و وقایع را بر اساس آن تحلیل می‌کنیم. انقلاب اسلامی هم شاید تنها تجربه واقعی تئوریزه شدن این پدیده است. می‌خواهیم ببینیم این پدیده در حوزه هنر چه موضعی دارد؟ منظور ما از هنر انقلاب اسلامی به عنوان یک نظریه چیست؟ نظریه در حوزه ادبیات می‌گوید از نظر من چه هنر و چه ادبیاتی ارزشمند است؟ به عبارتی، مکاتب، ارزش‌گذاری می‌کنند. نمی‌گویند چه چیز هنر هست و چه چیز نیست. در نظریه هنر انقلاب، چیزی را به هنر ملحق می‌کند و می‌گوید این هنر با این ویژگی‌ها ارزشمند است. کما اینکه در مکتب رئالیسم گفته می‌شود هنر با این ویژگی‌ها ارزش دارد. کار مکتب و نظریه همین است. ما قرار است در هنر انقلاب اسلامی بگوییم چه هنری در این پارادایم ارزشمند است. 

وی با طرح این سؤال که از کجا باید چارچوب‌های هنر انقلاب اسلامی را استخراج کنیم، گفت: مبنای ما برای استخراج این چارچوب سخنان مقام معظم رهبری است که در سخنان خود به موضوع هنر توجه دارند. اگر این تئوری را ببینید شگفت‌زده می‌شوید که به موازات نظریه‌های مکاتب غربی، یک نظریه اینجا تولید شده، اما هیچ وقت به آن پرداخته نشده است. فقط به عنوان یک رهنمود، به آن توجه کرده‌ایم و نگفتیم این رهنمود برای ما چه چارچوبی را ترسیم می‌کند؟ چه چیزی را می‌توان با آن توصیف و ارزش‌گذاری کنیم؟ در جلسه دوم به این موضوع می‌پردازیم. 

انتهای پیام
captcha