ناصر ملائی، نویسنده کتاب تازه منتشر شده «جان بیآرام صبح» که خاطراتی درباره زیست جهادی شهید علی صبوریقمی و از مجموعه کتب «تاریخ شفاهی جهاددانشگاهی» است، در گفتوگو با خبرنگار ایکنا نوشتن از شهدای علمی را متفاوتتر از شهدای دیگر نمیداند و معتقد است مجاهدت شهدایی مانند شهید علی صبوری قمی، از شهدای جهاددانشگاهی صنعتی امیرکبیر در جبهههای جنگ، در ادامه مجاهدت علمی ایشان در سنگر علم و مدیریت است.
ملائی در توضیح اینکه نوشتن از شهدای علمی با دیگر شهدا خیلی تفاوتی ندارد، عنوان کرد: وقتی بحث شهید و شهادت پیش میآید، قاعدتاً اولویتها به سمت دفاع مقدس میرود، از این جهت شهدا هیچ فرقی با هم ندارند اما در بحث شهدای علمی با دو وجه شبیه به هم مواجهیم. از یک سو بحث حماسهآفرینی آنها در جنگ و جبهه با مقتضیات زمانی خاص خودش است و از طرف دیگر وقتی پیشینه یک شهید علمی را ملاحظه میکنیم، به این نتیجه میرسیم مجاهدتی که شهید در میدان جنگ داشته در میدان علمی در فضایی آرامتر داشته است.
وی که کتاب «روایت یک رویش: گفتارهایی درباره زیست جهادی دکتر سعید کاظمی آشتیانی» را نیز در همین مجموعه به نگارش درآورده است اضافه کرد: از این جهت شهدای علمی با دیگر شهدا تفاوت آنچنانی ندارند. در واقع حماسه جبهه شهدای علمی در راستای حماسه علمیشان در فضای دانشگاهی رقم میخورد.
نویسنده کتاب «جان بیآرام صبح» ضمن اشاره به برخی اغراق و افراط و تفریطها در بیان ویژگیهای شهدا، عنوان کرد: به قول شهید حسین خرازی، بعضی اوقات، وقایع جنگ تحمیلی به جای اینکه «درست» نوشته شود، «درشت» نوشته میشود. این اشتباه بر اثر کمی مطالعه، نبود شناخت درست و دلایلی از این قبیل اتفاق میافتد. برخی تصور میکنند با اغراق گفتن میتوانند مخاطب را جذب کنند در حالی که این کار نتیجه عکس دارد. نتیجه این نوع اغراقگویی بیان مطالبی است که هیچ تناسبی با روحیات و ویژگیهای شهدا نداشته و ندارد. در واقع دفاع مقدس و شهدا نیازی به اغراق ندارند.
ملائی ادامه داد: اگر چنین اشتباهاتی زیاد باشد، باعث میشود به جای اسوهسازی از شهید، اسطورهسازی کنیم و شخصیتهای غیر قابل دسترس از شهدا ارائه دهیم. در حالی که تا زمانی که از شهدا اسوه و الگو نسازیم، قاعدتاً به انتظاراتی که از ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و الگوگیری از شهدا داریم، دست پیدا نمیکنیم. اسطوره دستساخته انسان است و چون پشتوانه علمی و معرفتی ندارد، زود فراموش میشود و نیز، به دلیل اینکه مخاطب آنطور که انتظار دارد نمیتواند با الگویی که از اسطوره برای خودش ساخته ارتباط معرفتی و عاطفی برقرار کند، ممکن است به دلزدگی منجر شود.
نویسنده کتاب «جان بیآرام صبح» در بخش دیگر صحبتهای خود درباره چگونگی انتخاب شهید علی صبوریقمی عنوان کرد: قبل از شروع نگارش تاریخ شفاهی زندگی شهید صبوری قمی، پیشینه تمام شهدای جهاد دانشگاهی را خوانده و آنها را بر اساس ویژگیهای شخصیتی و مسئولیتی و مدیریتی دستهبندی کرده بودم. شهید صبوری یکی از آن شهدایی بود که امکان مانور دادن روی شخصیت و نحوه زیست او بیشتر بود به همین دلیل زمانی که انتشارات جهاد دانشگاهی پیشنهاد نگارش این کتاب را به بنده داد، چون مطالعه قبلی درباره ایشان داشتم، از این موضوع استقبال کردم.
ملائی ضمن اشاره به اینکه نگارش تاریخ شفاهی شهدای جهاددانشگاهی با فاصله زیادی از شهادت ایشان شروع شده است، عنوان کرد: شهید علی صبوری قمی فرمانده مهندسی رزمی لشکر 27 حضرت رسول(ص) تهران بودند و من با 52 نفر از دوستان و آشنایان و همراهان این شهید تماس گرفتم اما متأسفانه به چند دلیل به میزانی که انتظار داشتم نتوانستم خاطرات را جمعآوری کنم. از یک طرف چون تعدادی از دوستان و همرزمان شهید صبوری مدت زیادی با او نشست و برخاست نداشتند و بنابراین خاطرهای هم نداشتند. از سوی دیگر خیلی از خاطرات، فراموش شده بود و بعضی از دوستان شهید هم در حد چند خط و موضوعات کلی از جمله درباره خصوصیات شهید خاطره داشتند که توسط دوستان دیگر شهید بیان شده بود. البته یکی از دوستان علی صبوری که ظاهراً خاطرات زیادی از این شهید داشتند، فوت کرده بودند و این دلایل کار تحقیق را سخت میکرد. بنابراین با هر تماس، به نوعی کار را از صفر شروع میکردم به همین دلیل شاید یک مقدار انتشار کار طول کشیده باشد اما تمام تلاشم را کردم تا آنجا که ممکن است خاطرات را بیشتر و بهتر جمعآوری کنم.
ملائی با تأکید بر اینکه همه شهیدان برای من عزیز هستند، گفت: هر شهید دیگری هم که پیشنهاد میشد تمام تلاشم را میکردم که کتاب خوبی درباره شهید بنویسم.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به وجوه منحصر به فرد و برجسته شخصیتی شهید علی صبوری گفت: همانطور که در مقدمه کتاب «جان بیآرام صبح» هم اشاره کردم، بخش قابل توجهی از شخصیت شهید صبوری در کوران حوادث ساخته شده است؛ به همین دلیل در متن مقدمه به مخاطبان کتاب توصیه کردم از این منظر هم شهید صبوری را ببینند.
نویسنده کتاب «جان بیآرام صبح» در بیان ویژگیهای برجسته شهید صبوری اضافه کرد: طبیعتاً بخش مهمی از شخصیت هر فرد در خانواده شکل میگیرد و نوع تربیت خانواده در شکلگیری شخصیت فرد و نحوه مواجهه او با رخدادها در جامعه به او کمک میکند؛ بنابراین وقتی زیرساختهای تربیتی بیشتر شهدا را که نگاه میکنید، خانواده در نوع تربیت و انتخاب راهی که رفتند و یا شهید شدند یا به درجات بالای دیگری رسیدند، نقش بسیار مهمی داشته است.
ملائی با تأکید بر اینکه همه شهدا از این جهت که به درجه اعلای شهادت رسیدهاند، شاخص هستند، عنوان کرد: گاهی شهدا به لحاظ مسئولیتی که ایشان واگذار شده، نسبت به دیگر شهدا بیشتر دیده میشوند. اگر از این منظر نگاه کنیم، ممکن است شهیدی از منظر مدیریتی و فرماندهی شاخص باشد و شهید صبوری هم ویژگیهای خاصی داشته است.
وی اضافه کرد: شهید در زمان دانشجویی در جذب دانشجویان به سمت معارف اسلامی و دینی فعال بوده و در تسخیر لانه جاسوسی مسئولیت حفاظت از گروگانهای آمریکایی را بر عهده داشته است. طبق تعریف یکی از دوستان شهید در کنار حفاظت از جاسوسها، چند کتاب با خود به همراه داشته و ضمن نگهبانی، کتاب هم میخوانده است که این نشان از اهمیت دادن شهید به آگاهی و بهروز بودن است.
نویسنده کتاب «جان بیآرام صبح» ادامه داد: نکته دیگری که باعث میشود از شهید صبوری به عنوان شهید شاخص یاد کرد این است که در زمان مسئولیت و فرماندهی هیچگاه به عنوان اینکه فرمانده است دستور نمیداده دیگران کاری را انجام دهند که خودش آن را انجام نداده باشد؛ یعنی اگر قرار بود کاری انجام اجرا شود، ابتدا خودش کار را شروع میکرد و بعد دیگران پشت سر او راه میافتادند.
ملائی ضمن اشاره به بُعد معرفتی شخصیت شهید صبوری گفت: وی هیچگاه اجازه نمیداد وقت رزمندگان به بطالت بگذرد. هر زمان که در یک نقطه جغرافیایی مستقر میشدند، در کنار توجه به مسئولیتی که داشتند به مسئله احکام و معارف هم توجه داشته است. مثلاً بر اساس تعریف یکی از رزمندگان، شهید صبوری از همرزمانش خواسته بود در بین دو نماز، درباره بعضی از معارف اسلامی و یا احکام سخنرانی کنند. یعنی در این حوزه هم به آنها مسئولیتهایی میداد زیاد مطالعه کنند تا معرفتشان نسبت به دین تقویت شود.
وی با تأکید بر اینکه شهید صبوری به قول یکی از همرزمان ایشان واقعاً مدیر تراز انقلاب اسلامی بود، اضافه کرد: شهید صبوری قبل از شهادت از همه ویژگیهایی که یک مدیر انقلابی اسلامی باید داشته باشد، برخوردار بود و این هم ناشی از مسئولیتپذیری بالای این شهید بزرگوار نسبت به کشورمان بود که باعث میشد به این حد از مدیریت انقلابی دست پیدا کند و به آن هم عمل کند.
نویسنده کتاب «جان بیآرام صبح» درباره مخاطب این کتاب هم گفت: این دست کتابها را چه بنده نوشته باشم چه هر فرد دیگری، باید همه ما مطالعه کنیم. یعنی هر کسی که دل در گروی انقلاب اسلامی دارد باید این نوع کتابها را مطالعه کند چون تمام حوادثی که از انقلاب به این سو دیده و لمس کردیم، در لابهلای تاریخ شفاهی زندگی این شهدا و تاریخ جنگ تحمیلی وجود دارد.
ملائی در پایان گفت: ما اگر تاریخ جنگ و زندگی شهدا را مطالعه کنیم و مدام با خود یادآوری کنیم، مسلماً یک سری اشتباهات را انجام نخواهیم داد، بنابراین بیشتر به کسانی توصیه میکنم این کتاب را بخوانند که بدون اطلاع از آنچه بر کشورمان گذشته، برخلاف واقعیتها، قضاوت میکنند.
گفتوگو از مطهره میرشکاری
انتهای پیام