حسن بهشتیپور، تحلیلگر مسائل سیاسی و بینالمللی، در گفتوگو با ایکنا، درباره نسبت تحولات اخیر در منطقه با شکلگیری یک نظم جدید جهانی و منطقهای و ارتباط آن با افول آمریکا گفت: بعد از اینکه روسیه وارد جنگ با اوکراین شد و بخشی از این کشور را اشغال و چهار استان شرقی اوکراین را ضمیمه خاک خودش کرد عدهای اعلام کردند که دنیا در حال ورود به مرحله جدیدی از تحولات است که در مقابل آن نظمی است که آمریکاییها میخواستند با عنوان نظم نوین جهانی پس از فروپاشی شوروی برقرار کنند که همان جهان تکقطبی بود.
وی افزود: در واقع اتفاقات و تحولات اخیر منطقهای و جهانی به ویژه پس از جنگ اوکراین نشان از حرکت جدی به سمت چندجانبهگرایی دارد که در آن یک سری قدرتهای منطقهای شکل گرفته و براساس آن همکاریهای منطقهای برقرار میشود.
بهشتیپور اظهار کرد: با این مبنا در منطقه غرب آسیا نیز کشورهایی مانند ایران، عربستان، ترکیه و مصر، چهار قدرت رقیب هم هستند که در عین حال قادرند با همکاری با یکدیگر تحولاتی را در سطح این منطقه شکل دهند. به خصوص اینکه آمریکاییها از دوره اوباما اعلام کردند میخواهند حضور خود را در غرب آسیا کاهش داده و تمرکز خود را بر شرق آسیا به دلیل رقابت اصلی با چین بگذارند.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی با بیان اینکه در وضعیت فعلی با چند سفر و توافق و عادیسازی روابط میان ایران و عربستان نمیتوان از شکلگیری یک نظم جدید منطقهای سخن گفت، اظهار کرد: در حال حاضر در دوره گذار و حرکت به سمت این نظم قرار داریم اما سؤال اصلی این است که آیا در عمل ایران، ترکیه، عربستان و مصر میتوانند با همدیگر همکاری نزدیکی داشته باشند تا یک همکاری همهجانبه شکل بگیرد. پاسخ به این سؤال واقعا سخت است زیرا ترکیه، عربستان و مصر هنوز تحت تأثیر سیاستهای آمریکا قرار دارند و از طرف دیگر در سالهای اخیر روابط نزدیکی با روسیه برقرار کردهاند و این بر پیچیدگی چنین تحولی میافزاید.
وی افزود: از سوی دیگر بررسی بازیگری چین در صحنه بینالملل نشان میدهد که در تقابل با آمریکا نیست بلکه در رقابت و همکاری با آمریکا است و این حالت همکاری و رقابت توامان یک دوره جدیدی را در فضای جهانی شکل داده که باید دید بالاخره به کدام سمت میرود. در واقع در حالی که در دوره جنگ سرد، شوروی و آمریکا به دنبال نابودی هم بودند اما الان چین نه تنها دنبال نابودی آمریکا نیست بلکه نزدیک به دوهزار میلیارد دلار در آمریکا سرمایهگذاری کرده و در همین سال 2022 دو کشور بالای 690 میلیارد دلار با یکدیگر روابط بازرگانی و تجاری داشتند.
بهشتیپور تأکید کرد: لذا با در نظر گرفتن این مسائل و پیچیدگیهای روابط جهانی به سختی میتوان مشخصات این نظم جدید جهانی را کشف کرد و پاسخ داد که جهان به سمت تقابل بیشتر یا همکاری بیشتر میرود و اگر هم به سمت همکاری بیشتر پیش میرود، این همکاریها بیشتر در حوزه منطقهای است یا یک همکاری جهانی شکل میگیرد. به نظر میرسد اینها سؤالات اساسی است که الان نمیتوان به آن پاسخ دقیقی داد.
بهشتیپور درباره نوع بازیگری ایران در این دوره گذار برای دستیابی به جایگاه بهتر در نظم جدید جهانی با توجه به شرایط متفاوت پیرامون کشور که همکاریها با کشورهای عربی افزایش یافته اما در قفقاز و تا حدودی افغانستان وضعیت مطلوبی وجود ندارد، گفت: ایران بعد از هفت سال توانست روابط خود را با عربستان از سر بگیرد اما این آغاز کار است و باید دید واقعا میتوانیم یک سری اهداف مشترک تعریف کنیم تا محورهای همکاری شکل بگیرد؟ به ویژه اینکه مکمل این اتفاق آن است که روابط ایران و مصر نیز از سرگرفته شود و در کنار اینها ایران باید روابط خود را با ترکیه توسعه دهد و با این اتفاقات میتوان امیدوار بود که در یک همکاری منطقهای با این کشورها شرایطی به وجود آید که ایران جایگاه تأثیرگذارتر و بهتری نسبت به جایگاه فعلی کسب کند.
وی با بیان اینکه اختلاف با جمهوری آذربایجان مسئل چندان بزرگی نیست، گفت: آذربایجان چون توهم قدرت پیدا کرده خواستههای ناحقی دارد. آذربایجان چون توانسته پس از 30 سال مناطق اشغالی خاک خود را توسط ارمنستان را آزاد کند فکر میکند که میتواند برای نمونه نام استان «سیونیک» ارمنستان را تغییر داده و بگوید این در اصل «زنگزور غربی» بوده یا حتی نسبت به ایروان ادعاهای نادرست تاریخی مبنی بر اینکه قبلا جزو خاک آذربایجان بوده، موقعیت خود را توسعه دهد در حالی که اگر بنا بر ادعاهای تاریخی باشد کل وضعیت منطقه به هم میخورد.
این تحلیلگر مسائل بینالمللی ابراز کرد: به اعتقاد من جمهوری آذربایجان دیر یا زود به این جمعبندی خواهد رسید که از طرح این ادعاهای تاریخی دست برداشته و به سمت همکاریهای جدید با کشورهای همسایه حرکت کند. ایران هم در این قضیه میتواند با برخورد و موضعگیری مناسب مسئله را حل کند. ایران با ارمنستان و آذربایجان همسایه است و سیاست ایران همواره این بوده که منافع خود را در هر یک از این دو کشور قربانی منافع خود در کشور دیگر نمیکند و مایل است با هر دو کشور روابط خوب و روبهگسترش داشته باشد.
بهشتیپور درباره برخی تحلیلها مبنی بر خطر و تهدید طالبان برای جمهوری اسلامی ایران در نظم جدید منطقهای و انتقادات نسبت به رویکرد فعلی ایران نسبت به طالبان گفت: واقعیت این است که آمریکا با خروج از افغانستان زمینه بازگشت طالبان به قدرت را در این کشور فراهم کرد و ایران هم در مقابل عمل انجامشده قرار گرفت. به عبارتی ایران طراح این حرکت نبوده که در خصوص سیاستهایش نسبت به طالبان مورد شماتت برخی قرار گیرد.
وی تصریح کرد: ایران یا باید با طالبان به عنوان همسایه جدید خود درگیر میشد که این سیاست غلطی بود یا باید با طالبان مدارا میکرد که به نظر من ایران اکنون در حال مدارا کردن با کشور همسایه است چون ایران دخالتی در به قدرت رسیدن طالبان نداشت و از طرفی وظیفه درگیر شدن با طالبان را نیز بر عهده ندارد. لذا ایران راه سومی را در مواجهه با طالبان انتخاب کرده و سعی دارد با همکاری با پاکستان، ازبکستان، چین، تاجیکستان و تا حدودی روسیه، روند گذاری را در افغانستان ایجاد کند تا طالبان اجازه دهد سایر گروههای قومی و مذهبی در قدرت شراکت داشته باشند که البته طالبان فعلا این را نپذیرفته و مدعی است با همه گروهها کار میکند اما واقعا اینطور نیست لذا به نظر من انتقادات نسبت به سیاست ایران در خصوص طالبان واقعگرایانه نیست.
بهشتیپور در پایان یادآور شد: ایران سعی دارد با مدارا کردن با دولت طالبان، به ایجاد یک ثبات و امنیت در افغانستان کمک کند زیرا بیثباتی و ناامنی در افغانستان به طور قطع بر ناامنی و بیثباتی در مرزهای شرقی ایران اثر میگذارد.
گفتوگو از مهدی مخبری
انتهای پیام