به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، محسن دیمهکار، رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد در نشست علمی مجازی با موضوع «سیری در سیره امام هادی(ع)» که ظهر امروز ۱۳ تیرماه برگزار شد، ضمن تبریک و تهنیت میلاد امام هادی(ع)، اظهار کرد: امام هادی(ع) از امامانی هستند که در طول سال، کمتر از ایشان یاد میشود، به همین علت یاد کردن این امامان کرامت بیشتری دارد. طبق روایاتی از امام جواد(ع)، از حضرت میپرسند که در بین زیارت امام حسین(ع) و زیارت امام رضا(ع)، کدام یک افضل است؟ امام جواد(ع) میفرمایند: «زوار سیدالشهدا بسیار زیاد هستند، اما زائران امام هشتم(ع) اندک هستند و زیارت امام رضا(ع) را افضل میپندارند.»
دیمهکار تصریح کرد: طبق این روایات اگر در زمانی و شرایطی به علل متعدد، یکی از امامان معصوم غریب واقع شود، فضیلت رو آوردن زیارت و احیا کردن نام و سیره آن امام، چه بسا بیشتر و افضلتر از بقیه ائمه است.
رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد اظهار کرد: با توجه به زمان شهادت امام جواد(ع)، امام هادی(ع) در سن ۶ الی ۸ سالگی به امامت رسیدهاند که افرادی این امامت را قبول نداشتند. همچنین با این دسته از استناداتی که از پیامبران وجود دارد، مشخص میشود که عنایت خداوند میتواند شامل کودکان و نوزادان شود و در آن سن کم هم به نبوت رسیدهاند.
وی بیان کرد: یکی از روایات خیلی زیبا در خصوص امام هادی(ع) این روایت است که مختصراً آن را توضیح میدهم. در عصر امام هادی(ع) در اصفهان شخصی به اسم عبدالرحمن زندگی میکرده که دارای مذهب شیعه بوده است. از ایشان سوالی پرسیده میشود که چرا امامت امام هادی(ع) را قبول کردهای؟ عبدالرحمن پاسخ میدهد: "من کراماتی از این امام دیدهام که برای من مشخص شده است، که این فرد به مقام امامت رسیده است."
دیمهکار در ادامه بیان این روایت، ابراز کرد: عبدالرحمن انسانی فقیر بوده است، اما زبان خوبی برای صحبت و جرئت برای بیان حرفهایش داشته است. روزی اهل اصفهان از والی اصفهان که ظلم میکرده، خسته شده بودند و میخواستند به نزد متوکل در سامرا بروند و از عبدالرحمن هم برای همراهی آنها دعوت میکنند. وقتی به سامرا رسیده بودند، عبدالرحمن میبیند که مردم جمع شدهاند و میگویند شخصی به اسم علی ابن محمد بن رضا(ع) را متوکل احضار کرده است.
وی اضافه کرد: عبدالرحمن سخن مردم را میشنیده است، که همگی میگفتند، متوکل ایشان را دعوت کرده، تا به قتل رساند. عبدالرحمن میپرسد که این فرد چه کسی است که مردم اینگونه به استقبال او آمدهاند؟ گفتند: "یکی از علویان است که رافزیان به امامت ایشان اعتقاد دارند و حضار آنجا معتقد بودند که امام هادی(ع) دعوت شده است که توسط متوکل، کشته شود."
رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد در ادامه این روایت، تشریح کرد: عبدالرحمن با خود میگوید که من از اینجا نمیروم تا اینکه این امام را ملاقات کنم، حضرت سوار بر اسب در مسیر بودند و تمامی مردم دورتادور حضرت را پوشانده بودند، تا اینکه عبدالرحمن این حضرت را میبیند و مهر ایشان در دلش جای میگیرد.
دیمهکار اضافه کرد: عبدالرحمن میگوید: ناگهان متوجه شدم که در درون خود مشغول دعا برای این امام عزیز هستم، که مبادا برای این حضرت توسط متوکل عباسی اتفاقی رخ دهد. تا اینکه امام که از مرکب پیاده میشوند و شروع به قدم زدن میکنند تا به عبدالرحمن میرسند، مکثی میکنند و به چهره عبدالرحمن نگاه میکنند و میگویند: خدا دعایت را مستجاب و عمرت را طولانی گرداند و خداوند مال، ثروت و فرزندانت را افزون گردد.
رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد گفت: طبق این روایت عبدالرحمن میگوید که بعد از سخن امام هادی(ع) بسیار دگرگون شدم و وقتی به اصفهان بر میگردند و به برکت سخن امام هادی(ع) بابی از ثروت به روی من باز میشود که بسیار زیاد است. طبق دعای دوم و سوم امام هادی(ع) هم، خداوند ۱۰ فرزند به بنده عنایت کردند و حتی امروزه حدود هفتاد سال از عمرم میگذرد و همچنان زنده هستم.
وی اظهار کرد: همچنین عبدالرحمن میگوید: «من قائل به امامت آقایی هستم که از دل من خبر دارد و میداند که در قلب من چه چیزهایی میگذرد. همین خیرخواه بودن انسانها در خصوص امام، باعث افزون شدن برکات و محبت خداوند برای انسان میگردد.»
رئیس دانشکده علوم قرآنی مشهد بیان کرد: برکات وجود امامان معصوم و زنده نگهداشتن یاد و سیره آنها در دل، باعث بهتر زیستن انسانها و عنایت بیشتر خداوند به آنها میگردد.
انتهای پیام