علامه طبرسی در مقدمه تفسیر مجمعالبیان آورده است: «بیان دو گونه است: بیان زبان و بیان قلم. بیان زبان با زمان کهنه میشود و از بین میرود. ولی بیان قلم تا ابد باقی است.»
این خود بهترین ورودیه و بهانه برای نگریستن به تقویم فرهنگی کشورمان در ایستگاه چهاردهم تیر است. روزی که بنام «روز قلم» و پاسداشت اصحاب قلم نامگذاری شده است. قلمی که خداوند بر آن سوگند خورده و آنچه که به عنوان گرانمایهترین میراث ماندگار تاریخ بشر شناخته میشود از عهد ازل تا به امروز به واسطه آن در قالب گنجینهای گرانبها به ما رسید تا هم پاسدار میراث گذشتگانمان بوده و هم در افزودن به آن در خیل تجربیاتمان، انتقال معارف، اندیشه و بصیرتمان کوشاتر باشیم.
رویکردها و نگرشهای مختلفی در حوزه روز قلم برای ساحت اهالی قلم وارد و مترتب است اما در خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) بنا را بر تاریخ 44 ساله انقلاب اسلامی و شاخصه مهم انتقال گفتمان فرهنگی این انقلاب که بنا به فرموده بنیانگذار کبیر آن؛ بزرگترین و مهمترین وجه اتفاق و رخداد این انقلاب بود، رویدادی فرهنگی بود را به رصد گذاشتهایم.
«ادبیات متعهد»؛ «ادبیات مقاومت و پایداری» و «ادبیات انقلاب» سه منشوری است که با راضیه تجار نویسنده نامآشنا، برگزیده جوایز ادبی معتبر ایران، داور رخدادها و رویدادهای ملی و بینالمللی جوایز ادبی و عضو هیئت مدیره انجمن قلم و مرضیه نظرلو مستندنگار، نویسنده و پژوهشگر در حوزه ادبیات مقاومت و پایداری که باوجودآنکه صحت قلمش بر مدارِ تقریر چیزی قریب به 15 سال را در پسِ پشت و عقبه خود دارد؛ اما برگزیده رخدادها و جوایز ادبی مختلف و گوناگونی بوده است.
این دو نویسنده از دو نسل (نسل اول و دوم) را با رویکردی واحد (ادبیات متعهد) در میزگردی تعاملی با زبانی صریح و نگاهی نقادانه با رویکرد نقدی عادلانه، منصفانه و موشکافانه مورد خطاب قرار دادهایم. فصل نخست این میزگرد در ادامه از خاطر شما میگذرد.
اشراف نویسندگان به رسالت قلم و هدفشان
راضیه تجار، نویسنده، منتقد ادبی و عضو هیئت مدیره انجمن قلم ایران در آغاز این میزگرد و در پاسخ به این پرسش که در مواجهه با رسالت و تبیین جهان قلم در ساحت اندیشههای که به واسطه قلم در جهان اثیری که در آن زیست میکنیم، خاصه جغرافیای سیاسی ایران عزیز، با چه فراز و فرودهایی همراه بوده است گفت: معتقدم برای اهالی قلم و عموم کسانی که با این ساحت ارتباط دارند «قلم» جایگاه بسیار بالایی دارد. برای اثبات این مدعا همین جمله کافی است که خداوند نیز به قلم قسم خورده است. ازاینجهت برای کسانی که با این ابزار سروکار دارند و اندیشه؛ هیجانات؛ احساسات و فرهنگ کشور خود را انتقال میدهند باید اشراف به راهی که انتخاب کردهاند نخستین هدف باشد. بدانند که قلم چه جایگاهی دارند و آنها به این واسطه چه رسالتی به عهده گرفته است. همه کسانی که با این ساحت آشنا هستند، میخوانند و اهل دانش هستند باید متوجه باشند با چه سیطره عظیمی در ارتباطند و برداشتشان در تولید محتوا و ارائه به مخاطب چگونه باید باشد.
وی ادامه داد: فکر میکنم کسانی که قلم در دست میگیرند و مینویسند باید به این مهم آشنا باشند و اشراف داشته باشند که آنچه میگویند تأثیرگذار است. پس بنابراین آگاهی و هدف کسانی که در این حوزه فعالیت میکنند باید اعتلای روح و انتقال درست تجارب خود به دیگران باشد. نه آنکه خدای نکرده یا آنچه که مینویسند «کفی بر روی آب» باشد.
انقلابهای بزرگ جهان توسط ادبیات ماندگار شدند
مرضیه نظرلو در ابتدای این میزگرد، در مواجهه با این پرسش که بعد از گذشت 44 سال از انقلاب شکوهمند اسلامی بهعنوان رویداد و اتفاقی فرهنگی، در عیارسنجیای قدرت قلم نویسندگان کشورمان در انتقال گفتمان فرهنگی این انقلاب در دو بعد ملی و بینالمللی بهعنوان یکی از استوانههای اصلی این نظام در مواجهه با رسالتهایی که خانم تجار نیز به آنها اشاره داشتند با چه کیفیتی مواجه هستیم گفت: پاسخ به این سؤال بسیار مشکل است. اینکه بخواهیم بگوییم امروز در کجا قرار داریم نیاز به یک اشراف کامل به تمام آثار ادبی تولید شده در تمام این سالها دارد. اما روی دیگر این پرسش، نکتهای درست است. انقلابهای جهان یعنی تمام انقلابهایی که در سراسر تاریخ رُخ داده و رقمزننده تاریخهای بزرگتر بوده است، تمام از طریق ادبیات ماندگار شده است.
وی خاطرنشان کرد: اتفاق بزرگی در کشور ما در سال 1357 به وقوع پیوست که ثمره آن استقرار نظام جمهوری اسلامی بود. اگر بخواهیم جمهوری اسلامی و آن انقلاب را زنده نگه داریم با امری دوسویه مواجه هستیم. از یکسو، باید آن را در حوزه ادبیات تسری دهیم، نویسندگان و شاعران در این حوزه بنویسند و بسرایند و از طرف دیگر، نظام نیز موظف است کسانی که حامی افرادی باشند که در این حوزه کار میکنند. این همان امر دوسویه است و تلاقی این دو ما را به اینجا ما میرساند که بتوانیم حقیقت و واقعیت آنچه که اتفاق افتاده را به نسلهای بعد منتقل کنیم. اگر این اتفاق افتاد میتوانیم سهم خود را در تاریخ جهان ادا کنیم.
فاصله با تولد بزرگ و شگفتانگیز ادبیات متعهد
نویسنده کتاب «راز گمشده مجنون» به ذکر مثالی پرداخت و گفت: در مواجهه با کتاب «دزیره» (آن ماری سلینکو) شاید ما در ظاهر با روایت قهرمان زنی به نام «دزیره» مواجه باشیم؛ اما مخاطب در بطن این داستان تاریخ انقلاب فرانسه را مخاطب مرور میکند.
نظرلو با طرح این پرسش که آیا ما در دو حوزه نظم و نثر توانستهایم اثری در این حد و جهانی تولید کنیم؟ تصریح کرد: قطعاً کارهای بسیاری صورت گرفته اما این کاملاً طبیعی است که ما در ابتدای راه هستیم. آثار بزرگ همیشه سالها بعد اثر خود را بازتاب میدهند. چنین آثاری بعد از آنکه بستری شکل گرفت، تجربیاتی کسب شد به بلوغ میرسد و تولد بزرگی شکل میگیرد که بتواند اثرگذاری خود را در سطح جهان داشته باشد.
این نویسنده و منتقد ادبی خاطرنشان کرد: معتقدم گامهای نخستین تولد و شروع ادبیات متعهد طی این 44 سال صورت گرفته و طی این مدت شاهد قلم و آثار نویسندگان بزرگی بودیم؛ اما هنوز با آن تولد بزرگ و شگفتانگیز مواجه نشده و نیستیم. این امری طبیعی است و امیدوارم اگر نویسندگان و شاعران از نظر علمی، پژوهشی، تاریخی، و تحقیقی بر مدار درست حرکت کنند ما به آن اتفاق بزرگ در سراسر جهان خواهیم رسید.
خلاء نویسنده حرفهای در سالهای نخست انقلاب
تجار در ادامه این نشست و در پاسخ به این پرسش که بعد از سپری کردن 44 سال از تاریخ انقلاب اسلامی اگر بخواهیم با محوریت ادبیات متعهد، ادبیات دفاع مقدس و ادبیات مقاومت که بهعنوان شاخصههای گفتمان فرهنگی ادبیات انقلاب شناخته میشود نگاهی نقادانه و موشکافانه در دو حوزه نظم و نثر داشته باشیم، رویکرد شما بر چه مولفههای ارجاع و اشارت داد گفت: اگر نگاه پژوهشی در حوزه نقد داشته باشیم، شاهد بودیم زمانی که انقلاب عظیم اسلامی روی داد؛ بسیاری از کسانی که در همان زمان در این ساحت قلم زدند سابقه دیرینهای در زمینه نوشتن نداشتند و عده دیگری هم در حین آموزش دیدن به نوشتن هم همت میگماشتند. درنتیجه شاهد عرقریزان روحی شدید بودیم.
نویسنده کتاب تحسین شده «سنگ صبور» با تأکید بر آنکه در طول این مسیر تلاشهای مختلف و متعددی صورت گرفت اظهار کرد: اما در همین بازه زمانی رخدادها و وقایع بسیاری وجود داشت. جدا از انقلاب اسلامی ما هشت سال دفاع مقدس را تجربه کردیم. جنگی عظیم و سپس اتفاقات بسیاری بعد از دوران جنگ تا به امروز به وقوع پیوست که هر کدام از آنها دهها و صدها نویسنده نیاز داشت تا بتوانند همه آن رخدادها را درونی کنند. اگر بنا بود تا آن وقایع به صورت رمان، داستان کوتاه و به زبان هنر بیان شوند سیر و تجربه دیگری میخواست. این جدای از آن افرادی که به آنها اشاره کردم و با همه کموکاستها تلاش کردند تا در حد وسع و توانشان وقایع آن سالها را قلمی کنند. اما اگر میخواستیم همه آن رویدادهای تاریخ انقلاب را تکبهتک در ساحت اثر ادبی (نظم و نثر) روایت کنیم به یقین نیازمند سپاهی عظیم در این داشتیم که قلمبهدست بگیرند و بنگارند.
آسیبی به نام عدم اعتمادبهنفس
عضو هیئت مدیره انجمن قلم با تأکید بر آنکه اگر میخواستیم با جانمایه هنر به خلق تمامی آثار ادبی تاریخ انقلاب بپردازیم بیتردید به آن سپاه نیاز بود خاطرنشان کرد: با تمام این فراز و فرود، باید به این نکته هم اشاره کنیم که با همان بضاعت اندک خیلیها هم بودند که ننوشتند؛ خیلیها به دلایلی قلمشان را چرخاندند چراکه نگاهشان با این انقلاب متفاوت بود. درنتیجه با همان تعداد اندکی که پای کار آمدند معتقدم که گامهای خوبی برداشته شده است. اما آنگونه که اشاره شد یقیناً در این مسیر با مؤلفه نیازمندی به پژوهش و در نظر گرفتن این مهم که زمان خود عنصری غربالگر است؛ باز هم پژوهشگران، منتقدان و اهالی ادب باید بازههای زمانی بیست؛ بیستوپنج؛ سی؛ سیوپنج و چهل ساله را رصد کرده، بهترینها را گزینش کنند، بیشتر به نمایش بگذارند، ناشران این دست از آثار را بیشتر عرضه کنند تا به دست مخاطب برسد.
نویسنده کتاب موفق و پرمخاطب «کوچه اقاقیا» یادآور شد: اما امروز در مقام عیارسنجی کیفیت ادبیات متعهد با آن ایدهآلی که در نظر داشته، داریم و فکر میکنیم که باید اتفاق بیافتد فاصله داریم هنوز به آن نقطه مطلوب نرسیده و البته این امری طبیعی است. مضاف بر آنکه امروز آثاری را شاهد هستیم که ترجمه شده اما حتی در همین حوزه هم کمکاری بسیاری شاهد بودیم. به شکل معمول ما ایرانیها اینگونه هستیم که با همه پیشینه تمدنی که داریم زمانی اعتمادبهنفسمان را به دست میآوریم که کارمان از آنسوی آبها مورد تأیید قرار بگیرد. تحقق این نکته نیازمند ترجمههای متعدد دارد تا آثار خوب به دست مخاطبان جهانی به زبانهای مختلف برسد. امروز نیز کارهایی هرچند کم در این حوزه صورت گرفته است ولی باید نگاهمان بسیار گستردهتر باشد تا بتوانیم بازخورد آن را در سطح جهانی شاهد باشیم. اما آنطور که عرض کردم و خانم نظرلو هم بیان داشتهاند انتظار ما بسیار بالاست و افق دید بسیار وسیعی داریم و انتظار داریم در این زمینه بیش از اینها کار شود و عقب نمانیم.
کمبود اطلاعات عامل مهم نزول آثار
نظرلو در پاسخ به این پرسش که شما را به عنوان نویسنده نسل دوم انقلاب خطاب قرار میدهم؛ همزمان با ورود به دهه پنجم انقلاب اسلامی، آرامآرام شاهد قلمی شدن نخستین آثار نویسندگان نسل سوم و قلمبهدست گرفتن نویسندگان نسل چهارم انقلاب هستیم. اما در مرور و رصد نویسندگان ماندگار ادبیات انقلاب هنوز هم درخشانترین و ماناترین نامها به نام نویسندگانی نسل اول انقلاب چون زندهنامان قیصر امینپور، سیدحسن حسینی، امیرحسین فردی و نظایری از ایندست برمیگردد. به اعتقاد شما چرا در میان نویسندگان نسلها بعدی چنین مانایی و ماندگاری نامها را شاهد نیستیم؟ گفت: مهمترین عاملی که بر آن تأکید دارم و میدانم که مؤثر بوده به کمبود اطلاعات جانبی نویسندگان نسلهای بعدی بازمیگردد.
وی با اشاره به آنکه معتقدم برخی از نویسندگانی که در حوزه ادبیات دفاع مقدس و پایداری وارد شدهاند از پشتوانه اطلاعات ادبی به شکل کافی و لازم برخوردار نیستند ادامه داد: بهعنوان کسی که سابقه و تجربه در حوزه مستندنگاری دارم از همین حوزه مثال میزنم. بارها از زبان دوستانی که میخواهند در مسیر خاطرهنگاری وارد شوند و تمایل دارند و خاطره افراد را گرفته و تدوین کنند شنیدهام، به صرف آنکه قرار است این دسته از خاطرات را از فرد ثالثی بگیرند خود را بینیاز از مطالعه میدانند! خود را بینیاز از خواندن آثار فاخر ادبی ایران و جهان میدانند؛ چون فکر میکنند خاطرهنگاری کاری ساده است. آن فرد صحبت میکند و ما تنها صحبتهای او را قلمی میکنیم اگر نگاهمان این باشد قطعاً کیفیت اثر تنزل پیدا خواهد کرد و اثرمان به همان آسیب «کفی روی آب» که سرکار خانم تجار اشاره کردهاند بدل میشد. مسلم است که با چنین شیوهای نویسنده صاحبنام و ماندگار نمیشود.
نظرلو تصریح کرد: اما وقتی اطلاعات شخصی خود را پردازش کنیم و عمق دهیم، با انباشت آن اطلاعات میتوانیم مصاحبههای خود را عمیق با دقت بیشتری ادامه دهیم و درنهایت اثر ارائهشده به مخاطب را با قوت، جلال و پشتوانه عمیق اطلاعاتی ارائه دهیم. اینگونه است که یک خاطرهنویس و مستندنگار در حوزه تاریخ شفاهی، تدوین و ارائه آن به مخاطب نیازمند بازتاب عمیق تاریخ ازجمله تاریخ انقلاب است. نه اینکه تنها به صرف گفتههای یک فرد اکتفا کرده و تجربه یک نفر و نه یک جامعه، یک ملت و یک حرکت بزرگ انقلابی را به مخاطب ارائه دهیم.
نویسندگان جوان میخواهند ره صدساله را یکشبه طی کنند
نویسنده کتاب موفق «بگو ببارد باران» افزود: مسئله دیگری که وجود دارد آن است که نویسندگان نسل جوان میخواهند بدون طی کردن پلهها خیلی سریع به قلههای بالا برسند. بخشی از این آسیب به نویسنده و بخشی دیگر به ناشر بازمیگردد. به عنوان مثال ناشر حمایتی را از یک نویسنده نوپا به عمل میآورد و اثر او مورد اقبال جامعه قرار میگیرد. همین بهانهای میشود که نویسنده بدون آنکه پلههای ترقی را طی کرده باشد خود را در پله دهم میبیند.
وی ادامه داد: ما در کارگاههای آموزشی که برگزار میکنیم بارها این نکته را دیدهایم که فرد خود را در پله دهم میبیند و بینیاز از هر آموزشی! حتی اگر اطلاعی درباره بدیهیترین نکات داستانی نداشته باشد باز هم به سبب همان موفقیت یک موردی حاضر نیست بر تجربیات خود بیفزاید و در کارگاههای آموزشی چنین مواردی را پس میزند.
نظرلو تاکید کرد: خود من وقتی دراینباره با اساتید صحبت میکردم و از آنها درباره الزامات آموختن برای مستندنگاری پرسش میکردم، مدام تأکید داشتند که باید کتابهای بزرگ جهان در حوزه حماسه را بشناسیم. ما باید قرآن خود را که پر از ایده، خاطره و روایتگری است، بشناسیم. اساتید میگفتند اگر کسی میخواهد در این حوزه موفق باشد باید این اشراف و شناخت ابتدایی را داشته باشد. اما این مورد در کنار دیگر موارد عنوان شده همگی دستبهدست یکدیگر میدهند تا باعث خلق آثار سطحی و حرکت ادبیات متعهد در حوزه سطحی شود. شما به امیرحسین فردی ارجاع و اشارت کردید. او انسانی بزرگ بود اما اگر مسیر رشد و او را نگاه کنیم متوجه میشویم که او حرکت ادبی خود را از یک مسجد و با نگارش آثاری ساده آغاز کرد و آرام آرام پلهها را طی کرد. او بر جمعخوانی مطالب داستانی و اشتراک نظرات جهدی ویژه داشت.
نویسنده کتاب «پسر تفتان» در پایان خاطرنشان کرد: همین خوانش و کسب تجربیات دیگران از او نویسندهای ساخت که امروز بهعنوان یکی از قلههای ادبیات مقاومت و دفاع مقدس کشورمان شناخته میشود. امروز از چنین افرادی چقدر داریم؟ تقریباً میتوانیم بگوییم که بسیار کمتر از حد انتظار است و خب مشخص است که نویسندگان نسل جدید در چنین شرایطی آثارشان از عمق مطلوب برخوردار نباشد. بعد از مدتی وقتی قرار است که آثار یک دهه یا یک نسل مورد آزمایش و بررسی شود، بعد از ده یا بیست سال با انبوهی از آثاری مواجه هستیم که ناخواسته کنار زده میشوند و نامی از نویسندگان آنها باقی نمیماند.
پایان بخش اول...
گزارش از امین خرمی
انتهای پیام