به گزارش ایکنا؛ در این مسئله تردیدی وجود ندارد که سهم جوایز ادبی در تمامی کشورها در حوزه معرفی کتابها و نویسندگان شاخص آن جوامع و اگر آن رویداد شکل بینالمللی داشته باشد دیگر جوامع، نقشی بسیار مهم و اساسی دارند.
ازهمینرو با توجه به جوایز ادبی مهمی که در کشورمان چون جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی، کتاب سال دفاع مقدس، جایزه قلم زرین، جایزه جلال و نظایری از این دست برگزار میشود، که با اقبال بسیار خوبی از سوی نویسندگان و ناشران نیز هر ساله مواجه بوده؛ اما برخلاف رویدادهای جهانی و جوایز معتبر ادبی که سهم مهمی در تعالی فرهنگی جامعه خود دارند و دستی گرم بر حوزه معرفی نویسندگان و آثار شاخص داشته و دارند؛ جوایز ادبی ما نتوانستهاند این مهم را خاصه در حوزه ادبیات متعهد؛ ادبیات انقلاب و ادبیات پایداری در جامعه میزبانی کنند. این مولفه بنا بر نظر قاطبه کارشناسان و پژوهشگران نیازمند آسیبشناسی عمیقی در حوزه جوایز مرتبط با این گونه ادبی است.
همچنین یکی دیگر از مواردی که بهعنوان آسیبشناسی در روند کُند شدن جریانسازی و تعالیبخشی فرهنگ جامعه با محوریت ادبیات متعهد مطرح میشود، عدم تخصص مسئولان، متولیان و سیاستگذاران فرهنگی نسبت به حوزهای که در آن قرار گرفتهاند.
بخش دوم میزگرد تعاملی ایکنا با راضیه تجار نویسنده نامآشنا، برگزیده جوایز ادبی معتبر ایران، داور رخدادها و رویدادهای ملی و بینالمللی جوایز ادبی و عضو هیئت مدیره انجمن قلم و مرضیه نظرلو مستندنگار، نویسنده و پژوهشگر در حوزه ادبیات مقاومت و پایداری را بر این محورها و آسیبشناسی این جریانها استوار است که در ادامه از خاطر شما میگذرد.
وقتی نویسنده و ناشر بعد از درخشش فراموش میشوند
تجار در بخش دوم میزگرد تعاملی ایکنا در مواجهه با این پرسش که چرا جوایز ادبی معتبر ما مانند جایزه قلم زرین، جایزه کتاب سال، جایزه جلال و بسیاری دیگر از جوایز بر خلاف جوایز ادبی معتبر جهانی که در معرفی و شناساندن نویسنده و اثر ادبی او نقش بسیار بالایی دارند در ایران چنین رویهای را شاهد نیستیم گفت: معتقدم حضور این جشنوارهها بسیار خوب است. بهویژه جشنوارههای مطرحی که طی سالهای متمادی هرسال ادامه پیدا کرده، به حیات خود ادامه داده است و نویسندگان مطرحی را در جشنوارههای مختلف معرفی کرده است مثل جشنواره قلم زرین که بیستویکمین دوره خود را پشت سر گذاشت.
وی با تاکید بر آنکه تردیدی در این مسئله وجود ندارد که وجود این جشنوارهها بسیار خوب است ادامه داد: گاه جشنوارههای خُردی را شاهد هستیم که در فراخوانهای خود نویسندگان جوانتر و نوقلم را به خود جذب میکند. این تب و تاب و این روشن کردن چراغها بسیار خوب است. اما فراز و فرود این جشنوارهها را بیشتر در روند داوری میتوان دریافت. به عنوان مثال در داوری برای جایزه ادبی که کتابهایی چاپ شده در یک سال را مورد ارزیابی قرار میدهد شاهد معرفی افرادی به عنوان برگزیده و عدهای به عنوان شایسته تقدیر هستیم. گاه تعداد برگزیدگان از حدنصاب و تعداد معرفی شده از سوی دبیر بیشتر است و در دورههایی جایزه ادبی چنان دچار رکود در کیفیت آثار ارسالی میشود که حتی ممکن است در هیچ بخشی برگزیدهای نداشته باشد.
عضو هیات داوران جایزه قلم زرین یادآور شد: این به همان رصد و نگاه پژوهشی داوران در عیارسنجی کیفی آثار بازمیگردد. چون کاری که توسط داوران به شکل تخصصی رصد میشود هم از نظر ساختار و هم از نظر محتوا باید به سامان باشد تا بهعنوان اثر برگزیده معرفی شود.
تجار تصریح کرد: اما در این میان جایگاه مولف گاه مورد غفلت قرار میگیرد. یعنی بعد از آنکه نویسندهای و اثرش مورد توجه یک جشنواره قرار گرفت و به اصطلاح نورافکن بر روی آن قرارگرفت؛ نباید فراموش شود. باید آن کتاب، آن نویسنده و شاعر به شیوههای مختلف مورد نقد قرار گیرند. باید آثارشان تبلیغ شود. باید از آثارشان در تولید شیوههای دیگر هنری مانند سریال یا اثر سینمایی مورد بهرهبرداری قرار گیرد. این جریان باعث تهنشین شدن آن نویسنده و اصرش در ذهن مخاطبان و همچنین ماندگار شدن آن اثر و نویسنده در طول تاریخ میشود.
شیوه اقبال به آثار فرهنگی در جامعه نیازمند گذر زمان است
نویسنده کتابهای «سفر به ریشهها» و «شعله و شب» خاطرنشان کرد: همچنین ناشر آن اثر نیز باید مورد حمایت قرار گیرد تا برای چاپهای بعدی یا حمایت از نویسندگان دیگر ترغیب شود نه آنکه آنچنان ناشر مورد ضرر قرار بگیرد که در ادامه راه دچار تردید شود. همه مؤلفهها دستبهدست یکدیگر میدهند تا کار آن خالق در جامعه به اثری محبوب بدل کند و او را به جامعه ادبی بشناساند.
این پژوهشگر ادبی در ادامه برای وضوح صحبتهایش به ذکر مثالی پرداخت و گفت: در رشتههای مختلف ورزشی وقتی فرد ورزشکاری مدالی برای کشور میآورد چقدر از طریق رسانهها دیده میشود، رصد میشود و مورد قبول جامعه نیز قرار میگیرد. این ورای محبوبیتی است که عموماً هنرمندان سینما و ورزشکاران در میان مردم دارند. باید این مؤلفه را پذیرفت که کار فرهنگی در جامعه ما شیوه اقبال و اثرگذاریاش به زمان بیشتری نیاز دارد. نباید فراموش کنیم که خلق یک رمان شاید یک یا دو سال از وقت نویسنده را بگیرد. همچنین بههمین بازه زمانی برای مطرح شدن آن نویسنده نیز نیاز است.
عضو هیات مدیره انجمن قلم تصریح کرد: بستر فرهنگی با تمام حاصلخیزیاش، بستری زودبازده نیست. چنین انتظاری از آن داشتن بیشتر به از بین رفتن محصول میانجامد. نگارش یک زندگینامه داستانی کاری سخت و سنگین است. البته تولید آثار خوب چرا که معتقدم گاهی برخی «ضعیفدستان» شروع میکنند به نگارش یک زندگینامه و احساس میکنند چنین کاری ساده است، کار او نیز چاپ میشود اما عمری بسیار کوتاه دارد.
تجار تاکید کرد: باید کسانی که در این ساحت زحمت کشیدند، عرقریزان روحی را تجربه کردهاند، عِرق آن را دارند و عاشقانه در آن مسیر پا کوبیدند و جلو آمدهاند و آثاری عرضه کردهاند که کیفیت بسیار مطلوبی دارد بسیار بیشاز این حمایت شوند. یعنی بعد از درخشیدن در جشنوارهها نباید اثر آنها رها شود. نیاز است بارها و بارها توسط رسانهها مورد نقد، بررسی و تحلیل قرار بگیرد. تیراژهای خوب از آن اثر عرضه شود. ترجمه شود و تولید آثار نمایشی از آن نوشته صورت گیرد. این تمام ابعادی است که باعث دیده شدن یک کار میشود. چنین اقداماتی هم به افزایش ارتقاء روحیه فرد نویسنده میانجامد، هم به تقویت جریان اثرگذاری فرهنگی توسط آثار فاخر در جامعه کمک میکند و همه اینها دستبهدست یکدیگر میدهد تا آن نویسنده و اثر او به شکل ملی و بینالمللی شناسانده شود. نتیجه آن معرفی، جریانسازی و درخشش داستاننویسی ما در تمامی حوزهها ازجمله حوزه ادبیات متعهد، ادبیات انقلاب و دفاع مقدس در دو سطح ملی و جهانی است.
فراموشی تاثیرگذاری نقد صحیح و هدفمند
نظرلو در بخش دوم میزگرد تعاملی ایکنا در مواجهه با این پرسش که ارزیابی او درباره سیاستگذاری متولیان امر در مسیر نگاه حمایتی از جریان ادبیات متعهد و نویسندگان جدی آن؛ نه به تعبیر حانم تجاز «ضعیفدستان» که نتیجهاش به مطرح شدن و ماندگار شدن نویسنده اثر ادبی، جریانسازی ادبیات متعهد در کشورمان منتج میشود چیست؟؛ با بیان آنکه یکی کلیدیترین موارد را خانم تجار با اشاره به حوزه نقد مطرح کردند گفت: به شخصه بارها و بارها با گوشت و پوست استخوان اهمیت این عنصر را در پیشبرندگی ساحت ادبیات چه در جامعه و چه برای خود نویسنده احساس کردهام.
وی ادامه داد: اگر کتابی که به سبب درخشیدن در یک جایزه ادبی به توفیقی میرسد، مورد نقد تخصصی و درست قرار بگیرد، علاوهبر آنکه جایگاه خود را میان عموم مردم پیدا خواهد کرد؛ نویسنده نیز به نقاط قوت و ضعف کتابش واقف میشود. این به ارتقای سطح داوری آثار نیز منتج میشود.
نویسنده کتاب تحسین شده «پسر تفتان» تصریح کرد: یکی از معضلات ما در حوزه ادبیات پایداری به عدم وجود نقد صحیح بازمیگردد. اغلب وقتی کسی کتابی مینویسد به دلایلی که مشخص نیست چرا؛ فضایی را ایجاد میکنند که شاعر و نویسنده خود را بینیاز از فضای نقد میبیند! این باعث میشود که سطح کارها پایین بیاید. ما میگوییم کتابی حائز رتبه و جایزه در یکی از جوایز ادبی شده؛ آیا مخاطب این حق را دارد که بداند به چه دلیل آن کتاب یا نویسنده مورد تشویق قرار گرفته است؟! برجسته کردن شاخصها کمک بسیار شایانی به نویسنده، به جامعه مخاطبان و جامعه داوران میکند تا سطح آثار و کیفیت کار آنها ارتقا یابد.
وی خاطرنشان کرد: ما در دیگر کشورهای این مولفه را بهوضوح میبینیم که نقدهای جدی بر روی آثار، حتی آثار موفقی که در جوایز بزرگ ادبی مانند جایزه نوبل درخشیدهاند صورت میگیرد. جامعه منتقدان آن کشورها ترسی از این مسئله ندارند و نویسنده نیز ابایی ندارد که مورد نقد جدی قرار بگیرد. همین امر سبب میشود که وقتی کتابی معرفی میشود مخاطب به این تشخیص میرسد که کتاب خوب را از بد تشخیص دهد. چون با شاخصهای نقد آشناست. اگر ما این را در جریان ادبیات کشور بسط دهیم و حوزه نقد را خاصه با محوریت آثار برگزیده در جوایز ادبی پرورش دهیم، به شکل جدی به آن آثار نگاه کنیم و به منتقدان اجازه دهیم که با خیال راحت به نقد صحیح، درست و آگاهانه بنشینند، قطعا این کار باعث جریانسازی در حوزه ادبیات میشود.
وقتی مدیران فرهنگی مخاطب را به تعجب وا میدارند!
نظرلو در ادامه با اشاره به حوزه سیاستگذاری و مدیران فرهنگی که طی این سالها علاقمند به انجام کار فرهنگی و معرفی کتابهای خوب بودند خاطرنشان کرد: خلائی را دراینمیان احساس میکنم و آن خلأ این است که مدیران ما از بس سرشان شلوغ است که فرصتی برای کتاب خواندن ندارند تا بتواند تشخیص دهند چه کتابی خوب است یا چه کتابی خوب نیست. چند بار این مسئله را احساس کردم که مدیران ما به دلیل همان مشغله فرصتی برای کتاب خواندن ندارند!
وی نیز در تکمیل سخنانش به ذکر مثالی پرداخت و یادآور شد: گاه شاهد بودم که آن مدیر در مواجهه با یک اثر برگزیده این پرسش را مطرح میکند که این کتاب دارای چه ویژگیهایی است؟ خودِ طرح این پرسش با علامت تعجب همراه است! که چگونه آن مدیر از کتاب برگزیده زیرمجموعه دستگاه فعالش اطلاعی ندارد!
این منتقد ادبی و پژوهشگر ادبیات پایداری درباره رفع این آسیب اظهار کرد: درنهایت وقتی شرایط و دلایل این آسیب را مرور میکنیم به این خلأ میرسیم که باید کارگروهی در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت فرهنگی وجود داشته باشد تا آثار را رصد کنند. متوجه شوند چه کتابی دارای نقاط قوت است و چه کتابهایی از این نقاط بیبهره هستند. اگر همین سیاست مورد توجه مدیران فرهنگی قرار گیرد آن زمان است که نویسنده احساس میکند جایی کار او دیده میشود. اما شوربختانه این نگاه در بدنه مدیریت فرهنگی ما وجود ندارد. مگر به شکل تصادفی یا اتفاقی!
کاش مدیران فرهنگی دغدغه رهبری را در حوزه کتاب داشتند!
نظرلو افزود: اگر مدیری کتاب برگزیدهای به دستش برسد و یا آن را مطالعه کرده باشد، آن کتاب به واسطه دوستان و آشنایانی که نویسنده یا ناشر نزد آن مدیر دارند صورت گرفته و کتاب خود را به دست مدیر میرسانند. حال آن مدیر کتاب را خوانده یا نخوانده درباره حمایت از آن کتاب، میزان خرید آن اثر و یا شیوههای دیگر حمایتی دستوری را صادر میکند. عرضم این است ما نیازمند کارگروههای متخصص و دلسوز هستیم که به رصد آثار به خصوص در حوزه ادبیات متعهد بپردازند. آثار شاخص را بررسی کنند و بعد در یک طبقهبندی روند دیده شدن آن کتابها را تسهیل کنند.
نویسنده کتاب تحسین شده «راز گمشده مجنون» با تاکید بر آنکه اگر آن اتفاق و تشکیل آن کارگروه صورت گیرد، آن زمان است آثار به درستی دیده میشوند. این اقدام باعث ارتقاء نویسنده، و ارتقاء جامعه فرهنگی و تعالی فرهنگ جامعه میشود اظهار کرد: تلخی اتفاق آنجاست که گاه نه تنها این اتفاق نمیافتد که عکس آن را شاهد هستیم.
نظرلو تصریح کرد: تردیدی در این مسئله وجود ندارد که هیچیک از مدیران و متولیان امور فرهنگی در کشورمان دغدغهشان بیش از دغدغه رهبری نیست! در میزان علقه و علاقه حضرت آقا به آثار مکتوب در تمامی حوزهها خاصه ادبیات انقلاب و پایداری نیز تردید وجود ندارد! بسیار دیده شده آثاری که توسط رهبری معرفی میشوند و آرا و نظراتی که ایشان درباره آن آثار ارائه میدهند بسیار بیشتر از مدیران و متولیان فرهنگی کشور است. گاه شاهد بودیم که رهبر معظم انقلاب درباره کتابی صحبت میکنند و مدیران فرهنگی اطلاعی درباره آن اثر ندارند.
دقت در انتخاب داوران؛ رونق بخش کیفیت جوایز ادبی
تجار در پایان این میزگرد تعاملی در پاسخ به ارزیابی، عیارسنجی، جریانسازی جوایز ادبی در کشورمان چون جایزه قلم زرین، جایزه جلال، جایزه کتاب سال، جایزه کتاب سال دفاع و نظایری از این دست در حوزه داوری، نحوه رصد و جمعآوری کتابها، سیاستگذاری جوایز ادبی، رسالت اصلی آن جوایز که به معرفی و حمایت از نویسندگان معطوف است گفت: معتقدم جوایز ادبی در این حوزه مؤثر بودهاند. شاید به آن نقطه ایدهآلی که انتظار داشتیم هنوز نرسیدهاند، اما مؤثر هستند.
وی افزود: به عنوان مثال در دوره بیستویکم جایزه قلم زرین شاهد ارسال آثار از سوی بسیاری از نویسندگان از افراد شناخته شده تا نوقلمها بودیم. مشخص است که این جشنواره را دنبال میکنند و به اهمیت آن واقف هستند. جایزه جلال و جوایز دیگر نیز بههمین شکل است. اما در حوزه داوری نمیتوانیم بگوییم که صددرصد انتخابها همان است که باید انتخاب و اتفاق افتاده باشد. برخی جاها ممکن است سستیها و کمکاریهای صورتگرفته باشد و این بدیهی است که دیکته نانوشته غلط ندارد. به جد معتقدم که بودنشان بهتر از نبودن آنها است.
نویسنده کتابهای نامآشنایی چون «زندگینامه داستانی شهید شیرودی» و «زندگینامه داستانی شهید بابایی» یادآور شد: اما چیزی است که باید هر سال در انتخاب داوران برای این جشنواره ها مورد دقت قرار بگیرد آن است که این افراد به حوزه کاری خود اشراف داشته باشند، توانمند و دلسوز باشند، رفیقبازی در حین کار انجام ندهند. اینها مؤلفههای بسیار مهمی در افزایش کیفیت داوری آثار است.
هیئت داوران وجدان خود را زیر پا نمیگذارند
تجار با اشاره به تجربه داوری در جشنوارههای مختلف ادبی گفت: در برخی از سالها شاهد کمبود آثار خوب و کیفی در جریان تولیدات ادبی کشور هستیم. دلیل این امر را باید محققان و پژوهشگران پاسخ دهند. سالهایی را نیز تجربه کردهایم که آثار بسیار خوبی به دست جشنواره میرسد و گاه در حوزه انتخاب داوران دچار مشکل میشوند اما در برخی از سالها اینگونه نیست!
وی تاکید کرد: معتقدم وقتی منتقدان و داوران آثار خوب را میبینند به نوعی خستگیشان در میرود. اینکه برگزیدهای برای جشنوارهای انتخاب کنند از صمیم قلب خوشحال میشوند. گاهی شنیده میشود که اگر جشنواره نفر برگزیده یا نفرات اول و دوم و سوم را معرفی نمیکند و صرفاً شایسته تقدیر معرفی میکند این است که هوای جشنواره را داشتهاند و نمیخواستند جشنواره تعهدات مالی که عنوان کرده را مصرف کند! اما حقیقت امر آن است که هیئت داوران وجدان خود را زیر پا نمیگذارند و این اتفاق به این دلیل میافتد که در آن سال ممکن است اثری در خور معرفی به عنوان اثر برگزیده وجود نداشته باشد.
عضو هیات داوران جوایز ادبی قلم زرین و کتاب سال جمهوری اسلامی با بیان آنکه هیئت داوران نسبت به عموم مردم باید پاسخگو باشند تصریح کرد: اگر اثری بهعنوان اثر برگزیده معرفی میکنند باید بازخورد آن را میان مخاطبان نیز شاهد باشند. زمانی که داوران اثری برگزیده معرفی میکنند خستگی از تن آنها در میرود. این را به قاطعانه میگویم که عدم انتخاب اثر برگزیده بههیچ وجه در راستای سیاستهای یک جشنواره نبوده و نیست!
توجه تام و تمام به عدالت فرهنگی در جوایز ادبی
نظرلو نیز در پایان این گفتوگو در قالب جمعبندی این نشست تعاملی گفت: در کنار تأیید صحبتهای خانم تجار، من نیز بر لزوم بهره بردن از جوایز ادبی از داوران متخصص، کاربلد و دلسوز تاکید میکنم. بار دیگر به حوزه کاری خود و فضای مستندنگاری ارجاع میدهم. گاهی شاهدم افرادی بهعنوان اعضای هیئت داوران بخش مستندنگاری برخی جوایز ادبی معرفی میشوند که تخصص آنها داستاننویسی است. درحالیکه این دو جهان ادبی جهانها ادبی متفاوتی هستند. چگونه یک فرد در حوزه داستاننویسی میخواهد اثر مستندنگاری را ارزیابی کند؟ پس نخست آنکه در روند انتخاب داوران باید دقت و وسواس بیشتری صورت گیرد.
وی در پایان خاطرنشان کرد: دوم آنکه دوستانی که میخواهند آثار خود را به جشنواره ارسال کنند باید دید که آیا فراگیری در حوزه تخصصی آن جایزه ادبی و همچنین اطلاعرسانی، بهدرستی صورت میگیرد. اگر بخواهیم به عدالت فرهنگی در جوایز ادبی نزدیک شویم باید فراگیری اطلاعرسانی به تمام مردم کشور، حتی روستاهای دور افتاده را مد نظر داشته باشیم. رسانه ملی باید این وظیفه را برعهده داشته باشد و در پایان بار دیگر به این مسئله تاکید میکنم که داوران باید در رشته تخصصی خود به داوری کتابها بپردازند.
بخش دوم وپایانی...
گزارش از امین خرمی
انتهای پیام