«آسمان چه رنگی داشت» خواندنی شد
کد خبر: 4164971
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۴۰۲ - ۰۹:۲۶

«آسمان چه رنگی داشت» خواندنی شد

کتاب «آسمان چه رنگی داشت» شرح زندگی «عطا محمدزاده» از آزادگان دفاع مقدس است که به رشته تحریر درآمده است.

«آسمان چه رنگی داشت»به گزارش ایکنا از اردبیل، کتاب «آسمان چه رنگی داشت» با مصاحبه و تدوین شهاب‌الدین وطن‌دوست مروری بر خاطرات رزمنده آزاده «عطا محمدزاده» به رشته تحریر درآمده و توسط انتشارات «شاهد» به انتشار رسیده است.

کتاب «آسمان چه رنگی داشت» ضمن معرفی رزمنده جانباز عطا محمدزاده به خصوصیات اخلاقی و ولایتمداری و روابط با خانواده، آشنایان و دوستان پرداخته و رزمندگان را به عنوان الگوی اخلاقی معرفی می‌کند.

در بخشی از متن این کتاب آمده است:

«ستاره سحری، طلوع صبحی عاشورایی را نوید می‌داد. از همان ابتدای روز که عراقی‌ها متوجه ما و محاصره خود شدند، با استفاده از تانک و هلی کوپترآتشی به پا کردندکه نگو. آن‌ها حتی به نیرو‌های مستقر خودشان در منطقه نیز توجهی نمی‌کردند. نه این که ایرانی‌ها و عراقی‌ها خیلی نزدیک و در شکم محور‌های هم قرارگرفته بودند، دیگر بی هیچ ملاحظه مقر نیرو‌های خود، فقط آتش بود که بر سر ایرانی‌ها و عراقی‌ها می‌ریختند. روستا‌های عراقی هم از این جهنم در امان نماندند. سلاح چندان سنگین در اختیار نداشتیم.

قرار بود بعد از عمل گردان ما در خط مقدم، نیرو‌های کمکی و پدافندی سر برسند و ادوات سنگینی که با خود می‌آورند از مناطق تصرف شده حفاظت کنند. اما انهدام پل پشت سرما به وسیله عرقی‌ها کار را بر ما سخت‌تر کرد. نه نیرو‌های پدافندی توانستند به کمک گردان‌های عمل کننده برسند و نه مهمات و تجهیزات رسید.

مجبور شدیم با هلی کوپتر‌ها و تانک‌ها و تانک‌ها که به شدت وارد عمل شده بودند با همان اسلحه کلاشینکف و پنج شش قبضه آر پی جی مقابله کنیم. همه در پشت خاکریزها‌ی عراقی‌ها که مجموعا به شکل دایره‌ای و یا صخره‌های دسته ساخته و سیمانی در وسط آب بود، سنگر گرفته بودیم به وسیله آرپی‌جی‌ها چند تا از تانک‌ها دشمن را زدیم، اما گلوله‌های آر پی جی که تمام شد تانک‌ها یکریز به سوی ما هجوم می‌آوردند».

انتهای پیام
captcha