نخبگی، محصول جامعه است
کد خبر: 4178049
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۴۰۲ - ۲۰:۵۵

نخبگی، محصول جامعه است

یک استاد حوزه علمیه خراسان با بیان اینکه نخبگی محصول جامعه است، گفت: استعداد یک قابلیت است، در حالی که نخبگی، قابلیت به جریان درآمده است، کسی که توانسته استعداد وجودی خودش را در جامعه محقق کند و اثر وجودی فوق العاده‌ای در بیرون از خودش به جا بگذارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی مدرس حوزه علمیهبه گزارش ایکنا از خراسان رضوی، حجت‌الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی مدرس حوزه علمیه و عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوند خراسانی،  در نشستی با موضوع «اخلاق نخبگی» در جمع دانشجویان و استعدادهای برتر زنجان، گیلان، قزوین و همدان که امروز 4 آبان ماه در مجتمع دکتر علی شریعتی جهاددانشگاهی خراسان رضوی برگزار شد، اظهار کرد: اخلاق نخبگی یک شاخه از اخلاق کاربردی است و مسئله ریشه‌دار در این حوزه، نگرش‌های اخلاقی است. در این انگاره اخلاقیات ما نشئت گرفته از تصور و نگرشی است که ما به خودمان، به دیگران و به جامعه داریم. بنابراین اگر انتظار یک کنش اخلاقی داریم، باید پیش از آن بتوانیم نگاه اخلاقی بیابیم.  

وی بیان کرد: ما نیاز داریم به نگرش اخلاقی به خود، به دوستانی مثل خودمان، همچنین به جامعه؛ اما بزرگترین آسیبی که نگرش اخلاقی به خود را تحت تأثیر قرار دهد، خودفریبی اخلاقی است. بدین معنا که چون نیازمند یک تصویر جذاب از خودمان هستیم تا در خودمان احساس رضایت کنیم، تصویر واقعی‌مان را ویرایش می‌کنیم. این تصویر ویرایش شده محبوب ما است و از آن لذت می‌بریم. نخبگان از این جهت در معرض این آسیب اخلاقی و نگاه غلط هستند که اولاً نخبگی را با استعداد اشتباه می‌گیرند.

این مدرس حوزه علمیه ادامه داد: استعداد یک قابلیت است، در حالی که نخبگی، قابلیت به جریان درآمده است، کسی که توانسته استعداد وجودی خودش را در جامعه محقق کند و اثر وجودی فوق العاده‌ای در بیرون از خودش به جا بگذارد، آنقدر فوق العاده که معمولاً از متوسط جامعه چنین اثرگذاری بر نمی‌آید. لذا نخبگی ویژگی‌ای است که در تعامل با دیگران تعریف می‌شود.

در نخبگی مرجعیت اجتماعی پدید می‌آید

الهی خراسانی افزود: بنابراین در نخبگی نوعی مرجعیت اجتماعی پدید می‌آید که چالش دوم را پدید می‌آورد. در واقع چالش دوم در نگرش اخلاقی به خود بین مرجعیت اجتماعی برآمده از تأثیر بر روی محیط با جلب نظر و توجه افراد به خود است. هرگاه نخبگان خود را به شهرت (سلبریتی شدن) فرو بکاهند، آغاز سقوط اخلاقی است، زیرا جای کنشگری و مرجعیت واقعی جامعه را به جلب توجه داده است. پس از مدتی مکانیزم‌های اشتباه نمایه و ارزیابی کنش نخبگان هم به کمک این نگرش غلط می‌آید.

وی با اشاره به روال‌های اندازه‌گیری فعالیت‌های علمی، گفت: این موارد بیش از آنکه نشان از اثرگذاری واقعی داشته باشند، علامت توجه دیگران به آن مقوله است، لزوما به معنای حل مشکل و اثرگذاری واقعی نیست، این رویه موجب می‌شود به نخبه‌ای که درگیر نگارش مقالات علمی است، توهم اثرگذاری با شاخص جلب توجه دیگران دست دهد.

این مدرس حوزه علمیه ادامه داد: تصور اشتباهی که در استعدادهای برتر شکل می‌گیرد، این است که نخبگی، نوعی مزیت است. مزیتی که اختصاصی و خود اتکا است. در این نگاه یک نخبه خودش را تافته جدا بافته فرض می‌کند و معمولا توجه ندارد که نخبگی محصول جامعه است و نه محصول تلاش شخصی.

الهی خراسانی با تأکید بر دو بعد نخبگی، تصریح کرد: نخست سرمایه‌هایی که در اختیار شماست برای نخبه بودن که ممکن است موروثی و یا اکتسابی باشد. اما به دلیل عارضه تحسین‌شدگی که جان یک نخبه را ممکن است پر کند، کم کم این تصور برای او ممکن ایجاد شود که من یک مزیت ذاتی دارم که خودم آن را ایجاد کردم، بنابراین دیگران سهمی و حقی ندارند که موجب اثرات ثانوی آن بر کنشکری او می‌شود و احساس مسئولیت زیر پوشش احساس مزیت گم می‌شود.  

وی افزود: در واقع به جای اینکه از خودش بپرسد که من با توجه سرمایه فوق‌العاده‌ای که در اختیار دارم، چه تأثیر وجودی می‌توانم بگذارم، این پرسش را مطرح می‌کند که دیگران برای من چه می‌کنند؟ چقدر به من توجه دارند و چقدر این مزیت را در من به رسمیت می‌شناسند. آنچه در نگرش اخلاقی به خود اهمیت دارد این است که نخبه باید بیش از همه هویت انسانی خودش را کشف و به رسمیت بشناسند، و همه فضلیت‌ها را نسبت به این فضلیت انسانی محاسبه کند. اگر همه مزایا به مزایای وجود انسانی برگردند، مزیت می‌شود. چنانکه پول مزیت انسانی را بالاتر نمی‌برد، بنابراین در نگرش اخلاقی مزیت محسوب نمی‌شود. حتی معلومات تا زمانی که به رشد انسانی منتهی نشود، فضیلت محسوب نمی‌شود.

الهی خراسانی اظهار کرد: نگرش اخلاقی به خود تنها در شرایطی امکان پذیر که متکی به یک تعالی خارج از ما باشد، یعنی وجود متعالی برتر از انسان که بتواند از او الهام گیرد. در بالاترین درجه خداوند می‌تواند الهام بخش اخلاقی به ما باشد. در لایه‌های بعدی انسان‌های والای اخلاقی قرار دارند که می‌توانند الهام بخش باشند.  

این مدرس حوزه علمیه در خصوص نگرش اخلاقی به دیگر نخبگان به حسادت به عنوان بزرگترین عارضه اشاره کرد و گفت: چنانکه در روایت آمده حسد آفت علم است، بنابراین چگونگی کنترل این حسد ورزی اهمیت دارد و به نظر می‌رسد اگر هویت انسانی اهمیت یابد چنین صفتی کم رنگ خواهد شد. در درجه بعدی اطلاع و به رسمیت شناختن دیگران نگرشی است که می‌تواند در کاهش این چالش کمک کننده باشد.

وی درباره نگرش اخلاقی به جامعه و دیگران، بیان کرد: نخست احساس مسئولیت به جای خود شیفتگی و احساس مزیت است، دوم آنکه بدانیم کنشگر هستیم یا نمایش‌دهنده کنش. بسیاری از اقداماتی که انجام می‌دهیم اگر در درون خودمان محاسبه کنیم، متوجه خواهیم شد که تأثیر‌گذاری واقعی نیست، بلکه نمایش تأثیر است.

این مدرس حوزه علمیه تصریح کرد: قبل از آنکه به دنبال راه‌های فوق العاده و متفاوت برای اثرگذاری باشیم، مدل‌های آسان اثرگذاری را بیابیم و تجربه کنیم. این چنین تجاربی حداقل دو آورده برای ما خواهد داشت، نخست آنکه کمک به دیگران یک مهارت است و ورزیدنی است، اگر تجربه نکنیم، نمی‌توانیم در موقعیت لازم به دیگران فکر کنیم و کمک کنیم. بدین ترتیب آمادگی روحی برای نخبه واقعی و در عمل پیدا می‌کنیم. دوم آنکه تجربه‌های کوچک‌تر در ما امید و احساس رضایت خاطر ایجاد می‌کند و کمک خواهد کرد پله‌های موفقیت بزرگ‌تر را بهتر طی کنیم.   

انتهای پیام
captcha