از جشنهای قدیمی ایرانی، بیش از همه جشن سال نو برگزار میشد. البته مسلمانان، بهویژه در زمان عمر دوم، عمر بن عبدالعزیز از خلفای امویه که از مخالفان ایرانیان بودند، کوشش کردند تا این اعیاد را ملغی کنند و کسانی را که در این مواقع بهطور کلی هدایای متداولی برای مقامات بالاتر میفرستادند، تحت فشار قرار دادند.
اما این رسم چنان عمیق با اندیشه و احساس مردم ایران وابسته بود که به زودی برای خود جایی باز کرد و با اوج گرفتن کار عباسیان و به واسطه نفوذ خاندان ایرانی برمکیان در وزارت کشور رواجی دوباره یافت. بهویژه در زمان دودمان آل بویه که نخستین دودمان شیعی ایرانی را در ایران تشکیل داده بودند، کاملاً در همه جا متداول شد و حتی در میانرودان (در بغداد و بصره) رسمی همهگیر شد. در سوریه، مصر و شمال آفریقا نیز این جشن در برخی از زمانها بهطور نامنظم برگزار میشد. بدین ترتیب نوروز با ورود اسلام به ایران و فراگیری این مذهب در عرصهای گسترده از شبه قاره هند تا شمال آفریقا، فرصت آن را پیدا کرد تا در میان اقوام غیر ایرانی نیز رایج شود.
سعید طاووسی مسرور؛ عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در گفتوگو با ایکنا، به توضیح در رابطه با مسئله نوروز و این عید باستانی در مذهب تشیع پرداخته که مشروح آن را میخوانیم.
در طول این سالیان به ویژه بعد از انقلاب اسلامی، یکی از مواردی که همواره از جانب برخی افراد در آستانه نوروز مطرح شده، این بوده است که نوروز یک عید اسلامی یا شیعی نیست و ما عید فطر قربان و غدیر را در میان اعیاد اسلامی داریم و نوروز مربوط به فرهنگ زرتشی و دوره باستان است لذا باید یا کلا حذف شود و یا از تعطیلات آن کاسته شود و یا اینکه تعداد تعطیلات اعیاد اسلامی زیاد شود؛ در حالیکه وقتی به مسئله نوروز در ادبیات مکتوب شیعه میپردازیم، مشاهده میکنیم که نوروز در طول تاریخ مورد توجه بزرگان دین بوده و مشکلی با آن وجود نداشته است و حتی آن را گرامی نیز میداشتند.
در این زمینه هم در روایات نکاتی در مورد نوروز وجود دارد و هم در نوشتههای علما بدان اشاره شده است. برای مثال یکی از روایات مهمی که در این باره آمده، روایتی است که شیخ صدوق(ره) در کتاب من لایحضره الفقیه که از کتب اربعه شیعه است، روایت کرده و در آن آمده است که فردی در نوروز برای امیرالمؤمنین(ع) هدیهای میآورد و ایشان از مناسبت این هدیه سؤال میکنند و آن فرد اشاره میکند که امروز، نوروز است و امام(ع) به او میفرمایند که هر روز ما را نوروز کنید و نه تنها مخالفتی با این کار ندارند و بلکه اینگونه عنوان میکنند که این سنت، پسندیده است و شما دراین روز به هم هدیه میدهید و چه خوب است که هر روز نوروز باشد.
در این روایت مشاهده میکنیم که مذاهب مختلف اسلامی از نوروز روایت کردهاند و این مسئله در منابع آنها منعکس شده است. برای مثال این موضوع در شرح نهج البلاغه ابن ابیالحدید، التاریخ الکبیر محمد بن اسماعیل بخاری و دعائم الاسلام قاضی نعمان مغربی آمده است که نوعی شیرینی در نوروز برای حضرت آورده بودند که در این روایت گرامیداشت نوروز امضا شده و مورد تأیید قرار گرفته است. در کتاب مهمی که در قرن پنجم از سوی شیخ طوسی برای عمال عبادی و آئینی شیعه نگاشته است، از نورزو تا به حال محل توجه بوده است. این کتاب، مصباح المتهجد است که اگر به مفاتیح مراجعه کنیم، معمولا زمانی که مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح اینگونه عنوان کرده که شیخ در جایی اینطور نوشته و یا اینطور گفته، منظور شیخ طوسی و این کتاب است که شیخ در این کتاب اعمالی را طبق روایاتی از یکی از اصحاب امام صادق(ع) برای نوروز ذکر کرده و اعمالی مانند غسل، روزه، نماز ویژه، سجده شکر، دعا، پوشیدن لباس تمیز، عطر و ... را برای نوروز آورده است.
البته در بین علمای شیعه در مورد این روایت اختلاف وجود دارد. برخی مانند شیخ بهایی در کتاب جامعه عباسی، امام خمینی(ره)، آیتالله العظمی اراکی و آیتالله العظمی گلپایگانی عنوان کردهاند که عمل به این روایت، مستحب است و برخی نیز گفتهاند که این روایت باید به قصد رجا انجام شود، یعنی صحت این روایت و استحباب آن ثابت نیست اما مؤمنان میتوانند به قصد رجا و برای ثواب الهی آن را انجام دهند که از جمله این علما میتوان به آیتالله العظمی فاضل لنکرانی، آیتالله العظمی خامنهای و آیتالله العظمی سیستانی اشاره کرد. به هر حال فقهای بزرگ شیعه هیچگاه نفرمودند که گرامیداشت نوروز اشکال دارد بلکه همانطور که آیتالله العظمی سیستانی اشاره میکنند، نوروز یک عید شرعی در اسلام نیست اما در برخی روایات به اهمیت آن اشاره شده و گرامیداشت آن بدعت نیست. البته روایات بیشتری در رابطه با نوروز وجود دارد اما روایاتی نیز در مخالفت با نوروز بیان شده است که این روایات معتبر نبوده و سند ضعیفی دارند. البته هرچند در اعتبار برخی روایات موافق با نوروز نیز اختلاف وجود دارد، اما صحت آنها بیشتر و بالاتر از روایات مخالف است. برخی محققان بر این نظر هستند که روایات موافق نوروز بر روایات مخالف ترجیح دارند.
اما از نظر نوع مواجههای که شیعیان با نوروز داشتهاند، مشاهده میکنیم که از دوره صفوی و رسمیت شیعه در ایران به این سوی، مراسم نوروز همواره گرامی داشته میشده است و مردم نوروز را جشن میگرفتند که این سنت تا به امروز نیز ادامه داشته است. سنت نوروز چه در آداب و رسوم مردم و چه در آثاری که در این دوران تألیف شده، کاملا وجود داشته و مشاهده میشود. برای مثال مرحوم علامه مجلسی(ره) در کتاب زادالمعاد، دعای تحویل سال «یا مقلّب الْقلوب و الْأبْصار» را ذکر کرده و به اعمال دیگر آن اشاره میکند. در کتاب مفاتیح الجنان که در دوره پهلوی اول نوشته شده نیز به این اعمال تأکید شده و حاج شیخ عباس قمی نیز بدان نوشته یعنی کتاب زادالمعاد اشاره میکند.
همچنین، امام خمینی(ره) نیز در هنگام نوروز هر ساله به مردم پیام میدادند و مقام معظم رهبری نیز این روند را ادامه دادند. امام خمینی(ره) نیز این دعای مذکور در زادالمعاد یعنی دعای «یا مقلّب الْقلوب و الْأبْصار» را میخواندند و حتی در پیام نوروزی خود در روز اول فروردینماه سال 1361 به توضیح و شرح آن پرداختند.
اولین شعر دیوان امام خمینی(ره) نیز در مورد نوروز است. در واقع آن چیزی که از علمای معاصر در رابطه با نوروز مشاهده میکنیم، مخالفت با نوروز نیست بلکه توجه به این روز و استفاده از ظرفیتهای آن است. آیتالله العظمی شبیری زنجانی به مسئله صله رحم در این ایام خیلی توجه میدهند که ایام عید فرصت و ظرفیتی برای احیای این سنت حسنه و مورد تأکید اسلام است. آیتالله العظمی مکارم شیرازی نیز ضمن توجه دادن مردم به مسئله صله رحم در نوروز، مسئله خانه تکانی را مطرح کرده و میفرمایند انسانها در این ایام باید به پاک بودن محیط خانه، ظاهر و لباس خود توجه کنند و چه خوب است از این فرصت برای پاک کردن دل از اختلاف و کینه و نزدیکتر شدن هرچه بیشتر قلوب انسانها به یکدیگر استفاده شود. مرحوم آیتالله العظمی مجتبی تهرانی نیز بحث محاسبه در ایام نوروز را مطرح کردند که پایان سال فرصتی است که انسان به محاسبه نفس خود بپردازد و در سال جدید به بررسی عیوب و محاسن خود بپردازد تا محاسن را ادامه داده و از معایب دوری کند. بنابراین، در ادبیات مکتوب و کلمات شفاهی علما به این مورد توجه شده و بحث مخالفت با نوروز نبوده است.
نکته مهمی که مقام معظم رهبری و دیگر علمای کشور بدان اشاره کردهاند این است که نوروز فعلی، دیگر نوروز باستانی نیست یعنی نوروز در طول تاریخ به ویژه پس از اسلام، تغییر هویت پیدا کرده و نوروزی که در گذشته، عید ملی و سنت ایرانی بوده، امروز با دین اسلام و مذهب شیعه خو گرفته و رنگ و بوی مذهبی و شیعی پیدا کرده است. نوروز امروز دیگر صرفا جهت نو شدن سال و چیدن سفره هفتسین و ... نیست، بلکه برای مثال در همین سفره نوروز، قرآن گذاشته میشود و برخی خانوادهها مقید بودند که شمایل ائمه(ع) را در سفره هفتسین خود قرار میدادند و نوعی پیوند ایران و تشیع در این مراسم جلوهگر شده است.
نکته مهمی که درباره نوروز مطرح است، این است که در دوره باستان چندین جشن مانند مهرگان، تیرگان و ... وجود داشته که نوروز را برخی از افراد در این جشنها برگزار میکردند و زمان دقیقی برای آن وجود نداشت؛ چراکه تقویمی به صورت امروزی وجود نداشته است. پس از آنکه اسلام به ایران وارد میشود، در اینکه چه روزی را نوروز بگیرند، اختلاف بوده است. برخی اول فروردین، برخی دوم اردیبهشت و برخی دیگر سوم خرداد و هفتم ماه مهر را مراسم میگرفتند و هر کدام اینگونه عنوان میکردند که نوروز واقعی برای ماست. نهایتا در دوره ملکشاه سلجوقی بود که نوروز در اول فروردین تصویب شد و شروع سال شمسی را در اول فروردین قرار دادند. حجتالاسلام رسول جعفریان اینگونه بیان میکنند؛ روایاتی که درباره نوروز از ائمه(ع) وجود دارد، مربوط به جشن مهرگان و وجود نوروز در ماه مهر بوده است. این تثبیت نوروز در روز اول بهار، نکته بسیار جالبی است که مقام معظم رهبری و آیتالله العظمی مکارم شیرازی آن را حمل بر خوشذوقی ایرانیها دانستهاند که شروع سال آنها برخلاف مسیحیان که در زمستان آغاز میشود، در بهار است.
در سال قمری نیز ماه محرم که اولین ماه این سال است، با عزای امام حسین(ع) گره خورده؛ چنانچه در شعر بیدل دهلوی اینگونه آمده است که «جهان خونریز بنیاد است هشدار / سر سال از محرم آفریدند». این درحالی است که سال شمسی از اول بهار آغاز میشود. در کلام مقام معظم رهبری آمده است که این ذوق و سلیقه ایرانی است که برخلاف زمستان که وقت مردن و انجماد طبیعت است، هنگام زنده شدن موجودات در بهار را اول سال قرار دادند.
معمولا افراد اینگونه میاندیشند که نوروز از همان ابتدا در اول فروردین بوده است؛ درحالیکه اختلافات زیادی در این زمینه وجود داشته تا اینکه در عصر سلجوقی روز اول فروردین برای نوروز در نظر گفته میشود. نکته بعدی اینکه نوروز رنگ و بوی اسلامی و شیعی به خود گرفته است. برای مثال در افغانستان که بخشی از ایران فرهنگی است، در نوروز حتی افراد اهل تسنن نیز چه در مزار شریف و چه در کابل گرد هم جمع شده و پرچمی به نام حضرت امیر(ع) برافراشته میکنند و همگان در ذیل این پرچم قرار گرفته و مقید هستند که آغاز سال و لحظه تحویل سال زیر پرچم امام علی(ع) باشند. ممزوج شدن یک سنت ملی و ایرانی با عناصر اسلامی و شیعی یکی از نکات قابل توجه در مورد ایام نوروز است.