زنان در مقاطع متعددی از تاریخ در پیشبرد آیین روحبخش اسلام، نقشهای مؤثری ایفا کردهاند. یکی از عوامل پایایی مکتب تشیع، فداکاریها و اقدامات بهموقع زنان و مردان شیعه بوده است که واکاوی جنبههای گوناگون عملکرد آنان در این زمینه، الگوی مناسبی برای ایجاد تمدن اصیل اسلامی و سبک زندگی دینی ارائه خواهد داد.
در این میان، شناخت اثرگذاری زنان در تاریخ و رفع اتهام منفعل بودن آنان از نظر اسلام، از مهمترین وظایف حوزه پژوهشهای تاریخی است. نقش و اثرگذاری بانوان در عرصههای گوناگون تاریخی همواره از جمله موضوعاتی به شمار میرود که با کملطفی تاریخنگاران مواجه بوده و فقط گزارشهای تاریخی معدود و پراکندهای در این زمینه موجود است.
برای نمونه، بانوان شیعه در دوران پیشوای ششم شیعیان، نقش و تأثیر بسیاری در بسط جریان تشیع داشتند. آنها در زمینههای متعددی از جمله نقل روایت، پاسخ به سؤالات شرعی، وصایت، وکالت، هجرت و نشر فرهنگ ناب شیعه، حضور جریانساز و مؤثر خود را به اثبات رساندند که در ادامه به بخشی از این فعالیتها اشاره خواهد شد.
امام صادق(ع) در دورهای به امامت رسید که میبایست مکتب جعفری را در برابر امواج اندیشههای بیگانه بنا میکرد، در پرتو آن به تعلیم و تربیت افراد میپرداخت و حقایق اسلام و معارف قرآن را در دسترس علاقهمندان و دانشپژوهان فرقههای مختلف قرار میداد.
دوران امامت ایشان که پس از رحلت پدر بزرگوارش، امام باقر(ع) در سال ۱۱۴ هجری و در سن ۳۱ سالگی آغاز شد، با حکومت پنج تن از خلفای اموی یعنی هشام بن عبدالملک، ولید بن یزید، یزید بن ولید بن عبدالملک، ابراهیم بن ولید و مروان بن محمد و همچنین با دوران تحول فرهنگی و پیدایش فرقهها و گروههای مختلف همزمان بود. در آن زمان، مسلمانان با دنیای خارج روابط گستردهای برقرار کرده بودند و اندیشههای فلسفی، کلامی و علمی بیگانگان به جامعه اسلامی راه یافته بود.
بنابراین مسلمانان با افکار و عقاید دیگران نیز آشنا شده بودند. این آشنایی آثار مثبت و منفی بسیاری بر فرهنگ اسلامی به جا گذاشت. از جمله آثار منفی آن این بود که نفوذ افکار بیگانه در میان مسلمانان سبب پدید آمدن کشمکشهای علمی و مناظرات درباره مسائل عقیدتی و کلامی و موجب پیدایش فرق مختلف مانند زیدیه، اسماعیلیه، غلات، مرجئه، خوارج، دهریه و... شد. هر یک از این فرق برای خود مدرسه و تشکیلاتی داشتند، جلسات درس و بحث تشکیل میدادند و با گروههای دیگر به مناظره میپرداختند. اثر مثبت این رخدادها نیز افزایش عطش فراگیری فرهنگ اصیل اسلامی در میان مسلمانان بود. به همین دلیل، امام صادق(ع) در برابر امواج اندیشههای بیگانه و سؤالات بسیار مسلمانان، مکتب جعفری را بنا نهاد و فرهنگ اصیل اسلام را از آسیب جریانهای فکری منحرف مصون داشت.
دستگاه اموی در این دوران از نظر سیاسی و اجتماعی با مشکلات و مسائل بسیاری مواجه بود. موج مخالفت و عصیان علیه این رژیم رو به افزایش بود و مردم از ستمهای آن به تنگ آمده بودند؛ بنابراین شورشهای متعددی به وقوع پیوست. هرچند این شورشها با انگیزهها و اهداف مختلفی رخ میداد؛ ولی در براندازی رژیم اموی و برقراری عدالت و آزادی با یکدیگر همعقیده بودند. سرانجام پرونده ننگین حکومت ۹۲ ساله امویان با به هلاکت رسیدن آخرین حکمران آنان در سال ۱۳۲ هجری درهم پیچیده شد.
پس از امویان، عباسیان توانستند با انگیزههای دینی و اعتقادی به حکومت برسند. امام صادق(ع) ۱۲ سال پایانی عمر شریف خود را در دوران حکومت منصور سپری کرد و در این مدت، بدترین آزارها را به جان خرید. منصور امام را تحت فشار و مراقبتهای شدید قرار داد، مجلس درس و بحث آن بزرگوار را تعطیل و رفتوآمد شاگردانش را ممنوع کرد.
در این میان، وظیفه کاهش فشار و کنترل دستگاه حاکم برای انجام امور امامت به عهده بانوان شیعه بهمثابه «یاران مخفی امام» بود؛ زیرا این امکان برای آنها فراهم بود که در بین مردم رفتوآمد، به امور شیعیان رسیدگی و مسائل فقهی و عبادی آنان را حل کنند. زنان خاندان عصمت و همسران اصحاب امام صادق(ع) از دریای وسیع علوم جعفری بهره میبردند و در مقام راوی و عالم در بین شیعیان به نقل بیانات این امام بزرگوار میپرداختند.
در دوره امامت حضرت جعفر صادق(ع)، بانوان شیعه از مؤثرترین عناصر در انتقال معارف اسلامی، دفاع از ولایت و بسط تشیع محسوب میشدند. درواقع آنها وظیفه خطیر مدیریت بحران و ایجاد آرامش را در بین شیعیان ایفا میکردند و بهمثابه یاران پنهانی امام صادق(ع) برای خدمت در راه مکتب تشیع از هیچ کوششی دریغ نمیکردند.
شیخ طوسی، عالم بزرگ شیعه از ۱۳ راوی زن برای نقل روایات حضرت صادق(ع) سخن گفته است و نویسندگانی همچون غروی نایینی، نام ۳۷ بانوی راوی را در این دوران ذکر کردهاند. تعداد راویان زن در عصر امام صادق(ع) بیشتر از دورههای دیگر حیات معصومین(ع) بوده است و این نشان از پویایی دین و رشد چشمگیر دانش در بین زنان شیعه دارد.
این زنان با تأسی به تعالیم اسلام ناب محمدی، نقش مؤثری در انتقال معارف اهل بیت(ع)، دفاع از حریم ولایت و تبیین مسائل دینی داشتند. به سبب اعمال کنترل شدید بر امام صادق(ع) و اصحاب ایشان، این بانوان وظایف مهم دیگری نیز به دوش میکشیدند تا معارف حقیقی اسلام از تنگراههای انحراف مصون بماند و به نسلهای بعدی برسد. بانو امفروه، حمیده مصفا، فاطمه، دختر امام صادق(ع)، نفیسه خاتون، عروس امام و همچنین سعیده، منه و جده ابوطاهر نقش بسزایی در پیشبرد اهداف امام ایفا کردند. این بانوان با داشتن ویژگیهای شخصیتی ارجمند و پذیرش وظایف مهم به یاری امام صادق(ع) شتافتند که در زیر به تعدادی از آنها اشاره خواهد.
هنگامی که برادر سعیده و منه، از یاران امام(ع) به مدت چهار سال زندانی شد، این دو خواهر کتابهای برادر را که بیش از ۹۴ اثر بود، در محلی مخفی ضبط و نگهداری کردند که این اقدام آنان نشان از درک وضعیت بحرانی آن زمان و درایت آنها در حفظ آثار شیعه دارد.
هر امامی به امام پس از خود وصیت و به این ترتیب، جانشین بعد از خود را معرفی میکرد؛ اما این امر بهدلیل شرایط سخت سیاسی و به خطر افتادن جان امام بعدی، همواره با تقیه همراه بود. اطمینان پیشوای ششم شیعیان به فاطمه دخترشان و معرفی کردن امام بعد از خود به او، نشان از حافظ سر بودن بانو فاطمه در منزل پدر داشت. همچنین یکی از پنج وصی معرفیشده در هنگام شهادت امام صادق(ع)، بانو حمیده بود. هرچند که این اقدام، عملی سیاسی و از باب تقیه بود؛ ولی اصل عمل نشاندهنده عظمت شخصیت این بانوست.
هجرت در راه خدا و خشنودی او، یکی از مؤلفههای اساسی فرهنگ تشیع است. ظلم حکام عباسی سبب هجرت شیعیان به مناطق دیگر و گسترش قلمرو شیعه در نقاط گوناگون جهان شد. مصر یکی از مناطق دور از دستگاه خلافت بود که نفیسه خاتون آنجا را برای هجرت انتخاب کرد. حضور بانو نفیسه میان مردم آن دیار تأثیر زیادی گذاشت و موجب علاقهمندی بیشتر مردم مصر به خاندان اهل بیت(ع) شد. هجرت سیده نفیسه خاتون به مصر و تبلیغ دین از جانب ایشان اثرات سازندهای بر مردم آن دیار باقی گذاشت و زمینه گسترش فرهنگ تشیع را در آن منطقه جغرافیایی فراهم کرد.
از ویژگیهای مکتب علمی و دانشگاه جعفری، حضور زنان دانشمند در محضر ایشان بود، چنانکه بانوان فراوانی در این دانشگاه رشد و نمو یافتند. نقش فرهنگی بانوان در کسب دانش، نقل روایت، پرسش و پاسخ و انتقال فرهنگ ناب تشیع در دوران امام صادق(ع) بسیار مشهود بود؛ مثلاً بانو امفروه راوی حدیث بود و بهمثابه الگوی زنان در جامعه حضوری ثمربخش داشت. او حتی وکالت در پرداخت وجوه به خانوادههای شیعه امام را در مدینه نیز به عهده داشت. در مسائل علمی بسیار متبحر بود، تا جایی که به علم غیرمعصوم نیاز نداشت.
بانو حمیده نیز راوی حدیث بود. این حدیث امام صادق(ع) را که میفرماید: «به راستی شفاعت ما به کسی نرسد که نماز را سبک شمارد» او از امام روایت کرد. بانو حمیده با بهرهگیری از مکتب اهل بیت(ع) در مقامات علمی به درجهای رسید که امام صادق(ع) به بانوان میفرمود در مسائل و احکام فقهی به ایشان رجوع کنید.
سیده نفیسه نیز در مصر، مفسر و مبلغ دین بود و مورخان او را به دانش و فصاحت بیان ستودهاند. بهدلیل علم و تقوای مبرز او، علمای همعصرش در محضر وی حاضر میشدند. اهل مصر به کرامات، عبادات و دعاهای نفیسه خاتون اعتقاد خاص داشتند. حتی علمای مذاهب دیگر نیز برای این بانو احترام قائل بودند. برای نمونه، هنگامی که شافعی دار فانی را وداع گفت، بر حسب وصیتش، جنازه او را اطراف خانه نفیسه طواف دادند. همچنین شافعی وصیت کرده بود که نفیسه بر جنازهاش نماز بخواند.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام