امام خمینی(ره) در ۱۳ خرداد ۴۲ که همزمان با عصر عاشورا بود، سخنرانیای انجام داد که مقدمهای بر قیام ۱۵ خرداد شد. در بخشی از این سخنرانی آمده است:
«بسم اللَّه الرحمن الرحیم
الان عصر عاشوراست... گاهی که وقایع روز عاشورا را از نظر میگذرانم، این سؤال برایم پیش میآید که اگر بنیامیه و دستگاه یزید بن معاویه فقط با حسین(ع) سر جنگ داشتند، آن رفتار وحشیانه و خلاف انسانی چه بود که در روز عاشورا با زنهای بیپناه و اطفال بیگناه مرتکب شدند؟... نظرم این است که آنها با اساس، سر و کار داشتند و بنیهاشم را نمیخواستند... همین فکر برای ایران (وجود) داشت.»
ایشان خطاب به شاه ادامه میدهد: «... من میل ندارم که روزی اگر بخواهند تو بروی، همه شکر کنند... واللَّه، اسرائیل به درد تو نمیخورد، قرآن به درد تو میخورد. امروز به من اطلاع دادند که بعضی از اهل منبر را بردهاند در سازمان امنیت و گفتهاند شما سه چیز را کار نداشته باشید، دیگر هرچه میخواهید بگویید؛ یکی شاه را کار نداشته باشید، یکی هم اسرائیل را کار نداشته باشید، یکی هم نگویید دین در خطر است... ما هرچه گرفتاری داریم، از این سه تاست.»
امام(ره) با بیان اینکه تساوی حقوق زن و مرد رأی عبدالبهاست، میگوید: «آقای شاه نفهمیده میرود بالای آنجا، میگوید: تساوی حقوق زن و مرد. آقا! این را به تو تزریق کردند که بگویند بهایی هستی... واللَّه، من شنیدهام که سازمان امنیت در نظر دارد شاه را از نظر مردم بیندازد تا بیرونش کنند.»
ایشان از ارتباط شاه با اسرائیل صحبت میکند و ادامه میدهد: «... ربط بین شاه و اسرائیل چیست که سازمان امنیت میگوید از اسرائیل حرف نزنید، از شاه هم حرف نزنید؛ این دو تا تناسبشان چیست؟ مگر شاه، اسرائیلی است؟ به نظر سازمان امنیت، شاه یهودی است؟...»
سخنان امام خمینی(ره) همچون پتکی بر روح شاه فرود آمد. شاه فرمان خاموش کردن صدای قیام را صادر کرد. نخست جمع زیادی از یاران امام(ره) در شامگاه ۱۴ خرداد دستگیر شدند و سحرگاه ۱۵ خرداد ۴۲، صدها کماندوی اعزامی از مرکز، منزل امام خمینی(ره) را محاصره کردند و ایشان را در حالی که مشغول نماز شب بود، دستگیر کردند و سراسیمه به تهران بردند و زندانی ساختند.
خبر دستگیری امام(ره) به سرعت در شهر قم و مناطق اطراف پیچید. زن و مرد از روستاها و منازلشان در شهر به سوی منزل مقتدای خود حرکت کردند. شعار اصلی جمعیت، «یا مرگ یا خمینی» بود. هنگامی که سیل جمعیت از حرم حضرت معصومه(س) بیرون آمد، رگبار مسلسلها گشوده و قیام با سرکوبی شدید کنترل شد. کامیونهای نظامی اجساد شهدا و مجروحین را به سرعت از خیابانها و کوچهها به نقاط نامعلومی بردند. صبحگاه ۱۵ خرداد خبر دستگیری رهبر انقلاب به تهران، مشهد، شیراز و دیگر شهرها رسید و وضعیتی مشابه قم پدید آورد. روز ۱۵ خرداد در تهران و قم حکومت نظامی برقرار شد؛ اما با وجود آن، روزهای بعد نیز تظاهرات وسیعی برپا بود که در هر مورد به درگیری خونین انجامید. در این روز، رژیم پهلوی ۱۵ هزار نفر را شهید و بسیاری از طلاب، بازاریان و کسبه را دستگیر کرد. ۱۵ خرداد ۴۲ مبدأ انقلاب اسلامی مردم ایران بود. این قیام دربرگیرنده نکاتی است که در ادامه به آنها اشاره میشود.
رهبر معظم انقلاب در بیانات خود در بیستوچهارمین مراسم سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) درباره قیام ۱۵ خرداد فرمود: «این قیام نشاندهنده این بود كه آحاد ملت ایران با روحانیت و مرجعیت كه مظهر آن، امام بزرگوار بود، چنین پیوند مستحكمی دارند و نكته اینجاست كه همین پیوند است كه ضامن پیشرفت نهضت، اوجگیری آن و پیروزی نهضت میشود. هر جا حركتی، نهضتی به مردم متكی بود و مردم با آن همراه شدند، این نهضت قابل ادامه است؛ اما اگر مردم با حركتی اعتراضی پیوند نخوردند، آن حرکت ناكام خواهد ماند.»
آنچه در تمام این وقایع به چشم میخورد، این است که قیام ۱۵ خرداد، جلوهای از قیام لِلّه بود. در قیام لله، قدرت الهی تنها پشتوانه است که هیچ قدرت نظامی و بشری توان مقابله با آن را ندارد. در صحیفه امام، ج ۱۳، صفحات ۱۳۸ تا ۱۳۹ آمده است: «قیام لله کیفیتش، ماهیتش با قیامهایی که غیرخدایی باشد، هر چه باشد، این با هم فرق دارد. قیام لله پشتوانهاش قدرت خداست، پشتوانهاش تفنگ نیست، پشتوانهاش مسلسل نیست، پشتوانهاش قدرت خداست. وقتی قدرت خدا در بین آمد، دیگر قدرتی در مقابل آن نمیتواند عرض اندام کند...»
در آیه ۴۶ سوره سبا میخوانیم: «قُل إنَّما أَعِظُکُم بِواحِدَة أَن تَقُومُوا لِلّهِ مَثنی وَ فُردی…؛ [ای پیامبر!] بگو: شما را فقط به یک چیز اندرز میدهم و آن اینکه دو نفر دو نفر و یا یک نفر یک نفر برای خدا قیام کنید.» با بررسی مستندات، بیانات و پیامهای امام خمینی(ره)، تنها آیهای که از آغاز تا فرجام انقلاب و تا پایان عمر مبارک، ایشان بر آن تأکید فراوان کرده و بهمثابه شاهبیت سخنان ایشان تجلی ویژهای داشته، همین موعظه قرآنی است و مبنای تعریف قیام لله قرار میگیرد.
امام خمینی(ره) ۱۵ خرداد را «یومالله» خواند و قیام مردم را مایه رشد آنان، نقطه عطف تاریخ و خمیرمایه نهضت اسلامی میدانست. ایشان با نفی ملی بودن قیام ۱۵ خرداد، آن را نهضتی قرآنی و اسلامی نامید که شهادتطلبی مردم آن را پدید آورد.
برخی معتقدند مقصود از «ایام الله»، آن زمانهایى است که امر خدا و آیات وحدانیت و سلطنت او ظاهر شده و یا ظاهر میشود، مانند روز مرگ که در آن روز سلطنت آخرتى خدا هویدا میگردد و اسباب دنیوى از سببیت و تأثیر میافتند، یا مانند روز قیامت که هیچکس براى دیگرى مالک چیزى نیست و براى کسى کارى نمیتواند انجام دهد و همه امور فقط به دست خداست. از طرفی ممکن است روزهای ظهور رحمت و نعمت الهى نیز جزو این ایام باشد.
به عبارتی «ایام اللَّه»، تمام روزهایى است که در تاریخ زندگى بشر عظمتی دارد و به عبارت دیگر، هر روز که یکى از فرمانهاى خدا در آن چنان بدرخشد که بقیه امور را تحتالشعاع خود قرار دهد، آن روز را میتوان از «ایام اللَّه» دانست و درواقع ۱۵ خرداد سال ۴۲ که دستور خداوند مبنی بر قیام لله رخ داد، یکی از ایام الله محسوب میشود.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام