اگرچه سالهاست آرامستان تخت فولاد میزبان متوفیان نیست؛ اما هیچگاه به فراموشخانهای متروک، تبدیل نشده و همواره بهمثابه گنجینهای تاریخی و فرهنگی مورد توجه مردم اصفهان و همچنین گردشگران داخلی و خارجی قرار گرفته است. آرامستانی که مشاهیر، اندیشمندان و بزرگان بسیاری در عرصههای گوناگون علوم دینی، ادبی، هنری و... در آن آرمیده و هریک به نوبه خود بر عیار و اهمیت این مکان افزودهاند.
از میان مشاهیر مدفون در سرزمین تخت فولاد، نام تعدادی از بانوان اثرگذار ملی و نقشآفرین نیز به چشم میخورد که زندگانی هریک، نقطه عطفی در تاریخ ایران به شمار میرود.
«بیبی مریم بختیاری» یکی از این بانوان و ستارگان خفته در منظومه تخت فولاد است. او از جمله زنان مشروطهخواه بود که در کنار سایر بزرگان ایل بختیاری، نقشی اساسی در جریان مشروطه ایفا کرد. بیبی مریم در سال ۱۲۵۱ ه.ش در خطه بختیاریها زاده شد و به طایفه زراسوند هفت لنگ تعلق داشت. او فرزند حسین قلی خان ایلخانی، یکی از ایلخانان بزرگ بختیاری و برادر سردار اسعد بختیاری و نجف قلی خان بختیاری، مشهور به صمصامالسلطنه بود.
پدر بیبی مریم زمانی که او ۹ سال بیشتر نداشت، به دستور مستقیم ناصرالدین شاه کشته شد و به همین دلیل، کینه دیرینهای بین بیبی مریم و ایل قاجار پیش از مشروطه شکل گرفت که در مبارزات و کشمکشهای او با قاجاریان نیز تأثیرگذار بود. بیبی مریم بختیاری بنابر شرایط زندگی ایلی، در فنون تیراندازی و سوارکاری مهارت داشت و از آنجایی که همسر خان بود، سواران و جنگجویانی نیز در اختیار خود داشت که در مبارزات و مقابلههای او در برابر حکام مستبد قاجار، بیبی مریم را همراهی میکردند. او یکی از معدود زنان ایل بختیاری محسوب میشد که سواد خواندن و نوشتن داشت و همچنین از بانوان آزاداندیشی بود که همیشه بر حقوق برابر بانوان و مردان ایرانی و مقابله با ظلم و استبداد تأکید میورزید. سخنان او در کتاب خاطراتش نیز گویای این مطلب است.
بیبی مریم از جمله زنان مشروطهخواه محسوب میشود که بهطور مستقیم در فتح تهران و جریانهای بعدی مشروطیت نیز تأثیرگذار بود و حمایتهای او از مشروطه صرفاً جنبه زبانی نداشت. درواقع بیبی مریم هم در جریانات پیش از فتح تهران، هم در اثنای آن و نیز در تحولات بعدی مشروطیت نقشآفرینی کرد و اسناد و مدارکی که درباره این زن بختیاری موجود است، حضور فعال او را در جریانات مشروطهخواهی نشان میدهد. پیش از فتح تهران، بیبی مریم تلاش داشت تا سران ایل بختیاری بهخصوص سردار اسعد را برای فتح تهران ترغیب کند. بیبی مریم از طریق سخنرانیها و ارسال تلگراف و نامه به سران ایل بختیاری، آنها را ترغیب کرد تا علیه استبداد محمدعلی شاه موضعگیری کنند و به مقابله با او بپردازند.
این بانوی پرافتخار در جریان فتح تهران نیز به صورت مسلحانه نقشآفرین بود و با قوای خود به سمت تهران حرکت کرد. او قبل از فتح تهران به صورت مخفیانه وارد این شهر شد و پس از اینکه سردار اسعد به تهران حمله کرد، با سنگربندی در حوزه بهارستان به قزاقها حملهور شد، شخصاً تفنگ به دست گرفت و با آنها جنگید. شایان ذکر است که بیبی مریم پس از نقش مهمی که در فتح تهران داشت، به لقب «سردار مریم» ملقب شد. رشادتهای او صرفاً به مبارزاتش در جریان فتح تهران ختم نمیشود و این زن بختیاری در طول مبارزات مشروطیت، تقویت مجلس و فرآیندهای مشروطهخواهی نیز تأثیرگذار بود. نگرشها و تفکرات روشنفکرانه او باعث میشد تا در جریان مبارزات مشروطیت همواره از نیروهای مبارز حمایت کند و به همین دلیل، خانه و قلعهاش پناهگاه بسیاری از آزادیخواهان آن دوره بود.
در طی جنگ جهانی اول نیز سردار مریم تلاش کرد تا از مبانی و اصول مشروطیت حمایت و با دفع قوای خارجی به استقلال ایران کمک کند. به همین دلیل بود که در طی جنگ جهانی با وجود اینکه بختیاریها از انگلیسیها حمایت میکردند، بیبی مریم به مبارزه با آنها پرداخت. او در این زمان همراه تفنگچیان خود از جبهه متحدین حمایت و با همکاری خوانین پشتکوه به انگلیسیها حمله کرد. حمایتهای بیبی مریم از متحدین باعث شد تا امپراطور آلمان، کمان تمثال میناکاری و الماسنشان و همچنین صلیب آهنین خود را که از مهمترین نشانهای دولتی آلمان محسوب میشد، برای سردار مریم ارسال کند.
مبارزات و تقابل بیبی مریم با انگلیسیها به این زمان ختم نگردید و در طی قرارداد ۱۹۱۹ و کودتای ۱۲۹۹ که انگلیسیها به تاراج ایران روی آوردند نیز در برابر آنها ایستاد تا جایی که محمد مصدق پیش از کودتا به او پناه برد و مدتی مهمانش بود. سردار مریم گواه این حقیقت است که بانوان اقوام ایرانی نیز در جریان مشروطیت نقش بسزایی داشتند و پابهپای زنان پایتخت در مقابله با استبداد و حمایت از حقوق بانوان در میدان مبارزات حاضر بودند. سردار مریم در کتاب خاطرات خود بارها این مسائل را مورد توجه و تأکید قرار داده است.
این بانوی غرورآفرین سرانجام در سال ۱۳۱۶ شمسی، سه سال پس از اعدام فرزند ارشدش، علیمردان خان در اصفهان درگذشت و در تکیه میرفندرسکی تخت فولاد به آغوش خاک سپرده شد.
زهرا مظفریفرد
انتهای پیام