کد خبر: 4223549
تاریخ انتشار : ۰۷ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۵۲

نگاهی به زندگی و زمانه امام موسی کاظم(ع)

در دوران حیات امام موسی کاظم(ع)، جامعه اسلامی شرایط بسیار پیچیده و حساسی داشت و امام با کاربست الگویی موفق توانست جامعه شیعه را از تهدیدهای سیاسی و فرهنگی مصون بدارد و آن را هدایت کند.

حرم امام موسی کاظم(ع) در کاظمینامام موسی کاظم(ع) فرزند جعفر بن محمد الصادق(ع)، هفتمین امام شیعیان است. روز ولادت ایشان در بعضی از منابع، هفتم ماه صفر و در منابعی دیگر، ماه ذی‌الحجه ذکر شده است. امام کاظم(ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش به مدت ۳۵ سال رهبری شیعیان را برعهده داشت. مادر بزرگوار ایشان حمیده مصفاة بود.

امام هفتم شیعیان به دلیل کثرت زهد و عبادت به «عبد الصالح» و به دلیل حلم، فرو بردن خشم و صبر بر مشکلات و آلام زمانه به کاظم مشهور شد. مهم‌ترین القاب امام موسی بن جعفر(ع)، کاظم، صابر، صالح، امین و عبد الصالح بوده و در میان شیعیان به باب‌ الحوائج نیز معروف است.

مشی امام بر این بود که مخالفان و بداندیشان را با عفو و احسان بی‌کران خویش تربیت می‌کرد. همچنین شب‌ها به‌ صورت ناشناس در کوچه‌های مدینه می‌گشت و به مستمندان کمک می‌کرد. ایشان بسیار ساده‌زیست بود، به طوری‌ که در اطاقی که نماز می‌گزارد، جز بوریا، مصحف و شمشیر چیز دیگری نبود.

قابل ذکر است که جلد ۴۸ بحار الانوار به امام کاظم(ع) اختصاص دارد. این جلد در ۱۲ باب و ۲۹۰ صفحه به تاریخ و احوالات امام کاظم(ع) همچون برادران و خواهران امام، فرزندان ایشان، حرم مطهر کاظمین و... پرداخته است.

شرایط و زمانه امام کاظم(ع)

دورانی که موسی‌ بن جعفر(ع) در آن زندگی می‌کرد، با نخستین مرحله استبداد و ستمگری خلفای عباسی مصادف بود. این اعمال فشار از زمان امام صادق(ع) آغاز شده بود و تا زمان امام رضا(ع) با شدت هرچه بیشتر ادامه یافت.

موسی بن جعفر(ع) در عصری می‌زیست که مردم دچار تشتت فکری شده و تعدد آرا باعث ایجاد فرق گوناگون شده بود. این وضعیت البته معلول عوامل خارجی و داخلی همچون اوضاع سیاسی متشنج در حکمرانی جامعه مسلمانان، منع تدوین احادیث نبوی، استقبال از احبار یهود و رهبران مسیحی تازه مسلمان‌شده برای بیان معارف خود و در مقابل محدود کردن مراجع علمی ذی‌صلاح یعنی عترت پیامبر اکرم(ص) برای پاسخ‌گویی به آنها و شبهاتشان، برداشت‌های ناروا از متون و مفاهیم دینی در پرتو جمود فکری و محدودیت‌های حضرات معصومین(ع) و تلاقی فرهنگ‌های غیراسلامی با فرهنگ‌ اسلامی بود.

در دوران حیات امام موسی کاظم(ع)، جامعه اسلامی شرایط بسیار پیچیده و حساسی داشت و امام با کاربست الگویی موفق توانست جامعه شیعه را از تهدیدهای سیاسی و فرهنگی مصون بدارد و آن را هدایت کند. الگوی مقابله آن حضرت با توجه به شرایط حساس حاکم، منطق و اصولی ثابت داشت و روح تعالیم دینی و فرامین الهی در آن جاری بود. در عین‌ حال، روش مقابله آن حضرت ماهیت ثانویه‌ای نیز داشت که متأثر از شرایط خاص زمانه به لحاظ فرهنگی، سیاسی و اجتماعی بود که می‌توان از آن با عنوان اصول متغیر نام برد.

توضیح اینکه سیره امام کاظم(ع) در مواجهه با تهدیدات سیاسی و فرهنگی در حقیقت همان سیره پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) بود که در حوزه اندیشه، موازین و قواعد نظری مشخص داشت و در حوزه عملی نیز دارای اصول و معیارهای معینی بود.

اما منطق رفتاری معصومین(ع) در کنار اصول ثابت از اصول متغیری نیز برخوردار بود. رهبر معظم انقلاب در این‌باره می‌فرماید: «تمام کارهای ائمه(ع) در طول این ۲۵۰ سال کار یک انسان با یک هدف، یک نیت و با تکنیک‌های مختلف است.»

برای نمونه اصل اقتدار در رفتار همه معصومین(ع) اصلی ثابت، اما اعمال قدرت امری نسبی است. مثلاً اصل مبارزه با دستگاه جور و ستم در رفتار همه ائمه(ع) تابع اصول تخلف‌ناپذیر بود؛ ولی به تناسب مقتضیات زمان و شرایط محیطی شکل این مبارزه تفاوت داشت. به تعبیر استاد شهید، مرتضی مطهری، مقتضیات زمان در شکل مبارزه تأثیرگذار بود. البته مقتضیات زمان نمی‌توانست بر سازش با ظلم اثرگذار باشد؛ بنابراین همه حضرات معصومین(ع) در زمان خود با هیچ خلیفه جوری سازش نکردند و همیشه در حال مبارزه بودند.

اصول ثابت در رفتار امام کاظم(ع)

دغدغه اصلی تمام انبیا و ائمه(ع)، هدایت جامعه به سمت رشد و کمال و دور کردن آن از انحرافات بود. آنها همواره با رویکردی آینده‌نگر، نظارت، پایش و هدایت رفتارهای سیاسی و فرهنگی جامعه را برعهده داشتند و برای تضمین سلامت آن اقداماتی انجام می‌دادند. از جمله این اقدامات، مؤلفه‌های رفتاری ثابت در سیره امام کاظم(ع) بود که در ادامه به بخشی از آنها اشاره خواهد شد.

پافشاری بر اصل امامت

امام کاظم(ع) همانند امامان دیگر، انحراف به‌ وجود آمده در اصل ولایت و جانشینی پس از پیامبر(ص) را برنمی‌تافت و غفلت از جایگاه امامت را موجب به وجود آمدن فرقه‌های انحرافی تهدیدزا برمی‌شمرد. از این‌رو به‌طور مدام شرایط و ویژگی‌های امام و رهبر واقعی را بیان و با این اقدام مردم را نسبت‌ به اصل امامت آگاه و نامشروع بودن خلافت عباسیان را نمایان می‌کرد. ایشان بارها با تأکید بسیار می‌فرمود: «امام بعد از من، فرزندم علی بن موسی‌الرضا است.»

هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند

استاد مطهری معتقد است: «برای حق باید از حق استفاده کرد. حتی اگر بدانیم یک حرف ناحق و نادرست باعث می‌شود همه گناهکاران توبه کنند، در عین‌ حال اسلام به ما اجازه چنین کاری را نمی‌دهد. ... اسلام به روش‌های نادرست و دروغ و حق را با باطل آمیختن نیاز ندارد؛ چراکه حق را با باطل آمیختن باعث نابودی حق می‌شود و حق تاب اینکه همراه باطل باقی بماند، ندارد.»

حاکمان عباسی و اموی به منظور تحکیم قدرت خود از هر تحریفی برای رسیدن به اهدافشان استفاده می‌کردند؛ اما امام کاظم(ع) به تبیین معنای واقعی دین و تشریح آثار منقول و روایت‌شده معارفی می‌پرداخت و در این راه از هیچ وسیله‌ و ابزاری که ناحق و ناروا باشد، مطلقاً بهره نمی‌برد.

ایشان در پاسخ به فرد زاهدی که در دفاع از دین و دیانت کوشش و جدیت فراوان داشت، فرمود: «تو باید به دنبال معرفت امام باشی و این مبارزات و تلاش‌ها و دلسوزی‌ها فقط در مسیر اعتقاد به ولایت راستین مفید خواهد بود.»

امام همچنین در مواجهه با گروهی از شیعیان که راجع‌ به ائمه(ع) دچار غلو شدند و حتی مقام الوهیت به آنها می‌دادند، همیشه سرسخت بود. هرچند برخی از این افراد معتقد بودند که با جعل احادیث و غلو درباره امامان در پی گسترش امامت حضرات معصومین(ع) هستند، اما ائمه(ع) لحظه‌ای این روش آنها را برنتافتند و مجدانه و قاطعانه با این گروه به مبارزه برخاستند. امام کاظم(ع) نیز با دور کردن آنها از جامعه توحیدی و افشای ماهیتشان، اعلام برائت، لعن و نفرین با آنان مقابله می‌کرد.

حفظ میراث علمی و فرهنگی

محافظت از اعتقادات اصیل مبتنی بر اعتقادات صحیح، افزایش اطلاعات مذهبی و پاسخ‌گویی به شبهات و القائات مخالفان یکی از مؤلفه‌های رفتاری پیشگیرانه از انحراف است که در سیره همه امامان و از جمله امام کاظم(ع) مشاهده می‌شود. ایشان همانند سنت پیامبر(ص) و امامان پیشین با برگزاری جلسات درس، نقل احادیث، گفت‌وگو و ثبت دقیق فتاوا به حفظ این میراث علمی کمک شایانی می‌کرد.

اصل اقتدار و مبارزه

اصل اقتدار در رفتار حضرات معصومین(ع)، اصلی مطلق و ثابت، اما اعمال قدرت نسبی است. اصل مبارزه با دستگاه ظلم در رفتار همه ائمه(ع) تابع اصول تخلف‌ناپذیر بود؛ ولی به تناسب مقتضیات زمان و شرایط محیطی شکل مبارزه تفاوت داشت. امام کاظم(ع) نیز در سراسر حیات با برکت خود به این جهاد مقدس پرداخت و با توجه به ویژگی‌های زمانه‌ از هیچ کوششی در این مسیر دریغ نمی‌کرد.

ایشان به یکی از کارگزاران حکومت عباسی می‌فرمود: «اگر از بلندی بلندی پرتاب و قطعه قطعه شوم، نزد من محبوب‌تر است از اینکه کاری برای ظالمان انجام دهم یا حتی بساطی برایشان پهن کنم، مگر آنکه غم مؤمنی را برطرف یا اسیری را آزاد یا دینی را ادا کنم.» امام در ادامه به عقوبت عمل یاری کردن ظالمان پرداخت.

رفتارهای متغیر و اقتضایی

انجام رفتارهای اقتضایی نیازمند آن است که رهبران بتوانند موقعیت‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی و... را به درستی تشخیص دهند و اقدامات حکومتی را با آن هماهنگ کنند.

اصول و معیارهای ائمه(ع) در مواجهه با پدیده‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی، اگرچه ثابت بودند، اما روش‌ها متفاوت و با توجه به مقتضیات زمان، اقدامات نیز متفاوت بود.

در زمان امام کاظم(ع) نیز که شرایط جامعه مسلمانان دستخوش انحرافات شده بود، ایشان با اتخاذ رفتارها و ابتکارات متناسب با شرایط آن زمان، رهبری جامعه تشیع را به عهده داشت.

تشکیلات وکالت

یکی از راه‌های مواجهه با تهدیدها، عمل تشکیلاتی است. رهبر معظم انقلاب می‌فرماید: «قضیه، یک مبارزه‌ طولانی، یک مبارزه‌ تشکیلاتی و مبارزه‌ای با داشتن افراد زیاد است.»

یکی از تشکیلاتی که امام کاظم(ع) برای پیشبرد اهداف خود آن را فراهم آورده بود، سازمان وکالت بود؛ نهادی راهبردی و الگوساز برای شیعه به منظور تفوق بر شرایط زمانی، نظارت و دسترسی همه‌جانبه به اقصی نقاط و همچنین مبادلات مالی و فرهنگی.

از سویی دیگر، امام کاظم(ع) در مقام هدایت تشکیلات وکالت به‌ شدت مراقب جریان‌های انحرافی مرتبط با این سازمان بود. چنانکه اگر برخی از اعضای این سازمان به خیانت، فساد و انحراف فکری و اخلاقی آلوده می‌شدند یا اینکه افرادی به دروغ ادعای وکالت امام را به‌ منظور تحقق اهداف فاسد و شیطانی خود داشتند، با آنان به شدت برخورد می‌کرد.

تنویر افکار عمومی

منطق اقتضایی امام معصوم(ع)، تبیین و هشدار روشنگرانه است. با همین منطق، امام کاظم(ع) با تیزبینی و مشاهده‌ خطرات پیش‌رو، تهدیدات قطعی خوانش‌های انحرافی دین را مشاهده و اقدام به روشن‌سازی افکار عمومی می‌کرد. مثلاً ایشان با جریان جبرگرایان که با توسل به آیات و روایاتی در پی اثبات نظریه‌ خود بودند، همواره به مبارزه می‌پرداخت. جبرگرایان این روایات نبوی را دستاویز خود قرار داده بودند: نبی اکرم(ص) فرمود: «بدبخت کسی است که در رحم مادر گرفتار شقاوت شود و خوشبخت کسی است که در شکم مادر، سعادتمند باشد.»

امام کاظم(ع) برای مبارزه با جبرگرایان به تبیین معنای واقعی این حدیث پرداخت و منظور پیامبر(ص) را این دانست که خداوند می‌داند بدبخت پس‌ از تولد، کردار اشقیا و خوشبخت، کردار سعادتمندان را خواهد داشت. ایشان با این تفسیر روشن به پیروان خود آموخت که علم خداوند به سعادت یا شقاوت فردی موجب جبر و سلب اختیار از او نمی‌شود، بلکه هر کس با اختیار خود می‌تواند راه آینده و سرنوشت خویش را انتخاب کند. ایشان می‌فرمود: «خداوند هیچ یک از مخلوقاتش را مجبور به نافرمانی نکرده است.»

تقیه

یکی از راه‌هایی که مبارزات و جریان‌های فکری، سیاسی و فرهنگی اهل‌ بیت(ع) را استمرار بخشید و به آن مجال رشد داد، جهاد و مبارزه آن بزرگواران به شیوه تقیه بود. امام کاظم(ع) نیز با برنامه‌ای حساب‌شده به شیوه تقیه، نیروهای فعال و مطمئنی مانند علی بن یقطین و جعفر بن محمد بن اشعث را مأمور به مربی‌گری علمی فرزندان هارون کرد و آنان را در مسئولیت‌های کلیدی حکومت باطل عباسی نفوذ داد. آنها نیز با شخصیت علمی و دینی استوار خود بدون استحاله شدن برای جامعه شیعی کارآمدی زیادی داشتند.

الهه‌سادات بدیع‌زادگان

انتهای پیام
captcha