خبرنگار ایکنا از اصفهان با علیاکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث گفتوگویی درباره عاشقانههای قرآن در سه سوره ضحی، انشراح و کوثر انجام داده است. در قسمت قبل در خصوص ارتباط این سه سوره مطالبی مطرح شد. در شماره پیشرو به بعضی از شبهات و پاسخ به آنها، امیدبخشترین آیه در سوره ضحی و اشارهای کوتاه به لطایف علمالاعداد و علمالحروف در این سه سوره پرداخته میشود.
ایکنا ـ در تفسیر سوره ضحی گفتیم که یهودیان از پیامبر(ص) درباره روح، ذوالقرنین و اصحاب کهف سؤال کردند. وقتی جبرئیل نازل نشد و این پرسشها بیجواب ماند، زخم زبان به پیامبر(ص) آغاز شد. برخی در خصوص این شأن نزول، شبهههایی وارد کردهاند؛ آنها را تبیین کنید.
نخست باید عرض کنم که هیچ شخصی نمیتواند اصل انقطاع وحی را انکار کند و این به قرینه آیه سوم سوره ضحی، «مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَىٰ؛ خدای تو هیچگاه تو را ترک نگفته و بر تو خشم نگرفته» بدیهی و قابل اثبات است. البته شبهههای دیگری هم مطرح است؛ برای نمونه میگویند: «سوره ضحی، یازدهمین سوره است؛ اما ماجرای روح، ذوالقرنین و اصحاب کهف در سورههای پنجاهم به بعد آمده است.» این چگونه قابل توجیه است؟ در پاسخ باید گفت اول اینکه، قرآن اصل و حقیقتی در عالم بالا دارد که «فی لَوْحٍ مَحفوظ» و «فی کتابٍ ٍمَکنون» است. پیش از نزول قرآن از سوی جبرئیل بر پیامبر(ص)، هفت مرتبه از این نزول در عالم ملکوت، مقام الوهیت و علم ذاتی حضرت حق وجود داشته و بعد تنزل کرده است.
بیشتر بخوانید:
امام خمینی(ره) مراتب نزول قرآن را به ترتیب در هفت مرحله حضرات سبعه شامل حضرت علمیه، حضرت اعیان، حضرت اقلام، حضرت الواح، حضرت مثال، حضرت حس مشترک و حضرت شهادت مطلقه میداند. به این درجه پایین نزول که ما در خدمت قرآن هستیم، «شهود مطلق» گفته میشود؛ یعنی به لفظ درآمدن قرآن و قابل سمع شدن آن. پس قرآن، پیش از نزول نیز وجود داشته و این ترتیبات عددی و تأخر و تقدم سورهها، مربوط به همین عالم شهود مطلقه است و برای حقیقت نزول قرآن موضوعیتی ندارد.
دوم آنکه، بعضی از آیات و سورهها بیش از یک بار و در موقعیتهای گوناگون بهصورت مکرر نازل شدهاند. سوم اینکه، قرآن معجزه خالده پیامبر(ص) بهشمار میرود و حتی در قیامت هم به زیباترین شکل ممکن یا شبیهترین انسان به امیرالمؤمنین(ع) حاضر است و این جاودانگی قرآن، حد زمان و مکان را درمینوردد. از این منظر هم تقدم و تأخر عددی نزول قرآن دیگر موضوعیت ندارد.
ایکنا ـ درباره اینکه عبارت «یُعْطیکَ» به حضرت فاطمه زهرا(س) اشاره دارد، بیشتر توضیح دهید.
در قسمت گذشته، سفری از سوره مبارکه ضحی به سوره شریفه کوثر داشتیم. سفر از عبارت «یُعْطیکَ» آغاز شد. پل اتصال میان این دو سوره، موضوع عطیه بود که آنچه اعطا شده است نیز بر حضرت زهرا(س) دلالت تام دارد. بهترین و محسوسترین دلیل بر ابتر نبودن پیامبر(ص)، سلاله سادات هستند؛ کسانی که در همه دنیا حضور داشته و دارند. البته این مصداقی کمی است.
به این موضوع هم توجه کنیم که فرزندان حضرت فاطمه(س) در این عالم چه کسانی هستند؟ اضافه بر ائمه معصومین(ع)، امامزادگان محترم، علمای بزرگ در طول تاریخ و معاصرین ما، امام خمینی(ره)، مقام معظم رهبری، علامه طباطبایی(ره)، آیتاللهالعظمی بروجردی(ره) و... درواقع مفهوم خیر کثیر در مصداق کمی و خصوصاً کیفی آن بهشمار میروند. آثار و برکاتی هم که از جانب این بزرگان به بشریت رسیده است، هزاران شاگرد و کتاب که خود منشأ خیرات و برکات بوده و هستند، همه از مصادیق خیر کثیر و مصداق تامه آن یعنی حضرت صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(س) محسوب میشود.
ایکنا ـ درباره امیدبخشترین آیه قرآن چند روایت مطرح شده است؛ اما شما بر آیه پنج سوره ضحی تأکید کردید. دلیل خود را بیان کنید.
روایات گوناگونی وجود دارند که آیات متعددی در این خصوص بیان کردهاند. از آن جمله، آیات ۱۳۵ آلعمران، ۴۸ و ۱۱۰ نساء، ۱۱۴ هود، ۵۳ زمر و ۵ ضحی؛ اما تحقیقات ما به آنجا رسید که قول آیه پنج سوره ضحی، بنا بر دلایلی که عرض میکنم، قابل قبولتر است. ضمن اینکه بقیه آیاتی هم که اشاره شدهاند، سرشار از امید و رحمت بیکران الهی هستند. نخست اینکه در آیه پنج سوره ضحی، اطلاق بدون قید و شرط از دو جنبه وجود دارد؛ یعنی هم رحمت مطلق از سوی خداوند و هم رضایت مطلق از سوی پیامبر(ص)؛ بنابراین شفاعت بیحدوحصر از این آیه فهمیده میشود.
دوم اینکه علاوه بر شفاعت از سوی خود پیامبر(ص)، شفاعت از سوی حضرت فاطمه(س) نیز ذیل این آیه شریفه وارد شده و امت مشمول شفاعت مضاعف میشوند که هر کدامش بیکرانه و بیکناره است.
سوم اینکه موقعیت این آیه در میانه سورهای که اوج عشقبازی خدا، رسول، جبرائیل و همچنین حضرت زهرای اطهر(علیهم الصلوة والسلام) به نمایش درآمده است، موقعیتی استثنایی در سراسر قرآن بهشمار میرود و هدف خداوند، جلب رضایت بینهایت حبیبش بوده است که در هیچ کجای قرآن چنین وضعیتی را شاهد نیستیم. به قول معروف، خداوند در این ماجرا با عبارت «مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَ مَا قَلَىٰ»، ناز پیامبرش را به قیمت بینهایت خریده است. این فرصت در تمام عمر مبارک پیامبر(ص) بینظیر محسوب میشود و در قرآن هم نمونه مشابهی برایش سراغ نداریم.
ایکنا ـ آیا ارتباطی میان آغاز سوره مبارکه ضحی با قسم خداوند و شأن نزولی که مطرح کردید، وجود دارد؟
قسم خداوند با قسمهایی که انسانها یاد میکنند، بسیار متفاوت است. قسمهای خداوند بحث مستقلی محسوب میشود و فرصت دیگری میطلبد. ظاهراً خداوند در قرآن به ۹۵ مورد قسم یاد کرده است. انواع متنوع آنها، دلایل این قسمها و موضوعات مهمی که خداوند برای آنها قسم یاد کرده (مقسم به یا مقسم علیه) جای بسی تدبر دارد.
یکی از انواع قسمهای خداوند، به نور و مظاهر آن است. «والضحی» یعنی قسم به تابش نور خورشید و قطعهای از روز که آفتاب به زیبایی، آرامش، نشاط و لطافتی بینظیر همهجا را فرا گرفته است. «والشَّمْسِ وَ ضُحیٰها، وَالقَمَر، وَالنَّجْم، وَالْفَجْر، وَالنَّهار»، نمونههایی دیگر از قسمهای خداوند محسوب میشوند که به مظاهر نور صورت گرفته است. البته نور علاوه بر معنای ظاهری، معنایی باطنی، معنوی، روحانی و ملکوتی هم دارد و در موضوع تفسیر اهل بیت(ع) و تأویلات در قرآن، مصادیقی هم از پیامبر(ص) و خاندان معصومش دارد و نیز اسمی از اسمای حسنای خداوند و یکی از نامهای قرآن است که فعلاََ میگذاریم و میگذریم.
ایکنا ـ تکرار ضمیر «کَ» در دو سوره ضحی و انشراح غیر از اینکه رابطه عاشقانه میان خدا و حبیبش را بیان میکند، به موارد دیگری هم میتواند اشاره داشته باشد؟
بله. از نگاه علمالحروف و علمالاعداد در سوره مبارکه ضحی، ۹ مرتبه ضمیر مخاطب منفصل «کَ» خطاب به پیامبر اکرم(ص) و در سوره مبارکه انشراح ۸ بار آمده که در مجموع، ۱۷ بار به تعداد رکعتهای نمازهای فریضه روزانه است.
عدد ۹ تعداد نمازهای روزانه واجبی است که در اوقات تاریکی شبانهروز(لیل) خوانده میشود و از سویی، عدد حرف «ط» در علمالاعداد منسوب به حضرت لیلةالقدر، یعنی فاطمه زهرا(س) است. البته این ضمیر «کَ» در دیگر سوره مورد بحث ما یعنی کوثر هم آمده و قابل توجه است. در ضمن، اگر مجموع خطابها را در افعال و ضمایر سورههای ضحی و انشراح در نظر بگیریم، ۲۷ مورد است. ۲۷ هم مضربی از عدد ۹ و همچنین جمع ارقامش برابر با ۹ است و میدانیم که ۹، معادل حرف «ط» و منسوب به حضرت صدیقه طاهره(س) است.
در ادامه این بحث، توجه به نکاتی در سوره مبارکه کوثر هم خالی از لطف نیست. این سوره در ردیف سورههای قرآن، سوره ۱۰۸ بهشمار میرود و ۱۸ کلمه دارد که معادل سن حضرت فاطمه(س) است. به قول معروف، کوتاهترین سوره قرآن با کوتاهعمرترین معصوم(ع) ارتباطی وثیق دارد.
نقش عدد محوری ۹ در اعدادی که گفتیم نیز با کمی دقت هویدا میشود. جمع ارقام ۱۰۸ برابر با ۹ است. از سویی، جمع ارقام عدد ۱۸ میشود ۹. عدد ۱۰۸ هم مضربی از ۹ است (۱۲×۹)، ۱۸ هم مضربی از ۹ است (۲×۹). تکرار و تأکید میکنیم که عدد ۹ نیز منسوب به امابیها، حضرت زهرا(س) است.
ایکنا ـ نگاه یتیمنواز، سائلبین و عائلنگر صاحبان ولایت به امت در آیات پنجم تا پایان سوره مبارکه ضحی مشهود است. در اینباره توضیح دهید.
سؤال بسیار دقیق و زیبایی مطرح کردید. این نگرش فقط مخصوص زمان حیات عادی و مادی صاحبان ولایت نیست، بلکه همچنان باقی است و تا قیامت ادامه دارد. یتیم فقط به فرزند پدر و مادر از دست داده اطلاق نمیشود، بلکه به هر فرد یا جمع بیسرپرست که تنها مانده است هم یتیم میگویند؛ برای مثال دُرّ یتیم، یعنی مروارید تک.
روایتی از امام عسکری(ع) است که با واسطه از رسول مکرم(ص) نقل میکنند. ایشان میفرماید: «اشدّ مِن یُتم الیتیم، الذی انقطع عن امه و ابیه یُتم یتیم انقطع عن امامه؛ یتیمتر از کسی که پدر و مادرش را از دست داده، آن کسی است که از امامش جدا شده باشد. (از سرپرستی پیشوای حق محروم شده باشد)» (بحارالانوار، ج ۱۰۸، ص ۱۷۱)
در کلمات سائل و عائل نوعی از فقر نهفته است. علاوه بر فقر مادی، فقر معنوی هم مطرح است؛ برای نمونه به عبارت «فقیر الی الله» در آیه 15 سوره فاطر «يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَرَاءُ إِلَى اللَّهِ» دقت کنید.
پس این عطیه بینظیر الهی ضمن اینکه مشکلات دنیوی را حل میکند، به طریقی بهتر و بیشتر مشکلات اخروی را هم حل خواهد کرد. یتیمان عالم، گمگشتگان، گمنامان، سائلین و عائلین نگران مشکلات مادی، معنوی، جسمی، روحی، فردی، اجتماعی، دنیوی و اخرویشان نباشند: در آیه 4 سوره ضحی آمده است: «وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولَى؛ و قطعاً آخرت براى تو از دنيا نيكوتر خواهد بود.» چرا که تحت حمایت نعمت عظمای ولایت هستند.
همانطور که در آیه ۱۱ سوره ضحی میخوانیم: «وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ؛ و از نعمت پروردگار خويش با مردم سخن گوى.» ولایت محدود به زمان و موقعیت خاصی نیست؛ بلکه فراگیر، همهجانبه و عالمشمول است و کائنات را بدون هیچ حد و مرزی دربرمیگیرد؛ بنابراین همانطور که شما فرمودید، نگاه یتیمنواز، سائلبین و عائلنگر صاحبان ولایت بر همه عالم در تمام ادوار نافذ و مؤثر است.
زهراسادات محمدی
انتهای پیام