خبرنگار ایکنا از اصفهان با علیاکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث درباره عاشقانههای قرآن در سه سوره ضحی، انشراح و کوثر، گفتوگویی انجام داده است. در شمارههای گذشته، به ارتباط این سه سوره، تعدادی از شبهات مطرحشده و پاسخ آنها، امیدبخشترین آیه قرآن در سوره ضحی، علمالاعداد و علمالحروف پرداختیم. در شماره پیشرو، بررسی آیات سوره انشراح و نکاتی درباره سوره کوثر، تقدیم نگاه خوانندگان میشود.
ایکنا ـ منظور از «وِزر» در سوره انشراح چیست؟
به آیه 5 سوره مبارکه انشراح «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا» دقت کنید. بعد از آنکه مشکلات دوران حیات مبارک پیامبر(ص) نظیر یتیمی، گمگشتگی و تهیدستی پیش از نبوت ایشان در سوره ضحی تذکر داده میشود، در سوره مبارکه انشراح، مشکلات پس از نبوت را هم یادآوری و از آن به «وِزر» تعبیر میکند. وزر، بار سنگینی را میگویند که از فرط ثقالت، کمرشکن است: آیه 3 این سوره مبارکه «الَّذِي أَنْقَضَ ظَهْرَكَ» دو بشارت میدهد؛ بشارت اول اینکه ما نام و یاد تو را بر فراز میکنیم: آیه 4 «وَ رَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ» و وعده خداوند تخلفناپذیر است و چنین هم کرد. به این ترتیب، دین پیامبر خاتمش را در همه آفاق گسترانید، نامش را بر همه مأذنهها و در تمام ساعات شبانهروز در جهان طنینانداز کرد و نسلش را از طریق معطای کوثرش، فاطمةالزهرا(س) و به تعبیر امام خمینی(ره)، بنیه شریفه محمدیه که انسان کامل است (لَیْلَةُالقدر) و از جمیع موجودات (اَلْفِ شَهر) بهتر است، در اقصی نقاط عالم پراکند.
بیشتر بخوانید:
بشارت دوم، آسانی همراه سختیهاست: «فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا، إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا.» برخلاف ظاهر این عبارت که تکراری به نظر میرسد و برخی گفتهاند از باب تأکید است، اما مرتبه اول با حرف فاء فصیحه بهطور خاص به شخص پیامبر(ص) برمیگردد و مرتبه دوم بهمثابه قاعدهای کلی که در زندگی همگان جریان دارد، بهطور عام مطرح است. قاعدهای که بسیار امیدبخش است و میفرماید که در دل همه سختیها، آسانی وجود دارد و با صبر و مقاومت است که این آسانی ظهور میکند.
دقت شود که نمیفرماید: «اِنَّ بَعْدَ الْعُسْرِ یُسْرَاً»، بلکه میفرماید: «اِنَّ مَعَ العُسْرِ یُسْراً»؛ سختی و آسانی همراه، همزمان و با همدیگر هستند. امکان ندارد سختی تنها باشد و بماند و بدون آسانی مستدام باشد، بلکه مشمول معیت ذاتی است و این بشارتی بسیار امیدوارکننده است و تحمل همهگونه سختی، رنج و فراق را سهل و راحت میکند. به یقین، منتظران ظهور حضرت منجی(عج) هم در دایره این بشارتند و این دوران سخت و محنتبار فراق و غیبت به سر خواهد شد.
ایکنا ـ درباره انتصاب امیرالمؤمنین(ع) به امامت در سوره انشراح توضیح دهید.
در دو آیه پایانی سوره مبارکه انشراح، خداوند به پیامبرش دستور مهمی میدهد: «فَانْصَبْ»؛ برخی به هر دلیل منصوب را به درجات پایینی تقلیل دادهاند، در حالی که اگر شرایط صدور این فرمان را در نظر بگیریم، به این نتیجه میرسیم که موضوع باید بسیار مهمتر، اساسیتر، سرنوشتسازتر و عامالمنفعهتر از آنچه گفتهاند، باشد و فراتر از دستوری فردی است.
آیه آخر سوره مبارکه انشراح، شرایط صدور این دستور را نشان میدهد: «وَ اِلیٰ رَبِّکَ فَارْغَب»؛ یعنی آخرین دستور را اجرا و به سوی پرودگارت حرکت و دنیا را ترک کن؛ پس باید دستور بسیار مهم و خطیری باشد که در واپسین روزهای عمر مبارک پیامبر(ص) صادر شده است. از روایات استفاده میشود که امر «فَانْصَب» درواقع «فانصِب» و امر به انتصاب امیرالمؤمنین علی(ع) به مقام امامت محسوب میشود؛ امری که پیامبر(ص) در آخرین سال عمر شریف خود در ۱۸ ذیالحجه و در غدیرخم اجرا کرد.
در کتاب «شواهدالتنزیل» حسکانی، عالم سنیمذهب و همچنین در بحارالانوار (ج ۳۶، ص ۱۳۴) آمده که تقدیر آیه چنین است: «فَاِذا فَرَغْتَ مِنْ نَبُوَتِکَ (اِکمالِ شَریعَتِکَ) فَانْصِبْ علیّآََ اِماماََ (لِلوَلایةِ، لِلْخِلافَةِ).» البته اگر «فانصَب» هم بخوانیم، همچنان مصداق مورد نظر تطبیق میکند؛ زیرا معنای آیه خطاب به پیامبر(ص) اینگونه میشود که پس از فراغت از نبوت، آن کار سخت و صعب را انجام بده. کدام کار از معرفی امیرالمؤمنین(ع) در مقام امام در میان خیل عنود، حسود و منافق سختتر بود؟
این عبارت از آیه ۶۷ سوره مبارکه مائده: «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» میرساند که ابلاغ این امر چقدر خطرناک بوده است. چه ساده انگاشته و چه غلط پنداشتهاند، آنان که این کار سخت را به نماز، نافله و تعقیبات نماز تفسیر کردهاند. آیا برای پیامبری که فانی فیالله است، راز و نیاز با معشوق، کار سخت و رنجآوری است یا بهترین لحظات وصال و عشقبازی بهشمار میرود؟
ایکنا ـ آیا خطاب «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» فقط به پیامبر(ص) است یا خطاب به امت هم محسوب میشود و آیا خیرات و برکات این خیر کثیر(کوثر) فقط به پیامبر(ص) رسیده یا به امت هم رسیده است؟
با اطمینان میتوان گفت که خطاب این آیه و بهطور کلی، خطاب سوره مبارکه کوثر فقط به پیامبر(ص) نیست؛ زیرا نیاز امت به این خیر کثیر و فیوضات و برکاتش به مراتب بیشتر از نیاز پیامبر(ص) به آن خیرات و برکات است. (البته اگر نیازی را برای ایشان در این خصوص متصور شویم.)
حال میخواهم حرفی را از استادم نقل کنم که تاکنون کسی نگفته است. ایشان فرمود: «اگر این حقیقت را بپذیریم که ما امت، نیازمان به آن خیرات و برکات بهخصوص به شفاعت در قیامت بیش از نیاز پیامبر(ص) به آن فیوضات است، پس خطاب آیه دوم این سوره هم عام است و امت هم مخاطبند.» این به چه معناست؟ یعنی اینکه شایسته است (نمیگویم بایسته است که تکلیفی بار شود) امت هم به شکرانه وجود کوثر، یعنی وجود ذیجود فاطمه(س)، آن جوهره قدسیه فی تعین الانسیه، بضعة الحقیقة النبویه، مطلع الانوار العلویه، صورة النفس الکلیه، جواد العالم العقلیه، انسیة الحوراء و صدیقة الزهراء، گاهی نماز شکر بخوانند و قربانی کنند: «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ.»
«انَّ شانِئَکَ هُوَاَلْاَبْتَر» و اینک گرچه ظاهراً سوره به پایان رسید، ولی چه زیبا فرمودهاند: پایان سوره در «قرائت» است؛ ولی تازه آغاز «رفاقت» است. رفاقت را با انس عمیقتر کنید. انس را با تکرار محقق کنید. در فضای انس، ابهامها از سایه خارج و آفتابی میشوند. آری در بلاغت، ایجاز به حذف را بهکار میگیرند؛ ولی در رفاقت کلیماللهی تازه میگویند و میگویند و میگویند: آیه 15 سوره مبارکه طه «وَلِيَ فِيهَا مَآرِبُ أُخْرَىٰ.»
زهراسادات محمدی
انتهای پیام