با گذشت 11 ماه از عملیات طوفان الاقصی و حملات مکرر رژیم اسرائیل به نوار غزه که موجب کشته شدن بیش از 41 هزار نفر از مردم این منطقه و همچنین تخریب گسترده ساختمانها، مراکز درمانی و آموزشی و از همه مهمتر، ترور شخصیتهای برجسته محور مقاومت از جمله اسماعیل هنیه شده، این رژیم حملاتش را در یک هفته اخیر به سمت کرانه باختری گسترش داده است که طبق گزارشهای وزارت بهداشت فلسطین، بر اثر این حملات، 35 فلسطینی کشته و بیش از 150 نفر مجروح شدهاند.
اگرچه در طول یک سال گذشته حملات اسرائیل بیشتر در نوار غزه متمرکز بوده و در اکثر رسانهها و محافل بینالمللی، بیشتر به وضعیت غزه پرداخته شده است و مقامات رژیم صهیونیستی، بهویژه شخص نتانیاهو، بارها هدف خود را از این حملات نابودی حماس اعلام کردهاند، اما درواقع، علاوه بر مهار حماس، هدف اصلی نتانیاهو و اعضای حزب لیکود، تسلط بیشتر بر کرانه باختری و الحاق کامل آن به اسرائیل است.
چرایی این مسئله، یعنی الحاق کرانه باختری به اسرائیل را باید از چند جنبه مورد بررسی قرار داد؛ نخست بعد تاریخی این منطقه است که در منابع تاریخی دین یهود از جمله کتاب مقدس و تورات با نامهای سامریه یا یهودیه شناخته میشود و یادآور پادشاهی بنیاسرائیل در این منطقه است، بهطوری که بر اساس متون کتب یادشده و ایدئولوژی صهیونیسم، فقط قوم بنیاسرائیل باید در آنجا ساکن باشند و سکونت غیراسرائیلیها امکانپذیر نیست.
دومین جنبه به وسعت این منطقه برمیگردد؛ مساحت کرانه باختری 5860 کیلومتر مربع و دارای جمعیتی نزدیک به سه میلیون نفر است، در حالی که مساحت نوار غزه به 360 کیلومتر مربع و جمعیت آن نیز به دو میلیون نفر میرسد.
از جنبه سوم، موقعیت جغرافیایی کرانه باختری اهمیت دارد. این منطقه پوشیده از کوه است که از شمال به جنوب کشیده شده و از شمال، غرب و جنوب به اسرائیل محدود میشود و در قسمت شرقی نیز با اردن هممرز است. همچنین مرز مشترک زیادی که کرانه باختری با اسرائیل دارد، موجب شده است تا نیروهای مقاومت به راحتی مناطق مهم اسرائیل را مورد هدف قرار دهند.
از طرفی داشتن خاک مرغوب، زمینهای حاصلخیز، موقعیت استراتژیک و نزدیکی به بیتالمقدس نیز بر اهمیت آن افزوده، بهطوری که باعث گسترش شهرکسازیهای غیرقانونی شده است. در حال حاضر، بیش از 500 هزار یهودی در 140 شهرک قانونی اسکان یافتهاند. از واقعه هفتم اکتبر به این طرف نیز بیش از 100 شهرک غیرقانونی بهوسیله رژیم اسرائیل ساخته شده است که در تضاد آشکار با قوانین بینالمللی قرار دارد و موجب اعتراض جامعه جهانی و حتی حامیان اسرائیل مانند ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا شده است.
در آخر نیز باید به بعد سیاسی ماجرا اشاره کرد. اکثر شهرکنشینان کرانه باختری متمایل به حزب راست افراطی هستند و نفوذ قابل توجهی در کابینه نتانیاهو دارند، بهطوری که بر اخراج فلسطینیان از کرانه باختری بسیار پافشاری میکنند. از سویی، سرمایهداران صهیونیست در داخل و خارج از اسرائیل، بهویژه در ایالات متحده آمریکا از قدرت قابل توجهی برخوردارند و هزینههای زیادی برای طرح الحاق کرانه باختری و افزایش شهرکسازی صرف کردهاند.
با توجه به نزدیک بودن انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و حمایت میلیاردرهای بزرگ صهیونیست از کمپین انتخاباتی ترامپ، در مقام نزدیکترین فرد سیاسی آمریکا به نتانیاهو، گسترش درگیری در کرانه باختری میتواند فشار نتانیاهو و کانونهای صهیونیستی قدرتمند در آمریکا را نسبت به ترامپ در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری، برای پیشبرد اهداف خود محقق کند.
همچنین با خشونت گسترده صهیونیستها علیه ساکنان نوار غزه و کرانه باختری، استقبال مردم این مناطق از عضویت در گروههایی مانند جهاد اسلامی و حماس به مراتب بیشتر شده است. براساس یک نظرسنجی معتبر در فلسطین، محبوبیت گروههای مقاومت از جمله حماس در میان مردم کرانه باختری و نوار غزه در مقایسه با پیش از هفتم اکتبر به طرز قابل توجهی افزایش یافته است.
نکته درخور توجه این است که در این نظرسنجی، میزان گرایش به حماس در کرانه باختری که این گروه قدرت کمرنگی در آنجا دارد، بیشتر از نوار غزه بوده و محبوبیت تشکیلات خودگردان کاهش زیادی پیدا کرده است؛ پس به نظر میرسد نتانیاهو از ترس پیوستن مردم کرانه باختری به حماس و قدرتمند شدن آن در این منطقه، همچون غزه استراتژی جنگ فرسایشی را در کرانه باختری دنبال کند.
پگاهسادات طباطبایی، دانشآموخته کارشناسی ارشد روابط بینالملل
انتهای پیام