بهمناسبت ۲۷ رجبالمرجب، ماه قرآن، رسالت، ولایت، امامت و استغفار، چند نکته از مجموع اتفاقات این شب که حادثه بینظیر بعثت، تولد قرآن مجید و آغاز رسالت حضرت خاتم(ص) را شامل میشود، در یادداشت پیش رو یادآور میشویم. علمای حدیثشناس فاضل فهیم دهها نکته از حدیث متواتر ثقلین استنباط، بیان و تبیین کردهاند. قصد تکرار نداریم؛ ولی میخواهیم با رشتهای از نور، چند مروارید ثمین ثقیل را به هم پیوند دهیم و به سراغ مشکلات به ظاهر لاینحل امروزمان برویم.
ابتدا به معرفی این مرواریدها میپردازیم که عبارتند از وحی، قرآن، بعثت، عصر نزول، نبوت، رسالت، حدیث ثقلین، حدیث التباس فتن و... . بدون شک، مخاطب این حقایق نامبرده، مردم هستند؛ ولی در صف اول این تخاطب، علمای آشنا به قرآن و حدیث بهشمار میروند. به بیانی دیگر، طبقه اول وراث ماترک پیامبر خاتم(ص)، عالمان به حقیقت قرآن و عترتاند. فرمود: «انی تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتی» و در موضعی دیگر فرمود: «فاذاالتبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم، فعلیکم بالقرآن.»
نتیجه روشن، واضح و مسلمی که از این بیانات متصل به منشأ و منبع وحی میتوان گرفت، این است که: ای قرآنفهمان و حدیثشناسان! امروز که ابرهای سیاه و متراکم فتنهها همهجا همگان را فرا و فروگرفتهاند، نسخه شفابخش و مشکلگشای خود را رو کنید و همان را انجام دهید که پیامبر(ص) در عصر شرکآلود جاهلیت کرد. مگر قرآن معجزه جاویدان نیست؟ مگر قرآن براساس همان ماهیت هدایتگر و بر مدار همان اعجاز درمانگرش، نمیتواند معضلات برآمده از جهالت مدرن را درمان کند؟ اگر کسی خیال کند که با این نسخه، مشکلات حل و دردها درمان نمیشود، نه قرآن را فهمیده و نه پیامبر(ص) را شناخته است.
امروز پژوهشگران ما به شدت نیازمند یک قیام علمی همهجانبه مبتنی بر قرآن و منبعث از حدیثاند که به بعثت فرهنگی پیامبرانه براساس رهنمود و مذاهب انبیای الهی، خصوصاً روشهای انسانساز و جامعهپرداز خاتم آن سلسله جلیله الهیه منجر شود. باید با احصای مشکلات گوناگون در همه حوزهها، راهحل این مشکلات را بهصورت علمی و کارشناسانه با ذکر جزئیات به اشکال تئوری و عملی به جهان بشریت ارائه دهند و حاکمان مستقل، آزادیخواه و انساندوست و متمکنین زمین و صاحبان نفوذ را به وظایفشان راهنمایی و راهبری و در لسان قرآن، امر به معروف و نهی از منکر کنند.
در این دو آیه از قرآن کریم تدبر کنید: «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ ۗ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ؛ همان کسانی که هرگاه در زمین به آنها قدرت بخشیدیم، نماز را برپا میدارند و زکات میدهند و امر به معروف و نهی از منکر میکنند، و پایان همه کارها از آن خداست.» (حج/ ۴۱) «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ؛ خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران زمین خواهد کرد، همانگونه که به پیشینیان آنها خلافت زمین را بخشید و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش تبدیل میکند، آنچنانکه فقط مرا میپرستند و چیزی را شریک من نخواهند کرد و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقاناند.» (نور/ ۵۵)
بزرگترین و مهمترین اولویت کاری حاکمان و مسئولان در این مقطع خاص و حساس تاریخی، فهمیدن و عملیکردن مفاد این دو آیه تاریخساز از قرآن عظیم است. حکمرانان متمکن باید بفهمند و از عمق جان و دل باور کنند که این رهنمود فلان دانشمند نیست که امکان خطا و اشتباه در آن متصور باشد؛ این کلام سراسر حق از سوی خالق این هستی است و او علیم قدیر شهید و محیط بر زمان و مکان و ورا و فرای اینهاست. خدایی که همه زمانها و مکانها بهصورت کلی و جزئی در قبضه اوست، سرنوشت و سرگذشت اجزای کائنات در دستش و دست او بالاتر از همه دستهاست. ریشه تمام مشکلات ما در درک ضعیف توحیدی ماست؛ بنابراین در انتهای آیه فرمود: «وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ.»
معمولاً بر عادت و سنت هر ساله، ۲۷ رجب را جشن میگیریم، به یکدیگر تبریک میگوییم، به چراغانی، پخش شیرینی و اجرای سرود دل خوش میشویم، چند زندانی آزاد و چند پروژه افتتاح میکنیم، چند کلنگ میزنیم و خیال میکنیم که ادای دین کردهایم و نفس راحتی میکشیم.
غافل از اینکه در سالگرد مبعث باید بعثت کرد. باید با تلاوت، تزکیه، علم، کتاب و حکمت مبعوث شد. در بزرگداشت شب نزول قرآن، باید پیام قرآن بر دستهای خالی بشریت بنشیند و با نورش، راه نجات را بنماید و با آب حیاتش، تشنگان حقیقت را سیراب کند. امروز و این ساعت، مسئولیت مردان و زنانی که این حقایق را میفهمند، میدانند، میشناسند و باور دارند، بسیار سنگین است. باید کاری پیامبرانه کرد. البته که مسئولیت پیامبری، محنت و زحمت به دنبال دارد، کار راحتی نیست.
او مدام، مخاطب «فَاستَقِم كَما أُمِرتَ» است و غمگسارانه «شیّبتنی» میگوید. هر شبانهروز، بارها در محراب نیایش، مستدعی هدایت در صراط مستقیم است و هر لحظه و کمتر از لحظه، دعای «اللّهُمَّ لا تَکلنی إلی نَفسی طَرفَةَ عَینٍ أبَداً» بر زبان دارد. میسوزد و میسوزد تا نوع انسان را تا قیامت بسازد؛ بنابراین بار سنگین، سهمگین و طاقتفرسای قول ثقیل را بر دوش دل و جان میکشد: «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا؛ چرا که ما بهزودی سخنی سنگین به تو القا خواهیم کرد.» (مزمل/ ۵) تا بنیآدم را هدایت کند و به سعادت برساند و هم اوست که میفرماید: «علیکم بالقرآن.»
او هم درست میگوید و هم راست؛ زیرا «وَ مَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ، إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَىٰ، عَلَّمَهُ شَدِيدُ الْقُوَىٰ، ذُو مِرَّةٍ فَاسْتَوَىٰ، وَ هُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَىٰ؛ و از روی هوا و هوس سخن نمیگوید، گفتار او چیزی جز وحی که به او نازل میشود، نیست، فرشته بسیار نیرومند به او تعلیم داده است، دارای درایت و توانمندی شگفتی است، پس مسلط و چیره است، در حالی که در افق اعلا بود.» (نجم/ ۳ تا ۷) ما باید بشناسیم او کیست؟ و خاستگاه اوامرشان کجاست؟ باور کنیم که او از افقی بالاتر و والاتر میبیند و سخن میگوید. بیایید در کنار جشن مبعث، امرشان را هم اطاعت کنیم؛ فرمود: «علیکم بالقرآن.»
مخاطب ما در این نوشتار چند گروهند: اول، کسانی هستند که به نوعی در زمینههای گوناگون و سطوح متعدد قرآنپژوهی فعالاند، اعم از دانشگاهها و حوزههای علمیه، مؤسسات قرآنی، فرهنگی و... . وظیفه اصلی این بزرگواران، تحقیقات دقیق و عمیق قرآنی در موضوعات کاربردی، مسئلهمحور و ارائه راهحلهای قرآنی بهصورت مقاله، پایاننامه، رساله، کتاب، نشریه، سخنرانی، مصاحبه، میزگرد، مناظره و امثال اینهاست.
دوم، کسانی هستند که مسئولیت اجرایی یا تقنینی یا نظارتی در امور فرهنگی، علمی و آموزشی دارند. این بزرگواران ضمن اینکه باید خودشان قرآنفهم باشند، باید پایه و بنیان همه فعالیتهای فرهنگی را بر معارف قرآن و عترت بگذارند. این دسته مصداق متمکنینی هستند که قرآن از آنها یاد میکند و مخاطب فرمایش رسولالله(ص) در حدیث تقلین هستند و باید وارثان صالح و امینی برای ماتَرَک پیامبر(ص) باشند.
سوم، رسانهها که در وجه مثبتش درواقع نقش پیامبران و پیامآوران را در عصر ما ایفا و البته در وجه منفیاش، نقش وسوسهگران خناس فی صدور الناس را بازی میکنند. اصحاب رسانه در همه ردهها و طبقات، بهویژه در سطح مدیریت، باید مصداق فرشتگان ناشر (النَّاشِرَاتِ نَشْرًا) باشند و فرهنگ قرآن را در اقصی نقاط فکری و جغرافیایی منتشر کنند و هُدهُدگونه، با دقت، درایت و شجاعت انجام وظیفه کنند و یاریگر حاکمان در دوران حاکمیت حق باشند.
رسانهها نقش مکمل و متمم را برای دو گروه نامبرده دارند و منعکسکننده فعالیتها، خروجیها و محصولات آنها هستند و حتی در بسیاری از اوقات میتوانند نقش هادی، مصلح و بسیجکننده داشته باشند.
برای مثال شایسته است رسانهها به کمک دانشگاهها بروند و از پایاننامهها و رسالههایی که در کتابخانههایشان به معنای واقعی کلمه خاک میخورند، غبارزدایی کنند و با انتخاب عالمانه و کارشناسانه، آنها را به سطح جامعه بیاورند و برایشان جلب مخاطب کنند. این کار حداقل دو فایده دارد؛ فایده اول، طرح موضوعات مفید تحقیقشده و بهرهبرداری از آنهاست و فایده دوم، مشخصشدن خلأهای تحقیقاتی در دانشگاهها و ایجاد انگیزه برای پرکردن آن خلأها.
البته با توجه به مناسبت زمانی و محتوای این گفتوگو، تأکید ما در طرح این پیشنهاد در اولویت اول، تأکید بر علوم انسانی و الهیات و رشتههای قرآنپایه است. این سه گروه، مخاطبان اصلی حدیث ثقلین هستند و البته سایر گروههای مردم نیز در تخاطب فرمایش پیامبر اعظم(ص) هستند و آحاد امت اسلامی، حتی میتوان گفت تک تک انس و جن در برابر وصیت جاودانه آن حضرت(ص) مسئولیت دارند.
«انی تارک فیکم الثقلین»؛ فیکم، خطاب عام محسوب میشود. بدیهی است در درجهبندی مخاطبان، علما، دانشمندان، حکمرانان و کارگزاران صاحب عنوان مسئولیتهای بیشتر و وظایف تعریفشدهای دارند.
علیاکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآنی و دکترای علوم قرآن و حدیث
انتهای پیام