کد خبر: 4262318
تاریخ انتشار : ۰۹ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۷
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

بعثت؛ سرآغاز آگاهی و بیداری انسان + فیلم

استاد سيدعبدالوهاب طالقاني، قرآن‌پژوه با بیان اینکه قرآن کریم پیامبر اکرم(ص) را بشیر و نذیر معرفی می‌کند، گفت: بی‌سوادی و جهل بشریت را به خاک ذلت می‌کشاند، اما علم و آگاهی و معرفت بیدارش می‌کند. بعثت پیغمبر برای همین است و به این دلیل عزیز و گرامی‌ است که نقاط تاریک را برای بشر آشنا می‌کند.

سیدعبدالوهاب طالقانی قرآن‌پژوهپیامبر مکرم اسلام(ص) دردانه‌ هستی، برترین خلایق و اسوه‌ تمام‌عیار ایمان، اخلاق و انسانیت است؛ چه آنجا که پیش از آغاز بعثت، در سرزمین حجاز به امانت‌داری و راستگویی، شهره‌ خاص و عام بود، چه آنجا که پس از آغاز بعثت، به حکم حق‌تعالی شمشیر از نیام برکشید و برای توسعه‌ دین خدا، مصداق بارز شجاعت و دلیرمردی شود و چه آنجا که پس از فتح مکه و استقرار نظام اسلامی، دست به بخشش و مهربانی گشاد و حتی از معاندی همچون ابوسفیان درگذشت؛ اما این‌ها فقط بخش کوچکی از خصایل و ویژگی‌های ممتاز سید کونین است. رسول اکرم(ص) فرازمانی و فرامکانی است و درک عظمت وجودی این انسان ملکوتی به فهم و ادراکی وسیع از عوالم گوناگون نیاز دارد، چنانکه ایشان، خود می‌‌فرماید: «كُنْتُ نَبِيّاً وَ آدَمُ بَيْنَ اَلْمَاءِ وَ اَلطِّينِ؛ هنوز گل آدم ابوالبشر سرشته نشده بود که من پیامبر راستین پروردگار بودم.» 

برای درک عظمت و شخصیت چنین گوهر تابناک و خورشید فروزانی، تنها طریق ممکن، سر زدن به کلام وحی و خوشه‌چینی از آیات سراسر نور قرآن کریم است؛ چرا که خالق محمد امین(ص) بهترین مرجع برای معرفی این پیام‌آور علم، ایمان و مهربانی است و حقیقتاً چه شهدی گواراتر از کلام موجز کتاب خدا که می‌فرماید: «وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمࣲ.»

به منظور درک بهتر آیاتی از این دست، به سراغ سیدعبدالوهاب طالقانی، قرآن‌پژوه و دکترای علوم قرآن رفتیم و به‌مناسبت سالروز بعثت حضرت رسول اکرم(ص) از خوان گسترده معارف قرآن و عترت لقمه‌ای برگرفتیم. این قرآن‌پژوه بحث خود را درباره بعثت به شش بخش تقسیم کرد که در ادامه، سه بخش نخست این گفتار را با هم می‌خوانیم.

بحث را با آیاتی از سوره جمعه در ارتباط با بعثت پیغمبر(ص) آغاز می‌کنیم و در ۶ بخش ادامه می‌دهیم. «هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ، وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ؛ او كسی است كه در ميان جمعيت درس‌نخوانده رسولی از خودشان برانگيخت تا آياتش را بر آن‌ها بخواند و آن‌ها را پاكيزه كند و كتاب و حكمت بياموزد، هر چند پيش از آن در گمراهی آشكاری بودند و رسول بر گروه ديگری كه هنوز به آن‌ها ملحق نشده‏‌اند و او عزيز و حكيم است.» 

بخش اول، عظمت بعثت از زبان حضرات معصومین(ع) است؛ نکته‌های سازنده‌ای که انسان را در ادوار مختلف عمر منقلب و متحیر می‌کند.

بخش دوم، بیان آیات اولیه‌ای که حضرتش را به قیام و بیدارگری به نام بعثت مأمور می‌کند. 

بخش سوم، امتیازات نبی مکرم(ص) در آیات وحیانی؛ یعنی قرآن برای شخص پیغمبر(ص) چه امتیازاتی تعریف کرده است؛ امتیازاتی که برای هیچ‌یک از انبیا و پیغمبران گذشته یاد نشده است.

بخش چهارم، آیات وحیانی رسالت حضرتش را جهانی و جهان‌شمول اعلام می‌کند؛ یعنی همه پیغمبران برای قوم خودشان آمدند و با رفتن‌شان منتظر بعدی بودند؛ اما حضرت محمد(ص)، خاتم‌النبیین معرفی شده و قرآن تصریح کرده که از القاب پیغمبر، خاتم‌النبیین است؛ پس رسالت پیغمبر جهانی است.

بخش پنجم، آیا خاتمیت در احکام الهی با ازدیاد مشاغل و صنایع و کثرت نیازهای بشر در ادوار و ازمنه و نقاط مختلف جهان تا پایان حیات امکان‌پذیر است؟ این سؤال مطرح می‌شود که آیا حیات بشر در ازمنه مختلف و در نقاط مختلف جهان می‌تواند همزمان با این احکام ثابت باشد؟ آیات ثابت اما تغییرات جهانی متغیر است؛ پس چگونه با هم سازش یابند؟

بخش ششم و پایانی، رسالت پیغمبر برای چیست؟ برای انسان است. انسان کجاست؟ کجای تاریخ انسان را یاد کرده است؟ قرآن می‌فرماید: «هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا؛ آیا زمانی طولانی بر انسان نگذشت که چیز قابل ذکری نبود؟» یعنی انسان در طول تاریخ به‌صورت ذرات وجود داشته؛ اما شیء مذکور نبوده که بگویند این انسان است. چیزی به نام انسان در اولیه زمان وجود نداشته و ذراتی بوده است. 

مقام بعثت و عظمت شب بعثت از نظر معصومین(ع)

در طول سال اعیاد مختلفی وجود دارد، تنها مناسبتی که معصوم از آن با عنوان «تجلی اعظم» یاد کرده، شب بعثت است که در کتاب‌های دعا آمده و اسنادش نیز موجود است. امام می‌فرماید: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِالتَّجَلِّي الْأَعْظَمِ...» شب بعثت را تجلی اعظم می‌گویند؛ یعنی خاصیت دیگری داشته، چیزی در این جهان به وجود آمده که سابقه نداشته است و بعد هم مانند آن وجود نخواهد داشت.

«...فِي هَذِهِ اللَّيْلَةِ...» این شب مربوط به کدام ماه است؟ «...مِنَ الشَّهْرِ الْمُعَظَّمِ...» رجب را ماه گرامی و بزرگ می‌گویند، «...وَالْمُرْسَلِ الْمُكَرَّمِ‏...»؛ یعنی شبی که به نام آن پیغمبری‌ست که فرستاده شده و مورد کرامات خداوند است.

امام سپس دعا می‌کند: «اللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِي لَيْلَتِنَا هَذِهِ الَّتِي بِشَرَفِ الرِّسَالَةِ فَضَّلْتَهَا وَ بِكَرَامَتِكَ أَجْلَلْتَهَا...؛ خدایا به ما برکت عطا كن در اين شبى كه بر ساير شب‌ها فضيلتش دادى، به‌واسطه شرف رسالت و به كرم خود جلالش بخشيدى.»

«فَإِنَّا نَسْأَلُكَ بِالْمَبْعَثِ الشَّرِيفِ...» البته لحن دعا یکی است؛ اما در ابتدا به‌صورت مفرد آمده و در اینجا به‌صورت جمع درخواست می‌کند؛ همه ما مردمی که تابع پیغمبر هستیم، از تو خواهشی داریم. وقتی می‌خواهیم سؤال کنیم و حرف‌مان را بزنیم، باید به چیزی بزرگ قسم بخوریم: «بِالْمَبْعَثِ الشَّرِيفِ وَ السَّيِّدِ اللَّطِيفِ وَ الْعُنْصُرِ الْعَفِيفِ...؛ به اين مبعث با شرافت و سيد با لطف و مهر و آن عنصر عفيف.» خدایا تو را به این شب می‌خوانیم.

آیات وحیانی در آغاز بعثت

در اولین آیه از زمان آغاز بعثت اختلاف وجود دارد و مشهور، سوره علق، مدثر و مزمل است. نبی مکرم(ص) بدون اطلاع و آمادگی قبلی متوجه می‌شود پیام‌آور است؛ اما نه از جنس پیامبران خاکی، بلکه از همان مأمورانی که در سوره شعرا از آن‌ها این‌گونه یاد شده است: «وَإِنَّهُ لَتَنْزِيلُ رَبِّ الْعَالَمِينَ، نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ، عَلَىٰ قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ، بِلِسَانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ؛ و بی‌تردید این قرآن نازل‌شده پروردگار جهانیان است، که روح الامین آن را نازل کرده است، بر قلب تو تا از بیم‌دهندگان باشی، به زبان عربی روشن و گویا.»

غایت و هدف این آیات چیست؟ «لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ»، در بعضی از ترجمه‌ها متأسفانه انذار و نذیر به معنای ترساندن آمده؛ ولی این کم‌‌لطفی است. نذیر یعنی آدمی که مظنه بازار دستش نیست و جنس‌ها را مفت و مجانی از دست می‌دهد، کسی از راه می‌رسد و او را آگاه می‌کند که قیمت‌ها این است، بیدارش می‌کند و به او معرفت می‌دهد. انذار یعنی آگاه‌کردن، بیدارکردن و کسی را متوجه عظمتی کردن. پیغمبر آمده که بشریت را اولاً به خدا نزدیک کند و بعد بگوید خدا این وظایف را از شما می‌خواهد؛ اگر انجام دهید، حسناتی در پیش دارید و اگر انجام ندهید، این بدی‌ها را دارید؛ چون حسنات و سیئات اعمال، ذاتی است.

چرا قرآن به زبان عربی است؟ قرار است این پیغمبر، پیام‌آور جهانی باشد؛ پس زبان جهانی لازم است و خدای بزرگ بر این زبان تأکید دارد و می‌خواهد تمام مردمی که این دین را قبول دارند، در هر نقطه‌ای از جهان با این زبان آشنا شوند.

نبی مکرم(ص) شنید که کسی می‌گوید: «اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ، خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ، اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ، الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ، عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ...؛ بخوان به نام پروردگارت كه آفريده است، كه انسان را از نطفه و سپس‏ خون بسته آفريده است، بخوان و پروردگار تو بس گرامى است‏، همان كه با قلم و كتابت انسان را آموزش داد، به انسان چيزى را كه نمی‌دانست، آموخت.»

بی‌سوادی و جهل بشریت را به خاک ذلت می‌کشاند، اما علم و آگاهی و معرفت بیدارش می‌کند. بعثت پیغمبر برای همین است و به این دلیل عزیز و گرامی‌ست که نقاط تاریک را برای بشر آشنا می‌کند. قرآن ابتدا از خلقت صحبت می‌کند و برای اینکه غرور انسان را بشکند، به سابقه او یعنی خون بسته اشاره می‌کند؛ سپس می‌گوید خدا چیزهایی را که انسان خبر نداشت، از طریق وحی، انبیای عظام و ائمه معصومین(ع) به تو آموخت.

وقتی پیغمبر گرامی با این مأمور الهی روبه‌رو می‌شود، انقلابی در او رخ می‌دهد، لرزه بر اندامش می‌افتد، به خانه پیش خدیجه برمی‌گردد و حضرت خدیجه می‌بیند که پیغمبر حالت عجیبی پیدا کرده است. پیغمبر از خدیجه می‌خواهد تا ایشان را بپوشاند و او هم با لباس مخصوصی این کار را انجام می‌دهد.

آیات اولیه سوره مدثر، کوتاه اما بشارت‌دهنده و بسیار تحریک‌کننده است: «يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ، قُمْ فَأَنْذِرْ؛ اى كشيده رداى شب بر سر، برخیز و انذار ده.» اول باید قیام کرد، مأموریت پیغمبر چه بود؟ «لِتَكُونَ مِنَ ٱلمُنذِرِينَ»، «قُمْ فَأَنْذِرْ»، کار پیغمبر معرفت‌دادن و آگاه‌کردن است؛ سپس می‌فرماید: «وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ؛ وَالرُّجْزَ فَاهْجُرْ، وَلِرَبِّكَ فَاصْبِرْ؛ و جامه‌ات را پاک کن و از پلیدی دور شو و برای پروردگارت شکیبایی ورز.»

آیات مربوط به شأن و مقام حضرت رسول(ص)

این آیات، امتیازات خاص پیغمبر است که بعد از بعثت با این القاب و اوصاف تعریف می‌شود و  آیه را در بر می‌گیرد.

ـ «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ؛ و تو را جز رحمتی برای جهانیان نفرستادیم.» (سوره انبیاء، آیه 107)

ـ «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ؛ و ما تو را برای همه مردم جز مژده‌رسان و بیم‌دهنده نفرستادیم، ولی بیشتر مردم معرفت و آگاهی ندارند.» (سوره سبأ، آیه 28)

ـ «وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَأَنْتَ فِيهِمْ وَمَا كَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ يَسْتَغْفِرُونَ؛ تا تو در میان آن‌ها هستی، خداوند آن‌ها را مجازات نخواهد کرد و تا استغفار می‌کنند، خدا عذابشان نمی‌کند.» (سوره انفال، آیه 33)

ـ «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛ قطعاً براى شما در اقتدا به رسول خدا سرمشقى نيكوست، براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى ‏كند.» (سوره احزاب، آیه 21)

ـ «وَإِنَّكَ لَعَلَىٰ خُلُقٍ عَظِيمٍ؛ و یقیناً تو بر بلندای سجایای اخلاقی عظیمی قرار داری.» (سوره قلم، آیه 4)

ـ در دو آیه، اطاعت و معصیت خدا و رسول با هم برابر است؛ اطاعت خدا و رسول فوز و سعادتی بزرگ و در معصیت آن‌ها ضلالت نهفته است:

«يُصْلِحْ لَكُمْ أَعْمَالَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا؛ تا اعمالتان را برای شما اصلاح کند و گناهتان را بر شما بیامرزد و هرکس خدا و پیامبرش را اطاعت کند، بی‌تردید رستگاری بزرگی یافته است.» (سوره احزاب، آیه 71)

«وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَنْ يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُبِينًا؛ و هیچ مرد و زن مؤمنی را نرسد هنگامی که خدا و پیامبرش کاری را حکم کنند، برای آنان در کار خودشان اختیار باشد و هرکس خدا و پیامبرش را نافرمانی کند، یقیناً به صورتی آشکار گمراه شده است.» (سوره احزاب، آیه 36)

ـ «قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ؛ بگو اگر خدا را دوست دارید، پس مرا پیروی کنید تا خدا هم شما را دوست بدارد و گناهانتان را بیامرزد و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.» (سوره آل‌عمران، آیه 31)

ـ «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد و بدانید خداوند میان انسان و قلب او حائل می‌شود و همه شما نزد او گردآوری می‌شوید.» (سوره انفال، آیه 24)

ـ «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ بگو این راه من است، من و پیروانم و با بصیرت کامل همه مردم را به سوی خدا دعوت می‌کنیم، منزه است خدا و من از مشرکان نیستم.» (سوره یوسف، آیه 108)

ـ «لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ؛ قطعاً براى شما پيامبرى از خودتان آمد كه بر او دشوار است‏ شما در رنج بيفتيد، به هدايت شما حريص و نسبت به مؤمنان دلسوز مهربان است.» (سوره توبه، آیه 128)

ـ در جنگ احد، عده‌ای بی‌انصافی کردند، پیغمبر را تنها گذاشتند و آن تنگه‌ای را که ایشان به مراقبت از آن سفارش کرده بود، رها کردند. پیغمبر ناراحت شد و خدا خواست ایشان را دلداری دهد؛ پس این آیه نازل شد: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ؛ ای پیامبر! پس به مهر و رحمتی از سوی خدا با آنان نرم‌خوی شدی و اگر درشت‌خوی و سخت‌دل بودی، از پیرامونت پراکنده می‌شدند، بنابراین از آنان گذشت کن و برای آنان آمرزش بخواه و در کارها با آنان مشورت کن و چون تصمیم گرفتی، بر خدا توکل کن، زیرا خدا توکل‌کنندگان را دوست دارد.»

ـ «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا؛ محمد پدر هیچ‌یک از مردان شما نیست، ولی فرستاده خدا و خاتم پیامبران است و خدا به هر چیزی داناست.» (سوره احزاب، آیه 40)

ـ «وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ؛ و آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏‌اند و به آنچه بر محمد نازل آمده، گرويده‏‌اند، آن خود حق از جانب پروردگارشان است، بدی‌هايشان را زدود و حال‌شان را بهبود بخشيد.» (سوره محمد، آیه 2)

ـ آخرین آیه‌ای که در مقام و شأن پیامبر(ص) نازل شده، بی‌سابقه است. به آیات ابتدایی سوره یس دقت کنید: «يس، وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ، إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِين، عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ، تَنْزِيلَ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ، لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ؛ خدا برای پیغمبرش به قرآن سوگند می‌خورد که تو از مرسلین هستی، در صورتی که درباره پیامبران دیگر چنین سخنی نگفته است. علاوه بر این، تأیید می‌کند که راه پیغمبر، صراط مستقیم است. وظیفه این پیغمبر چیست؟ مردمی را که پدران‌شان انذار نشده‌اند، انذار کند.

ادامه دارد...

محبوبه فرهنگ

انتهای پیام
captcha