کد خبر: 4266110
تاریخ انتشار : ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۲
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد

امام مهدی(عج)؛ حجت برتر بر سلسله انبیا و هشت امام معصوم(ع)

یک پژوهشگر قرآنی گفت: وجود مقدس امام مهدی، حضرت صاحب‌الزمان(عج) بعد از خمسه آل‌عباء بر همه اهل عالم، اعم از سلسله جلیله انبیای الهی و هشت امام معصوم(ع) حجت و افضل است.

علی‌اکبر توحیدیان پژوهشگر قرآنینیمه شعبان، روزی‌ست که دل‌ها با نور امید و عشق مهدوی روشن می‌شود. آسمان با چشمان ستاره‌باران و زمین با قلبی آکنده از سرور، هر دو به استقبال این روز مقدس می‌روند. دل‌های مردمان با محبت و عشق به یکدیگر نزدیک‌تر و دعاها به سوی آسمان روانه می‌شود و هر کسی در دلش آرزویی برای ظهور منجی عالم بشریت دارد. به همین مناسبت، خبرنگار ایکنا از اصفهان با علی‌اکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآنی و دکترای علوم قرآن و حدیث گفت‌وگو کرده است. در شماره پیش رو، مطالبی درباره اینکه آیا ۱۴ معصوم نسبت به یکدیگر افضلیت دارند یا مساوی هستند، لیلة‌القدر بودن شب نیمه شعبان، معیار افضلیت معصومین(ع) نسبت به یکدیگر و اینکه آیا عظمت قرآن بیشتر است یا پیامبر(ص)، بیان می‌شود.

ایکنا ـ ترتیب عظمت معصومین(ع) چگونه است؟ آیا برخی از ۱۴ معصوم بر دیگری افضل‌اند یا همه در یک مرتبه و مساوی هستند؟ 

پیامبر اکرم(ص)، امام علی(ع)، فاطمه زهرا(س)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام مهدی(عج)، امام صادق(ع)، امام باقر(ع)، امام رضا(ع)، امام کاظم(ع)، امام سجاد(ع)، امام جواد(ع)، امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع). به چند نکته توجه کنید: نخست اینکه این چینش کار بسیار سخت، مشکل و تا اندازه‌ای دلی، سلیقه‌ای و جغرافیایی‌ست. 

دوم اینکه، این ترتیب از سوی شخص من است و اصراری هم بر صحت آن ندارم و حتماً دیگران چینش‌های متفاوتی ارائه می‌کنند و همه‌ نظرات، عالمانه و محترم است.

نکته سوم، همان‌طور که عرض کردم، این چینش براساس شرایط موجود در زمان خود این امامان بزرگوار، موانع دشمنان، موقعیت سیاسی و اجتماعی، امکانات موجود، مصلحت‌اندیشی‌ها و عاقبت‌بینی‌های امام معصوم(ع) و همچنین آثار و تواریخ در دسترس و بضاعت مزجات ما بوده و به هیچ وجه دال بر نعوذ بالله، ضعف یا قصور امام معصوم(ع) نبوده است. 

به‌طوری که قاطعاً معتقدیم چنانچه هر امام معصومی در شرایط دیگری قرار می‌گرفت، همان نقشی را ایفا می‌کرد که امام معصوم(ع) در عالم واقع انجام می‌داده است؛ زیرا یقین داریم که هر امام معصوم(ع) در زمان خودش بهترین و صحیح‌ترین تصمیم را با لحاظ‌کردن جمیع شرایط گرفته و ایفای نقش کرده است. 

نکته‌ چهارم را از مقام معظم رهبری (حفظه الله) وام می‌گیرم که ایشان دوران ۲۵۰ ساله امامت امامان شیعه را از سال دهم هجری، آغاز امامت امام علی(ع) تا سال ۲۶۰ هجری، آغاز غیبت صغرای امام زمان(عج)، به‌مثابه انسانی ۲۵۰ ساله می‌بیند که در هر برهه‌ای از زمان، تصمیم صحیح مقتضی را اتخاذ و به آن عمل کرده و وظیفه و مأموریت الهی خود را انجام داده است. 

نکته پنجم، خوشبختانه روایاتی هم در افضلیت برخی از امامان بر دیگر امامان داریم که مؤید بخش زیادی از مطالب ماست که به بخشی از آن‌ها اشاره خواهیم کرد. 

نکته ششم، آیاتی از قرآن هم داریم که افضلیت برخی از پیامبران الهی را بر برخی دیگر تصریح می‌کند. «...تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ....» (بقره/ ۲۵۳)، «وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَىٰ بَعْضٍ...» (اسراء/۵۵). 

نکته هفتم، روایات متعددی داریم که بر افضلیت امام مهدی(عج) نسبت به هشت امام، از امام سجاد(ع) تا امام حسن عسکری(ع) تصریح کرده‌اند. ابوبصیر می‌گوید: «امام صادق(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت فرمود که خداوند عزوجل از میان هر چیز، چیزی را برگزید... از مردم، بنی‌هاشم را و از بنی‌هاشم من و علی را و از نسل من، حسن و حسین را و آن‌ها را تا ۱۲ امام از نسل حسین کامل می‌کند. «تاسعهم باطنهم و هو ظاهرهم و هو افضلهم و هو قائمهم.» (الغیبة النعمانی، ص ۶۷) 

در جایی دیگر، ابوبصیر از امام صادق(ع) نقل می‌کند: «یکون منا تسعه بعدالحسین ابن علی، تاسعهم قائمهم و هو افضلهم؛ از ما ۹ امام بعد از حسین‌ بن‌ علی است. نهمین آن‌ها قائمشان است و او بر آن‌ها افضل است.» (دلائل‌الامامه، ص ۴۵۳) 

سلمان(ره) روایت می‌کند که با پیامبر(ص) بودم و حضرت حسین(ع) روی پای مبارکشان نشسته بود که فرمود: «ای اباعبدالله، تو بزرگی از بزرگانی، تو امامی و پسر امامی و برادر امامی و پدر ائمه ۹ گانه‌ای...» (بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۷۲) درباره افضلیت امیرالمؤمنین امام علی(ع)، روایات متعددی داریم، از جمله از امام رضا(ع) که از پیامبر اکرم(ص) روایت می‌کند: «الحسن و الحسین خیر اهل الارض بعدی و بعد ابیهما؛ حسن و حسین بهترین اهل زمین پس از من و پدرشان هستند.» (بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۹۱)

از امام باقر(ع) روایت شده است که فرمود: «علیّ اولنا و افضلنا و خیرنا بعد‌النبی؛ علی اول و افضل و بهترین ما پس از پیامبر است.» (همان، منبع قبلی)

همچنین از امام صادق(ع) نقل شده است: «اعلم ان امیرالمومنین افضل عندالله من الائمه کلهم؛ می‌دانم که امیرالمؤمنین نزد خدا از همه ائمه افضل است.» (بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۹۲)

البته روایاتی درباره مساوی‌بودن همه ائمه(ع) هم داریم که با بررسی‌های انجام شده، این تساوی در ابلاغ احکام، در علوم اعطایی خداوند و در امر امامت تلقی می‌شود؛ بنابراین موضوع افضلیت به قوت خود باقی‌ست، مانند این روایت که امام صادق(ع) می‌فرماید: «نحن فی الامر و النهی و الحلال و الحرام نجری مجری واحد؛ ما در امر و نهی و حلال و حرام همچون یک مجری واحد اجرا می‌کنیم.» (بحارالانوار، ج ۳۹، ص ۹۲)

در راستای بحث ما از مجموع این روایات و تحقیقات چنین برمی‌آید که وجود مقدس امام مهدی، حضرت صاحب‌الزمان(عج) بعد از خمسه آل‌عباء بر همه اهل عالم، اعم از سلسله جلیله انبیای الهی و هشت امام معصوم(ع) حجت و افضل‌اند. 

ایکنا ـ با این نگاه درباره عظمت نیمه شعبان که گفته می‌شود از مصادیق لیلةالقدر است، توضیح دهید. 

بله، شب میلاد فرخنده آن حضرت در نیمه ماه شعبان از مصادیق لیلةالقدر است. نیمه ماه شعبان درواقع نیمه سه ماه شریف رجب، شعبان و رمضان محسوب می‌شود؛ سه ماه بزرگ و باشرافتی که اکثر مصادیق لیالی قدر در آن‌ها قرار دارد. در فضایل شب نیمه شعبان آمده است که امیرالمؤمنین(ع) سه شب را در طول سال نمی‌خوابید؛ شب نیمه شعبان، شب بیست‌وسوم رمضان و شب عید فطر. از ایشان روایت شده که ظرف زمان در آیه «فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ» (دخان/۴)، شب نیمه شعبان است.

گفته‌اند در این شب، آب چاه مقدس زمزم زیاد می‌شود. این شب را شب چک یا لیلةالصّک هم گفته‌اند، رودکی می‌گوید: «چراغان در شب چک آنچنان شد/ که گیتی رشک هفتم آسمان شد.» در روایات آمده است که پیامبر اکرم(ص) در این شب، شفاعت همه امت را از خداوند متعال درخواست کرد. بر احیا و تهجد در این شب سفارش اکید شده و شب و روز نیمه شعبان اعمالی دارد که در مفاتیح‌الجنان آمده است.

حقیقتی داریم به نام «توحید موضوع» که با وجود افتراق ظاهری، اهمیتش کمتر از موضوع توحید نیست. با این نگاه، موضوع نزول دفعی و تدریجی قرآن کریم، تطبیق مبعث پیامبر اعظم(ص) با لیلةالقدر نزول قرآن عظیم، تشرف به مقام قرآن ناطق(ع) در ۲۷ رجب‌المرجب و عشق‌بازی با او به بهانه رفع حاجات و استشفای بیماران و بسیاری دیگر از حقایق مکتب تشیع با این نظریه توحید موضوع، قابل توجیه و تبیین است.

بدون شک، لیلةالقدری که مقارن با نزول قرآن کریم است، از همه دیگر لیالی قدر ارزشمندتر به‌شمار می‌رود. به‌طور کلی، هر چه مُنزَل، عظیم‌تر باشد، ارزش لیلةالقدرش هم افزون‌تر است. نسبت عظمت لیلةالقدر نزول قرآن محمدی به لیلةالقدر نزول تورات موسوی یا لیلةالقدر میلاد صاحب انجیل به میزان نسبت عظمت وجودی قرآن به هریک از آن دو را در نظر بگیرید.

به همین ترتیب در مقایسه حقیقت ثقلین که یکی ثقل اکبر و دیگری ثقل اصغر است، این نسبت‌ها برقرارند و در رأس همه لیالی قدر، لیلةالقدر نزول دفعی قرآن که ما معتقدیم شب بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان به‌شمار می‌رود، واقع است.

ایکنا ـ معیار افضلیت مدنظر شما درباره معصومین(ع) چیست؟ 

نکته اساسی و مهمی که در این ارزیابی‌ها و مقایسه‌ها باید در نظر گرفت، آن است که تمام این موارد مقایسه دارای دو جنبه ظاهری و باطنی و به تعبیری دیگر، دارای دو جنبه جسمی و روحی هستند. 

قرآن ظاهری جسمانی دارد که برای مثال از کاغذ و مرکب است و باطنی دارد که حقیقت معنایی و معنوی آن و اتصالش با الله، جل‌جلاله است. معصومین(ع) هم همین‌طور هستند، آن‌ها هم جسم و روحی دارند؛ جسمی که از گوشت، پوست، خون و استخوان و روحی که متحد با روح قرآن و نازل‌کننده قرآن است؛ بنابراین به هنگام مقایسه باید توجه داشت که ما کدام جنبه را در نظر داریم.

در مقام مقایسه جسمانی و ظاهری، تفاوت و افضلیتی نمی‌توان بین اوراق قرآن و ابدان معصومان(ع) قائل شد. در مقایسه روحانی و باطنی هم اساساً مقایسه بی‌معناست؛ چون باطن قرآن با روح معصوم(ع) متحد است و در ساحت عرشی اتحاد، اصلاً و اصولاً مقایسه موضوعیت ندارد.

توجه کنید که میان حقیقت و واقعیت، تفاوت وجود دارد. همین نکته مهم می‌تواند یکی از علل ثقل اکبر بودن قرآن باشد، وگرنه هر دو ثقل در حقیقت در یک تراز از ثقالت‌اند. 

در فقه‌الحدیث و بررسی دلالی متن روایات معصومین(ع)، ارائه محتوای حدیث به قرآن مجید الزامی‌ست و چنانچه حدیث برخلاف مفاد قرآن باشد، باید کنار گذاشت و به قول معروف باید آن‌ را بر دیوار زد؛ چون قرآن قطعی‌الصدور و بالذات معتبر است؛ ولی حدیث، ظنی‌الصدور است و باید اعتبارسنجی شود و اعتبارش را از قرآن بگیرد.

با این حال، معصومین و قرآن در مقام حقیقت، در ساحت اتحاد و یکی هستند که اگر نبودند، امیرالمؤمنین علی(ع)، قرآن ناطق در آغاز تولدشان سوره مبارکه مومنون را قرائت نمی‌کرد؛ قرآنی که در عالم واقع ۱۳ سال بعد، نزولش آغاز می‌شود. فرمود: «علی مع القرآن و القرآن مع علی.» این همراهی دوطرفه، مفهوم و تعبیر دیگری‌ست بر اتحاد آن دو حقیقت. 

اما در عالم واقع، همین امام علی(ع) و امامان معصوم(ع) بعد از آن حضرت و قبل از آن، خود پیامبر اکرم(ص) و حضرت صدیقه طاهره(س)، جسم مطهر خود را برای قرآن که کلام‌الله و تجلی الله است، فدا می‌کنند و جسم و جان خود را می‌دهند تا روح قرآن بماند. شخص خود را فدای شخصیت قرآن و با همین فداکاری، خود را جاودانه می‌کنند و این همان معنای شریک‌القرآن بودن است.

درباره مقایسه میان خود معصومین(ع)، دو نکته باید مدنظر باشد؛ نکته اول، براساس مقایسه روحانی، این ذوات مقدسه همگی در یک تراز قرار می‌گیرند. مقایسه جسمانی هم بی‌معناست؛ ولی مقایسه نقش آنان در پیشبرد اهداف الهی قرآن و اسلام با توجه به شرایط زمانی، مکانی و امکانی قابل توجه است. شاید به نظر این حقیر بتوان چنین ترتیبی را در افضلیت لحاظ کرد.

ایکنا ـ عظمت قرآن که معجزه پیامبر خاتم(ص) محسوب می‌شود، بیشتر است یا شخص خود پیامبر(ص)؟

معصوم(ع) در حقیقت، شریک‌القرآن و قرآن متمثل است؛ اما در عالم واقع این قرآن است که به معصوم اعتبار می‌دهد؛ چون خودش دارای اعتبار ذاتی از جانب خداوند است.

این دو در حقیقت متحدند و به یک نور واحد می‌رسند؛ ولی درواقع این قرآن است که مقام و عظمت معصوم(ع) را معرفی و تأیید و تکلیف می‌کند که ما از ایشان اطاعت کنیم و اوامر و نواهی حضرتش و اوصیایش را بر ما واجب می‌گرداند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ؛ ای کسانی که ایمان آوردید، خدا و رسول خدا و اولی‌الامر را که از شما هستند، اطاعت کنید.» (نساء/ ۵۹)، «...وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا؛ آنچه را پیامبر به شما عطا کرد، بگیرید و از آنچه شما را نهی کرد، باز ایستید... .» (حشر/ ۷)

ایکنا ـ درباره اینکه شب‌های متعددی به لیلةالقدر تعبیر شده‌اند، توضیح دهید.

گرچه لیلةالقدر به‌دلیل «های» وحدتی که دارد، بر یکی‌بودن آن دلالت می‌کند، ولی می‌دانیم که شب‌های متعددی از سال را با این عنوان مقدس نامیده‌اند و در کتب ادعیه و زیارات هم آداب و مناسکی برای آن‌ها معین کرده و ثواب‌های فراوان برایش نوشته‌اند؛ یعنی برای حقیقتی واحد، مصادیق متعددی معرفی کرد‌ه‌اند. از جمله‌ مصادیق مشهور لیلةالقدر، این‌ها هستند: شب مبعث پیامبر اکرم(ص) در بیست‌وهفتم ماه رجب‌المرجب، شب اول ماه مبارک رمضان، شب آخر این ماه پرعظمت، شب‌های هفدهم، نوزدهم، بیست‌ویکم، بیست‌وسوم و بیست‌وهفتم این ماه شریف و نیز شب نیمه‌ شعبان‌المعظم که لیلةالبرات، لیلةالرحمة و لیلةالمبارکة هم گفته شده است. هیچ اشکالی بر این موضوع وارد نیست و فلسفه پیچیده‌ای ندارد.

ما تعبیری برای ۱۴ معصوم(ع) داریم که معروف است و می‌گوییم: «کُلُّهُمْ نورٌ واحدٌ.» یعنی با اینکه ۱۴ انسان مستقل با جسم، روح و شخصیت مشخص هستند، اما در عین تعدد و کثرت، دارای وحدت و واحدند. همین حقیقت در موضوع لیلةالقدر هم صادق است؛ یعنی با اینکه شب‌های متعدد در طول سال و ماه‌های گوناگون با این عنوان نامیده شده‌اند، ولی در عین حال در کُنه ذاتشان یکی هستند. 

در نگاهی وسیع‌تر حتی می‌توان لیلةالقدر را از آنچه گفته شده است هم بیشتر دانست و مصادیق بی‌شماری برای آن منظور کرد. در این نگاه، هر شب از شب‌های عمر زندگی هر انسان که برایش سرنوشت‌ساز باشد و به خواست پروردگار یا «بِإذْنِ رَبِّهِمْ» در راستای هدایت از نفحات الهی برخوردار شود و در مسیر نسیم حرکت بال فرشتگان، «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ» واقع گردد، برای او لیلةالقدر به‌شمار می‌رود. این اتفاق می‌تواند برای یک جامعه و امت هم واقع شود و شبی از شب‌ها مسیر حرکت و به بیان دیگر، سرنوشت یک ملت را عوض کند که معمولاً این زمان‌ها را به «ایام اَللّه» می‌شناسیم.

بنابراین شبهه یکی‌بودن لیلةالقدر با این توضیح مرتفع است، مشابه آنچه در موضوع تفاوت فقها و استهلال ماه داریم. در آنجا هم ملاک، خود انسان و رابطه او با حقیقت زمان است؛ بنابراین اول وقت بودن نماز و اول ماه بودن با شرايط موجود هر انسانی علی‌حده تعریف می‌شود.

ایکنا ـ لیلةالقدر در ماه رمضان به‌دلیل نزول قرآن است. آیا فضیلت شب نیمه شعبان و لیلةالقدر بودنش به‌مناسبت میلاد حضرت مهدی(عج) است؟

 شب نیمه شعبان پیش از تولد موعود، حضرت امام مهدی(عج) به خودی خودش معظم و مبارک بوده و با این تولد بر عظمت و شرافتش افزوده شده، مانند نزول قرآن مجید در لیلةالقدر که مزید بر عظمت و شرافت آن و درواقع «نورٌ علی نور» شده است. 

بسط، قبض و حرکت از کثرت به وحدت و از وحدت به کثرت در تمام عوالم مادی، معنوی و ذهنی وجود دارد و در این مجال که محور بحث موضوع دیگری‌ست، نمی‌توانیم زیاد وارد شویم و باید به اشاراتی بسنده کنیم. شنیده‌اید که فرموده‌اند تمام قرآن در سوره حمد و تمام سوره حمد در آیه عظیمه بسم‌الله و تمام این آیه بی‌نظیر در حرف باء آن و تمام این حرف در نقطه‌ زیر آن خلاصه می‌شود.

در عالم ذهن، انسان می‌تواند عمری 100 ساله را در زمان بسیار کوتاه چند لحظه‌ای مرور کند. در عالم ماده، تمام انرژی اجزای یک عنصر مشخص به هسته‌ آن در کوچکترین جزء ماده مجتمع، منقبض، منفرد و منحصر می‌شود و در زمان مقتضی، منبسط و منفجر می‌گردد. در فیزیک نور هم این واقعیت به اشکال گوناگون وجود دارد و قبض و بسط طیف‌های نورانی قابل مشاهده است. موضوع گسترش زمین از زیر خانه‌ کعبه که در قرآن از آن به «طحی و دحی» یاد شده، مثال دیگری از این واقعیت است و از همه‌ این مثال‌ها بالاتر و از تمام مصداق‌ها برتر، «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ» به‌شمار می‌رود.

همان «الله» که «احد» و «واحد» است، نور منتشر و متکثر در همه‌ اجزای مادی و معنوی تمام عوالم، مرئی و نامرئی، حتی در ملکوت غیب و شهود است؛ بنابراین نه تنها مصادیق متعدد لیلةالقدر، بلکه تمام موجودیت زمان در تمام هستی می‌تواند در یک نقطه متمرکز شود. 

از نگاه دیگری که ما داریم و هر معصوم(ع) را قرآن مجسم می‌دانیم و قرآن را در زندگی هر معصوم(ع) محقق‌شده می‌شناسیم و حقیقت «علی مع القران و القرآن مع علی» را برای ۱۳ معصوم(ع) دیگر هم صادق می‌دانیم، شب میلاد هر یک از آن ذوات مقدسه(ع) را لیلةالقدر می‌شناسیم و های ضمیر در «اَنْزَلْناهُ» را به تک تک معصومین(ع) ارجاع می‌دهیم و چون محور اصلی در خاندان عصمت و طهارت، حضرت کوثر، صدیقه کبری، فاطمه زهرا(س) است، مظروف نزول در آیه‌ اول سوره‌ مبارکه‌ قدر، آن حضرت و روایات معتبر متعدد، مؤید این حقیقت است.

توجه کنید که این نکته مقوم لیلةالقدربودن شب‌های موالید معصوم(ع)، از جمله شب نیمه‌ ماه شعبان‌المعظم است. جنبه دیگری که ما را به این حقیقت مطمئن‌تر می‌کند، شخصیت منحصربه‌فرد مولود این شب، هدف از خلقت معظم‌له و موضوع فوق‌العاده مهم و سرنوشت‌ساز ظهور منجی عالم بشریت است؛ ظهوری که نقطه‌ تحقق همه‌ آرزوها و آرمان‌های انبیای الهی و مصلحان عالم و قله‌ امید همه‌ مظلومان و مستضعفان در طول تاریخ و از همه بالاتر، قرارگاه استقرار اراده‌ الهی‌ست: «وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ...»

در بعضی از روایات، ماه رجب، ماه خدا، ماه شعبان، ماه رسول خدا(ص) و ماه رمضان، ماه امت نامیده شده و در بعضی دیگر از روایات، ماه رجب، ماه امیرالمؤمنین(ع) و ماه شعبان، ماه رسول خدا(ص) و ماه رمضان، ماه خدا نامیده شده است.

ایکنا ـ درباره اعمال شب لیلةالقدر نیمه شعبان توضیح دهید. 

استغفار، اطعام، تصدق، مناجات، خواندن ادعیه مخصوصاً دعای کمیل، چون گفته می‌شود دعای کمیل در چنین شبی از سوی امیرالمؤمنین(ع) برای صحابی خاصش، کمیل(ره) خوانده شده و زیارت امام حسین(ع)؛ روایت داریم که تمام ۱۲۴ هزار پیامبر در این شب، حضرت سیدالشهداء(ع) را زیارت می‌کنند.

همچنین در روایت داریم که در این شب، ارزاق بندگان مقدر و تقسیم می‌شود. شب نیمه شعبان برای اهل تسنن به‌ویژه صوفیانشان هم مهم و مبارک است و در این شب و روزش، اعمالی چون دعا، استغفار، روزه، اطعام و تصدق، نماز خصوصاً نمازی به نام صلوةالخیر که ۱٠٠ رکعت با هزار بار سوره توحید به جا می‌آورند و نماز جعفر طیار(ره) برای شیعیان هم سفارش شده است.

ایکنا ـ شباهتی میان شب‌هایی که لیلةالقدر معرفی شده‌اند، وجود دارد؟ 

یکی از دلایل مهم و اساسی لیلةالقدربودن شب بیست‌وسوم ماه مبارک رمضان، بدون شک، نزول قرآن است؛ زیرا نقش قرآن در سرنوشت و منزلت انسان و ایجاد قدرت و اندازه‌گیری‌های او که چهار معنای قدر محسوب می‌شوند، بی‌بدیل و غیر قابل انکار است.

ما همین نقش را در مولود شب نیمه شعبان(عج) هم می‌بینیم. نقش این مولود خجسته در سرنوشت بشر، سعادت انس‌ و جن، موضوع ظهور منجی موعود و لیلةالقدربودن این شب فرخنده و مبارک، شک و تردیدی باقی نمی‌گذارد؛ یعنی علاوه بر آنکه این مولود خجسته در حدود ۱۲ قرن تاکنون، انسان کامل روی زمین و محضرشان، محل تنزیل حضرت روح و فرشتگان در شب‌های قدر محسوب می‌شود، کمال انسان را برای قرون آینده هم تضمین کرده‌ است.

به عبارت دیگر، به موازات لیلةالقدر نزول قرآن، لیلةالقدر تولد موعود، مصداقی از «توحید موضوع» است که به آن اشاره کردیم. در میقات معهود با یکدیگر تلاقی می‌کنند و ایشان با قرآن به‌صورت توأمان ظهور می‌کند. کتاب هدایت در دست مهدی امت، قرآن مُنزُل با قرآن ناطق، حقیقت مهدی مع‌القرآن و القرآن مع مهدی محقق می‌شود و با این ظهور، امید، آمال و آرمان حق‌طلبان عالم به نتیجه نهایی می‌رسد. 

شاید به همین دلیل باشد که امام صادق(ع) در بیان عظمت شب نیمه شعبان می‌فرماید: «این شب برای ماست و لیلةالقدر (در ماه رمضان) برای رسول اکرم(ص) است» و در جایی دیگر، از قول پدر بزرگوارشان امام باقر(ع) می‌فرماید: «شب نیمه شعبان افضل شب‌ها بعد از لیلةالقدر (در ماه رمضان) است.»

ایکنا ـ با توجه به اینکه شب نیمه شعبان یکی از شب‌هایی است که لیلةالقدر معرفی شده، درباره هاء ضمیر در آیه اول سوره مبارکه قدر که می‌فرماید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ»، چه مطلبی می‌توان برداشت کرد؟ 

همه ما به درستی می‌دانیم که این هاء، ضمیر منفصلی‌ست که مرجعش، قرآن محسوب می‌شود و گرچه در اولین آیه سوره واقع شده و مرجعی ظاهراً دیده نمی‌شود، اما به سیاق آیات بعدی سوره در اوج فصاحت و بلاغت و بسیار هنرمندانه، مرجع آن ضمیر در «کُلِّ أمْر» کشف می‌شود.

برخی گفته‌اند مرجع ضمیر در سوره مبارکه دخان است؛ ولی با توجه به ترتیب نزول سوره‌های قرآن، پذیرش این نظر منقطی نیست؛ چون در ترتیب نزول، سوره دخان در ردیف ۶۴ و سوره قدر در ردیف ۲۵ قرار دارد؛ یعنی دخان بعد از قدر نازل شده است، مگر آنکه کل قرآن را یک کتاب مدون مجتمع لحاظ کنیم و تقدم و تأخر نزول را دخیل ندانیم. 

برخی از مفسران بزرگوار گفته‌اند به‌دلیل شهرت و معروفیت موضوع، خود به‌ خود اذهان به سوی قرآن می‌رود و نیازی به نام‌بردن صریح از قرآن نبوده است: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ.» برخی هم گفته‌اند به‌دلیل عظمت، جلال و جمال قرآن از ضمیر استفاده شده است. 

برخی دیگر گفته‌اند در بلاغت، گاهی اشاره و کنایه از تصریح بهتر است. با قبول همه این نظرات، می‌توان این نظر را هم اضافه کرد که دلیل کاربرد ضمیر بدون اعلان و اعلام مرجع، توسعه در مصادیق حقه و حقیقی آن باشد، به‌طوری که می‌توان به جای قرآن صامت، مصادیق قرآن ناطق را که ۱۴ معصوم(ع) و از جمله امام مهدی(عج) هستند، منظور کرد و تولد آن بزرگواران را به‌منزله نزول از عالم بالا به زمین گرفت و لیالی آن موالید را لیلةالقدر دانست.

لیلةالقدر دارای تنوع و مراتب است، همان‌گونه که معصومین(ع) دارای مراتب هستند. بدون شک لیلةالقدر محمدی در صدر مراتب است. لیلةالقدر علوی، فاطمی، حسنی، حسینی و مهدوی را در مراتب بعد ببینید و درک کنید که به بیان عارفانه حضرت امام خمینی(ره)، همه این لیالی قدر در یک شب خلاصه می‌شود. ایشان می‌فرماید: «در نظر وحدت، عالم، شب قدر و روز قیامت است و بیش از یک شب و روز نیست که آن تمام‌دار تحقق و لیلةالقدر محمدی و یوم‌القیامة احمدی است و کسی که متحقق به این حقیقت شود، همیشه در لیلةالقدر و یوم‌القیامة است و این با هم جمع شود.»

ایکنا ـ و سخن پایانی. 

در پایان این گفت‌وگو توصیه می‌کنیم دعایی را که در مفاتیح‌الجنان در بخش اعمال شب نیمه شعبان آمده و به‌منزله زیارت امام زمان(ارواحنا فداه) است، بخوانید: «اللهم بحق هذه لیلتنا و مولودها و حجتک و موعودها التی قرنت الی فضلها و فضلاً، فتمّت کلمتک صدقاً و عدلاً...والمنزّل علیهم مایتنزل فی لیله القدر... واحکم بیننا و بینهم یا احکم الحاکمین.»

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha