به گزارش ایکنا از اصفهان، در تقویم جمهوری اسلامی ایران، هشتم اسفندماه، روز امور تربیتی و تربیت اسلامی نامگذاری شده است. یکی از انواع تربیت اسلامی، تربیت ولایتمدار بهشمار میرود که در یادداشت پیش رو به تبیین مبانی، مصادیق، پیامدها و دستاوردهای آن پرداخته میشود.
تربیت ولایی بهمثابه یک رویکرد تربیتی اسلامیست که براساس ولایت الهی و نقش اولیاءالله در زندگی انسان و جامعه شکل میگیرد و هدف اصلی آن، ارائه یک نظام تربیتی اصیل و مبتنی بر دین است که در عمل نیز کارآمد باشد. هدف تربیت ولایی، تحقق قرب الهی و تقویت روحیه ولایت الله است.
در اسلام ولایت جایگاهی محوری دارد و بنابراین در تحقیقات تربیتی نیز میتواند مبنا قرار گیرد. نظریهپردازی در تربیت اسلامی، نیازمند شناخت یک دال مرکزی مفهومی است که در قرآن و روایات پرکاربرد باشد. ولایت بهمثابه دال مرکزی قرآن، در آیات و روایات متعددی مورد تأکید قرار گرفته است. ولایت بهمثابه نوعی رابطه بین انسان و خدا مطرح شده که در آن انسان، عبد و خدا، مولی شناخته میشود. این رابطه در تربیت اسلامی نقش محوری دارد؛ برای مثال حدیث ثقلین نشان میدهد که قرآن و عترت همراه و همسان هستند؛ همچنین روایات متعددی ولایت را یکی از ارکان پنجگانه اسلام معرفی میکند.
آیتالله جوادی آملی درباره وجودشناسی ولایت از برهانی وجدانی و بدیهی استفاده و حقیقتداشتن ولایت را چنین تبیین میکند که هر انسانی به وضوح میتواند بر خود تسلط داشته باشد؛ زیرا تصرفاتی که انسان هر روز در بدن خود انجام میدهد، همگی بر اثر ولایت است. این برهان نشان میدهد که ولایت سوای مصادیقش، به لحاظ وجودی امری حقیقی و واقعی است.
ولایت در لغت به معنای سرپرستی، نصرت، محبت و قرب است. دو معنای اصلی ولایت، سرپرستی و دوستی محسوب میشود که اشتراک معنوی دارند.
تربیت نیز نوعی ولایت است. استاد مطهری معتقد است که درجات تربیتی انسان، همسان با درجات ولایی اوست. انسان در اثر عبودیت به مقام ربوبیت میرسد و در اثر این ربوبیت که نوعی خداوندگاریست، میتواند بر حوزه نفوذ خود، ولایت و سیطره داشته باشد.
در اصطلاحات عرفانی نیز عرفا همواره مربیان خود را با عنوان اولیاء میشناسند؛ مثلاً عطار نیشابوری در تذکرةالأولیاء، امام صادق(ع) را در صدر اولیای زمانه نام برده است. اعوانی، فیلسوف پژوهشگر، مثنوی مولوی را «منطق منظومه ولایت» میداند و ولایت را در سه عنصر عشق، جذبه و مرشد خلاصه میکند. افزون بر این، شهید مطهری نیز با وجود داشتن انتقادات فراوان به تفسیر ولایی صوفیه از قرآن، اصل رابطه مربی و متربی در شکل طبابت معنوی را ستوده و آن را قابل الگوگیری دانسته است.
ولایت در فقه اسلامی هم مورد توجه قرار دارد؛ برای مثال ولایت پدر در تربیت فرزندان و ولایت معصومین(ع) در هدایت جامعه از جمله مباحث مهم فقهی هستند.
در علوم سیاسی اسلامی نیز ولایت در نظریههای امامت و ولایت فقیه مطرح شده است. امام خمینی(ره) ولایت فقیه را بهمثابه نظامی سیاسی و تربیتی معرفی کرده است که براساس آن، فقیه عادل مسئولیت هدایت و تربیت جامعه را بر عهده دارد. در نظریه رئیس مدینه فارابی، اولین فیلسوف اسلامی، مربیبودن رئیس مدینه برای جامعه، مهمترین وظیفهایست که در این نظریه به آن تصریح شده است. شرایط رئیس مدینه که مدنظر فارابی قرار دارد، تداعیگر نظریه امامت در شیعه است. فقیه نیز از این نظر که ولایت عام بر مسلمانان دارد، مسئولیت تربیت و تعلیم اجتماعی دارد.
در قرآن، شجره طیبه نمادی از کلمه طیبه و ایمان مطرح شده است. خداوند در آیه ۲۴ سوره ابراهیم چنین میفرماید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ؛ آيا نديدى خدا چگونه مثل زده، سخنى پاک كه مانند درختى پاک است كه ريشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است.»
این شجره ریشهای استوار و شاخههایی در آسمان دارد و به اذن خدا ثمر میدهد. در مقابل، شجره خبیثه نمادی از کفر و طغیان است که ریشهای سست و بیثبات دارد.
مفسران بر این باورند که شجره طیبه، نماد ولایت الهی و امامت است و مؤمنان را در مسیر قرب الهی هدایت میکند. براساس روایتی از امام باقر(ع)، شاخههای اصلی این شجره، همان پنج تن آل عباست و برگهای این درخت را شیعیان و محبان اهل بیت(ع) تشکیل میدهند. علامه طباطبایی(ره) در تفسیر المیزان درباره عبارت «قول ثابت» که در آیه به آن اشاره شده، معتقد است که این عبارت بر پیروی و حب اهل بیت(ع) تأکید دارد.
مؤلفههای تربیت ولایی شامل ولایت الهی، ولایت اولیاءالله، اخوت و نفی نظامات طاغوت است. ولایت الهی به معنای سرپرستی خداوند بر انسان و جهان است. ولایت اولیاءالله به نقش انبیا و ائمه(ع) در هدایت انسانها اشاره دارد. اخوت به رابطه برادری بین مؤمنان و مسئولیتهای متقابل آنها میپردازد. در شبکه اخوت، امامت بهمثابه عضو مؤثر، پیشوایی و رهبری دارد و هرگز مشابه سلطنت پادشاهان نیست، بلکه اولیای الهی از مسیر برادری با مردم تعامل میکنند؛ همانطور که در آیه ۶۵ اعراف و ۶۱ هود از واژه «برادر» برای تعامل پیامبران با مردم استفاده شده است.
نفی نظامات طاغوت نیز به معنای مبارزه با نظامهای ظلم و ستم است؛ اما نکته قابل تأمل آن است که نظامات طاغوتی فقط در جهان خارج رخ نمیدهد، بلکه از درون خود انسان شروع میشود. قبول ولایت غیر الله، نظامی طاغوتی در درون انسان میسازد. از این نظر، ولایت عقل بر قوا و ایجاد وحدت بین آنها، مصداق شجره طیبه در وجود انسان است. چنانچه امام صادق(ع) ولایت عقل را عامل پیروزی انسان بر هوسها دانسته است.
افرادی که خود را در مسیر تربیت متعالی قرار میدهند، از آثار و برکات متعددی مثل تسلط بر خود و طبیعت و تأثیر مثبت بر دیگران برخوردار میشوند. از نظر شهید مطهری، مرحله اول ربوبیت، ولایت انسان بر نفس اماره خویش است. ولایت بر قوه مخیله و خیالات پراکنده گام بعدیست و در مرحله سوم، بینیازی روح از بدن واقع میشود. تسلط روح بر بدن و تسلط روح بر طبیعت مراتب بعدی ربوبیت است.
بدیهیست که تصرف مثبت در ذهن و فکر دیگران با استدلال و صفای قلب نیز درجهای از ولایت و سیطرهای بر انسانهاست که از ویژگیهای مثبت یک مربی بهشمار میآید و نیازی به درجات بالایی از عصمت و امامت ندارد.
رهایی از عادتها و تعلقات نابجا یکی دیگر از پیامدهای تربیت ولایی است؛ چراکه یکی از معانی مولی، آزادیبخش است؛ بنابراین آزادسازی انسان از تعلقات نامطلوب، از آثار تربیت ولایی به حساب میآید. تحقق صلح در بین مسلمانان، رفع خوف، حزن، افسردگی و استرس در بین آنها و همافزایی، جذب قدرتهای برتر الهی و افزایش تعاون و همکاری از دیگر پیامدهای تربیت ولایی محسوب میشود.
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام