به گزارش ایکنا از اصفهان، هنر فقط وسیلهای برای زیباییآفرینی نیست؛ گاه به سلاحی برای ایستادگی و فریاد تبدیل میشود. در کشورهای گوناگون، بهویژه بر اثر استعمار، اشغال و سلطه خارجی، گفتمانی هنری شکل گرفته است که آن را «هنر مقاومت» مینامند. ایران پس از انقلاب اسلامی، با خلق جریان «هنر انقلاب»، سهم ویژهای در شکلگیری این هنر جهانی داشته و الهامبخش بسیاری از جنبشهای آزادیخواه در خاورمیانه و آمریکای لاتین بوده است. بهمناسبت هفته هنر انقلاب اسلامی، در یادداشت پیش رو، نگاهی تطبیقی به هنر مقاومت در کشورهایی مانند فلسطین، لبنان و آمریکای لاتین و ارتباط آن با هنر انقلاب اسلامی ایران داریم.
هنر مقاومت به آن نوع از هنر گفته میشود که در مواجهه با ظلم، استبداد و اشغالگری پدید میآید. این هنر نه تنها اعتراضی، بلکه سازنده، الهامبخش و بیدارگر نیز است. خصوصیات مشترک هنر مقاومت در جهان عبارتند از ساده و قابلفهم بودن برای مردم، نمادپردازی قوی (شهید، مادر، پرچم، خاک)، استفاده از رنگهای نمادین مانند قرمز، مشکی و سبز و بهرهگیری از فرمهای بومی و سنتی برای انتقال پیام.
در فلسطین اشغالی، هنر مقاومت به معنای واقعی کلمه روی دیوارها حک شده است. دیوارهای شهرهای کرانه باختری و غزه میزبان صدها اثر گرافیتی است که اعتراض، امید و پایداری را روایت میکند. ترانههایی چون «أنا دمی فلسطینی» به صدای جمعی مقاومت تبدیل شده است و نسل جوان فلسطینی از موسیقی برای حفظ هویت خود بهره میبرد.
در تاریخ معاصر، هنر همواره بازتابی از مقاومت ملتها در برابر ظلم، اشغال و استعمار بوده است. هنر مقاومت فلسطین که برآمده از دههها اشغال این سرزمین و مبارزه ملت فلسطین است، با هنر انقلاب اسلامی ایران که از بستر انقلاب ۵۷ و گفتمان ضداستکباری آن برآمد، همافق و همصدا شده است. این همصدایی نه فقط در مضمون، بلکه در فرم، شیوه تولید و مشارکت اجتماعی نیز قابل مشاهده است.
هر دو جریان هنری، چه در ایران پس از انقلاب و چه در فلسطین، در «الهیات مقاومت» ریشه دارد. این الهیات بر پایه مفاهیمی چون شهادت، ظلمستیزی، ایثار، جهاد و رهاییبخشی استوار است. در فلسطین، آثار هنری همچون نقاشیهای دیواری در اردوگاهها، پوسترهای انتفاضه و شعرهای مقاومت، بیش از آنکه زینتی باشد، حامل پیامهای ایمانی و دعوت به مبارزه است. در ایران نیز هنر انقلاب، بهویژه در دهه نخست پس از انقلاب، با مفاهیم دینی و انقلابی گره خورد. آثار هنرمندانی چون حسن روحالامین در نقاشی یا حبیبالله صادقی در گرافیک، بازنمایی همین پیوند میان ایمان و مبارزه است.
هنر مقاومت در فلسطین بهواسطه محدودیتهای رسانهای، عمدتاً به پوستر و گرافیک خیابانی متکی بوده است. بسیاری از آثار هنری مربوط به گروههای مقاومت، مانند جبهه خلق برای آزادی فلسطین یا جنبش فتح، از تکنیکهایی چون چاپ دستی، شابلون و رنگهای تند استفاده میکند. در ایران، هنر انقلاب نیز بهویژه در دهه ۶۰ و در بستر جنگ تحمیلی، از پوستر بهمثابه رسانه اصلی انتقال پیام استفاده کرد. حضور عناصر مشترکی مانند کوفینویسی آیهها و شعارها، چهرههای شهدای نوجوان و قبضه تفنگ و دستهای گرهکرده در هر دو جریان هنری مشهود است.
شعر در فلسطین نه هنری فردی، بلکه بخشی از مقاومت جمعی است. محمود درویش، شاعر ملی فلسطین با سرودههایی چون «بر این سرزمین چیزی هست که شایسته زندگیست»، جان کلمات را با امید و مبارزه گره زد. در ایران نیز شاعران انقلابی چون حمید سبزواری و قیصر امینپور و در دوران معاصر، هنرمندانی چون حامد زمانی در موسیقی، از شعر و نغمه بهمثابه ابزار مقاومت فرهنگی بهره بردند.
سینمای مقاومت در فلسطین، بهخصوص در قالب مستند، تلاش دارد تا اشغال و رنج روزمره مردم را ثبت کند. در این زمینه میتوان به آثاری چون «پنج دوربین شکسته» (Five Broken Cameras)، «بازگشت به خانه در جنین» و مستند «خسته شدی؟ (زنده باد فلسطین)» اشاره کرد. در ایران نیز سینمای مقاومت، بهویژه از دهه ۱۳۸۰، به بازنمایی جبهههای جنگ تحمیلی و مبارزه و مقاومت در غزه و جنوب لبنان توجه کرده است. در این زمینه میتوان از مستند «آخرین روزهای زمستان» و «آغاز انقلاب» نام برد.
هنر مقاومت فلسطین در سالهای اخیر از مرزهای عربی عبور کرده و زبان جهانی مظلومیت شناخته شده است. گرافیتیهای بانکس، حمایت هنرمندان آمریکای لاتین و حضور پررنگ فلسطین در دوسالانههای جهانی، مؤید این موضوع است. در ایران، هنرمندان مقاومت، بهویژه در قالب «جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی» نیز تلاش کردهاند تا این گفتمان را در جهان اسلام و در میان هنرمندان غیرمتعهد گسترش دهند. نمونه آن، مشارکت هنرمندان ایرانی در رویدادهای فرهنگی در لبنان و سوریه و خلق آثار مشترک است.
در جنوب لبنان، شهرها خود نگارخانههای مقاومتاند. حزبالله لبنان با بهرهگیری از پوسترهای بزرگ، طراحی گرافیکی شهری و نماهای بصری دقیق، پیامهای مقاومت را به شهر تزریق کرده است.
تأثیرپذیری هنر لبنان از ایران ملموس است. بسیاری از طراحان حزبالله از مکتب هنری انقلاب اسلامی ایران تأثیر گرفتهاند. واژههایی چون «هنر متعهد» و «فرهنگ شهید» به شکل مستقیم از ادبیات انقلاب ایران وارد هنر مقاومت لبنان شده است. از نمونههای عینی این تأثیر میتوان به برگزاری نمایشگاههایی مانند «پرچم بر زمین نمیافتد» اشاره کرد که با حضور هنرمندان ایرانی و لبنانی برگزار شد و به نمایش آثار مرتبط با مقاومت پرداخت؛ همچنین طراحی آرم حزبالله لبنان از سوی مجید دلدوزی، گرافیست ایرانی که نشاندهنده تأثیر هنر انقلاب اسلامی بر جنبشهای مقاومت در منطقه است، از دیگر نمونهها در این زمینه محسوب میشود.
در کوچهپسکوچههای بوئنوس آیرس، والپارایسو، هاوانا و سانتیاگو، هنر خیابانی فقط نوعی تزئین نیست؛ بلکه بیانیهای بصری و فریادی سیاسی است. نقاشیهای دیواری از چهرههای ارنستو چگوارا، فیدل کاسترو و سیمون بولیوار بر دیوارها نقش بسته و هر رنگ، هر کلمه و هر ترانه، سندی بر تاریخ طولانی مقاومت در این منطقه است.
در شیلی، تصویر ویکتور خارا، خواننده انقلابی که پس از کودتای پینوشه شکنجه و کشته شد، همچنان بر دیوارها زنده است. در کوبا، تصاویر نمادین چگوارا با شعارهایی چون «Hasta la victoria siempre» هنوز در قلب هاوانا زنده است. در آرژانتین، جنبش مادران میدان مایو (Madres de Plaza de Mayo) از پوستر و گرافیتی برای اعتراض به ناپدیدشدگان سیاسی استفاده میکند. «ما نمیتوانیم سکوت کنیم؛ بگذار نقاشیهای ما فریاد بزنند» نیز شعار جنبش دیوارنویسی در بولیوی است.
در آمریکای لاتین، شعر و موسیقی همچون خونی در رگهای جنبشهای مقاومت جاری است. پابلو نرودا، شاعر شیلیایی و برنده نوبل ادبیات، زبان انقلاب بود: «میسرایم تا گلولهها از کار بیفتد.» ترانههای ویکتور خارا، مرسدس سوسا و سیلویو رودریگز، مردمیترین و در عین حال سیاسیترین صداهای مقاومت بهشمار میرفت. شعر در این منطقه، وسیلهای برای آموزش، اعتراض و همبستگی بود.
هر دو جریان، هنر را «از آن مردم» میدانند؛ اما تفاوت در زبان، نشانهها و پیشزمینههای فرهنگی آنهاست. آمریکای لاتین از زبان بومیان، استعمارزدایی و فرهنگ موسیقایی بهره میبرد و ایران از سنت اسلامی، روایت عاشورا و گرافیک انقلابی.
در حالی که زمینههای جغرافیایی و فرهنگی کشورها متفاوت است، هنر مقاومت زبان مشترکی ساخته: زبان فریاد در برابر ظلم. هنر انقلاب اسلامی نیز هم متأثر از این جریان جهانیست و هم تأثیرگذار بر آن. از کوچههای غزه تا دیوارهای بیروت، از صدای گیتار نرودا تا طراحی شهید ایرانی، همه یک چیز میگویند: «ما هنوز ایستادهایم.»
زهراسادات محمدی
انتهای پیام