گردشگری کودک یکی از انواع گردشگری است که جامعه هدفش کودکان بهشمار میآیند. کودکان از یک سو در ابتدای راه جامعهپذیری و آموزش به سر میبرند و از سوی دیگر، آیندهسازانی هستند که قرار است جامعه فردا به آنان سپرده شود. گردشگری کودک اگر هوشمندانه و با شناخت و برنامه گام بردارد، ضمن برآوردن انتظارات کودک، او را برای ورود به جامعه آینده آماده میکند، تا جایی که میتوان گفت این نوع گردشگری مکمل آموزش و پرورش رسمی است. خبرنگار ایکنا از اصفهان بهمنظور واکاوی مسیر گردشگری کودک، چالشها، دستاوردها و چشمانداز آن در استان اصفهان با مدیر تنها موزه اسباببازی و عروسک استان و یکی از راهنمایان گردشگری کودک گفتوگو کرده است که متن آن را در ادامه میخوانیم.
صالح ستاری، مدیر موزه اسباببازی و عروسک کاشان در این گفتوگو اظهار کرد: قبل از ورود به موضوع گردشگری کودک باید درباره گردشگری به معنای عام آن توضیح بدهم. مدتها، چنین تصور میشد که گردشگری ظرفیتی مهم در توسعه و اقتصاد بهحساب میآید. امروزه، نگاه به این موضوع دگرگون شده است و تأکید میشود که اگر گردشگری مبانی توسعه پایدار را رعایت نکند، با منافع جوامع محلی و فرهنگ آنان پیوند نخورد و آرام پیش نرود، قطعاً برای پایایی جامعه خطر دارد.
وی که دانشآموخته مدیریت بازرگانی است و بیش از یک دهه از فعالیتش در حوزه گردشگری میگذرد، ادامه داد: گردشگری کودک از اینرو اهمیت دارد که بخشی از مسیر رشد او با شناخت محیط و سرزمین شکل میگیرد. کودک با گردشگری در مکانهای گوناگون حضور پیدا میکند و به تماشا مینشیند، بستر تجربههای متفاوت برای او فراهم میشود، با مردمانی از فرهنگهای گوناگون آشنا میشود، شغلها و پیشههای متنوع را میآموزد، به تنوع طبیعی کشورش پی میبرد و همچنین ظرفیتهای تاریخی و فرهنگی سرزمینش را میشناسد.
مدیر موزه اسباببازی و عروسک کاشان افزود: گردشگری کودک در کنار اصل لذتجویی و سرگرمی، ظرفیتی مهم برای مشاهده و یادگیری اوست. در نگاه اول با سفر، فرصت سرگرمی برایش فراهم میشود؛ اما در لایههای عمیقتر، ظرفیت شناختی او توسعه پیدا میکند.
وی با بیان اینکه فعالان گردشگری اصفهان و کاشان مدتی است جذب گردشگری کودک شدهاند، گفت: بخشی از ظرفیت گردشگری کودک را همین افراد دغدغهمند مهیا میکنند. ایجاد فضای مشاهده و تجربه، یعنی جایی که کودک بتواند تجربه ملموس داشته باشد، نقش مهمی در توسعه گردشگری کودک دارد.
ستاری با نظر به اهمیت استفاده از حواس بیان کرد: فراهمکردن بستری که کودک بتواند از حواسش استفاده کند، اهمیت وافری دارد. فرصتی که کودک از حس بینایی و شنوایی تا چشایی، بویایی و لامسه بهره بگیرد، ارزشمند است؛ برای نمونه، وقتی کودک را به بازار ادویه میبریم، حس بویایی او توسعه پیدا میکند، رنگها را میبیند و البته تلاش میشود که بهصورت عملی هم تجربهای داشته باشد. نمونههای دیگر آن در همان بازار، رنگرزی، نقشهکشی فرش و ابریشمبافی است.
وی گفت: حدود ۱۲ سال از عمر موزه اسباببازی و عروسک در کاشان میگذرد. این مرکز که زیر نظر آقای امیر سهرابی تأسیس شد، از نخستین مراکزی است که در سطح کشور به گردشگری کودک فکر و برای آن برنامهریزی کرد. با توجه به حرکت آرامی که داریم، تاکنون به چالش خاصی برخورد نکردهایم. در کاشان، خانوادهها و جامعه میزبان آمادگی این حرکت گردشگری را دارند.
مدیر موزه اسباببازی و عروسک کاشان با نظر به جوامع گوناگون اضافه کرد: جوامع سادهتر از جمله کاشان، حتی شهرهای کوچکتر و روستاها آمادگی بیشتری برای کار با کودک و در نتیجه، گردشگری کودک دارند. از طرفی، هرچه جوامع پیچیدهتر و صنعتیتر باشند، شاید امنیت کمتری برای حضور کودک در عرصه گردشگری داشته باشند. بررسی محیط قبل از برپایی یک برنامه گردشگری کودک بسیار حائز اهیمت است و میتواند از وقوع چالشها و خطرها جلوگیری کند.
وی با تأکید بر اینکه رعایت بعضی از نکات فرهنگی حائز اهمیت است، ادامه داد: در موزه اسباببازی و عروسک از سطح کلان تا عرصهای چون آموزش نیروها، مدام در حال برنامهریزی هستیم. اقامت کودک و خانواده، ساعاتی که آنان در موزه به سر میبرند، گردش این گروه در محله، ساخت عروسک و اجرای نمایش همگی نیازمند واکاوی و برنامه است.
ستاری با نظر به موزه بیان کرد: مسیری که موزه اسباببازی و عروسک کاشان طی میکند، میتوان گفت که در ابعاد بزرگتر بر تجربه ملی ما نیز اثرگذار است. بر اساس تجاربمان دانشی به دست میآوریم که با دیگران هم به اشتراک خواهیم گذاشت.
وی با بیان اینکه موزه اسباببازی و عروسک کاشان تلاش بسیاری برای گردشگری کودک داشته است، اظهار کرد: سال گذشته، بسیاری از فعالان گردشگری کودک را دعوت و نهادی اجتماعی یا (NGO) برای گردشگران این حوزه فعال کردیم. در حال حاضر، بسیاری از گردشگران کودک در اصفهان با موزه در ارتباطاند و همکاری مشترک داریم.
مدیر موزه اسباببازی و عروسک کاشان تأکید کرد: کودکان آینده ما هستند، وقتی بتوانند تجربه کسب و بهتر درک کنند و وقتی بتوانند محیطشان را بهتر بشناسند، آدمهای موفقتری خواهند بود. میتوانم بگویم که چنین کودکانی آینده کشور را بهتر تضمین میکنند.
ویدا عسگری، راهنمای گردشگری کودک نیز در گفتوگو با ایکنا بیان کرد: بهنظرم گردشگری کودک از این منظر اهمیت دارد که آنچه کودک از سفر و تفریح میخواهد، متفاوت است با آنچه بزرگسال از سفر یا تفریح انتظار دارد. آنچه کودک در برنامه گردشگری احساس و تجربه میکند، بسیار متفاوت است با آنچه افراد بزرگسال حس و تجربه میکنند.
وی که دانشآموخته کارشناسی ارشد گردشگری است، ادامه داد: با توجه به تفاوت گفتهشده، اگر گردشگری کودک را از بزرگسال تفکیک و بر آن تمرکز کنیم، اتفاقی که برای او خواهد افتاد، بسیار خاصتر خواهد بود؛ برای نمونه، بزرگسالانی هستند که کودک درونشان بسیار فعال است و در برابر بعضی از امور بسیار ذوقزده میشوند؛ اما بازهم محدودند. اغلب به ما یاد دادهاند که در بزرگسالی خودمان را کنترل کنیم.
این راهنمای گردشگری کودک افزود: کودک بدون هیچ خودسانسوری ذوقش را نشان میدهد و هرچیزی ممکن است برایش جذابیت داشته باشد. مخصوصاً کودکان امروزی تجربههای بسیار متفاوتی در مقایسه با دوران کودکی نسل ما دارند. به همین دلیل نیاز است که به گردشگری کودک بیشتر بها داده شود. باید به آنچه کودک نسبت به آن احساسات دارد، پروبال دهیم تا بداند که از دنیا چه میخواهد و پرورش پیدا کند.
وی با نظر به نظام آموزش و پرورش ایران تصریح کرد: سیستم آموزشی ما استاندارد نیست. نمیتوانم بگویم که آموزش و پروش ما صددرصد اشتباه یا آموزش و پروش کشور دیگری صددرصد کامل است؛ اما میتوانم بگویم که گردشگری کودک حتی مکمل خوبی برای نظام آموزشی ماست؛ چون مثلاً یک یا دو ساعت ورزش و هنر در هفته برای کودک ما کافی نیست؛ همچنین آنچه را کودک در طبیعت تجربه و مشاهده میکند، بسیار فراتر از اتفاقاتی است که در مدارس جریان دارد.
عسگری با نظر به تجربه کودکان در برنامههای گردشگری گفت: اینکه کودک در برنامهای گردشگری بتواند از حواس پنجگانه خود بهره بگیرد، بسیار اهمیت دارد؛ برای نمونه، فرصت دستورزی که در بعضی از بازیها در برنامه گردشگری برای کودک فراهم میکنیم، ارزش بسیاری دارد.
وی تأکید کرد: انواع هوش وجود دارد؛ اما در مدارس ما فقط به یک یا دو نوع هوش بها داده میشود. اگر کودک در آن یک یا دو مورد، هوش کمی داشته باشد، درواقع اگر هوش واقعی او در عرصههای دیگر باشد، در مدرسه طرد میشود. در گردشگری کودک میتوان فرصت بالندگی انواع هوش را به کودک داد.
این راهنمای گردشگری کودک با نظر به سفرهای خانوادگی اظهار کرد: در سفرهای خانوادگی، اغلب به جاهایی سر میزنند که بزرگسالان دلشان میخواهد. با این حال، در برنامهای گردشگری که ویژه کودک طراحی شده باشد، میتوان علایق این گروه را نیز لحاظ کرد.
وی با نظر به وضعیت فعلی این نوع گردشگری در اصفهان گفت: به نظرم گردشگری کودک در اصفهان جایگاه خود را پیدا کرده است؛ اما همچنان جای پیشرفتهای بسیاری دارد. در اصفهان، گروههایی هستند که گردشگری فرهنگی تاریخی را پوشش میدهند و بخش طبیعتگردی، تجربهگرا و دیگر شاخهها را نیز مدنظر دارند. گروههای گردشگری کودک بهمرور در حال افزایش است و این موضوع کمک میکند تا هرکس متناسب با توان مالی و مسیر دسترسی خود بتواند کودکش را در این برنامهها ثبتنام کند.
عسگری سپس با نظر به راههای توسعه این نوع گردشگری بیان کرد: بیتردید اگر ارگانهای دولتی، بهخصوص آموزش و پروش بتوانند کمک و همراهی کنند، گردشگری کودک بسیار توسعه خواهد یافت. ما فعالان گردشگری اصفهان همکاری چندانی از سوی آموزش و پرورش ندیدهایم. البته مدارسی بودند که استقبال میکردند؛ اما در مرحله اجرای برنامه با مشکل بودجه مواجه میشدند.
وی با نظر به تفاوت مالی و فرهنگی خانوادهها افزود: شاید در مدرسهای، همه خانوادهها نتوانند زمینه حضور کودکشان را در برنامهای گردشگری فراهم کنند؛ اما اگر خود آموزش و پرورش بتواند حمایت کند، کمک بزرگی است؛ چون امکانات و دسترسی آموزش و پرورش به بعضی از مسائل بسیار گستردهتر از گروههای گردشگری کوچک است. کاهش هزینهها یک نیاز محسوب میشود؛ اما حداقل کاری که آموزش و پرورش میتواند انجام دهد، اطلاعرسانی درست است.
این راهنمای گردشگری کودک با تأمل در چالشهای گردشگری کودک گفت: یکی از مسائلی که ما همواره با آن روبهرو میشویم، وقتنداشتن خانوادههاست. چون اکثر پدر و مادرها هر دو شاغلاند، اغلب میبینیم که مسئله نداشتن زمان را مطرح میکنند، با وجود اینکه برنامه را دوست دارند و مفید تشخیص میدهند. معضل بزرگتر زمانی است که ما برنامهای را طراحی و حضور یک همراه، یعنی پدر یا مادر را هم اجباری کنیم. در این مواقع هم پدر و مادرها فرصت حضور ندارند.
وی سپس با نظر به وضعیت مالی خانوادهها ادامه داد: برخی از خانوادهها با توجه به وضعیت اقتصادی، گردشگری خانواده یا گردشگری کودک اولویت آخرشان محسوب میشود؛ البته با شرایط اقتصادی امروز قابل درک است.
عسگری با نظر به اهمیت ارتباط با کودک بیان کرد: برخی تصور میکنند همین که فردی بتواند رابطه خوبی با کودک برقرار کند، میتواند در حوزه گردشگری کودک هم فعال باشد؛ اما اینگونه نیست. راهنمای گردشگری کودک باید در ایجاد رابطه سازنده با این گروه سنی توانمند باشد؛ همچنین باید بتواند بهدرستی کودکان را مدیریت کند و توانایی طراحی برنامهای خلاق و متنوع نیز ضرورت دارد.
وی با تأمل در شاخصهای یک برنامه استاندارد گردشگری گفت: در طراحی برنامه گردشگری کودک حتماً باید به تقسیمبندی سنی توجه کرد؛ چون برای مثال کودکان زیر شش سال تواناییها و نیازمندیهای متفاوتی از کودکان بیشتر از ۱۲ سال دارند. به جز تفکیک سنی، حضور تسهیلگران کودک هم اهمیت دارد، بهطوری که هر پنج کودک به یک تسهیلگر نیازمندند.
این راهنمای گردشگری کودک ادامه داد: جذابیت برنامه هم اهمیت بسیاری دارد. باید به علایق کودک توجه شود؛ وقتی کودک با قدرت تخیل خود مسئلهای را توضیح میدهد، اگر راهنما ساده از کنار او بگذرد یا توجه نکند، به جذابیت برنامه و کودک ضربه زده است. بچهها به برنامههای تجربهمحور علاقه بیشتری دارند. از طرفی زمان برنامه هم باید کنترل شود که حوصله کودک از جایی به بعد سر نرود، برنامه نه زیاد کوتاه و نه زیاد بلند باشد.
وی با نظر به اجرای برنامهها گفت: ایدههای نوی بسیاری وجود دارد؛ اما حتی اگر ایدهای نو برای گردشگری کودک وجود نداشته باشد و برنامهای تکرار شود، باز هم ارزش و جایگاه خود را دارد؛ زیرا آدمها و شرایط متفاوت میشوند؛ بنابراین باز هم آن برنامه منحصر بهفرد است. هیچ دو برنامهای حتی اگر برآمده از یک ایده باشند، مثل هم نمیشوند؛ چراکه بچههای شرکتکننده، حالوهوای راهنمایان و تسهیلگران و حتی فصل عوض میشود. برنامه تقلیدی و تکراری وجود ندارد.
براساس آنچه گذشت، گردشگری کودک که مکملی ارزشمند برای آموزش و پرورش رسمی است، هماکنون در اصفهان قدمهای محکمی برداشته و راهنمایان گردشگری به آن روی خوش نشان دادهاند؛ اما آیا میتوان با وجود دغدغههای مادی و معنوی خانوادهها و بیاعتنایی مسئولان، به رشد و توسعه آن امیدوار بود؟
مونا فاطمینژاد
انتهای پیام