جایگاه و حقوق زن در مناسبات فردی و اجتماعی همواره یکی از بحثانگیزترین موضوعات در طول تاریخ اندیشه بوده است. در دوران معاصر اما، این موضوع با توجه مضاعفی روبهرو و به کانون بسیاری از منازعات فکری و اجتماعی تبدیل شده است. در این میان، رویکرد عقلانی به این حوزه و دفاع منطقی از آموزههای اسلامی درباره زنان، بسیار ضروری و لازم به نظر میرسد. تبیین جایگاه زن در اسلام مستلزم تأملی عمیق در کلام قرآن، سیره ائمه(ع) و حتی منش علما و مراجع پیشرو و تأثیرگذار در این حوزه است.
تلاشهای اسلام برای زدودن غبار جهالت از چهره بشریت و نجات انسانها، به ویژه زنان در محیطی که پیش از این تولد دختر را مایه ننگ میدانست، امری انکارناپذیر است. با این حال، باید اذعان کرد که هرچند عقبماندگی زنان بیش از هر چیز در فرهنگ مردسالارانه حاکم بر جوامع گذشته ریشه داشت؛ اما جریانهای شبههساز در قالب جنگ نرم، با تمرکز بر وضعیت زنان در جایگاه نیمی از جمعیت ایران، درصدد ایجاد تردید و ناامیدی در آنان نسبت به کسب حقوق خود در جامعهای با حاکمیت اسلامی برآمدهاند.
اما حقیقت این است که زنان ایرانی در پرتو سیره و سخنان امام خمینی(ره)، حساسیتی مثبت نسبت به ابعاد گوناگون نظام سیاسی از خود نشان دادند و رابطهای فعال با آن برقرار کردند. امام خمینی(ره) بخشی از مشارکت زنان را تکلیف شرعی مطرح کرد و این حقوق را با وظایف دینی پیوند زد. در این مسیر، ایشان با استناد به آموزههای اسلامی همواره تأکید میکرد: «در اسلام زن و مرد از هر حیث مساوی هستند و فقط یک سری احکام مربوط به مردان و مناسب با مردان است و یک سری احکام مربوط به زنان و مناسب با زنان است.» در ادامه به تبیین بیشتر این موضوع پرداخته میشود.
تحول جایگاه زنان در طول تاریخ، روایتی پیچیده از مظلومیت، مقاومت و بالاخره احقاق حقوق است. در ایران باستان، وضعیت زنان اسفبار بود. مردان میتوانستند زنان را به دیگران امانت دهند و زن بدون اجازه شوهر حتی حق تصرف در اموال خود را نیز نداشت. در دوران جاهلیت نیز ارزش انسانها به توانایی جنگیدن و فعالیت اقتصادی محدود میشد و همین نگاه، زنان را به حاشیه میراند؛ اما اسلام این نگرش را به چالش کشید و با احیای حقوقی مانند مهریه، نفقه و حق شیردهی، انقلابی در وضعیت زنان ایجاد کرد. فلسفه یونانی، آیین خسروانی، فرهنگ جاهلیت، فرهنگ بینالنهرینی و صوفیان دنیاگریز زنستیز از عوامل نفوذ فرهنگ اشتباه زنستیزی در سرزمینهای اسلامی بود. امام خمینی(ره) با اشاره به این تاریخ تاریک، تأکید میکرد: «اعتقاد به تبعیض جنسیتی در اسلام، ظلم به اسلام است. اسلام عین عدالت اجتماعی است.»
در تاریخ معاصر ایران، شاید بتوان نهضت مشروطه را نقطه عطفی در فعالیتهای زنان دانست، هرچند اطلاعات دقیقی از سازمانهای فعال در حوزه زنان در آن دوره در دست نیست، اما پس از جنگ جهانی اول، انجمنهای مستقل زنانه با هدف تأسیس مدارس دخترانه و انتشار نشریات زنانه شکل گرفت که متأسفانه تا سال ۱۳۱۱ همگی منحل شد.
امام خمینی(ره) با درک این فراز و نشیبهای تاریخی، در تفسیر خود از اسلام به زن بهمثابه موجودی نگاه میکرد که «از حیث ماهوی هیچچیز کم ندارد و راه کمالات علمی، عقلی، عرفانی و اخلاقی برایش باز است.» این نگاه متعالی، زمینهساز حضور فعال زنان در انقلاب اسلامی شد. امام با الهام از سیره پیامبر(ص) که در مجلس خود اجازه هیچ تعرضی به حقوق زنان را نمیداد، همواره بر حفظ شأن زنان تأکید میکرد. همانگونه که در روایات چنین آمده است: «هیچ کریمی زن را نمیآزارد. اگر کسی مقام زن را در خانواده رعایت نکند، حتی اگر صحابه پیامبر هم باشد، باز هم عذاب قبر خواهد داشت.»
این سیر تاریخی نشان میدهد که چگونه اندیشههای امام خمینی(ره) توانست زن ایرانی را از قید سنتهای غلط و اندیشههای تحریفشده برهاند و به او جایگاه واقعیاش در نظام آفرینش را بشناساند. زنی که در پرتو این اندیشهها، همپای مردان در ساختن جامعه اسلامی مشارکت میکند.
اندیشههای امام خمینی(ره) ساختارشکنانهترین نگاه درباره جایگاه زن در اسلام بود. در پرتو این تفکرات، زن ایرانی هویتی نو یافت و به جایگاه واقعی خود دست پیدا کرد. این تحول الهی، بنیانگذار رویکردی نوین به حقوق زنان بود. در سایه این بینش، زن ایرانی با حقوق از دست رفته خود آشنا شد و دریافت که خداوند به او عزت و قدرت بخشیده است. امام با روشنگریهای خود، چشم زنان را به حقایق اسلام گشود: «اسلام به زن آزادی داده و این دولت و شاه است که آزادی را از آنان سلب کرده و آنان را از هر جهت به بند کشیده است.»
امام خمینی(ره) سه الگوی مخرب پیشین درباره زنان را به چالش کشید. ایشان زن سنتی و متحجر، زن مقدسمآبی که بهواسطه بنبستهای غلط و خیالی دینی از رشد و تعالی جا مانده و زن فرنگیمآب را الگوهای نادرست زنانه معرفی و در مقابل، الگوی «زن مسلمان» را براساس شخصیت حضرت فاطمه(س) ترسیم کرد. ایشان در توصیف این الگو فرمود: «تمام ابعادی که برای زن متصور است و برای یک انسان متصور است، در فاطمه زهرا(س) جلوه کرده است... تمام حقیقت زن؛ تمام حقیقت انسان.» در نظام فکری امام، زنان نهتنها از حقوقی برابر برخوردار بودند، بلکه نقش محوری در تحولات اجتماعی داشتند: «بانوان، رهبر نهضت ما هستند... این پیروزی را ما از بانوان داریم، قبل از اینکه از مردها داشته باشیم.»
امام با تأکید بر حضور اجتماعی زنان، خط بطلانی بر تفکرات انزواگرایانه زنان کشید که به ناحق به دین نسبت داده میشد: «در نظام اسلامی، زن همان حقوقی را دارد که مرد دارد؛ حق تحصیل، حق کار، حق مالکیت، حق رأیدادن، حق رأیگرفتن.» این دیدگاه مترقی در حالی مطرح شد که در بعضی جوامع اسلامی، زنان حتی از حقوق اولیه خود محروم بودند. امام با شجاعت تمام اعلام کرد: «زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.» تحول ایجادشده از سوی امام، زن ایرانی را از قید سنتهای نادرست داخلی و اندیشههای سودجویانه وارداتی آزاد کرد و به او آموخت که اسلام نهتنها مانع پیشرفت زنان نیست، که ضامن حقوق و کرامت انسانی آنان است؛ بنابراین زنان ایرانی از حالت انفعال خارج شدند و به جایگاه واقعی و فعال خود در ساختن جامعه اسلامی دست یافتند. ایشان با الهام از آموزههای قرآن کریم که میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمُ الَّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ» (نساء، ۱)، زن و مرد را در انسانیت برابر دانست و راه را برای مشارکت فعال زنان در تمام عرصههای اجتماعی گشود: «ما میخواهیم زن به مقام والای انسانیت خودش باشد... زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشته باشد.»
دستاوردهای این اندیشه را میتوان در چند محور خلاصه کرد:
برابری در عین تفاوت: امام خمینی(ره) با تأکید بر اینکه «تساوی غیر از تشابه است»، الگویی ارائه داد که در آن زنان و مردان در حقوق اساسی برابرند؛ اما این برابری به معنای یکسانسازی نیست. ایشان در تفسیر آیه «وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ» (بقره، ۲۲۸) نشان داد که تفاوتهای طبیعی زن و مرد میتواند مکمل یکدیگر باشد.
زن بهمثابه محور تربیت: با استناد به حدیث نبوی «الجنة تحت أقدام الأمهات»، امام خمینی(ره) جایگاه مادری را نه محدودیت، که بالاترین مسئولیت اجتماعی تعریف کرد: «از دامن زن، مرد به معراج میرود.»
مشارکت سیاسی بهمثابه تکلیف: امام با تبدیل حق مشارکت سیاسی زنان به تکلیفی شرعی، فرمود: «زن باید در مقدرات اساسی مملکت دخالت کند.» این نگاه، حضور زنان در عرصههای تصمیمگیری را از امتیاز به ضرورت تبدیل کرد.
پرهیز از افراط و تفریط: امام همزمان با نقد «زن سنتی محصور در خانه (جامانده از رشد و تعالی)»، به مبارزه با «زن شیءگونه غربی» پرداخت و فرمود: «اسلام با مفهوم زن بهمثابه شیء مخالفت کرده است.»
در پایان باید تأکید کرد که اندیشه امام خمینی(ره) درباره زنان، نه نظریهای انتزاعی، که الگویی عملی بود که ثمره آن را امروز در حضور فعال زنان ایرانی در عرصههای علمی، سیاسی و اجتماعی میبینیم، همانگونه که ایشان پیشبینی کرده بود: «در پرتو اسلام، زن ایرانی به مقام انسانیت خود دست یافت.»
الههسادات بدیعزادگان
انتهای پیام