کد خبر: 4288473
تاریخ انتشار : ۲۴ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۳۶
پژوهشگر قرآن بیان کرد

روز نزول ولایت علوی؛ عید حقیقی همه جهانیان

علی‌اکبر توحیدیان گفت: به‌دلیل وجود غرر آیات ولایت و امامت در سوره مائده، به نظر می‌رسد مائده اصلی، نعمت معظم ولایت علوی و روز نزول این نعمت، عید حقیقی (عید غدیرخم) برای همه عالمیان از اول تا آخر است.

امیرالمؤمنین علی(ع)در مسیر ولایت، هر گام که برداشته می‌شود، حکایتی تازه در دفتر عشق رقم می‌خورد. این راه، راهی نیست که با گذر زمان محو شود، بلکه حقیقتی‌ است که در وجود هر مؤمن روشن و زنده باقی می‌ماند. ولایت، نوری‌ است که هیچ ظلمتی قادر به خاموش‌کردن آن نیست و حقیقتی جاودانه است که در آیه‌ای از سوره مائده هم می‌درخشد؛ «آیه ولایت»؛ سندی که مسیر هدایت را روشن و پیوندی ناگسستنی میان انسان و حقیقتی برقرار می‌کند که از ازل تا ابد جاری‌ است. ولایت فقط یک واژه نیست، بلکه عهدی‌ است که در قلب‌های عاشقان حقیقت حک شده است. به‌مناسبت فرارسیدن عید ولایت و امامت، عید سعید غدیرخم، خبرنگار ایکنا از اصفهان در گفت‌وگویی با علی‌اکبر توحیدیان، پژوهشگر قرآن و دکترای علوم قرآن و حدیث به سیر در آیات سوره مائده می‌پردازد و موضوع ولایت امیرالمؤمنین(ع) را از منظر آیات این سوره بررسی می‌کند.

ایکنا ـ امیرالمؤمنین، علی(ع) را قرآن ناطق می‌دانند؛ در این‌باره توضیح دهید. 

به استناد کلام تام نبوی(ص) که فرمود: «علی مع القرآن و القرآن مع علی»، آیه‌ای در قرآن یافت نمی‌شود، مگر اینکه به‌گونه‌ای به قرآن ناطق، امیرالمؤمنین(ع) و ولایت آسمانی ایشان مربوط می‌شود و این ادعا و حتی ادعاهای بالاتر، عمیق‌تر و دقیق‌تر در جای خود قابل اثبات است.

اگر موفق به درک این حقیقت شویم که ایشان نقطه تحت باء «بسمله» است، توفیق خواهیم یافت تا هر حرکت و سکون همراه با حروف سراسر قرآن مبارک، از ابتدا تا انتهایش را با حرکات و سکنات لحظات حیات مبارکشان از تولد در کعبه تا شهادت در محراب تطبیق دهیم؛ همچنین اگر توفیق یابیم هر نفس از انفاس قدسی‌شان و هر تپش از ضربان قلب نازنین‌شان را با موسیقی ملکوتی حروف و حرکات قرآن عزیز مقابله کنیم، به این باور خواهیم رسید که آن حضرت قرآن ناطق و «ظهر و بطن» قرآن صامت است؛ اما تعدادی از آیات بینات قرآن که می‌توان آن‌ها را «غرر» آیات باهرات نامید، ارتباط روشن‌تر و آشکارتری با آن حضرت دارند که با روایات و شواهد تاریخی متقن و اسباب نزول محکم، ارتباطش وثیق‌تر می‌شود و راه هرگونه انکار، شک، تردید و احتمال را می‌بندد.

ایکنا ـ درباره آیاتی از قرآن کریم که با امیرالمؤمنین علی(ع) ارتباط روشن و آشکاری دارند، توضیح دهید. 

ابتدا به حداقل پنج نکته جالب و شگفت‌انگیز درباره این آیات اشاره می‌کنم؛ اول اینکه این غُرر آیات در «یک سوره» جای‌گذاری شده‌اند. دوم اینکه در یک سوره طویل به‌صورت منفصل آمده‌اند‌. سوم اینکه در لابه‌لای آیات دیگر آمده‌اند، گویی به نوعی حفاظت شده‌اند. چهارم اینکه همراه موضوعاتی آمده‌اند که ظاهراً با موضوع اصلی، غیرمرتبط هستند. پنجم اینکه نامی پرمعنا و ذوابعاد بر این سوره نهاده شده است که چندین پیام آشکار و نهان با خود دارد؛ «مائده»؛ پیام‌هایی که همگی در راستای پیام اصلی غُرر آیات این سوره و آن پیام ولایت و امامت مولای متقیان و امیرمؤمنان، علیه آلاف‌التحیة والثناء است.

ایکنا ـ به‌صورت مبسوط‌تر، ارتباط سوره مائده با حضرت علی(ع) را بیان کنید.

کلمه «مائده» که فقط دو بار در قرآن در همین سوره آمده، هم به معنای طعام است و هم به معنای سفره غذا، البته همراه نوعی برکت، میمنت و قداست آسمانی.

مائده درواقع، نازله‌ای‌ است که از بالا به پایین آمده: «...أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ...» (مائده/ ۱۱۴) همچون نزول قرآن مجید: «إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» (قدر/ ۱) و نزول باران: «...أنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً ...» (بقره/ ۲۲) و «...وَنَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً...» (عنکبوت/ ۶۳)، مظهر رحمت واسعه الهی، مانند آب حیات‌بخش که تأویلش، موضوع مورد بحث ما یعنی ولایت علوی‌ است.

این نزول و تنزیل‌ها دو جنبه مکانی و مکانتی دارد؛ یعنی هم از مکانی رفیع و بلند به مکانی پایین و دون به اسم «دنیا» فرود می‌آیند و هم از مقام و مکانتی بلند، رفیع و منیع به منزلتی پایین و قابل درک و فهم برای موجودات زمینی؛ البته برخی همچون باران و طعام بر زمین می‌مانند و اتصال‌شان از آسمان قطع می‌شود و برخی مانند قرآن و ولایت، اتصال‌شان به آسمان تا ابد محفوظ است و به تعبیر برخی از بزرگان، این دو حالت نزول، یکی انداختگی و دیگری آویختگی‌ است. در مفهوم انداختگی، اتصال از بالا منقطع می‌شود؛ ولی در مفهوم آویختگی، اتصال به بالا همچون سر طنابی آویخته می‌ماند که از سمت بالا به چیزی بسته و محکم شده است. 

مائده از جمله مُنزلاتی‌ است که هر دو حالت را داراست. هدف اصلی از همه این نزولات هم مشترکاً، هدایت انسان‌ها و بعد سایر موجودات هر کدام به اندازه ظرفیت وجودی‌شان تعریف می‌شود. انسان‌ها و سایر موجودات در مقابل این نزولات، مسئول‌اند و باید جوابگوی این نعمت‌ها باشند.

بنابراین، خداوند متعال در سوره مائده پس از انزال مائده و ارسال طعام ظاهری، هم برای مؤمنان، اعلام عید می‌کند و «بشارت» عام می‌دهد و هم تهدید شدید و بی‌نظیری برای منکران این نعمت «انذار» می‌دهد: «...تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا...» (مائده/ ۱۱۴)، «...فَمَنْ يَكْفُرْ بَعْدُ مِنْكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِنَ الْعَالَمِينَ.» (مائده/ ۱۱۵)

نکته بسیار مهمی که از این آیات، یعنی آیات ۱۱۱ تا ۱۱۵ سوره مائده می‌توان برداشت و بیان کرد، این است که آیا آن طعام ظاهری که از آسمان نازل شد و مطابق آنچه فرموده‌اند، چند قرص نان و قدری ماهی بریان‌شده بوده، آن‌قدر اهمیت داشته و دارد که حاوی و حاکی چنین بشارت و انذار بی‌نظیری باشد؟ این نعمت چقدر باید باارزش باشد که روز نزولش، عیدی برای اولین و آخرین انسان‌ها باشد و تکفیرش، مستوجب عذابی باشد که کسی تاکنون در جهان ندیده و معذب و گرفتار نشده است؟ 

در علم حقوق می‌گویند باید میان جرم و مجازات، تناسب و از نظر عقلی هم باید میان عمل و پاداش، تعادل جزایی و توازن منطقی برقرار باشد. به‌دلیل وجود غرر آیات ولایت و امامت در این سوره تا آنجا که به سوره «ولایت» مشهور شده است، به نظر می‌رسد مائده اصلی، نعمت معظم ولایت علوی‌ است و روز نزول این نعمت، عید حقیقی (عید غدیر خم) برای همه عالمیان از اول تا آخر است و هر کس که این حقیقت را تکفیر کند و این حق مطلق را بپوشاند، دچار عذابی بی‌نظیر و بی‌سابقه خواهد شد.

این بشارت وسیع و این انذار بی‌نظیر، فقط با نعمتی وسیع و بی‌نظیر تناسب دارد که بالاترین و بی‌بدیل‌ترین نعمت‌ها باشد، وگرنه با نزول مقداری طعام از آسمان برای مردمانی در زمان و مکانی محدود، متناسب و سازگار نیست‌؛ البته این سخن ما به معنای نفی معنای ظاهری و شأن نزول آیات نیست، بلکه مصداق جَری و تطیبق به‌شمار می‌رود که شواهد لازم و کافی در سراسر قرآن و از جمله همین سوره مائده دارد.

ایکنا ـ در این راستا به نمونه‌ای از آیات سوره مائده به‌صورت مختصر اشاره کنید. 

سوره مبارک مائده با فرمانی مهم به اهل ایمان آغاز می‌شود؛ فرمانی که نقش بسیار مهمی در روابط فردی، خانوادگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مردم دارد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ...» (مائده/ ۱) امر به وفاداری و پایداری بر عهد و پیمان، سرآغاز سوره‌ای‌ست که محور اصلی و اساسی آیاتش، موضوع سرنوشت‌ساز و حساس «ولایت و امامت» محسوب می‌شود. جالب اینکه سوره با تأکید بر صفت «صدق» که از برترین فضائل انسانی و از لوازم وفاداری به عهد و پیمان است، خاتمه می‌یابد: «قَالَ اللَّهُ هَٰذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ... .» (مائده/ ۱۱۹)

تعاون بر «بِرّ» و «تقوا» و نبود تعاون بر «اثم» و «عدوان»، فرمان مهم دیگری‌ است که در آیه دوم این سوره، با تأکید مکرر بر تقوای الهی تصریح شده است: «...وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ... .» (مائده/ ۲)

تقوای الهی نیز از لوازم وفاداری به عهد و پیمان‌ها و همچنین تعاون بر اثم و عدوان از لوازم عهدشکنی و نقض پیمان‌ها محسوب می‌شود. در آیه سوم این سوره به روز معین و مشخصی (الیوم) تصریح می‌شود که حادثه‌ بسیار مهمی در آن اتفاق افتاده و موجب یأس کفار و دشمنان اسلام، اکمال دین، اتمام نعمت و خوشنودی و رضایت خداوند شده است. 

مطابق تفسیر استدلالی مفسرین بزرگ قرآن مبتنی بر ده‌ها روایت از معصومین(ع) و صدها سند از اهل تسنن که در کتاب وزین «الغدیر» علامه امینی(ره) آورده شده، آن روز، روز هجدهم ذی‌الحجه سال دهم هجری، معروف به عید سعید غدیرخم و آن اتفاق مهم، اعلام و اعلان امامت، وصایت و جانشینی پیامبر اکرم(ص) به‌صورت رسمی در مراسمی بی‌نظیر در تاریخ و نصب الهی امام علی بن ابیطالب(ع) به این مقام والاست.

در تاریخ اسلام از آغاز بعثت پیامبر اعظم(ص) و نزول قرآن مجید تا هجرت و فتح مکه و فتوحات دیگر، روزهای بسیار مهمی وجود داشته؛ اما تنها روزی که بدون تعصب و پیش‌داوری با خصوصیات مصرح در این آیه منطبق می‌شود، روز عید غدیر و واقعه نصب به مقام امامت امیرالمؤمنین علی(ع) و تطبیق این خصوصیات با دیگر روزهای مهم تاریخ اسلام با اشکالات جدی مواجه است و ممکن نیست.

از این آیه کلیدی که بگذریم، به آیه هفتم می‌رسیم: «وَاذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمِيثَاقَهُ الَّذِي وَاثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا وَاتَّقُوا اللَّهَ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ.»

امر به یادآوری نعمت و همچنین وفاداری به میثاق و پیمان پذیرفته‌شده، امر به رعایت تقوای الهی که لازمه عمل و پایبندی به تعهدات به‌شمار می‌رود، همراه دو نکته مهم دیگر، یادآور اتفاقاتی‌ است که در صحنه غدیرخم رخ داده است.

«إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنَا وَ أَطَعْنَا»؛ یادآور پذیرش کامل، رسمی، بدون اعتراض و خدشه و تبریک بخِِ بخِِ گویان آزمایشگاه غدیر است و همچنین علیم‌بودن خداوند به ذات صدورشان و آنچه نیت واقعی آن‌ها و نهفته‌ در سینه‌های‌شان بوده، نمایانگر نفاق بسیاری از حاضران در صحنه غدیر، نقض میثاق و بی‌تقوایی آن‌ها از خیانت آشکار تا سکوت و بی‌تفاوتی‌ است. 

فاصله زمانی پذیرش ظاهری این پیمان تا شکستن آن در سقیفه، یعنی ۱۸ ذی‌الحجه تا ۲۸ صفر، شهادت پیامبر اکرم(ص) در حدود ۷۰ روز است. در آیه بعد هم مجدداً، امر به عدالت و تقوا تکرار می‌شود: «...اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَىٰ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ.» (مائده/ ۸) در آیات ۱۱ تا ۱۴ نیز بر امر به ذکر نعمت‌ها و در رأس آن‌ها نعمت ولایت، رعایت تقوا، نفی و نهی میثاق‌شکنی و تحریف کلام الهی و نیز قساوت قلب و حتی خیانت برخی از آنان تأکید و بر آن‌ها لعنت شده است.

در ادامه سیر در آیات این سوره، به آیه ۴۱ می‌رسیم که خداوند متعال، رسول عزیزش را مخاطب قرار داده و ایشان را دلداری می‌دهد و از عملکرد منافقانه مدعیان ایمان و تحریف‌کنندگان یهودی‌الاصل، فتنه و آزمایش و نهایتاً خواری و ذلت در دنیا و عذاب بزرگ اخروی آنان باخبرش می‌کند: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ... عَذَابٌ عَظِيمٌ.» (مائده/ ۴۱)

با سیر در مسیر نورانی این آیات، به یکی از معروف‌ترین آن‌ها می‌رسیم که در قله غُرر آیات همچون خورشید می‌درخشد. آیه مسمّی به «ولایت» که خداوند می‌فرماید: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ.» (مائده/ ۵۵)

شأن نزول این آیه و ماجرای اهدای انگشتر از جانب امیرالمؤمنین، امام علی(ع) به سائل، مشهورتر از آن است که نیازی به شرح مکرر ما داشته باشد. فقط به دو نکته کمتر گفته‌شده اشاره می‌کنیم که در آیه ولایت و آیه بعد از آن آمده است: «وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ.» (مائده/۵۶) اول اینکه با توجه به شأن نزول حتمی، مسلم و تردیدناپذیر آیه ولایت، مصداق عینی و انحصاری «وَالَّذِينَ آمَنُوا»، امیرالمؤمنین امام علی(ع) است و لاغیر.

بنابراین خط مستقیم و طولی ولایت الله(جل جلاله)، رسول‌الله(ص) و امام علی(ع) ترسیم شده که همان «الصراط المستقیم» است. دوم، با مقایسه کلمات دو آیه مشخص می‌شود که ولایت‌مداران حقیقی که در خط ولایت خدا و رسول و امامند، «حزب‌الله» هستند و کسانی که در این خط نباشند و عناد داشته باشند، «حزب الشیطان» هستند و غلبه نهایی با حزب‌الله است. 

در ادامه، به آیه معروف به «ابلاغ» می‌رسیم: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ ۚ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ.» (مائده/ ۶۷)

ایکنا ـ نکات تفسیری آیه «ابلاغ» را به‌صورت مبسوط‌تر تشریح کنید. 

چند نکته در این آیه گفتنی‌تر است؛ نکته اول اینکه خداوند متعال در هیچ جای قرآن، پیامبر اکرم(ص) را با اسم ایشان، مخاطب قرار نداده، در حالی که سایر انبیا(ع) را با اسم خطاب فرموده است. مفسران محترم این نکته را دال بر احترام، تعظیم و شرافت رسول و حبیب‌ الهی(ص) دانسته‌اند؛ بنابراین در اینجا هم فرموده است: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ.» 

نکته دوم اینکه خداوند رسولش را با لقب «نبیّ» خطاب قرار نداده است. این نشان می‌دهد که موضوع ابلاغی، موضوعی اجتماعی و مربوط به رسالت پیامبر(ص) است تا نبوت آن حضرت. 

نکته سوم اینکه می‌فرماید: «مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ»؛ یعنی اینکه این موضوع قبل از این مطرح شده؛ ولی زمان ابلاغش هم‌اکنون است. نکته چهارم اینکه ابلاغ، «مِنْ رَبِّكَ» است؛ یعنی این موضوع صددرصد ربانی و الهی‌ است که فقط باید از سوی پیامبر(ص) به مردم ابلاغ شود.

نکته پنجم؛ موضوع این ابلاغ آن‌قدر مهم، اساسی و بنیادی‌ است که اگر از سوی پیامبر(ص) ابلاغ نشود، مانند این است که پیامبر(ص) به رسالتش عمل نکرده، در حالی که همه تاریخ می‌داند که ایشان ۲۳ سال به رسالت الهی خود با همه‌ سختی‌ها و مشقاتش به احسن وجوهش عمل کرده است. این هشدار نشان می‌دهد که اگر این موضوع ابلاغ نشود، همه زحمات رسالت از میان خواهد رفت و نه‌تنها رسالت الهی تداوم و استمرار نخواهد داشت، بلکه به پایان خواهد رسید و پرونده دین الهی برای همیشه بسته خواهد شد: «وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ.» 

اگر کمی انصاف داشته باشیم و بدون تعصب به این نکته بیندیشیم، کدام موضوع اساسی اجتماعی تا این حد دارای اهمیت بنیادی بوده که با رسالت برابری می‌کرده است، به جز موضوع رهبری بعد از پیامبر(ص)؟ 

نکته ششم اینکه، خداوند متعال رسول گرامی‌اش را تشجیع و او را از نگرانی اطرافیانش که ابلاغ این موضوع برایشان گران است، بیمه می‌کند و می‌فرماید: «وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ؛ خداوند تو را از خطرات مردم در امان می‌دارد.» این فراز از آیه هم اهمیت موضوع ابلاغی و خطیربودن آن و هم خطرات ناشی از ابلاغ آن را گوشزد می‌کند و پیش‌بینی و پیش‌گویی قرآن در این آیه به‌نوعی اعجاز آن محسوب می‌شود، خصوصاً اینکه در پایان آیه می‌فرماید: «اِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ.»

این عبارت حداقل سه مطلب را می‌رساند؛ مطلب اول اینکه، اکثریت مردم که صاحب قدرت و خطرناک هم هستند، موضوع ابلاغ را نخواهند پذیرفت و هدایت نخواهند شد. مطلب دوم اینکه هدایت مسلمانان در گرو قبول این ابلاغیه است، وگرنه گمراه‌اند. مطلب سوم اینکه، آنان که مفاد این ابلاغیه را نمی‌پذیرند، کافرند. 

از این آیه، هم می‌توان به کفر ایمانی منکرین ولایت امیرالمؤمنین امام علی(ع) رسید و هم در حد اقلش در صورت ترجمه کفر به معنای «پوشانیدن حق» به کفر اعتقادی آنان رسید؛ بنابراین در خطبه غدیر، پیامبر اکرم(ص) فرمود: «اللهم وال من والاه وعاد من عاداه؛ خداوندا، دوست بدار هر که او را دوست می‌دارد و دشمن بدار هر که را با او دشمنی می‌کند.» 

بدیهی‌ است که دشمن خدا، کافر است و کافر، دشمن خداست. پیامبر اکرم(ص) در بیانی دیگر و با عبارت‌های متفاوت فرموده‌ است: «علیّ خیر البشر و من ابی فقد کفر (من شک فیه فقد کفر).» 

نکته هفتم اینکه؛ این آیه به‌طور خاص و کل سوره مائده که از سوره‌های «سبع طوال» هم است، در اواخر عمر شریف پیامبر اکرم(ص) بر ایشان نازل شد و در ردیف نزول سوره‌ها، یکصد و سیزدهمین سوره به‌شمار می‌رود و بعد از آن فقط سوره نصر نازل می‌شود و نزول تدریجی قرآن به پایان می‌رسد و پیامبر اکرم(ص) به شهادت می‌رسد و به عالم دیگر رحلت می‌کند.

این نکته را از این نظر یادآور شدیم که مخاطبان محترم در جریان شأن نزول آیاتی که عرض کردیم، قرار بگیرند و تفسیر و تطبیق مصادیق را مطابق با شواهد قطعی تاریخی همراه کنیم. 

ایکنا ـ یکی دیگر از نام‌های سوره مائده، «منقذه» است؛ این واژه به چه معناست و در پایان بفرمایید دلیل این نام‌گذاری چیست؟ 

«منقذه» به معنای «نجات‌دهنده» است. دلیل این نام‌گذاری، همین آیات نجات‌بخش ولایت‌محور به‌شمار می‌رود که می‌توان آیه ۳۵ را هم که به آیه «وسیله» معروف است، به آن‌ها اضافه کرد: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ... .» 

ولایت فقط وسیله‌ نجات‌بخش انسان و به تعبیر نبوی، به‌مثابه کشتی نوح(ع) است؛ قال رسول‌الله(ص): «مثل اهل بیتی فیکم کمثل سفینه نوح من رکبها نجا و من تخلف عنها غرق... .» 

امیدوارم توانسته باشیم در این گفت‌وگوی کوتاه به اهمیت موضوع حادثه کبیر غدیر که به حق، عیدالله الاکبر، یعنی بزرگترین عید خداوند نامیده شده است، از نگاه قرآن پرداخته باشیم‌. با عرض تبریک این عید به محضر مخاطبان محترم و همه‌ دست‌اندرکاران خبرگزاری ایکنا، به‌ویژه همکاران سادات، گفت‌وگوی‌مان را با تحمیدیه معروف به پایان می‌بریم: «الحمدلله الذی جعلنا من المتمسکین بولایة علی بن ابیطالب امیرالمؤمنین و اولاده المعصومین علیهم‌السلام.»

زهراسادات محمدی

انتهای پیام
captcha